معادل انگلیسی عارضه ناحیه جغرافیایی معین که اطلاعات به آن اختصاص یافته است
به طور مثال قطعه ای زمین ، بلوک س

زمين شناسی
عارضه ناحیه جغرافیایی معین که اطلاعات به آن اختصاص یافته است
به طور مثال قطعه ای زمین ، بلوک سرشماری شهرستان یا کشور ، عارضه ناحیه جغرافیایی معین که اطلاعات به آن اختصاص یافته است به طور مثال قطعه ای زمین
mapping unit
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی عارضه ناحیه جغرافیایی معین که اطلاعات به آن اختصاص یافته است
به طور مثال قطعه ای زمین ، بلوک س

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن