معادل انگلیسی زغال چشمی زغال سنگی که حاوی صفحات ساختمانی به اشکال مدور یا بیضوی است که یا با طبقه بندی موازی اند

زمين شناسی
زغال چشمی زغال سنگی که حاوی صفحات ساختمانی به اشکال مدور یا بیضوی است که یا با طبقه بندی موازی اند یا بطور عمود نسبت به آن قرار گرفته اند و دارای حواشی هم مرکز منحنی و شیارچه های شعاعی می باشند اینها نور را بصورت آیینه مانندی باز می تابانند مترادف: زغال گرد ـ ریشه کلمه: آلمانی
eye coal|coal|coal
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زغال چشمی زغال سنگی که حاوی صفحات ساختمانی به اشکال مدور یا بیضوی است که یا با طبقه بندی موازی اند
زغال سنگ پیریت دار زغال سنگی که دارای پیریت می باشد
cat coal|coal|coal
زغال سنگ حلقوی زغال سنگ چشمی
circular coal|coal|coal
زغال سنگ ستونی یا منشوری زغال سنگی که یک شکستگی ستونی دارد که معمولاً به خاطر دگرگونی توسط یک توده نفوذی آذرین حاصل می شود
columnar coal|coal|coal
زغال سنگ دی ذرات زغال سنگ میکروسکوپی که غالباً درونی است همانند آنچه در ریه های معدن کاران یافت می شود مقایسه شود با : زغال F- زغال V
d-coal|coal|coal
روزنه
(آب زیرزمینی):روزنه ای که از آن آب از یک چشمه به سطح زمین جریان می یابد ، روزنه (آب زیرزمینی):روزنه ای که از آن آب از یک چشمه به سطح زمین جریان می یابد
eye
عقیق چشمی ، عقیق چشمی
عقیقی که نمایش دهنده نوارهای هم مرکز ، معمولاً در چند رنگ متنوع حول یک مرکز تیره رنگ است که شبیه یک چشم می باشد
مترادف: سنگ حلب ، عقیق چشمی عقیقی که نمایش دهنده نوارهای هم مرکز ، معمولاً در چند رنگ متنوع حول یک مرکز تیره رنگ است که شبیه یک چشم می باشد مترادف: سنگ حلب
eye agate
ساختار چشم و ابرویی
عارضه ای از ریولیتهای ویژه که حاوی توده های هلالی شکل کوارتز با توده های گلوله مانند کوارتز در طرف مقعر خود است ، طرف محدب به سمت رأس جریان دارد
eye and eyebrow structure
ساختار چشم و ابرویی عارضه ای از ریولیتهای ویژه که حاوی توده های هلالی شکل کوارتز با توده های گلوله مانند کوارتز در طرف مقعر خود است ، طرف محدب به سمت رأس جریان دارد
eye and eyebrow structure|eye and eyebrow|eye and eyebrow
زغال چشمی
زغال سنگی که حاوی صفحات ساختمانی به اشکال مدور یا بیضوی است که یا با طبقه بندی موازی اند یا بطور عمود نسبت به آن قرار گرفته اند و دارای حواشی هم مرکز منحنی و شیارچه های شعاعی می باشند اینها نور را بصورت آیینه مانندی باز می تابانند مترادف: زغال گرد ـ ریشه کلمه: آلمانی
eye coal
خار مغزی
eyebar
پیچ گوشواره ای ، پیچ روزنه دار ، پیچ حلقه دار ، پیچ قلابدار
eyebolt
نقاب چشم سرپوش روی چشم برخی از شب پره ها
eye-cap
ساختار چشمی
ساختار چشمی (بادامی)(augen structure)
eyed structure
ساختار چشمی ساختار چشمی (بادامی)(augen structure)
eyed structure|augen structure|augen structure
چشمی ، چشم دار ، روزنه
eyelet
چشمی میکروسکوپ عدسی (یا عدسی هایی) در یک میکروسکوپ یا تلسکوپ که از طریق آنها ، تصویر تشکیل شده توسط عدسی شیئی دیده می شود مترادف: عدسی چشمی (نورشناسی)
eyepiece
ساقه چشمی
یکی از ساقه های متحرک در یک سخت پوست ده پا که چشم را در انتهای دیستالش نگه می دارد
مترادف: ophthalmite
eyestalk
ساقه چشمی یکی از ساقه های متحرک در یک سخت پوست ده پا که چشم را در انتهای دیستالش نگه می دارد مترادف: ophthalmite
eyestalk|ophthalmite|ophthalmite
زغال F ذرات زغالی میکروسکوپی که اغلب فوزن هستند ، در ریه معدن کاران یافت می شوند مقایسه شود با: زغال V و D
f-coal|coal|coal
زغال انگشتی (زبانه ای): زغال طبیعی که به شکل ستونهای کوچک هگزاگونال همراه با توده های نفوذی آذرین مشاهده می شود
finger coal|coal|coal
زغال سخت الف) مترادفی برای آنتراسیت مقایسه شود با Softcoal ب) در خارج از ایالات متحده این واژه به هر زغال سنگی با ارزش گرمایی بالاتر از5700hcal/kg (در حالت مرطوب و خالص) به کار می رود که خود شامل زغالسنگ های بیتومینه و زیر شاخه های آن می شود
hard coal|coal|coal
زغال سنگ خالص - زغال خالص ، بدون رطوبت و مواد معدنی غیرزغالی که از آنالیز محاسبه می شود زغال واحد توسط معادله یا تساوی زیر محاسبه می شود: زغال واحد 1 00-(W+ 1 08A+0 55S) که در این معادله W آب ، A خاکستر و S سولفور است
unit coal|coal|coal
زغال سفید - الف) یک اصطلاح خیالی برای انرژی آب - ب) تاسمانیت ، زغالسنگ ناخالص (زغال شناسی)
white coal|coal|coal
زغال زیلوئید ، زغال چوبی - لیگنیت چوبی
xyloid coal|coal|coal
زغال زرد - نام دیگر کانی تاسمانیت
yellow coal|coal|coal

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن