معادل انگلیسی روش AFMAG استفاده از پارازیت های طبیعی و الکترومغناطیسی بسامدهای صوتی ( بین 20 تا 20 000 هرتز) برا

زمين شناسی

روش AFMAG استفاده از پارازیت های طبیعی و الکترومغناطیسی بسامدهای صوتی ( بین 20 تا 20 000 هرتز) برای مطالعه تغییرات جانبی در مقاومت زمین وجه تسمیه : An acronym for audio-Frequency magnetic

afmag method|an acronym for audio-frequency magnetic|an acronym for audio-frequency magnetic

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی روش AFMAG استفاده از پارازیت های طبیعی و الکترومغناطیسی بسامدهای صوتی ( بین 20 تا 20 000 هرتز) برا

روش AFMAG
استفاده از پارازیت های طبیعی و الکترومغناطیسی بسامدهای صوتی ( بین 20 تا 20 000 هرتز) برای مطالعه تغییرات جانبی در مقاومت زمین
وجه تسمیه : An acronym for audio-Frequency magnetic

afmag method

انحراف مغناطیسی
انحراف مغناطیسی یا تغییر مغناطیسی:زاویه بین نصف النهار مغناطیسی و نصف النهار جغرافیایی در هر نقطه از سطح زمین ، انحراف مغناطیسی انحراف مغناطیسی یا تغییر مغناطیسی:زاویه بین نصف النهار مغناطیسی و نصف النهار جغرافیایی در هر نقطه از سطح زمین

declination magnetic

الکترومغناطیسی (em)

electromagnetic

میدان مغناطیسی خارجی بخش نسبتاً کوچک و متنوع میدان مغناطیسی طبیعی در نزدیکی سطح زمین که به خاطر جریانهای الکتریکی در اتمسفر یا جو بالایی می باشد

external magnetic field|external magnetic|external magnetic

رخداد قطبیت جاذبه ای ، وقایع قطبیت (ژئومغناطیس:وابسته‌به‌جاذبه‌زمین)

geomagnetic polarity event|geomagnetic|geomagnetic

جداکننده مغناطیسی گیل ، این جداکننده از نسل جدید غلطک القایی است که در سال 1964 میلادی ارایه شد روتور دستگاه از استوانه ای تشکیل شده که سطح خارجی آن در جهت طول شیاردار است به بیان دیگر یک محور قایم در مرکز تعدادی قطب الکترومغناطیس دوران می کند بار از بخش بالایی و در امتداد شیارها وارد دستگاه می شود مواد غیرمغناطیسی پس از عبور از این فاصله در بخش مربوط به خود و مواد پارامنیتیتی در سطح روتور جذب و پس از خروج از حوضه مغناطیسی در مخزن مربوط به خود جمع آوری می شوند

gill magnetic separator|gill magnetic|gill magnetic

جداکننده مغناطیسی جونز ، این دستگاه از قابی از جنس فولاد سخت تشکیل شده است که هسته های الکترومغناطیسی بر روی این قالب جوش خورده اند در اطراف روتور که به محور مرکزی متصل است ، شیارهایی پیش بینی شده که در محل تجمع ذرات مغناطیسی است پالپ از طریق لوله هایی به داخل این شیارها جریان می یابد مواد مغناطیسی جذب دیواره این شیارها می شود و ذرات غیرمغناطیسی نیز پس از عبور از شیارها در بخش دیگر جمع آوری می شوند

jones magnetic seprator|jones magnetic|jones magnetic

چینه شناسی مغناطیسی نیز بنگرید : چینه شناسی دیرینه مغناطیسی PaleoMagnetic stratigrphy

magnetic stratigrphy|paleomagnetic|paleomagnetic

قطب دیرینه مغناطیسی ، قطب ژئومغناطیسی مجازی

paleomagnetic pole|paleomagnetic|paleomagnetic

میدان مغناطیسی معکوس - رجوع شود به قطبش معکوس (reversed polarity)

reversed magnetic field|reversed magnetic|reversed magnetic

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی روش AFMAG استفاده از پارازیت های طبیعی و الکترومغناطیسی بسامدهای صوتی ( بین 20 تا 20 000 هرتز) برا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی روش AFMAG استفاده از پارازیت های طبیعی و الکترومغناطیسی بسامدهای صوتی ( بین 20 تا 20 000 هرتز) برا

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما