معادل انگلیسی قطب مغناطیسی
زمین دارای میدان مغناطیسی است که ناشی از مغناطیس هسته می باشد این میدان مغناطیسی

زمين شناسی
قطب مغناطیسی
زمین دارای میدان مغناطیسی است که ناشی از مغناطیس هسته می باشد این میدان مغناطیسی در امتداد خطوط نیروی مغناطیسی قرار داشته و دارای جهت شمالی- جنوبی می باشد اگر به یک آهنربا آزادانه اجازه نوسان داده شود ، همیشه در امتداد موازی با میدان مغناطیسی واقع شده و در جهت قطب شمال مغناطیسی قرار خواهد گرفت ، قطب مغناطیسی زمین دارای میدان مغناطیسی است که ناشی از مغناطیس هسته می باشد این میدان مغناطیسی در امتداد خطوط نیروی مغناطیسی قرار داشته و دارای جهت شمالی- جنوبی می باشد اگر به یک آهنربا آزادانه اجازه نوسان داده شود
magnetic pole
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی قطب مغناطیسی
زمین دارای میدان مغناطیسی است که ناشی از مغناطیس هسته می باشد این میدان مغناطیسی
قطب
(بلورشناسی):در بلورشناسی ، خطی که به یک سطح بلوری که از مرکز بلور می گذرد ، عمود است
(جغرافیا):انتهای محور یک کره یا شبه کره یا یکی از دونقطه فصل مشترک سطح و محور
(دیرینه‌شناسی):(الف) انتهای محور پیچشی در پوسته‌های مارپیچی پلانیس‌پیرالی ، نظیر فوزولینیده‌ها (ب) انتهای کیسه در کیسه‌داران؛به عنوان مثال "قطب دهانی" شامل دهان ، یا " قطب سطح بالایی" مقابل دهان و معمولاً با انتهایی که ستونی به آن متصل می‌شود ، مشخص می‌گردد
(گرده شناسی):هر انتهای محور یک دانه گرده یا هاگ که شامل مرکز چهار گوش اولیه تا مرکز بخش انتهایی گرده بنابراین ، مرکز دو سطوح انتهایی و مبدائی می باشد این واژه به ویژه برای گرده نهاندانگان که درآن مشخص نیست کدام سطح ، مبدائی و کدام سطح انتهایی می‌باشد ، مفید است
(سنگ‌شناسی ساختمانی):نقطه‌ای روی یک تصویر استریوگرافیک یا هم‌پهنه که نماینده تصویر یک خط‌واره ، عمود بر سطح تا فابریک یا یک جهت بلورشناختی است این واژه همچنین برای نقطه‌ای که نماینده خط عمود بر هر سطح روی یک نمودار ساختاری است ، به کار می‌رود؛ بنابراین کمربند عمود تا دایره عظیمه به نام قطب توزیع خوانده می‌شود
(نقشه برداری):(الف) میله ، چوب ، یا شاخص که به عنوان هدف(نشانه) در نقشه‌برداری به کار می رود ، به عنوان مثال : شاخص رشته‌ای (ب) واحد اندازه‌گیری مساحت 25/30 یارد مربع یا معادل یک پرچ‌‌مربع یارد ‌مربع (ج) منشأ سیستم مختصات قطبی ، قطب - (بلورشناسی):در بلورشناسی ، عمود است - (جغرافیا):انتهای محور یک کره یا شبه کره یا یکی از دونقطه فصل مشترک سطح و محور - (دیرینه‌شناسی):(الف) انتهای محور پیچشی در پوسته‌های مارپیچی پلانیس‌پیرالی ، مشخص می‌گردد - (گرده شناسی):هر انتهای محور یک دانه گرده یا هاگ که شامل مرکز چهار گوش اولیه تا مرکز بخش انتهایی گرده بنابراین ، مفید است - (سنگ‌شناسی ساختمانی):نقطه‌ای روی یک تصویر استریوگرافیک یا هم‌پهنه که نماینده تصویر یک خط‌واره ، به کار می‌رود؛ بنابراین کمربند عمود تا دایره عظیمه به نام قطب توزیع خوانده می‌شود - (نقشه برداری):(الف) میله

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن