معادل انگلیسی مرتبه زماني

مهندسی كامپيوتر و IT

مرتبه زماني

time order

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مرتبه زماني

برنامه کارا برای ذخیره صدا با پسوند mp3 با امکانات خاص

advance mp3 sound recorder

تربیت صعودی ، [ترتیب صعودی] ترتیب موارد در یک لیست از پایین به بالا ، مثلا از یک تا ‎10 یا از ‎ A تا ‎ Z قواعد تعیین ترتیب صعودی در یک برنامه خاص ممکن است گاهی اوقات خیلی پیچیده باشد: حروف بزرگ قبل از حروف کوچک ، کاراکترهای توسعه یافته اسکی به ترتیب اسکی و غیره ، ترتیبِ صعودی

ascending order

نظم تربیتی اسکی ، نظم ترتیبی اسکی

ascii sort order

حاشیه ، لبه ، لبه ؛ سرحد؛اطراف ، [لبه ، سرحد ، دور] در برنامه ها و محیطهای کاری که پنجره هایی را در صفحه بنمایش درمیآورند ، لبه اطراف فضای کاری کاربر را گویند بسته به برنامه مورد استفاده و ویژگیهای آن ، مکان نما و نشانگر ماوس در این مناطق خصوصیات ویژه ای خواهند داشت به عنوان مثال ، کاربر با کلیک کردن ماوس روی لبه پنجره میتواند اندازه آن را تغییر داده و یا آن را به دو بخش تقسیم کند

border

دستگاه ضبط کاست

cassette recorder

ضبط کننده روی دیسک فشرده

cd recorder

‎ رجوع کنید به: computer output microfilm recorder

com recorder

دستگاهی که خروجی کامپیوتر را روی فیلم حساس به نور به شکل میکروسکوپی ضبط می کند ، دستگاهی که خروجی کامپیوتر را روی فیلم حساس به نور به شکل میکروسکوپی ضبط می کند

computer output microfilm recorder

ترتیب نزولی

descending order

فیلم نگار ، فیلم نگار - دستگاهی برای ضبط تصاویر کامپیوتری بر روی فیلم یا کاغذ عکاسی رایج ترین کاربرد ایجاد اسلایدهای 35 میلیمتری برای استفاده در نمایش یا ایجاد خروجی برای دوربین عکاسی است ، [دوربین فیلم برداری] وسیله ای که برای فیلم برداری ‎ 35 میلی متری از تصاویر صفحه نمایش کامپیوتر مورد استفاده قرار میگیرد

film recorder

رتبه بالا

high order

[بالا رتبه ، مرتبه بالا] شرحی است که معمولا برای عنصر منتهاالیه یک گروه (عنصری که بیشترین مقدار یا ارزش را دارد) مورد استفاده قرار میگیرد‎ ; به عنوان مثال ، اولین بیت از سمت چپ گروهی از بیتها ، اولین رقم از سمت چپ یک عدد و بایت یا کلمه سمت چپ یک جفت بایت یا جفت کلمه مقایسه کنید با ‎ low-order

high-order

میان ترتیب

inorder

میان ترتیب

in-order

ترتیب ورودی - خروجی

input - output order

ترتیب ورودی ‎ - خروجی

input-output order

ترتیب خطی

linear order

مرتبه پایین ، انفجار کند یا ناقص ، کم اثر ، کم انرژی ضعیف

low order

[پایین رتبه] این اصطلاح معمولا به عنصر منتهاالیه سمت راست یک گروه (عنصر دارای کمترین ارزش) اطلاق میگردد ، مانند اولین بیت سمت راست گروهی از بیتها ، اولین رقم سمت راست یک عدد ، یا اولین بایت یا کلمه (گروه دو بایتی) در یک جفت بایت یا جفت کلمه مقایسه کنید با ‎ high-order

low-order

[ثبت کننده ماکرو ، ضبط کننده ماکرو] برنامه ای که ماکروهای صفحه کلیدی را ثبت و ذخیره میکند

macro recorder

ضبط کننده کاست نوار مغناطیسی

magnetic tape cassette recorder

برنامه ای برای تبدیل فرمت Midi به فرمت Wav

midi2wav recorder

اختلال عصبي

neurological disorder

مرتب کردن ، سفارش ، دستور ، رتبه ، ترتیب ، [ترتیب ، مرتب کردن] به عنوان فعل ، منظم کردن بر طبق رشته ای مانند حروف الفبا یا اعداد میباشد‎ ; به عنوان اسم ، نوع ترتیب مورد استفاده در روند منظم سازی است در عملیات کامپیوتری ، این اصطلاح دو مفهوم مرتبط اما کمی متفاوت دارد در انجام محاسبات ، ترتیب به اولویت انجام عملیات اطلاق میگردد‎ ; به عنوان مثال ممکن است ضرب و تقسیم قبل از جمع و منها صورت گیرد این اولویتها در برنامه یا زبان برنامه نویسی مشخص میشوند که با استفاده از پرانتز میتوان ترتیب آنها را تغییر داد در مورد اعداد یا گروههای اطلاعات دو بایتی ، این اصطلاح ارزش نسبی بیت یا بایت را مشخص میسازد: ‎ high-order نشانگر بیشترین ارزش (اولین بیت یا بایت سمت چپ) و ‎ low-order نشانگر کمترین ارزش (اولین بیت یا بایت سمت راست) میباشد در پایگاه داده ها ، این اصطلاح در مورد تعداد فیلدها به کار میرود به عنوان مثال ، عبارت " ‎"adatabase of order 5 نشانگر پایگاه داده هایی است که پنج فیلد دارد

order

ترتیب جزئی ، ترتیب جزیی

partial order

ترتیب سره

proper order

ضبط کننده

recorder

تنظیم محاسبه مجدد

reculaulation order

نظم ترتیب

sort order

نرم افزاری برای ضبط صدا که در Start Menu>Programs>accessories>Entertainment قرار دارد

sound recorder

ترتیب پشته - ترتیبی که در یک برنامه ی ترسیم ، اشیا بر اساس آن مرتب می شوند این ترتیب معین می کند که کدام شیء روی دیگری قرار گیرد فرمانهای تشخیص ترتیب پشته را ( " به جلو ارسال کن"! ، به عقب ارسال کن !" ، " یکی به جلو " ، " یکی به عقب " ) معمولاً تحت منوی " Arrange " می توان یافت

stacking order

فرمان TIME ، زمان ، دفعه (علامت اختصاری t) برای تغییر در زمان به Control Panel>Date and time بروید

time

ادغام چند دسته بیت با نرخ های بیت کم تریه یک سیگنال ترکیبی به منظور انتقال زا درون کانال ارتباطی

time - division multiplexing

[ساعت و تاریخ] در عملیات کامپیوتری ، اعمال حفظ ساعت و تاریخ است که توسط سیستم عامل کامپیوتر انجام شده و به عنوان شاخصی برای فایلهایی که برای اولین بار ایجاد میشوند و یا تغییر داده میشوند ، مورد استفاده قرار میگیرند در کامپیوترهای آی بی ام ‎ PC/AT ، یکی از مجموعه های ‎ PS/2 ، یا اپل مکیناش ، ساعت و تاریخ به وسیله یک ساعت داخلی باتری دار حفظ میشوند که حتی هنگام خاموش بودن دستگاه نیز کار میکند بنابراین ، وقتی کامپیوتر روشن میشود ، سیستم میتواند ساعت مزبور را چک کند و در جریان ساعت و تاریخ جاری قرار بگیرد

time and date

پیچیدگی زمانی

Time Complexity

محدودیت زمانی

time constrained

تقسیم زمانی

time division

تقسیم زمان دوتایی

Time Division Duplex

دسترسی چندگانه تقسیم زمانی

Time Division Multiple Access

تسهیم زمانی ، انتقال چند تایی زمانی ، ادغام چند دسته بیت با نرخ های بیت کم تر به یک سیگنال ترکیبی به منظور انتقال از درون کانال ارتباطی ، انتقال چندتایی زمانی تسهیم زمانی

time division multiplexing

کارایی زمان

time efficiency

آنتروپی زمانی

time entropy

قالب زمان

time format

خط زمان

time line

جدول زمان

time log

[انقضای مدت] عدم موفقیت در ارتباط با یک شبکه

time out

دوره ی زمانی

time period

ذره زمانی

time quantum

افزونگی زمانی

time redundancy

داده کاوی سری زمانی

Time series data mining

اشتراک زمانی ، اشتراک وقت ، اشتراک زمانی استفاده همزمان از یک سیستم کاتپیوتر توسط بیش از یک کاربر را گویند با این روش برنامه های جداگانه ای به طور همزمان به اجرا درآمده و بخشهایی از زمان پردازش به هر یک اختصاص داده می شود ، اشتراک وقت اشتراک زمانی ، نوعی شبکه در قدیم که از یک Main Frame به عنوان سرور استفاده می کردند

time sharing

برش زمانی ، قطعه زمان ، بازه زمانی ، قطعه زمان برش زمانی

time slice

برش زمانی زدن ، تقسیم بندی زمانی ، قطعه کردن زمان ، قطعه کردن زمان تقسیم بندی زمانی برش زمانی زدن

time slicing

شیار زمانی

time slot

مهر زمان

time stamp

زمان تاثیر

Time To Live

زمان و ساعت یک منطقه جغرافیایی

time zone

تابعی از زمان

time variant

پیچیدگی زمان/حافظه

time/space complexity

زمان-محدود

time-bound

پشتیبانی دوره ای

timed backup

شبکه های پتری زماندار

timed Petri nets

داده های وابسته به زمان

TIME-DEPENDENT DATA

[تسهیم سازی زمانی] شکلی از تسهیم سازی (ترکیب سیگنالهای جداگانه در یک مخابره با سرعت بالا) است که در آن زمان مخابره به قطعه هایی تقسیم میشود که هر یک عنصری از یک سیگنال را حمل میکنند در تسهیم سازی زمانی ، از سیگنالهای جداگانه به ترتیب و با فواصل زمانی منظم نمونه برداری میشود نتیجه مانند گروههایی از عابرینی خواهد بود که تنها و به ترتیب در یک مسیر راه میروند مقایسه کنید با ‎ statistical multiplexer

time-division multiplexing

پردازش زمان فرکانس

time-frequency analysis

مستقل از زمان

time-invariant

خط زمانی، تایم لاین

timeline

دارای قفل زمانی

timelocked

وقفه

timeout

زمان بند ، ساعت ، [زمان سنج ، تایمر] ثبات یا یک مدار ، تراشه یا روال نرم افزاری خاصی در سیستم کامپیوتر است که برای راه اندازی فواصل زمانی لازم برای انجام فعالیتهایی چون کنترل بلندگو ، نمایش ساعت روزانه ، و وقایع سیستمی متنوع مورد استفاده قرار میگیرد زمان سنج همان ساعت سیستم نیست اما پالسهای خود را میتواند از فرکانس ساعت سیستم دریافت کند به عنوان مثال ، بسیاری از سیستمها ، زمان سنجهای وقفه ای دارند که در اجرای برنامه وقفه ایجاد کرده و پس از یک مدت زمان قابل برنامه ریزی ، کنترل را به سیستم عامل میدهند بدین ترتیب است که گاهی اوقات سیستمهای عامل چند وظیفه ای از مصرف کل زمان ریز پردازنده توسط یک برنامه ، جلوگیری میکنند مقایسه کنید با ‎ ; clock/calendar ; clock نیز نگاه کنید به ‎ time and date ، زمان‌سنج

timer

یکی از فونتهای رایج

times new roman

تایمز رومن ، نوعی حروف خوانا که در سال 1931 استانلی مورسین آن را برای روزنامه ی تایمز لندن طراحی کرد این نوع حروف یکی از فونت های معروف چاپگرهای لیزری هستند

times roman

اشتراک زمانی روشی که در سالهای 1960 برای اجرای همزمان بیش از یک برنامه ی یک کامپیوتر ارائه شد مثلاً در این روش کامپیوتر می تواند همزمان کاربران متعددی را در ترمینلهای گوناگونی سرویس دهد اشتراک زمانی بر اساس این نظریه به وجود آمد که کامپیوتر ، عمدتاً در حال انتظار است تقریباً تمام دستگاههای ورودی / خروجی (چاپگر ها ، دیسکها و ) کندتر از CPU هستند ؛ طولانی ترین انتظار CPU در ارتباط با یک ترمینال یا کنسول است CPU ممکن است ساعتها منتظر بماند تا کاربری از طریق این دستگاهها چیزی را تایپ کند در یک سیستم اشتراک زمانی ، در یک لحظه چندین برنامه وارد کامپیوتر می شوند و وقتی کامپیوتر نمی تواند اجرای یکی را تمام کند ، به سراغ دیگری می رود در عمل ، کامپیوتر فقط زمانی به اندازه ی کسری از یک ثانیه را صرف یک برنامه می کند ، اما دلیل سرعت بسیار زیاد ، تصور می شود که هر برنامه ای CPU را در اختیار دارد برنامه هایی که طی مدت طولانی ، بدون اجرا در حافظه می مانند ، به دیسک منتقل می شوند تا برنامه ی دیگری برای اجرا وارد حافظه شود سیستمهای عامل امروزی مانند UNIX و OS/2 از اشتراک زمانی استفاده می کنند تا چندین برنامه را همزمان اجرا کنند نگاه کنید به multitasking ، اشتراکِ زمانی

timesharing

[ا شتراک زمانی] استفاده همزمان از سیستم کامپیوتر توسط بیش از یک کاربر را گویند با این روش برنامه های جداگانه ای بطور همزمان به اجرا درآمده و بخشهایی از زمان پردازش به هر یک اخ‎- صاص داده میشود روش مزبور از این جهت ، مشابه قابلیت چند وظیفه ای است که بین میکرو کامپیوترها دیده میشود با وجود این ، روش اشتراک زمانی عموما در رابطه با چندین کاربر است که با کامپیوترهای بزرگتر و سازمانهای خدماتی کار میکنند ، در حالی که ویژگی چند وظیفه ای (‎multitasking) به انجام چند کار توسط ریز پردازنده هایی برای یک کاربر مربوط میشود

time-sharing

سیستم عامل روی نوار مغناطیسی

timesharing operating system

بردار زمانمهر

timestamp vector

اطلاعات متغیر زمانی

time-varying information

ناحیه زمان

timezone

ترتیب توپولوژیکی

topological order

ترتیب تام

total order

ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنار مرزهای ملی قرار دارند ، ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنار مرزهای ملی قرار دارند

transborder

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی مرتبه زماني

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مرتبه زماني

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما