معنی range pole

زمين شناسی
range pole
قطب گستره
یک شاخص گستره یا برد
مترادف: ranging pole ، قطب گستره - یک شاخص گستره یا برد - مترادف: ranging pole
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی range pole
قطب
(بلورشناسی):در بلورشناسی ، خطی که به یک سطح بلوری که از مرکز بلور می گذرد ، عمود است
(جغرافیا):انتهای محور یک کره یا شبه کره یا یکی از دونقطه فصل مشترک سطح و محور
(دیرینه‌شناسی):(الف) انتهای محور پیچشی در پوسته‌های مارپیچی پلانیس‌پیرالی ، نظیر فوزولینیده‌ها (ب) انتهای کیسه در کیسه‌داران؛به عنوان مثال "قطب دهانی" شامل دهان ، یا " قطب سطح بالایی" مقابل دهان و معمولاً با انتهایی که ستونی به آن متصل می‌شود ، مشخص می‌گردد
(گرده شناسی):هر انتهای محور یک دانه گرده یا هاگ که شامل مرکز چهار گوش اولیه تا مرکز بخش انتهایی گرده بنابراین ، مرکز دو سطوح انتهایی و مبدائی می باشد این واژه به ویژه برای گرده نهاندانگان که درآن مشخص نیست کدام سطح ، مبدائی و کدام سطح انتهایی می‌باشد ، مفید است
(سنگ‌شناسی ساختمانی):نقطه‌ای روی یک تصویر استریوگرافیک یا هم‌پهنه که نماینده تصویر یک خط‌واره ، عمود بر سطح تا فابریک یا یک جهت بلورشناختی است این واژه همچنین برای نقطه‌ای که نماینده خط عمود بر هر سطح روی یک نمودار ساختاری است ، به کار می‌رود؛ بنابراین کمربند عمود تا دایره عظیمه به نام قطب توزیع خوانده می‌شود
(نقشه برداری):(الف) میله ، چوب ، یا شاخص که به عنوان هدف(نشانه) در نقشه‌برداری به کار می رود ، به عنوان مثال : شاخص رشته‌ای (ب) واحد اندازه‌گیری مساحت 25/30 یارد مربع یا معادل یک پرچ‌‌مربع یارد ‌مربع (ج) منشأ سیستم مختصات قطبی ، قطب - (بلورشناسی):در بلورشناسی ، عمود است - (جغرافیا):انتهای محور یک کره یا شبه کره یا یکی از دونقطه فصل مشترک سطح و محور - (دیرینه‌شناسی):(الف) انتهای محور پیچشی در پوسته‌های مارپیچی پلانیس‌پیرالی ، مشخص می‌گردد - (گرده شناسی):هر انتهای محور یک دانه گرده یا هاگ که شامل مرکز چهار گوش اولیه تا مرکز بخش انتهایی گرده بنابراین ، مفید است - (سنگ‌شناسی ساختمانی):نقطه‌ای روی یک تصویر استریوگرافیک یا هم‌پهنه که نماینده تصویر یک خط‌واره ، به کار می‌رود؛ بنابراین کمربند عمود تا دایره عظیمه به نام قطب توزیع خوانده می‌شود - (نقشه برداری):(الف) میله
گستره ، بازه ، محدوده ، حیطه
در آب شناسی ، یک خط تعیین شده یا واضح یا مسیری را گویند که موقعیت آن مشخص است و در امتداد آن ، گمانه زنی ها در یک پیمایش هیدروگرافی انجام می شود
در چینه شناسی ، محدوده چینه شناسی
در بوم شناسی ، ناحیه جغرافیایی که در آن یک زیستمند یا گروهی از زیستمندان توزیع شده اند در بوم شناسی مترادف: توزیع یا پراکندگی
در زمین شناسی اقتصادی ، ناحیه ای که در آن یک سازند کانی دار برون زد دارد؛ مثلا گستره آهن و گستره مس ناحیه lake Superior یک کمربند کانی را گویند
در زمین ریخت شناسی ، الف) یک رشته کوه همچنین خطی از تپه ها با ارتفاع نسبتا کم ب) اصطلاحی که برخی اوقات در استرالیا برای یک کوه منفرد استفاده می شود ج) یک محدوده یا کشور کوهستانی این اصطلاح معمولا بصورت جمع کاربرد دارد ، حیطه - در آب شناسی ، گمانه زنی ها در یک پیمایش هیدروگرافی انجام می شود - در چینه شناسی ، محدوده چینه شناسی - در بوم شناسی ، ناحیه جغرافیایی که در آن یک زیستمند یا گروهی از زیستمندان توزیع شده اند در بوم شناسی مترادف: توزیع یا پراکندگی - در زمین شناسی اقتصادی ، ناحیه ای که در آن یک سازند کانی دار برون زد دارد؛ مثلا گستره آهن و گستره مس ناحیه lake Superior یک کمربند کانی را گویند - در زمین ریخت شناسی
زون گسترشی
یک پیکره ای از چینه ها را گویند که نشانگر گستره کل ظهور هر عنصر یا بخش انتخاب شده کل مجموعه اشکال فسیلی در یک توالی چینه شناسی است اصطلاح گستره به معنای دامنه در هر دو جهت افقی و عمودی است (1976 و ISG) کمیسیون فهرست اسامی چینه شناسی آمریکای شمالی ، زون گسترشی را به عنوان نوع پایه یا بنیادی زون بینابینی در نظر می گیرد (بند 50 و 1983 و NA CSN)
نیز ببینید: زون گسترشی تاکسون؛ زون انطباقی؛ زون گسترشی بخشی؛ وزن تکاملی
مترادف: acrzone ، زونیت ، زون گسترشی - یک پیکره ای از چینه ها را گویند که نشانگر گستره کل ظهور هر عنصر یا بخش انتخاب شده کل مجموعه اشکال فسیلی در یک توالی چینه شناسی است اصطلاح گستره به معنای دامنه در هر دو جهت افقی و عمودی است (1976 و ISG) کمیسیون فهرست اسامی چینه شناسی آمریکای شمالی ، زون گسترشی را به عنوان نوع پایه یا بنیادی زون بینابینی در نظر می گیرد (بند 50 و 1983 و NA CSN) - نیز ببینید: زون گسترشی تاکسون؛ زون انطباقی؛ زون گسترشی بخشی؛ وزن تکاملی - مترادف: acrzone

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن