معادل انگلیسی رجوع به forcasting

مهندسی كامپيوتر و IT
رجوع به forcasting
for casting
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی رجوع به forcasting
رادیو ، رادیویی ، پخش
broadcasting
رنگ آمیزی
color casting
کلمه ی کلیدی که نوعی حلقه در زبان بیسیک ، پاسکال ، c و Algol را تعریف می کند این کلمه در زبان PL/I و فرتون به کلمه ی DO مربوط می شود یک حلقه FOR موجب می شود که متغیر ی به نام متغیر حلقه ، به ترتیب مقادیر گوناگونی را در خود جای دهد مثلاً این دسته جمله ها در زبان بیسیک وپاسکال به ترتیب اعداد 1 تا 10 را چاپ می کنند 05REMthis is BASIC 10 FOR I1 TO 10 20 PRINT 1 30 NEXT1 {this is pascal : FOR i 10 DO writein (i) hcpgri FOR می توان برای ایجاد تکرار استفاده کرد همچنین از آن می توان برای دادن مقادیر گوناگون به متغیر حلقه استفاده کرد مثلاً چگونگی محاسبه حاصل جمع کل اعاد 1 تا 100 به شکل زیر است 05 REM IN BACIC : 10 LET TO0 20 FOR TO 100 30 LET TT +I 40 NEXT I 50 PRINT T ( IN PASCAL PROGRAM addup ( ouat put : VAR i , t:INTEGER BEGIN t:0 FOR i :1 10 100 DO t:t +i writeln (t) END اگر چه جملات درون حلقه می توانند مقدار متغیر حلقه را بررسی کنند اما نباید آن را تغییر دهند زیرا نتیجه ی چنین اقدامی قابل پیش بینی نیست در زبان پاسکال ، قرار دادن بیش از یک جمله در حلقه به وسیله ی قرار دادن جمله ها میان end , begin انجام می شود به این ترتیب : FOR i: 1 10 5 DO BEGIN writeln (I :j+i END در زبان c جمله ی for بسیار کلی تر بوده و شیوه یآن چنین است for ( init , test , step ( statement ) init جمله ای است که قبل از شروع حلقه ، یک بار اجرا می شود test بیانگر شرطی است که باید در هر تکرار حلقه بر قرار باشد و statements جمله هایی هستند که درون حلقه قرار دارند مثلاً این برنامه ، اعداد صحیح 1 تا 10 را در زبان c چاپ می کند جمله for در زبان c توانمندتر از معادل آن در زبانهای پاسکال و بیسیک است ، فرمان FOR ، برله ، له
for
[حلقه ‎ FOR] در برنامه ها ، یک عبارت کنترلی است که بخشی از کد (برنامه) را به تعداد دفعات مشخص شده ای اجرا میکند نحوه به کارگیری این عبارت در هر زبان متفاوت است در بیشتر موارد ، محدوده مقادیری برای یک متغیر مشخص میشود و با هر بار به اجرا درآمدن بخش کد مورد نظر برای تکرار ، مقدار این متغیر به اندازه یک واحد به طرف انتهای محدوده پیش میرود مقایسه کنید با ‎ ; DO loop نیز نگاه کنید به ‎ iterative statement ، ‎ loop
for loop
رجوع به FYI
for your information
حلقه FORNEXT
for/ next loop
یکی از دستورهای برنامه نویسی که یک امر را بطور متداول انجام می دهد و به صورت زیر است: For I n to n' Next (I)
for/next
حلقه ‎FOR/NEXT
for/next loop
کارکردن با دسته فرمان و ماوس
forb
ماهنامه آمریکایی در مورد موضوعات مالی و بازرگانی و تجاری
forbes
ممنوع ، قدغن
forbidden
مجوز لازم برای دسترسی به سایت مورد نیاز است
forbidden/access denied
پیش بینی ، پیش بینی با استفاده از یک برنامه صفحه گسترده ، یک روش تجزیه و تحلیل مالی است که به کمک روند گذشته امور و اطلاعات قبلی روند آینده پیش بینی می گردد
forcasting
مجبور کردن ؛ نیرو ، [اجبار کردن] در برنامه نویسی انجام عمل خاصی است که در حالت معمول روی نمیدهد این اصطلاح اغلب برای جای دادن داده ها در یک محدوده خاص مورد استفاده قرار میگیرد
force
باز خورد نیرویی
force feedback
خروج اجباری ( در مک اینتاش ) خروج از یک برنامه ی قفل شده به وسیله فشار همزمان کلید optopm command و کلید های escape اکیداً پیشنهاد می شود که پس از هر خروج اجباری ، سیستم mac را مجددا ً راه اندازی کنید ( عمل reset ) سیستم imac به escape option command جواب نمی دهد نگاه کنید به crash, hang freeze
force quit
فورس تاچ اسکرین، صفحه لمسی فشاری
force touch screen
قطع اجباری صفحه
forced page break
فورد - بلمن ، فورد-بِلمن
ford-bellman
روش فورد - فاکرسن
ford-fulkerson method
پیش بینی کردن
forecast
پیش بینی ، پیشگویی
forecasting
رنگ پیش زمینه
forecolor
پیش زمینه ؛ پیش صحن ، پیش‌زمینه
foreground
‎ رجوع کنید به: foreground program
foreground job
اجرای خودکار برنامه های کامپیوتر که برای به انحصار در آوردن امکانات کامپیوتر طراحی شده اند ، اجرای خودکار برنامه های کامپیوتر که برای به انحصار در اوردن امکانات کامپیوتر طراحی شده اند ، اجرای خودکار برنامه های کامپیوتر که برای به انحصار در آوردن امکانات کامپیوتر طراحی شده اند
foreground processing
برنامه پیش صحنی ؛ برنامه ای که تقدیم بالایی داشته و بنا بر این در برنامه های فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که از روش چند برنامه ای استفاده میکند تقدم دارد ، برنامه ای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامه های فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که از روش چند برنامه ای استفاده می کند تقدم دارد ، برنامه پیش صحنی ، برنامه ای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامه های فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که از روش چند برنامه ای استفاده می کند تقدم دارد برنامه پیش صحنی
foreground program
کار با وظیفه پیش زمینه ، کار یا وظیفه پیش زمینه
foreground task
تعویض خارجی ، ارز ، پول کشور خارجی
foreign exchange
قانونی
forensic
ابزار فارنزیکی
forensic tool
جنگل
forest
فارکس، بازار مبادلات ارزی
Forex
جعل
forgery
شاخه ، محلِ انشعاب ، [بخش] یکی از دو بخش فایل که ‎ File Manager سیستم عامل اپل مکینتاش آن را شناسایی میکند فایل مکینتاش یک بخش داده ای و یک بخش منبعی دارد تمام یا بیشتر سندی که کاربر تهیه میکند ، در بخش داده ای است‎ ; بخش منبعی نیز معمولا اطلاعاتی چون مجموعه حروف ، کادرهای ارتباطی و منوها را در خود جای میدهد نیز نگاه کنید به ‎ data fork ، ‎ resource fork
fork
شکل دادن ؛ شکل ؛ ورقه ، برگه ، فرم تصویری از صفحه نمایش که کاربر باید در آن اطلاعات را نوشته و سپس کلید enter را فشار دهد فرمها ، خوانندگان صفحات web را قادر به ارسال اطلاعات به سایت اصلی می کنند بر خلاف actual parameter ، فرم ، برگه نوعی صفحه کاعذ مورد استفاده در چاپ اسناد که روی آن فضاهایی برای وارد کردن اطلاعات و مشخصات کدبندی خاصی در نظر گرفته شده است در بعضی از برنامه های کاربردی (بخصوص پایگاه داده ها) ، پنجره ، کادر و نواحی از پیش تعیین شده ای برای ورود یا تغییر اطلاعات در نظر گرفته می شود این حالت ، فرم را می توان یک فیلتر دیداری برای نمایش داده ها دانست که مزیتهایی چون سازمان دهی مناسبتر داده ها و سهولت در نمایش اطلاعات دارد ، [فرم ، برگه] نوعی صفحه کاغذ مورد استفاده در چاپ اسناد که روی آن فضاهایی برای وارد کردن اطلاعات و مشخصات کد بندی خاصی در نظر گرفته شده است در بعضی از برنامه های کاربردی (بخصوص پایگاه داده ها) ، کادر و نواحی از پیش تعریف شده ای برای ورود یا تغییر اطلاعات در نظر گرفته میشود در این حالت ، فرم را میتوان یک فیلتر دیداری برای نمایش داده ها دانست که مزیتهایی چون سازمان دهی مناسبتر داده ها و سهولت در نمایش اطلاعات دارد در رسانه های نوری ، فرم یک قالب ذخیره سازی اطلاعات است که در تکنولوژی دیسک فشرده مورد استفاده قرار میگیرد در برنامه نویسی ، فرم برای تشریح ترکیب کاربردی زبان (معمولا پاسکال) به کار میرود نیز نگاه کنید به ‎ Backus-Naur form
form
برنامه فرم نامه
form – letter program
فرم HTML یک صفحه وب که به کاربران امکان می دهد تا داده را وارد کنند و سپس به سرویس دهنده ارسال نمایند برای مشاهده ی فرم دیگری از HTML به javascript رجوع کنید
form , html
مشخصات ظاهری اندازه و شکل قطعه ای از تجهیرات یا مواد مشخصات ظاهری دیسک کردان شامل half - height یا full- height بودن آن است مشخصات ظاهری برد اصلی کامپیوتر شامل AT ( مانند PC AT اصلی ) babby at , atx ( برد اصلی جدید که در سال 19965 توسط اینتل معرفی شد ) است
form factor
تغذیه کاغذ ، تغذیه کاغذ انتقال فیزیکی کاغذ پیوسته به ابتدای خط یا صفحه ی جدید ، با علامت اختصاری FF ، تغذیه کاغذ به حروف اختصاری FF فرمان چاپگری که کاغذ را در چاپگر به ابتدای صفحه بعدی می برد کلید تغذیه کاغذ بر روی چاپگر چنین عملی انجام می دهد یک برنامه کاربردی نیز می تواند این فرمان را صادر کند در مجموعه کاراکتر اسکی ، تغذیه کاغذ دارای مقداردهی 12 می باشد ، [تغذیه کاغذ] با حروف اختصاری ‎ FF ، فرمانی است که به چاپگر میگوید به ابتدای صفحه بعدی برود در مجموعه کاراکترهای اسکی ، این کاراکتر فرمانی با مقدار دهدهی ‎ 12 (هگزادسیمال ‎0C) مشخص میشود
form feed
کاراکتر تغذیه فرم
form feed character
ربودن اطلاعات فرم‌ها
Form grabbing
فرم نامه ، نامه ای که برای توزیع بین گروهی از افراد که نام و آدرس آنها از یک پایگاه داده ها استخراج میگردد ، تهیه شده و متن اصلی آن ثابت و یکسان است نیز نگاه کنید به ‎ mail-merge
form letter
برنامه فرم نامه
form letter program
قراردادی ، رسمی , ظاهری , قراردادی
formal
تحلیل مفاهیم قراردادی
Formal Concepts Analysis
طراحی قرار دادی
Formal Design
زبان صوری ، زبان رسمی ، [زبان صوری] ترکیب قواعد صرف و نحوی که یک زبان کامپیوتری را تعریف میکند نیز نگاه کنید به ‎ Backus-Naur form ، ‎ semantics ، ‎ syntax ، زبان های صوری ، (زبان رسمی (صوری
formal language
منطق صوری ، قضاوت سطحی ، منطق مجرد ، منطق رمزی
formal logic
روش های رسمی ، روش‌های رسمی
formal methods
پارامتر رسمی نامی که در یک تابع یا زیر روال به کار میرود تا مقداری را به برنامه ی احضار کننده عبود دهد بر خلاف actual parameter
formal parameter
معنایی های رسمی
formal semantics
دستگاه صوری
formal system
درستی یابی رسمی ، درستی‌یابی رسمی
formal verification
مصور سازی
formalism
قالب ، قالب سازی ، فرمت هر نوع آرایش اطلاعات ، به نوعی که قرار است ذخیره یا نمایش داده شود کلمه ی format اشاره به موارد مختلف و متعدد مربوط به امپیوتر است سه اربرد رایج این کلمه عبارتند از : 1 قالب ( فرمت ) یک فایل ( با هر رسانه ی ذخیره ) که به نحوه ی ذخیره ی اطلاعات در آن اشاره می کند نگاه کنید به file format دو - قالب بندی یک دیسک یا نوار به معنای ضبط الگویی از علائم مرجع بر روی آن است یک دیسک یا نوار جدید ف قبل از استفاده باید قالب بندی ( فرمت ) شود مگر آنکه در کارخانه این کار انجام شده باشد قرمت کردن یک دیسک یا نوار تمام اطلاعات روی آن را پاک می کند 3 در زبان فرترن ، جمله ی FORMAT ، بیانگر شکلی است که اقلامی اطلاعاتی ، به ویژه اعداد باید در آن شکل خوانده یا نوشته شوند نگاه کنید به FORTRAN چهار - در برنامه ی صفحه گسترده ، فرمت یک سلول چگونگی ظهور خروجی را معین می کند ، فرمان FORMAT ، قالب بندی ؛ الگو ؛ قالب ؛ قالب بندی کردن ؛ فرمت کردن ، فرمان FORMAT یک فرمان برونی DOS است که دیسک را برای پذیرش فایل ها آماده می سازد وقتی که یک دیسک نو فرمت یا قالب بندی نشده از جعبه بیرون می آید شامل دریایی از ذرات مغناطیسی بدون شکل و الگو است پیش از این که بتوان آن را در کامپیوت راستفاده کرد باید فرمت یا قالب بندی گردد در حین عمل قالب بندی دیسک گردان کامپیوتر یک الگوی مغناطیسی شامل شیارها (tracks) و قطاع (sectors)کدگذاری می کند شیارها دور مرکز دیسک تنظیم می گردند قطلع ها توسط خطوط الکترونیکی از مرکز دیسک تا محیط آن ترسیم می شوند در MS-DOSاین خطوط هر شیار را به 9 قطاع تقسیم می کنند هر قطاع می تواند 512 بایت اطلاعات را ذخیره نماید ، ساختار ، فرمت ، نوع فایل ، فرمت کردن ، قالب بندی کردن روشی برای تنظیم اطلاعات جهت ذخیره سازی چاپ یا نمایش برنامه ها معمولا از فرمت های اختصاصی فایل ها برای ذخیره کردن داده ها روی دیسک استفاده می کند بخاطر این فرمتهای خاص فایل هایی که توسط برنامه ظبط شده اند بهوسیله برنامه های دیگر قابل خواندن نیستند قالب ساختار تعریف شده برای ذخیره سازی یا پردازش داده ها ، [قالب ، فرمت] به عنوان اسم ، ساختار ظاهری واحدی از داده ها (مانند فایل ، فیلدهای یک رکورد پایگاه داده ها ، سل صفحه گسترده ، یا متن یک واژه پرداز) میباشد به عنوان مثال ، یک فایل میتواند در قالب معمول یک برنامه کاربردی خاص و یا در قالب عمومیتری مانند متن اسکی ساده که کاراکترهای کنترلی بسیار کمی دارد ذخیره شود همچنین ، نواحی ذخیره سازی دیسکها نیز با قالب خاصی از شیارها (‎track) و قطاعها (‎sector) تنظیم میشوند‎ ; فیلدهای پایگاه داده ها نیز هنگام استفاده برای ورود اطلاعات یا تهیه گزارشات ، به ترتیب خاصی استقرار مییابند‎ ; سل یک صفحه گسترده نیز میتواند قالب (عددی ، حرفی ، ارزی و ) داشته باشد‎ ; متن یک سند واژه پردازی نیز ممکن است قالبهای صفحه بندی ، پاراگرافی و کاراکتری خاص داشته باشد به عنوان فعل ، قالب بندی متن یا محتویات سل یک صفحه گسترده بدین معناست که ظاهر موارد انتخاب شده به نحو خاصی تغییر مییابد قالب بندی (فرمت کردن) دیسک نیز به معنای آماده سازی آن برای استفاده میباشد در این روند که توسط سیستم عامل کامپیوتر یا یک برنامه کمکی صورت میگیرد ، فضای ذخیره سازی دیسک به نحوی سازمان دهی میگردد که سیستم عامل بتواند با استفاده از آدرس خاصی هر بخش مورد نظر را یافته و عملیات ذخیره سازی یا بازیابی در آن انجام دهد اگر این عمل روی دیسکی انجام شود که قبلا نیز قالب بندی (فرمت) شده ، اطلاعات قبلی آن از بین میرود
format
تاثیر کننده قالب
format effector
فایل قالب بندی ؛ فایل فرمت ، فایل فرمت فایل قالب بندی
format file
قالب‌دار
formating
قالب‌بندی شده
formatted
نمایش شکل یافته
formatted display
شکل دهنده ، شکل دهنده قسمتی از برنامه ی واژه پرداز که متن را شکل می دهد ، شکل دهنده ابزاری برای آماده سازی دیسک برای استفاده
formatter
قالب بندی کدهای مخصوصی در یک سند که بیانگر حروف شکسته ، درشت و نظایر ان است وقتی فایلی به صورت ASCLL ذخیره شود اطلاعات قالب بندی از بین می رود ، قالب بندی ؛ فرمت کردن ، قالب بندی سازمان دهی اطلاعات مطابق با مشخصات از پیش تعیین شده و معمولا برای پردازش رایانه ای ، [قالب بندی کردن] در اسناد ، روند مرتب کردن ظاهری با استفاده از تعیین حاشیه ها ، فرورفتگیها و اندازه ها و سبکهای مختلف مجموعه حروف میباشد در برنامه های واژه پردازی ، قالب بندی اغلب به چگونگی حاشیه ها ، فاصله ها و حالت حروف از پیش تعیین شده اطلاق میگردد که بسیاری از برنامه ها امکان تغییر مقادیر پیش گزیده مربوطه را برای کاربران فراهم میسازند این روند به زیبایی ظاهر و خوانایی اسناد کمک میکند در مورد دیسکها ، این اصطلاح به روند آماده سازی آنها جهت ذخیره کردن داده ها اطلاق میگردد نیز نگاه کنید به ‎ initialize ، قالب‌ بندی
formatting
کنترل فرم ها
forms control
طراحی فرم ها
forms design
فرمول ، دستورالعمل ، قاعده
formula
پردازشگر نهایی ؛ پردازشگر جلو و انتها
fornt end processor
Formula Translator
fortan
فایروال فوری گیت
fortgate
فورت ، نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وظیفه ای ، نوعی زبان برنامه نویسی که در سال 1970 چارلزمور آن را سخت در این زبان ، یک برنامه در کامپیوتر به صورت فهرستی از نشانیها در زیر روالها نمایش داده می شود به گونه ای که هر یک از این زیر روالها دارای نشانی هایی در زیر روالهای دیگر است و این حالت تا جایی ادامه دارد که به عملیات اولیه زبان برسد با توجه به انکه در این زبان فقط باید نشانیها را خواند و به آنها پرش کرد مفسر زبان forth می تواند بسیار سریع اجرا شود در واقع در این زبان میان مفسر و کامپایلر تفاوت اندکی وجود دارد ، Fourth Generation Language ، یکی از زبانهای برنامه نویسی سطح بالا ، [فورت] یک زبان برنامه نویسی که ‎ Charles Moore در اواخر دهه ‎ 1960 ابداع نمود مور از آنجایی که معتقد بود این زبان یک زبان نسل چهارم است ، نام ‎ Forth که شکل کوتاه شده کلمه ‎ fourth (چهارم) است را برای آن انتخاب نمود ‎ Forth یک زبان تفسیری ساخت یافته است که برنامه نویس به راحتی میتواند آن را توسعه داده و عملیات آن را در یک محدوده افزایش دهد در زبان ‎ Forth ، عبارتهای ریاضی به پسوند احتیاج دارند و برنامه نویس نیز باید مستقیما با پشته برنامه کار کند نیز نگاه کنید به ‎ interpreted language ، ‎postfix ‎ notation ، ‎ stack
forth
کامپیوترهای نسل چهارم کامپیوترهای دیجیتالی امروزه که توسط مدارهای مجتمع با مقیاس بسیار بالا ( vlsi ) ساخته شده اند بعضی این کامپیوترها را کامپیوترهای پیشرفته نسل سوم می دانند
forth - generatio computers
فایروال فورتی گیت
fortigate
سیستم عامل فورتیگیت
FortiGate’s Operating System
شرکت فورتی نت
fortinet
تجهیزات فورتی نت
fortinet appliance
سیستم عامل فورتی نت
FortiOS
فایروال فورتی وای فای
FortiWifi
فرترن علامت اختصاری formula translation ( ترجمه فرمول ) ، فرترن نوعی زبان برنامه نویسی است که در پایان دهه ی 50 شرکت IBM آن را ساخت این زبان نخستین زبان برنامه نویسی است که به برنامه نویسان امکان می دهد تا محاسبات را به جای نوشتن دستورهای زبان اسمبلی ، به وسیله فرمولهای ریاضی شرح دهند در این برنامه ف توضیحات با c در ستون 1 شروع شده و تمام جمله های دیگر از ستون 7 شروع می شوند ستونهای 2-5 نیز ممکن است عدد داشته باشند هر خطی که ستون 6 آن خالی نباشد به منزله ی ادامه ی خط قبلی در نظر گرفته می شود در این مثال جمله ی FORMAT مشخص می کند که خروجی باید شامل یک مکان خالی و سپس یک عدد صحیح 5 رقمی باشد این مکان خالی - در عمل - چا پ نمی شود بلکه به عنوان کنترل کننده ی خط به کار می رود چاپگر های قدیمی IBM نخستین کاراکتر هر خط را به عنوان کدی برای کاربرهای مختلف چاپگر به کار میبرند عدد 6 در جمله write به چاپگر مربوط می شود نام متغیر فرترن حد اکثر 6 حرف یا رقم دارد و نخستین کاراکتر آن باید یک حرف باشد متغیر ها می توانند صحیح ، اعضاری ، دقت مضاعف مختلط ، منطقی ( بولی ) ، یا کاراکتر ( در فرترن 778 ) باشند اگر متغیری تعریف نشود و حرف اول آن m,l,k j i یا n باشد صحیح در نظر گرفته می شود در غیر این صورت متغیر اعشاری است در مقایسه با FORTRAND IV فرترن 77 تواناییهای زیر را دارد جمله های ورودی / خروجی پیچیده ، بویژه برای اداره ی فایلها ، توانایی پردازش داده های رشته اراکتری و جمله های ساخت یافته ی بلوکی IF- ELSE- ENDIF به منظور انجام برنامه نویسی ساخت یافته نگاه کنید به structured programming ، فرتون ، یک زبان سطح بالا برای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی ، FORmula TRANsactor ، اولین زبان برنامه نویسی سطح بالا ، [فرترن] سرنام عبارت "‎ "FORmula TRANslation و اولین زبان کامپیوتری سطح بالاست که ‎ Jim Backus آن را در سالهای ‎ 1954-58 ابداع نمود و سرچشمه مفاهیم کلیدی سطح بالایی چون متغیرها ، عبارتها ، جمله ها ، عبارتهای تکراری و شرطی ، زیرروالها جداگانه ، و ورودی‎/ خروجی قالب بندی شده میباشد فرترن یک زبان کامپایلی ساخت یافته است که نام آن نشان میدهد ریشه علمی و مهندسی دارد گرچه این زبان پس از گذشت ‎ 35 سال ، گسترش و بهبود همه جانبه ای پیدا کرده که در هر زمینه ای قابل استفاده میباشد ، اما هنوز هم بیشتر در زمینه های مذکور کاربرد دارد نیز نگاه کنید به ‎ compiled language ، ‎ structured programming ، زبانِ فورترن
fortran
نسخه ای از زبان فرتون که با استاندارد ANSI X39- 1978 مطابقت داشته و برای استفاده در محیط های ریز کامپیوتری در محیط های ریز کامپیوتری ویژگی هایی به آن اضافه شده است
fortran- 77
زبان فرترن2
fortran iv
فرایند ترجمه فرترن ، فرآیند ترجمه فرترن
fortran translation process
نسخه ای از زبان فرترن که با استاندارد ‎ ANSI X39-1978 مطابقت داشته و برای استفاده در محیط های ریزکامپیوتری ویژگی هایی به آن اضافه شده است
fortran-77
گردهمایی
forum
فرستادن ؛ پیشروی ، جلو ، پیش سو
forward
حمله ی فوروارد
forward attack
زنجیره سازی پس رو
forward chaining
همسازی با بعد
forward compatibility=upward compatibility
یال رو به جلو
forward edge
تصحیح خطا رو به جلو
forward error correction
از این نوع Zone برای ایجاد مکانیزمی برای ترجمه اسامی host به آدرس IP برای سرویس گیرندگان DNS استفاده می گردد Zone ها دارای اطلاعاتی هستند که بصورت رکوردهای خاص در بانک اطلاعاتی مربوطه ذخیره خواهند شد این نوع رکوردها را " رکوردهای منبع Resource Record " می گویند رکوردهای فوق اطلاعات مورد نیاز در رابطه با منابع قابل دسترس در هر Zone را مشخص خواهند کرد مطالب مرتبط: Zones of Authority Reverse Lookup Zone برگرفته از سایت www srco ir
forward lookup zone
یکی جلو برو فرمان برنامه گرافیکی که شیء انتخاب شده را در ترتیب پشته یکی به بالا می برد
forward one
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان می کند ، [نشانگر پیشرو] نشانگری در یک لیست مرتبط که حاوی آدرس (محل) عنصر بعدی لیست میباشد
forward pointer
حمل کننده
forwarder
ارسال رو به جلو
forwarding
انتزاع انتقال
forwarding abstraction
گروه پیشرو
forwarding group
گره ی فوروارد کننده
forwarding node
جدول ارسال
Forwarding table
بازیابی فوروارد، بازیابی رو به جلو
forwared recovery
پخش اینترنت
internet broadcasting
ارسال اطلاعات و پیامها از یک کامپیوتر مرکزی به سایر کامپیوترها
multicasting
پخش هرمی
pyramid broadcasting
ارسال فایلهای ویدئویی و صوتی به اینترنت وب پخش ارسال مطالب صوتی و تصویری از طرف کارساز برای مخاطبان انبوه وب ، وب ‌پخش
webcasting

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن