معادل انگلیسی مخفف Console ، در DOSو OS/2 نام دستگاهی که به صفحه کلید و مونیتور دلالت داشته باشد ، یک نام منطقی ک

مهندسی كامپيوتر و IT
مخفف Console ، در DOSو OS/2 نام دستگاهی که به صفحه کلید و مونیتور دلالت داشته باشد ، یک نام منطقی که سیستم عامل ‎ MS-DOS برای صفحه کلید و صفحه نمایش در نظر میگیرد صفحه کلید و صفحه نمایش به ترتیب منابع اصلی ورودی و خروجی در سیستم کامپیوتری ‎ MS-DOS هستند
con
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مخفف Console ، در DOSو OS/2 نام دستگاهی که به صفحه کلید و مونیتور دلالت داشته باشد ، یک نام منطقی ک
[حافظه متعارف ، حافظه قراردادی] مقداری از حافظه ‎ RAM که به وسیله کامپیوتر شخصی آیبیام یا سازگار با آن ، در حالت حقیقی قابل آدرس دهی میباشد این مقدار معمولا ‎ 640 کیلوبایت است که اگر در کامپیوتری کمتر از ‎ 640 کیلوبایت حافظه نصب شده باشد ، این مقدار نیز کاهش مییابد بدون استفاده از تکنیکهای ویژه ، حافظه متعارف تنها شکلی از حافظه ‎ RAM است که برنامه های ‎ MS-DOS میتوانند به آن دست یابند مقایسه کنید با ‎ expanded memory ، ‎ ; extended memory نیز نگاه کنید به ‎ protected mode ، ‎ real mode
conventional memory
[راهنمایی حساس به متن] نکات و توضیحات راهنمایی که برنامه در مورد فرمان یا عملیات در حال انجام ، به کاربر ارائه میدهد در این روند چون لازم نیست که کاربر برای کسب راهنمایی از برنامه خارج شود ، ویژگی مزبور در یادگیری نحوه استفاده از برنامه های جدید یا در به کارگیری قابلیتهای ناآشنای آنها ، بسیار سودمند می باشد
context-sensitive help
[عبارت ثابت] عبارتی که در طول اجرای برنامه ، مقدار آن تغییر نمیکند مقایسه کنید با ‎ variable expression
constant expression
[کاغذ پیوسته] نوعی کاغذ که هر برگ آن به برگ قبلی و بعدی متصل است و برای استفاده در چاپگرهای ضربه ای و جوهر افشان و هر نوع دستگاه چاپی که به مکانیسم تغذیه کاغذ مجهز است ، می باشد برگهای کاغذ پیوسته روی هم تا میشوند تا پس از چاپ به راحتی قابل جدا شدن باشند و همچنین سوراخهایی در طرفین دارند که بخش تغذیه کاغذ با استفاده از آنها ، کاغذ را به جلو میراند
continuous-form paper
[وابسته به متن ، وابسته به قراین] اصطلاحی در مورد یک روند یا مجموعه کاراکترهای داده ای که مفهوم آنها به محیط اطراف آنها بستگی دارد
context-dependent
ابزار تابلوی کنترل
control panel device
اپراتور کنسول
console operator
اتصال
connectivity
اتصال به شبکه
connect
اجرای همزمان ، [اجرای همزمان] اجرای به ظاهر همزمان دو یا چند روال یا برنامه است که اجرای موازی نیز نامیده میشود اجرای همزمان میتواند در یک ریز پردازنده و با تکنیک اشتراک زمانی ، یا توسط چند پردازنده صورت گیرد نیز نگاه کنید به ‎ parallel algorithm ، ‎ processor ، ‎ sequential execution ، ‎ task ، ‎ thread ، ‎ time-sharing
concurrent execution
اجرای همزمان برنامه ، [اجرای همزمان برنامه] نگاه کنید به ‎ concurrent ، اجراء همزمان برنامه
concurrent program execution
ادامه
continuation
ادامه
continue
ارتباط ؛ رابطه ، اتصال
connection
ارتباط گرا
connection -otiented
ارتباط محاوره ای ، [ارتباط محاوره ای] ارتباطی که در آن دو یا چند طرف ، پیامهایی را برای هم میفرستند و دریافت میکنند نیز نگاه کنید به ‎interactive ‎ processing
conversational interaction
ازدحام
congestion
آشفتگی
confusion
اطلاعات موقعیتی
context information
آگاه از محتوا
content- aware
آگاه به متن
context-aware
آگاهی از زمینه
context-awareness
آگاهی نسبت به محتوا
Context awareness
الحاق
concatenation
الحاق کردن ؛ الحاق ؛ چسباندن ؛ اتصال ، اتصال چسباندن الحاق الحاق کردن
concatenate
امتداد ، پیوسته ، مداوم
continuous
انتخاب اتصال
Connection Selection
انتقال شرطی
conditional transfer
انشعاب شرطی
conditional branching
انشعاب شرطی
conditonal branching
انشعاب شرطی ، انشعاب شرطی دستورالعملی که موجب می شود - در صورت تحقیق یک شرط - کامپیوتر به محل دیگری در برنامه پرش کند مانند چنین انشعاب شرطی در بیسیک 60IF N } 25 THEN goto 120 در این نمونه ابتدا کامپیوتر شرط N}25 را ازمایش می کند اگر شرط برقرار باشد ، کامپیوتر به جمله ی شماره 120 پرش کرده و اجرا را از آنجا شورع می کند
conditional branch
ایالات متحده ی قاره ای - علامت اختصاری continental united states ، معمولاً به معنای ایالات همجوار چهل و هشت گانه است ( آلاسکا بخشب از قاره ی آمریکای شمالی است اما عموماً از آ« چشم پوشی می شود )
conus
ایجاد پیکربندی
configure
ایجاد طرح ، [طراحی محدوده ای ، محدوده سازی] در ایجاد تصاویر و گرافیکهای کامپیوتری ، مانند مدلهای ‎ CAD ، ترسیم سطح شی (لبه ها و خطوط اصلی) می باشد در پردازش تصویری ، این اصطلاح به حذف جزئیات موجود در تصویر سایه دار (در صورت کم بودن تعداد درجات خاکستری مورد استفاده در شکل گیری آن) اطلاق میگردد محدوده سازی ، تصاویری ایجاد میکند که در آنها تغییرات سایه ها ناگهانی و کاملا قابل رویت است در عکاسی و هنرهای ترسیمی ، این فرآیند را پوستریزاسیون میگویند در شکل مربوطه ، کره سمت چپ با ‎ 32 سطح خاکستری کشیده شده که تغییرات تیره ترین بخش تا روشنترین بخش آن بسیار ملایمتر از کره سمت راست است که با ‎ 8 سطح خاکستری ترسیم شده است
contouring
بار خازن
condenser charge
بازی ثابت
constant game
بازیابی تصویر مبتنی بر محتوا
content-based image retrieval
بخش ثابت
constant region
بخش کنترل
control palne
برخورد ، تداخل
conflict
بررسی سازگاری ، [کنترل تطابق ، بررسی سازگاری] روندی که تطابق داده ها با قالبها و پارامترهای دیگر و همچنین عدم وجود تضاد درونی آنها را مشخص میکند مقایسه کنید با ‎ completeness check
consistency check
برنامه اتصال
connectivity platform
برنامه اتصال
connectivity plarform
برنامه ای برای تست مودم
connection tester
برنامه ای برای شماره گیری در ویندوز 95 یا 98
connectoid
برنامه سازی محاوره ای
conversational programming
برنامه کنترل
control program
برنامه نویسی قراردادی
conventional programming
برنامه نویسی محدود، یک نمونه برنامه نویسی که در آن روابط بین متغیرها به شکل محدود قرار میگیرند
constraint programming
برنامه نویسی همزمان ، برنامه‌نویسی همزمان
concurrent programming
برنامه های کنترلی
control programs
برنامه ی تبدیل - برنامه ای که قابلیت تغییر فرمت ( قالب) یک فایل به قالب دیگر را دارد مثلاً اگر یک تصویر گرافیکی در قالب برنامه ی (EPS) Post Script داشته باشید اما برنامه ی صفحه آرای شما قالب TIFF را داشته باشد ، نیاز به استفاده از برنامه ی مبدل خواهید داشت توجه کنید که صرفاً تغییر پسوند فایل مشکلی را حل نمی کند کثر بسته های نرم افزاری می توانند مجموعه ای از انواع فایلهای استاندارد رابه انواع دیگر تبدیل کنند نگاه کنید به import ; export
conversion program
برهان خلف
contradiction
برهان ساختاری
constructive proof
بست ؛ رابط ، [رابط اتصال دهنده] در سخت افزار ، وسیله ای است که برای متصل کردن کابلها به یکدیگر یا به یک ابزار دیگر مورد استفاده قرار میگیرد‎ ; به عنوان مثال ، اتصال دهنده ‎ RS-232-C کابل مودم را به کامپیوتر وصل میکند اتصال دهنده ها در دو نوع نرگی و مادگی هستند اتصال دهنده نرگی با یک یا چند زائده فلزی مشخص میشوند و اتصال دهنده های مادگی طوری طراحی میشوند که این زوائد را در خود جای دهند نیز نگاه کنید به ‎ DB connector ، ‎ DIN connector
connector
بلوک کنترل
control block
بهبود کنتراست
contrast enhancement
بهینه سازی محدب
CONVEX OPTIMIZATION
بهینه سازی مصرف
consumption optimization
پارامتر تمرکز
concentration parameter
پانچ کنترلی ؛ منگنه کنترلی ، منگنه کنترلی پانچ کنترلی
control punch
پردازش پیوسته
contiuous processing
پردازش پیوسته ، [پردازش پیوسته] پردازش تغییرات به محض ورود آنها به سیستم مقایسه کنید با ‎ batch processing
continuous processing
پردازش محتوا
content processing
پردازش همزمان
concurrency processing
پردازش همزمان ، پردازش همزمان اجرای همزمان دو برنامه ، به طوری که یک CPU واحد ، توجه خود را در یک آن میان آنها تقسیم کند نگاه کنید به timesharing multitasking parallel processing
concurrent processing
پردازنده محتوا
content processor
پرش شرطی ، جهش شرطی ، [پرش شرطی] در برنامه ها ، یک دستورالعمل پرشی است که در صورت تحقق یا عدم تحقق یک شرط خاص ، انجام میشود این اصطلاح معمولا در مورد زبانهای سطح پایین مورد استفاده قرار میگیرد نیز نگاه کنید به ‎ condition code ، ‎jump ‎ instruction
conditional jump
پروتکل برنامه کاربردی محدود شده
Constrained Application Protocol
پروتکل مسیریابی آگاه از اتصال
Connectivity-aware routing protocol
پروتکل مهاجرت مسیر کنترل
Control Path Migration Protocol
پنجره مجادله
Contention Window
پوشته محدب
Convex Hull
پیام کنترلی
control message
پیکربندی
configuring
پیکربندی شده وضعیت یک سامانه پس از پیکربندی
configured
پیوندگرایی
connectionism
تابع ثابت
constant function
تابع کنترلی
control function
تابع مقعر
concave function
تابلوی کنترل ؛ صفحه کنترل؛ قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترل های دستی است ، صفحه ی کنترل - برنامه ای که به شما امکان می دهد تا ویژگیهای مشخصی از محیط کامپیوتر خود ، مانند صدای بلندگو ، پیگیری ماوس ، نرخ چشمک زنی مکان نما را تنظیم کنید در واقع ، این برنامه امکاناتی را برا شخصی سازی محیط کامپیوتر ارائه می دهد برنامه ی control panel در کامپیوترهای مک اینتاش در منوی Apple یا Main progrun Group ویندوز وجود دارد ، فولدری که در آن می توان سخت افزار و تنظیمات دیگری را انجام داد و در My computer قرار دارد ، در اپل مکینتاش ، ابزاری است که برای کنترل پارامترهای سیستمی خاصی مثل رنگهای صفحه نمایش ، صدای بلندگو ، سرعت چشمک زنی مکان نما و تاریخ و ساعت سیستم ، مورد استفاده قرار میگیرد در میکروسافت ویندوز ، برنامه ای است که برای کنترل پارامترهایی مثل رنگهای صفحه نمایش ، مجموعه حروف (فونتها) ، اتصالات درگاهها ، پیکربندی چاپگر و تاریخ و ساعت سیستم مورد استفاده قرار میگیرد
control panel
تأمین کننده ی اطلاعات - شرکت یا سازمانی که اطلاعات آماده و مستقیم تهیه می کند مثلاً ، www cnn com خبرهای جهانی و اطلاعات مربوط را فراهم می کند و برخلاف ISP ( تعریف 2 ) ؛ Internet Services Provider
content provider
تایید
confirmation
تباین رنگهای تیره و رشن ، کنتراست - طیفی از درجات روشنایی و تاریکی در یک تصویر تصویر با کنتراست پایین تفاوت کمی بین تیره ترین تیره ها و روشن ترین روشن ها دارد هنگام اسکن کردن تصویر ، کنتراست را باید به خوبی تنظیم نمود اگر چنین حالتی امکان نداشته باشد ، کنتراست را می توان به وسیله ی یک برنامه ی photopaint انجام داد نگاه کنید به histogram ; scanner ، تقابل ، سایه‌روشن
contrast
تبدیل ، [تبدیل] روند تغییر از یک شکل یا قالب به شکل یا قالب دیگر‎ ; این امر در مورد اطلاعات باعث تغییر محتوا و مفهوم نمیشود در کار با کامپیوترها ، انواع تبدیلات زیادی انجام میشود که از آن جمله میتوان موارد ذیل را نام برد: ‎ O تبدیل فایلها : تغییر فایل از یک قالب به قالب دیگر‎ ; به عنوان مثال ، تبدیل یک سند واژه پردازی به قالب قابل استفاده برای یک برنامه دیگر یک نوع تبدیل فایل دیگر که پیچیده تر نیز هست ، تبدیل کد کاراکتری آن از یک استاندارد به استاندارد دیگر میباشد ، مانند تبدیل کاراکترهای ‎ EBCDIC به کاراکترهای ‎ ASCII برای انجام این تبدیلات ، نرم افزارهایی نیز طراحی شده اند نیز نگاه کنید به ‎ ASCII ، ‎ EBCDIC ‎ O تبدیل داده ها : تغییر نحوه ارائه اطلاعات‎ ; به عنوان مثال ، تغییر شکل دودویی یا اعشاری به مبنای شانزده (هگزادسیمال) این تبدیل گاهی اوقات بطور دستی و با مراجعه به جداول معادلها صورت میگیرد در موارد دیگر ، برنامه ها یا کامپایلر زبانها این کار را در پشت صحنه انجام میدهند ‎ O تبدیل رسانه ها : تغییر رسانه ذخیره سازی از یک شکل به شکل دیگر‎ ; به عنوان مثال از دیسک به نوار یا از دیسک ‎ 3/5 اینچی اپل مکینتاش به دیسک ‎ 5/25 اینچی ‎ MS-DOS در تبدیل رسانه مکینتاش به ‎ MS-DOS ، معمولا سخت افزار و نرم افزار تبدیل خاصی مورد نیاز است ‎ O تبدیل نرم افزارها : تغییر برنامه طراحی شده برای کار در یک کامپیوتر به نحوی که در کامپیوتر دیگری قابل اجرا گردد‎ ; به عنوان مثال ، از ‎ MS-DOS به ‎ UNIX یا ‎ OS/2 ‎ O تبدیل سخت افزارها : تغییر تمام یا بخشی از یک سیستم کامپیوتری به نحوی که با ابزارهای جدیدی کار کند تبدیل سخت افزاری در میکرو کامپیوترها ، محدوده وسیعی از تغییرات را تحت پوشش قرار میدهد به عنوان مثال از تبدیلات نسبتا ساده میتوان تبدیل یک چاپگر سریال به چاپگر موازی ، و از تبدیلات نسبتا پیچیده میتوان ارتقا کامپیوتر (با نصب یک پردازنده و مدار جدید) را نام برد
conversion
تبدیل بایت به کلمه
convert byte to word
تبدیل شده
convertion
تبدیل کانتورلت
contourlet transform
تبدیل کردن ، معکوس
convert
تجزیه و تحلیل کرانه ای
contour analysis
تحت فشار گذاشتن ، مجبور کردن محدود کردن حرکات یا اشکال موجود در برنامه های ترسیم ، مثلاً هنگام کشیدن یک دایره با ابزار دایره ، باید کلید ctrl را پایین نگه دارید تا شکل مدور به شکل دایره تبدیل شو اگر کلید محدود کننده را زودتر رهاکنید ممکن است به جای دایره ی کامل یک بیضی چاق داشته باشید
constrain
تحویل محتوا
content delivery
ترتیب کنترل ، [رشته کنترلی ، توالی کنترلی] نگاه کنید به ‎ control code
control sequence
ترتیب متصل ، ترتیب متصل ؛ ترتیب پیوسته ، ترتیب پیوسته ترتیب متصل
connecting arrangement
ترکیب عطفی ، ترکیب عطفی ؛ عطف ، مقارنه ، اجتماع ، اتصال ، اقتران
conjunction
تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
continuous tone image
تصویری (مانند عکس) که در آن رنگها یا درجات مختلف خاکستری ، به جای نقطه های مجتمع ، از ترکیبات ملایمی ایجاد میشود این تصاویر را در مونیتور قیاسی (مانند تلویزیون) که ورودی را به شکل سیگنال متغیر میپذیرد ، میتوان مشاهده نمود مونیتورهای رقمی (دیجیتالی) که به ورودی شکسته شده به واحدهای جداگانه نیاز دارند ، قادر به نمایش این نوع تصاویر نیستند علاوه بر این امکان چاپ این تصاویر در کتابها و روزنامه ها نیز وجود دارد مقایسه با ‎ ; half-tone نیز نگاه کنید به ‎ scan ، ‎ video digitizer
continuous-tone image
تعویض متن
context switching
تمایل مصرف کننده
consumer's intent
تمرکز دهنده
concentrtor
تمرکز دهنده ؛ متمرکز کننده ، [تمرکز دهنده] یک وسیله ارتباطاتی که سیگنالهای چند منبع ، مثل پایانه های یک شبکه را قبل از ارسال به مقاصد در یک یا چند سیگنال ترکیب میکند مقایسه کنید با ‎ multiplexer
concentrator
تنظیم ، پیکر بندی ، پیکربندی ، تغییرات ، پیکربندی مجموعه واحدهای سخت افزاری یا برنامه های نرم افزاری خاصی که سیستم رایانه ای را تشکیل می دهد ، [پیکربندی] در مورد میکرو کامپیوترها ، مجموعه اجزای داخلی و خارجی سیستم ، از جمله حافظه ، دیسک گردانها ، صفحه کلید ، مونیتور ، و سخت افزارهای دیگری چون ماوس ، مودم یا چاپگر ، می باشد پیکربندی سیستم کامپیوتری روی نحوه عملکرد و کاربرد آن تاثیر میگذارد برای انجام پیکربندی مناسب ، به نرم افزار (سیستم عامل و راه اندازهای ابزار) ، گزینه های کاربر که با استفاده از فایلهای پیکربندی مانند ‎ AUTOEXEC BAT و ‎ CONFIG SYS در کامپیوترهای شخی آی بی ام و سازگار با آن ، مشخص میشوند و گاهی اوقات به تغییرات سخت افزاری (اتصال دهنده ها و سوییچها) نیاز است گرچه با افزایش حافظه یا ظرفیت دیسک ، پیکربندی سیستم تغییر میکند ، اما ساختار اصلی آن ثابت میماند نیز نگاه کنید به ‎ AUTOEXEC BAT ، ‎ CONFIG SYS در رابطه با شبکه ها ، پیکربندی به کل مجموعه سخت افزاری مرتبط با هم یا نحوه اتصال اجزای شبکه ، گفته میشود
configuration
تنظیم زنجیری سرعت موتور
concatenation motor control
ته رنگ پیوسته ؛ آهنگ پیوسته ؛ نقطه های متفاوت ، نقطه های متفاوت آهنگ پیوسته ته رنگ پیوسته
continuous tone
توزیع محتوا
Content distribution
توصیه‌گر موسیقی موقعیت‌آگاه
context aware music recommendations
ثابت ، مقدار ثابت ، ثابت مقداری که هنگام اجرای برنامه ثابت می ماند عبارتهای حرفی ، مانند 3 5 و dolly madison دو ثابت هستند ، زیرا همیشه مققدار یکسانی دارند در زبان پاسکال و سایر زبانها این امکان وجود دارد که بتوان از اسامی برای تعریف ثابتها استفاده کرد ، [ثابت] موردی که در تمام طول مدت اجرای برنامه ، بر خلاف متغیر ، یک مقدار ثابت را حفظ میکند مقایسه کنید با ‎ variable
constant
ثبات کنترل
control register
جدول احتمالاتی شرطی
conditional probability table
جدول تبدیل
conversion table
جریان کنترل
control flow
جستجوی زمینه ای ، [جستجوی متنی] نوعی عملیات جستجو که در آن کاربر برنامه را وادار میسازد تا در فایلهای مشخص شده ، به دنبال مجموعه کاراکترهای خاصی بگردد
contextual search
جعبه مبدل
converter box
جلوگیری از ازدحام
congestion prevention
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی ، جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
control total
چاپ فشرده ، چاپ فشرده ؛ نوعی فشرده ، نوع فشرده چاپ فشرده
condensed type
چاپگر کنسول
console printer
چارچوب نظریه کنترل
control theory framework
حافظه فقط خواندنی کنترلی
control read only memory
حافظه قراردادی
conversational memory
حافظه کنترلی
control memory
حالت کنسول روشی برای اجرای برنامه ها بدون پنجره سازی ، تخت ویندوز 95و OS/2 و ویندوز NT برنامه ی حالت کنسول دقیقاً مانند برنامه MS- DOS ، از خط فرمان راه اندازی می شود ، اما به تمام اکانات سیستم عامل ، همچنین مقدار زیادی از حافظه دسترسی دارد
console mode
حالت محاوره ای ؛ مد محاوره ای ؛ باب محاوره ای ، باب محاوره ای مد محاوره ای حالت محاوره ای
conversational mode
حامل پیوسته ، [حامل پیوسته کاربر ممتد] در ارتباطات ، یک سیگنال حامل است که در تمام طول مدت مخابره ، چه حامل اطلاعات باشد و چه نباشد ، باقی می ماند
continuous carrier
حامی
Constituency
حرکت پیوسته
continuous scrolling
حساس به متـن
context-sensitive
حفظ مشروط حریم خصوصی
conditional privacy-preserving
خازن ، کندانسور ، تغلیظ کننده ، منقبض کننده ، الت تقصیر ، عدسی محدب ، الت جمع کردن و تمرکز دادن برق
condenser
خط ادامه
continuation line
خط ادامه
contunuation line
خطای متوالی ، خطای متوالی ؛ خطای پیوسته ، خطای پیوسته خطای متوالی
continuous error
خودروهای متصل
Connected vehicles
داده کنترلی ، [داده های کنترلی] داده هایی که اطلاعات مربوط به زمان بندی و راه یابی مورد استفاده در همگام سازی و هدایت داده های دیگر یا مدیریت عملیات ابزاری چون گذرگاه یا در گاه را در خود جای میدهند
control data
داده های برگردان شده داده هایی که رمزبندی آنها از صورتی به صورت دیگر تغییر یافته باشد ، داده‌های برگردان شده
converted data
داده های متوالی ، داده های پیوسته داده های متوالی
continuous data
داده های متوالی ؛ داده های پیوسته
contibuous data
دارای توانایی پیکرسازی
configurable
دستور شرطی ؛ حکم شرطی ، [دستور شرطی ، عبارت شرطی] یک عبارت زبان برنامه نویسی که مسیر اجرایی خود را براساس تحقق یا عدم تحقق یک شرط ، انتخاب میکند عبارت ‎ IF مثالی از عبارتهای شرطی است نیز نگاه کنید به ‎ CASE statement ، ‎ conditional ، ‎ IF statement ، ‎ statement
conditional statement
دستور کنترل ؛حکم کنترل ؛ جمله کنترلی ، جمله کنترلی حکم کنترل دستور کنترل
control statement
دستورالعمل پرش شرطی
conditional jump instruction
دوام؛ پیوستگی ؛ پیوسته ؛ همجوار ، پیوسته ، مجاور - همجوار ، نزدیک به یکدیگر مثلاً ایالات داکوتای شمالی و داکوتای جنوبی مجاور هم هستند ، اما تگزاس و ماین مجاور نیستند اکثر کامپیوترها می توانند یک فایل دیسک را به صورت قطاع های همجوار یا غیر همجوار ذخیره کنند ( نگاه کنید به disk) اگر قطاع ها به صورت غیر همجوار باشند ، دسترسی کند می شود ؛ زیرا برای به دست آوردن قسمتهای مختلف فایل ، نوک خواندن / نوشتن دیسک باید به مکانهای مختلف پرش کند نگاه کنید به fragmentation ، متصل ، متوالی ، [مجاور پیوسته] داشتن خط مرز مشترک و درست در کنار یکدیگر قرار داشتن به عنوان مثال ، قطاعهای مجاور دیسک ، بخشهای ذخیره سازی هستند که از نظر فیزیکی کنار هم قرار دارند
contiguous
دی الکتریک خازن
condenser dielectric
ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه ، آلوده کردن ، آلودگی ، آلودگی ش م ر
contamination
راهنما ؛ فهرست ؛ فهرست الفبایی کلمات و عبارات در نوشته ، [راهنمای لغات] لیست لغات موجود در یک سند به همراه مشخصه محل ظهور آنها
concordance
راهنمایی حساس به مضمون - اطلاعات فراهم شده به وسیله ی کامپیوتر هنگام تقاضای کم از آن اگر رفتار گزینه help به عملکرد شما در هنگام فشار دکمه ی help وابسته باشد ، به این گزینه «احساس به مضمون » می گویند مثلاً اگر هنگام ویرایش یک فایل ، دکمه ی help را فشار دهید ، اطلاعاتی درباره ی متن به شما می دهد ؛ و یا اگر هنگام چاپ از آن استفاده کنید ، مطالبی درباره ی چگونگی چاپ دریافت خواهید کرد
context -sensitive help
ربطی
conjunctive
رقابت ؛ درگیری ، مجاله ، درگیری نگاه کنید به device contention ، [مجادله ، درگیری] در شبکه ها ، رقابت بین ایستگاهها برای یافتن فرصتی جهت استفاده از خط ارتباطاتی یا منابع شبکه می باشد اصطلاح مجادله ، از یک نظر ، وضعیتی را مشخص میسازد که در آن دو یا چند دستگاه بطور همزمان اقدام به مخابره میکنند که باعث اختلال و تصادم در خط میگردد‎ ; این اصطلاح از نظر دیگر ، روش آزادانه کنترل دستیابی به خط ارتباطاتی را تشریح میکند که در آن ، اجازه مخابره به ایستگاهی داده میشود که در کنترل خط موفق شود در این نوع ارتباط ، هر ایستگاه به خط گوش میدهد و صبر میکند تا غیر فعال شود هنگام آزاد بودن خط ، هر ایستگاهی که بخواهد مخابره ای انجام دهد ، پیغام درخواست ارسال را به دریافت کننده میفرستد اگر پاسخ مثبت باشد ، ایستگاه مزبور میتواند عمل مخابره را انجام دهد و ایستگاههای دیگر نیز باید صبر کنند تا خط مجددا آزاد شود مقایسه کنید با ‎ ; token passing نیز نگاه کنید به ‎ CSMA/CD ، رقابت – مجادله
contention
رمز کنترل ؛ کد کنترل ، کد کنترل یک یا چند کاراکتر قابل غیر قابل چاپ که برنامه های کامپیوتری از آنها برای کنترل عملیات وسیله ها استفاده می کنند کدهای کنترل معمولا با یک کاراکتر Escape آغاز شده و برخی نیز با یک کاراکتر انتهایی به پایان می رسند این کاراکترها مشخص می کند که کاراکترهای بینابین فرمان هستند نه اطلاعات کدهای کنترلی چاپگرها معمولا مشابه نبوده و در کتابچه راهنمای آنها ذکر می شوند در بخش ویدیویی ، کدهای منترلی برای تغییر ظاهر متن با مکان نما در صفحه نمایش ، از کامپیوتر به بخش نمایشی ارسال می گردند ، [کد کنترلی] یک یا چند کاراکتر غیرقابل چاپ که برنامه های کامپیوتری از آنها برای کنترل عملیات وسیله ها استفاده میکنند کدهای کنترلی معمولا با یک کاراکتر ‎ Escape آغاز شده و برخی نیز با یک کاراکتر انتهایی به پایان میرسند این کاراکترها مشخص میکند که کاراکترهای بینابین فرمان هستند نه اطلاعات کدهای کنترلی چاپگرها معمولا مشابه نبوده و در کتابچه راهنمای آنها ذکر میشوند در بخش ویدئویی ، کدهای کنترلی برای تغییر ظاهر متن یا مکان نما در صفحه نمایش ، از کامپیوتر به بخش نمایشی ارسال میگردند مجموعه کدهای کنترلی متداول بخش نمایشی ، ‎ ANSI و ‎ VT-100 هستند نیز نگاه کنید به ‎control ‎ character
control code
روش های مبتنی بر محتوا
Content-Based Methods
رویکردهای آگاه از محدودیت
Constraint-Aware Approach
رویه کنترل
control procedure
زبان محاوره ای ، [زبان محاوره ای] یک زبان برنامه نویسی که این امکان را برای کاربر فراهم میسازد تا برخلاف زبانهای رسمی و ساخت یافته ، بطور محاوره ای به کامپیوتر فرمان دهد به عنوان مثال ، در یک برنامه ‎ COBOL ، برای ده مرتبه اجرای رویه ای بنام ‎ CHECK ، از عبارت زیر استفاده میشود: ‎ PERFORM CHECK 10 TIMES در ‎ C ، برای این منظور از عبارت زیر استفاده میشود که شباهت کمتری با عبارتهای انگلیسی دارد: (‎i1;1<10;i++)‎for ‎; ()‎check زبان ‎ COBOL اولین تلاش برای دستیابی به چنین زبانی بوده است‎ ; پیشبرد زبانهای نسل چهارم و پنجم ، در مسیر رسیدن به این هدف میباشد
conversational language
زمان اتصال ، [مدت زمان ارتباط] مدت زمان برقراری ارتباط بین دو کامپیوتر در سیستمهای تجاری ، مدت زمان اتصال یکی از معیارهای محاسبه هزینه بهره برداری از سیستم می باشد نیز نگاه کنید به ‎connect ‎ charge
connect time
زمان پیوسته
Continuous time
زمان همگرایی
convergence time
زمینه ، متن
context
زنجیره مارکوف زمان پیوسته
continuous-time Markov chain
زوج اتصال
contact pair
ساختار
construct
ساختار داده های همجوار
contiguous data structure
ساختار کنترل ؛ ساختار کنترلی ، ساختار کنترلی ، ساخت کنترل ، ساختار کنترلی ساختار کنترل
control structure
ساختن ، ساختمان
construction
سازگار ، همخوان
consistent
سازگاری
consistency
سازنده
constructor
سامانه ی خانه ی هوشمند
control4
ستون های متراکم
condensed columns
سرعت ثابت
constant velocity
سیستم عامل کامپیوترهای بزرگ IBM
conversational monitor system
شاره همزمان ، شاره‌ هم‌زمان
concurrent flow
شایسته سازی ، شایسته سازی ؛ تقویت کننده های خط ؛ اصلاح مشخصه های اطلاعات در یک خط انتقال صدا از طریق تصحیحی خصوصیات فاز دامنه ، به کارگیری تجهیزات ویژه به منظور بهبود قابلیت خط ارتباطاتی در مخابره داده ها در این روند ، تضعیف سیگنال ، پارازیت و اعوجاج کنترل و جبران میشود این امر فقط در خطوط استیجاری (‎leased line) قابل اعمال است که مسیر کامپیوتر فرستنده و گیرنده از قبل مشخص است
conditioning
شبکه داده-محور
Content Centric Network
شبکه عصبی پیچشی
convolutional neural network
شبکه های اجتماعی مبتنی بر محتوا
Content-based Social Networks
شبکه های پیچشی
convolutional networks
شبکه های محتوایی
Content networks
شبکه ی متوالی
consecutive network
شرطی ، [شرطی] اصطلاحی در مورد اقدام یا عملیاتی که در صورت تحقق یا عدم تحقق یک شرط ، انجام میشود نیز نگاه کنید به ‎ Boolean expression ، ‎ conditional statement
conditional
شرکت
consortium
شکاف مشاجره
Contention Slot
شمارنده
conuter
شماره کنترلی
control counter
طراحی کنترل کننده
controller design
طراحی مفهومی (سامانه)
conceptual (system design)
طرح احتمالی ، طرح عملیات احتمالی
contingency plan
طرح مفهومی ، [طرح نظری] در یک مدل بانک اطلاعاتی که از معماری سه طرحی (مانند معماری ‎ANSI/X3/SPARC) پشتیبانی میکند ، شرح محتویات اطلاعات و ساختار بانک اطلاعاتی است طرح نظری (که طرح منطقی نیز نامیده میشود) یک مدل یا نمونه کلی از بانک اطلاعاتی را ارائه میدهد و بنابراین حد واسطی بین دو نوع طرح دیگر یعنی داخلی و خارجی است که در مورد ذخیره سازی اطلاعات و ارائه آنها به کاربر هستند طرح داخلی ، رکوردهای فیزیکی داده ها را تشریح نموده در حالی که طرح نظری ، ساختار منطقی داده های آن رکوردها را ارائه میدهد طرح خارجی نیز عملیات برنامه کاربردی جهت دیدن بخشهای مرتبط بانک اطلاعاتی را مشخص میسازد این طرحها عموما با استفاده از فرمانهای ‎DDL تحت پشتیبانی سیستم بانک اطلاعاتی ، تعریف میشوند نگاه به ‎ external schema ، ‎ inernal schema ، ‎ schema
conceptual schema
طرح های مفهومی
conceptional schema
ظرفیت خازن
condenser capacity
عامل اعتماد حد و اندازه صحت بین 0و1 که برای بیان قابلیت اعتماد بخشی از اطلاعات که صحت آن روشن و مطمئن نیست ، به کار می رود چندین سیستم منطقی برای استفاده از عوامل اعتماد وجود دارد مانند منطق فازی ، بر خلاف default logic که بدون به کارگیری عوامل اعتماد ، با استثناها سرو کار دارد
confidence factor
عبارت شرطی ، [جمله شرطی ، عبارت شرطی] نگاه کنید به ‎ Bodean expression
conditional expression
علامت اتصال
connector symbol
علامت کنترل ، [سیگنال کنترلی ، علامت کنترلی] یک سیگنال الکترونیکی که برای کنترل ابزارها یا پردازشهای داخلی و خارجی مورد استفاده قرار میگیرد
control signal
علائم کنترلی ؛ سیگنالهای کنترلی ، سیگنالهای کنترلی علائم کنترلی
control signals
عملکرد همزمان ، [اجرای همزمان] نگاه کنید به ‎ concurrent
concurrent operation
عملگر الحاقی
concatenation operator
عملگر شرطی
conditional operator
عملیات محاوره ای
conversational operation
عنصر وارون
congruences
غیراتصال گرا
connectionless
فاقد ارتباط
connectionles
فایل پیکر بندی
configuration file
فایل راهنما
concordance file
فایلی در windows 95, os/2 , ms-dos , pc-DOS و سیستمهای عامل مشابه این فایل دارای اطلاعاتی در باره ی پیکر بندی ماشین ، شامل راه اندازی دستگاه ، نوع صفحه کلید ( اگر مدل استاندارد آمریکایی نباشد ) و مقدار حافظه کنار گذاشته شده برای بافرهای دیسک است فایل config sys فقط هنگام راه اندازی کامپیوتر خوانده میشود نگاه کنید به autoexec bat
config .sys
فایلی که شامل فرمان ها و تعریفهای پیکربندی و تنظیمات سیستم عامل می باشد ، در DOS و OS/2 یک فایل متن اسکی که شامل فرمان های پیکربندی است ، یک فایل متنی ویژه که جنبه های خاصی از عملکرد سیستم عامل ‎ MS-DOS و ‎ OS/2 را کنترل میکند فرمانهای موجود در فایل ‎ CONFIG SYS ، ویژگیهایی از سیستم را فعال یا غیرفعال میکنند ، محدودیتهای منابع (مثلا حداکثر تعداد فایلهای باز) را مشخص میکنند و با بار گذاری راه اندازهای ابزار کنترل کننده سخت افزارهای جانبی ، توانایی سیستم عامل را گسترش میدهند
config.sys
فراهم کننده مطلب ( محتوی )
content provder
فرضیات شرطی
conditional hypotheses
فرم نرمال عطفی
conjunctive normal form (cnf(
فرم های پیوسته ، فرم های پیوسته ؛ ورقه های پیوسته ، ورقه های پیوسته فرم های پیوسته
continuous forms
فرمان - ControlBreak ، قطع کنترل ؛ نقطه ای در طول پردازش برنامه که در آن وقوع یک پردازش خاص تحقق می یابد ، کلیدی برای متوقف کردن برنامه در داس ، فرمان ‎Control-Break
control break
فرهنگ آکسفورد
concise oxford dictionary
فشار تماس
contact pressure
فضای پیوسته
continuous space
فعل وانفعال محاوره ای
conversational intraction
فناوری ارتباطات خودرویی
Connected Vehicle Technology
فهرست محتویات ، [فهرست ، محتویات] مجموعه صفتهایی که توضیحات و آدرسهای مربوط به روالهای واقع در یک محدوده از حافظه را دربرمیگیرند
contents directory
قابلیت اعتماد ، رازداری ، محرمانگی
confidentiality
قانون کنترل
control law
قبول کردن ، تایید کردن
confirm
قرار داد ، [قرار داد ، موارد قرار دادی] استانداردی که کم و بیش در یک وضعیت خاص بطور جهانی رعایت میگردد بسیاری از قراردادها در مورد میکرو کامپیوترها هستند به عنوان مثال ، در برنامه نویسی ، زبانی مانند ‎ C روی علامتها و اختصارات مورد استفاده در برنامه ها تکیه دارد برنامه نویسها معمولا از موارد قراردادی تورفتگیهای خطوط دستورالعملها در یک روال پیروی میکنند تا ساختار ظاهری برنامه ساده تر به چشم آید کمیته های ملی و بینالمللی اغلب قراردادهایی را برای زبانهای برنامه نویسی ساختار داده ها ، استانداردهای ارتباطاتی و مشخصات ابزارها وضع میکنند نیز نگاه کنید به ‎ CCITT ، ‎ ISO ، ‎ NTSC ، ‎ standard
convention
قرارداد ، پیمانکاری
contract
قرارداد بین المللی جهت حمل کالا( بوسیله کامیون)
convention merchandises routiers
قسمت کنترل ؛ بخش کنترل ، بخش کنترل قسمت کنترل
control section
کابل رابط
connecting cable
کادر کنترل - کادر کوچکی در سمت چپ خط عنوان یک پنجره فشار کادرکنترل ، منویی را برای کنترل اندازه ی پنجره ظاهر می کند ؛ با دوبار فشار دادن کادر کنترل ، پنجره و برنامه ی در حال اجرای درون آن بسته می شود
control box
کاراکتر کنترلی ؛ دخشه کنترلی ؛ علامت کنترلی ، [کاراکتر کنترلی] ‎ 32 کاراکتر اول (صفر تا ‎31) مجموعه کاراکترهای اسکی که هر یک وظیفه کنترلی مانند بازگشت خطی ، خط جلوبر ، یا برگشت ، برعهده دارند این اصطلاح گاهی اوقات فقط برای ‎ 26 کاراکتر (‎ Ctrl-A تا ‎Ctrl-Z) به کار میرود ، که برای تایپ آنها در صفحه کلید ، باید کلید ‎ Ctrl را نگهداشته و سپس حروف مورد نظر را فشرد شش کاراکتر باقی مانده که وظایف کنترلی دارند ، مانند ‎ Escape (کد اسکی ‎27) ، به وسیله کلید ‎ Ctrl قابل تایپ نیستند کاراکتر کنترلی را نباید با ترکیب کلیدی ‎ Ctrl اشتباه بگیرید ترکیب کلیدی ‎ Ctrl ، اغلب فرمانی در یک برنامه کاربردی است که با نگهداشتن کلید ‎ Ctrl و فشردن یک کلید دیگر صادر میشود همچنین بین کاراکتر کنترلی و کد کنترلی تفاوتی وجود دارد‎ ; بدین ترتیب که کاراکتر کنترلی به یک کاراکتر مثل بازگشت خطی ، خط جلوبر یا برگشت اطلاق میگردد ، در حالی که کد کنترلی ، فرمانی است که مثلا به چاپگر میگوید به صفحه بعدی برود یا حالت خط را عوض کند کد کنترلی معمولا از دو یا چند کاراکتر کنترلی تشکیل میشود که با کاراکتر کنترلی ‎ Escape آغاز میگردد
control character
کارت ادامه
continuation card
کارت کنترل کننده
controller card
کارتهای کنترل
control cards
کاغذ پیوسته
continuous paper
کاغذ فرم پیوسته
contiuous form paper
کامپایل شرطی ، [کامپایل شرطی] کامپایل یا ترجمه انتخابی کد اصلی برنامه براساس تحقق شرایط خاص به عنوان مثال ، کامپایل بخشهایی از یک برنامه که توسط برنامه نویس مشخص شده اند ممکن است فقط در صورت تعریف یک نشان ‎ DEBUG در زمان کامپایل صورت بگیرد نیز نگاه کنید به ‎ comment out
conditional compilation
کامپیوتر کنترل
control computer
کانال های اتصال گرا
connection-oriented channels
کانولوشنال
convolutional
کد اتصال
connect node
کد شرط ؛ رمز وضعیت ، [کد شرط] بیتی که در نتیجه دستورالعملهای قبلی ، روشن (یک ، درست) یا خاموش (صفر ، نادرست) میشود این اصطلاح در وهله اول در مورد زبان اسمبلی یا زبان ماشین مورد استفاده قرار میگیرد کدهای شرط وابسته به سخت افزار بوده و معمولا شامل کدهای رقم نقلی ، سرریز ، نتیجه صفر و نتیجه منفی هستند نیز نگاه کنید به ‎ conditional branch
condition code
کلاس عینی
concrete class
کلمات کنترلی
control words
کلمه کنترل ، کلمه کنترلی
control word
کلید اتصال
concatenated key
کلید ظهور مطالب کمکی در مورد مسئله معین
context sensitive help key
کلید کنترل ، کلید کنترل یا ctrl - کلید مخصوصی در بسیاری از صفحه کلیدهای کامپیوتری وقتی این کلید به همراه کلید دیگری فشار داده می شود ، معنای جدیدی به این کلید می دهد که به نرم افزار در حال استفاده بستگی دارد برای آگاهی از اینکه چگونه کلید کنترل به کار می رود تا کاراکترهای کنترلی غیر چاپی نوشته شوند
control key
کمک حساس به قرینه
context sensitive help
کمیته مشاوره بین المللی تلگراف و تلفن
consultative committee on telephony and telegraphy
کنتاکت ، ارتباط ، تماس ، برخورد
contact
کنترل - مؤلفه ای نرم افزاری در Activex ، Visual Basic یا سیستمی مشابه آن اکثر کنترل های اولیه ، مؤلفه های رابط کاربر مانند کادرهای کنترل ، نوارهای لغزنده و نظایر آن هستند ، [کنترل] مدیریت و سرپرستی کامپیوتر و تواناییهای پردازشی آن جهت حفظ نظم حین انجام کارها و فعالیتها کنترل در هر دو جنبه نرم افزاری و سخت افزاری مطرح میشود به عنوان مثال ، در رابطه با سخت افزار ، کنترل عملیات سیستم میتواند در یک مسیر داده ای بنام گذرگاه کنترلی صورت گیرد از سوی دیگر ، در مورد نرم افزار ، کنترل به دستورالعملهای برنامه ای اطلاق میگردد که مدیرت کار با داده ها را برعهده دارد کنترل ، در تمام شکلها و کاربردهایش ، به سنجشهایی اطلاق میگردد که برای حول اطمینان از انجام بدون اشکال امور در زمان مناسب و به ترتیب مطلوب ، در نظر گرفته میشوند در رابطه گرافیکی کاربر ، این اصطلاح به بخشی از صفحه نمایش اطلاق میگردد که کاربر با استفاده از آن میتواند کاری را انجام دهد شاید متداولترین این بخشها ، دکمه ها (برای انتخاب گزینه ها) و نوارهای مرور (برای جابجا کردن اسناد در پنجره) باشند ، (کلید) مهار
control
کنترل ازدحام
Congestion Control
کنترل کننده ؛ کنترل شده ، کنترل کننده ابزاری که ابزارهای دیگر برای دستیابی به سیستم های فرعی کامپیوتر به تکیه می کنند به عنوان مثال کنترل کننده دیسک ، دستابی فیزیکی و منطقی به دیسک گردان(ها) را تحت نظارت قرار می دهند ، [کنترل کننده] ابزاری که ابزارهای دیگر برای دستیابی به سیستمهای فرعی کامپیوتر به آن تکیه میکنند به عنوان مثال ، کنترل کننده دیسک ، دستیابی فیزیکی و منطقی به دیسک گردان(ها) را تحت نظارت قرار میدهد ، کنترل‌کننده
controller
کنترل همروندی، کنترل همزمانی
concurrency control
کندیل
condyle
کنسول کنترل ، [کنسول کنترلی] نگاه کنید به ‎ console
control console
کنفرانس
conference
کنفرانس برزبانهای سیستم های داده ای
conference on data system lanugages
کو ان پی ، هم NP
conp
گراف همبند
connected graph
گرامر مستقل از متن
context –free grammar
گرداورنده مطالب
content aggregator
گرههای زمینه ای
context nodes
گفتار مداوم گفتاری که بدون مکث میان کلمات انجام می شود نگاه کند به recognition speech بر خلاف discrete speech
continuous speech
گیت NOT مبادله‌ی کنترل‌شده
Controlled Swap NOT gate
ماتریس در هم نمایی
confusion matrix
ماشین تحریر میز فرمان
console type writer
مبتنی بر محتوا
Content Based
مبتنی بر محتوا
content-based
مبدل ، تبدیل کننده ، [مبدل کنورتور] وسیله ای که سیگنالهای الکتریکی یا داده های کامپیوتری را از شکلی به شکل دیگر تغییر دهد به عنوان مثال میتوان مبدل قیاسی به رقمی را نام برد که سیگنالهای قیاسی را به سیگنالهای رقمی تبدیل میکند
converter
متراکم ( فشرده ) شده ، [فشرده ، منسجم ، متراکم] حالتی از حروف که در آن عرض هر کاراکتر کاهش یافته و بنابراین با فاصله کمتری نسبت به حالت معمول کنار هم جای میگیرند بسیاری از چاپگرهای نقطه ای ، قابلیت چاپ حروف با این حالت را دارند که باعث جای گرفتن حروف بیشتری در یک خط میشود مقایسه کنید با ‎ expanded
condensed
متغیر کنترل شده
controlled variable
متغیر کنترل شده ، [متغیر کنترلی] در برنامه نویسی ، متغیری در یک عبارت کنترلی است که جریان اجرایی را مشخص میسازد به عنوان مثال ، متغیر موجود در حلقه ‎ FOR ، تعداد دفعات اجرای گروهی از عبارتها را کنترل میکند نیز نگاه کنید به ‎ control statement
control variable
متوالی ، متوالی؛ پیاپی ، پیاپی متوالی
consecutive
مجموعه داده ها متصل شده
concatenated data set
مجموعه غالب همبند
connected dominating set
محاوره ای ، [محاوره ای] یک نوع حالت عملیاتی ، معمولا در میکرو کامپیوترها ، که در آن کاربر کامپیوتر و سیستم با ارائه فرمانها و پاسخها با هم گفتگو میکنند نیز نگاه کنید به ‎ interactive
conversational
محتوا کاوی
content mining
محتوای حافظه آدرس پذیر
content assressable memory
محتوای حافظه ادرس پذیر ، محتوای حافظه آدرس پذیر
content addressable memory
محتویات
contents
محدودیت ها
constraints
محرمانگی
con?dentiality
محرمانه
confidential
محفظه ؛ ظرف
container
مدارهای کنترل
control circuits
مدیر تماس
contact manager
مدیریت پیکربندی
configuration management (cm)
مدیریت پیکربندی نظارت بر فرایند پیکربندی
configuration management
مدیریت همزمانی
concurrency management
مذاکره کردن توانایی کاربران در ایجاد ارتابط با یکدیگر در شبکه کامپیوتری نگاه کنید به MUD, IRC ، ‎ رجوع کنید به: computer conference
conferencing
مزدوج پیشین
conjugate priors
مسیر کنترل ؛ گذرگاه کنترل ، گذرگاه کنترل مسیر کنترل
control bus
مسئله بهینه سازی محدب
convex optimization problem
مسئله کوله پشتی پیوسته ، مسئله‌ کوله‌پشتی پیوسته
continuous knapsack problem
مسئله ی توافق
Consensus problem
مشاور - رایزن
consultant
مشاوره در مورد زبانهای سیستمهای اطلاعات کنفرانس سیستم زبان داده ها
conference on data systems languages
مصرف کردن
consume
مصرف کنندگان الکترونیک
Consumer Electronics
مضمون ؛ محتوا ، محتوی ، محتوا ، مضمون ، راضی
content
معاصر ، هم دوره
contemporary
معماری کنترلر
controller architecture
مفهوم ، معنا
concept
مفهومی ، فکری
conceptual
مقدار ثابت
const
مقدار ثابت
constatnt
مقعر
concave
مکالمه
conversation
مکانیسم مبتنی بر رقابت
contention-based mechanisms
منطق کنترل ، [منطق کنترل] یک مدار الکترونیکی که داده های کنترلی را ایجاد ، تفسیر و استفاده میکند
control logic
منظومه ، [منظومه] در ارتباطات ، الگویی است که حالتهای مختلف یک موج حاصل را به همراه یک ترکیب بیتی خاص ارائه میدهد منظومه ، تعداد حالتهای قابل شناسایی به عنوان تغییرات منحصر به فرد در سیگنال ارتباطی و بنابراین حداکثر تعداد بیتهای قابل کد دهی در یک تغییر (معادل یک باود یا واقعه) را نشان میدهد شکل مربوطه ، یک منظومه ‎ 16 نقطه ای مورد استفاده در تلفیق سازی (مدولاسیون) تربیعی دامنه را نشان میدهد
constellation
منوی حساس به زمینه
context-sensitive menu
منوی کنترل - منویی در ویندوز و OS/2 که هنگام انتخاب کادر کنترل control-box ظاهر می شود منوی کنترل در هر پنجره به شما امکان می دهد تا عملیات حداقل سازی ، حداکثر سازی ، ذخیره مجدد ، تغییر اندازه و یا بستن را بر روی پنجره مورد نظر انجام دهید در OS/2 ، منوی کنترل به شما امکان می دهد تا به کادرهای گفتگوی پیکر بندی و اطلاعات مربوط به کاربر مورد نظر دسترسی داشته باشد
control menu
مهار (کلید)
control (key)
مهندسی همزمان
concurrent engineering
موج پایدار
continuous wave
مولفه های همبندی
Connected components
مولفه همبندی ، مؤلفه‌های همبند
connected component
میدان کنترلی ؛ فیلد کنترل ، فیلد کنترل میدان کنترلی
control field
میز فرمان ؛ پیشانه ؛ پایانه فرمان ؛ کنسول ؛ پایانه نمایش ، کنسول 1 صفحه کلید و تصویر یک کامپیوتر چند کاربره 2 یک صفحه کلید و تصیر ( غیر گرافیکی ) یا پنجره ای که یکی از این دو را سرویس می دهد ، کنسول ، پیشانه ، پایانه نمایش ، پایانه فرمان یک پایانه نمایش شامل یک مونیتور و صفحه کلید در سیستم های چندکاربر ، پایانه نمایش مترادف با پایانه است است اما این واژه در سیستم های عامل کامپیوتر شخصی نیز برای مراجعه به صفحه کلید و صفحه نمایش به کار می رود ، [کنسول ، پیشانه] واحد کنترلی مانند پایانه است که کاربر از طریق آن با کامپیوتر ارتباط برقرار میکند در میکرو کامپیوترها ، کنسول محفظه کافی اجزای اصلی و کنترلی سیستم را در خود جای میدهد ، گاهی اوقات صفحه نمایش و صفحه کلید نیز در این مجموعه گنجانده میشوند از دید سیستم عامل ‎ MS-DOS ، ابزار ورودی اصلی (صفحه کلید) و خروجی اصلی (صفحه نمایش) است و به همین جهت آنها را با نام ‎CON میشناسد نیز نگاه کنید به ‎ system console ، پایانه ، ترکیب صفحه نمایش و صفحه کلید
console
ناشر غیرانتفاعی نرم افزار اموزشی ، ناشر غیر انتفاعی نرم افزار آموزشی ، لوله حفاظ
conduit
نرخ ارتباط
connection rate
نرخ بیت ثابت
Constant Bit Rate
نرم افزار برای ایجاد و ردگیری و انشار متحویات برای سایتهای اینترنتی
content management server
نشانی پذیر از روی محتوی
content addressable
نظام محاوره ای ، نظام محاوره ای ؛ سیستم محاوره ، سیستم محاوره ای نظام محاوره ای ، سیستم محاوره‌ای
conversational system
نقطه کنترل - نگاه کنید به node ، کنترل نقطه
control point
نگاه کنید به ‎ associative storage
content-addressed storage
نگاه کنید به ‎ break key
control-break
نگاه کنید به ‎ CODASYL
confrence on data systems languages
نمایشگاهی در زمینه صنعت وسایل الکترونیکی در لاس وگاس آمریکا
consumer electronics show
نوار کنترل
control strip
هادی‌ ، رسانا ، رسانا هادی ، [رسانا ، هادی] ماده ای که جریان الکتریسیته را به خوبی هدایت میکند فلزات ، رساناهای خوبی هستند که در بین آنها ، نقره و طلا بهترینند متداولترین رسانا ، فلز مس است مقایسه کنید با ‎ insulator ، ‎ semiconductor
conductor
هدایت ، راهنمایی ، بردن
conduct
هدایتگر محتوا
content navigator
هزینه ارتباط ، [هزینه اتصال ، هزینه ارتباط] پولی که کاربر برای وصل شدن به یک سیستم ارتباطاتی یا خدماتی تجاری باید بپردازد برخی از مراکز این هزینه را براساس مدت زمان بهره برداری ، و برخی دیگر براساس نوع خدمات یا مقدار اطلاعات مورد استفاده ، محاسبه میکنند نیز نگاه کنید به ‎ connect time
connect charge
همبند
connected
همتاب شدن - انجام عمل convolution یا همتابی ( پیچش ) نگاه کنید به convolution
convolve
همتایی ؛ پیچش - نوعی محاسبه ی پردازش تصویر که توسط یک ماتریس شرح داده می شود ، با این فرض که می خواهید جزئیات دقیقی را از یک تصویر بیرون بکشید یک روش برای انجام این کار ، افزودن تفاوت میان هر سلول تصویری و همسایگانش است اگر سلولهای تصویری را به عنوان اعدادی در نظر بگیرید که روشنایی آنها را بیان می کنند ، می توانید ماتریس همتابی زیر را به کار ببرید معنای چنین ماتریسی این است که : در کل تصویر هر سلول ، در یک زمان کارکن وقتی به یک سلول رسیدی آن را در 9 ضرب کن هر یک از سلولهای اطراف آن را در 1- ضرب کن و آنها را با هم جمع ببند سپس مقدار به دست آمده را جایگزین سلول اصلی کن اگر تمام سلولهای روشنایی یکسانی داشته باشند ، چیزی تغییر نمی کند ، اما اگر یک سلول روشنتر یا تیره تر از همسایگان خود بود تفاوت حاصل با فاکتور 9 بزرگ نمایی می شود همتابی های دیگری مانند هموار سازی ، حذف کوچکتر یا بزرگتر از یک اندازه ی خاص را نیز می توان انجام داد
convolution
همروندی، همزمانی
concurrency
همزمان ، [توام ، همزمان] اصطلاحی در مورد یک عملیات کامپیوتری که در آن دو یا چند برنامه با هم به ریز پردازنده رجوع میکنند و بنابراین کم و بیش در یک زمان به انجام میرسند از آنجایی که ریز پردازنده میتواند با واحدهای زمانی بسیار کوچکتر از تصور عموم کار کند ، پردازشهای توام ، به ظاهر همزمان صورت میگیرد که در واقع چنین نیست ، همروند
concurrent
هندسه توپر سازنده
constructive solid geometry
وابستگی به زمینه
context -dependent
واحد کنترل ، واحد کنترل قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند ، [واحد کنترل] ابزار یا مداری که عمل نظارت یا منظم سازی را انجام میدهد به عنوان مثال ، تراشه کنترل کننده حافظه ، دستیابی به حافظه کامپیوتر را کنترل کرده و واحد کنترل حافظه میباشد
control unit
واسط حل کننده ی محتوا
Content Resolver interface
وسیله ای برای کار با نظریه ها بجای کار با اشیاء ، وسیله ای برای کار با نظریه ها بجای کار با اشیاء
conceptual tool
وضعیت ؛ شرط ، شرط و شروط ، وضعیت ، [شرط حا لت وضعیت] وضعیت یک عبارت یا متغیر ، به عنوان مثال وقتی نتیجه درست ، نادرست ، مساوی یا نامساوی باشد
condition
وضعیت و جهت تابش اشعه های الکترونی به صفحه ، همگرائی ، [همگرایی] به یکدیگر ملحق شدن و به کنار هم آمدن ، که میتواند بین بخشها و تکنولوژیهای مختلف صورت گیرد ، مانند همگرایی ارتباطات تلفنی و کامپیوتر که زمینه ارتباطات از راه دور را فراهم ساخته است همگرایی در یک برنامه نیز ممکن است صورت بگیرد مانند برنامه صفحه گسترده وقتی که چرخه ای از فرمولها بطور متناوب مورد محاسبه مجدد قرار گیرند تا نتایج به یک راه حل واقعی نزدیکتر شوند
convergence
یا مجوز لازم برای دسترسی به سایت را ندرید و یا رمز وارد شده توسط شما اشتباه است
connection refused by host
یک برنامه ویروس کش
conseal
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber ، یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری ‎ رجوع کنید به: cyber
control data corporation
یک فناوری در تشخیص صدا بصورت خودکار
continuous speech recognition
یک نوع تحمیل کننده به سیستم است و برای نشان دادن موضوعاتی که باید به گونه ای صحیحی در سیستم نگهداری شوند می باشد ، محدودیت ، محدودیت ؛ قید ، [محدودیت] در برنامه نویسی ، محدودیتی است که برای راه حلهای قابل قبول مسئله ، تعیین میشود
constraint
یکپارچگی پیوسته
continuous integration
برنامه برای زیبا سازی و تغییر آیکونهای و عکس پس زمینه شما در ویندوز XP ، سیگنال راهنما
beacon
سیلیکون تیره
dark silicon
نرم افزری برای طراحی آیکون
easyicon
نماد احساس ، شکلک های اینترنتی :-) the smiley face; "I'm happy", "Just kidding" Also :) or : )D really happy, laughing( the sad face, "I'm sad", "too bad" Also :( or : (/ wry face, "oh well, what can you say" ) wink, "nudge nudge", or "Ha ha only serious") "told you so", teasingly0 "Oh my GOD?!", shocked0 not quite as shocked, but still pretty surprised Or shouting * "I kiss you" ، نشان احساسی علامتی که بیانگر در جهره است و در پست الکترونیکی به کار می رود مثلاً علامت (: بیانگر نیشخند زدن ، و علامت (- بیانگر زبان در گونه ی صورت است
emoticon
تصویر ژیر یک یا عمومی
generic icon
تصویر ساعت ریگی ( در میکروسافت ویندوز) تصویر نشانگر ماوس هنگامی که کامپیوتر به دلیل فعالیت زیاد دیگر نمی تواند از صفحه کلید یا ماوس ورودی بپذیرد و پس از پایان انتظار ، نشانگر به شکل عدی خود بر می گردد نگاه کنید به watch icon
hourglass icon
راهنمای انتخاب ؛ تمثال ؛ نشانه ؛ نشان ؛ تصویر ؛ نماد تصویری ، تصویر کوچک ، نشان تصویری کوچک بر روی صفحه ی کامپیوتر که شیء خاص عملیات ، یا گروهی از فایلها را نشان می دهد این تصاویر کوچک به طور گسترده در رابطهای گرافیکی کاربر ، مانند میکروسافت ویندوز ، مک اینتاش ، و so/2 desktop به ار میروند در مک اینتاش ، قوطی آشغال به معنای ( حذف کن ) است ماوس را به کار ببرید تا فایل دلخواه را داخل قوطی آشغال بریزد چنین کاری فایل را حذف می کند در ویندوز 95 امکانات recycle bin این ار را انجام میدهد نگاه کنید به window nouse , graphical user interface windows ، شمایل در محیطهای گرافیکی ، یک تصویر کوچک در صفحه نمایش است که شیء قابل به کارگیری توسط کاربر را مشخص می سازد به عنوان مثال ، شکل یک ظرف زباله ممکن است فرمان حذف متن و فایل های بدون استفاده را مشخص کند شمایلها این امکان را برای کاربر فراهم می سازند تا بدون حفظ کردن و یا تایپ کردن فرمانها ، اعمال خاصی را در کامپیوتر کنترل کنند ، [شمایل] در محیطهای گرافیکی ، یک تصویر کوچک در صفحه نمایش است که شی قابل به کارگیری توسط کاربر را مشخص میسازد به عنوان مثال ، شکل یک ظرف زباله ممکن است فرمان حذف متن و فایلهای بدون استفاده را مشخص کند شمایلها این مکان را برای کاربر فراهم میسازند تا بدون حفظ کردن و یا تایپ کردن فرمانها ، اعمال خاصی را در کامپیوتر کنترل کنند نیز نگاه کنید به ‎graphical user ‎ interface
icon
شمایل راه اندازی
launch icon
لغت نامه ، [واژگان] کلمات یک زبان و شرح مربوط به آنها در برنامه نویسی ، واژگان یک زبان کامپیوتری حاوی معرفها ، کلمات کلیدی ، ثابتها و عناصر دیگری است که دامنه لغات آن را تشکیل میدهند نحوه ترکیب این عناصر لغوی را علم صرف و نحو زبان گویند مقایسه کنید با ‎ syntax
lexicon
سیلیکون پلی‌کریستالی
polycrystalline silicon
سیلیکان ؛ سیلیکن ، سیلیس ، سیلیکان ، [سیلیکون] یک نیمه هادی که در بسیاری از قطعات مورد استفاده قرار گرفته و در شکل خالص ، فلز سبک وزنی مانند آلومینیوم است سیلیکون به میزان زیاد و معمولا در ترکیب با یک یا چند عنصر معدنی دیگر یافته میشود به عنوان مثال ، شن معمولی ترکیبی از دی اکسید سیلیکون است عدد اتمی سیلیکون ‎ 14 و جرم اتمی آن ‎ 28 است ، سیلیسیوم
silicon
سیلیکان - ماده ای که بیشترین کاربرد را درساخت دستگاههای نیمه رسانا دارد خصوصیات الکتریکی آن را می توان با افزودن مقداری ناخالصی تغییر داد نگاه کنید به integrated circuit ; semiconductor
sillicon
لوله دوربین عکاسی
vidicon
تصویر ساعت ظهور اشاره گر ماوس هنگامی که کاربر منتظر می ماند تا کامپیوتر یک عملیات را کامل کند این تصویر که شبیه به ساعت مجچی به نظر می رسد در نرم افزار مک اینتاش به جای ساعت شنی ( که در ویندوز به کار می رود ) استفاده می شود
watch icon

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن