معادل انگلیسی به طور کلی ترکیب سخت افزارهای ورودی ، خروجی و محاسباتی است که برای کار یک نفر گردآوری می گردد با و

مهندسی كامپيوتر و IT

به طور کلی ترکیب سخت افزارهای ورودی ، خروجی و محاسباتی است که برای کار یک نفر گردآوری می گردد با وجود این اصطلاح مزبور اغلب به کامپیوتر قوی و خودکفایی نیز اطلاق می گرددکه در طراحی به کمک کامپیوتر و امور مشابه دیگر مورداستفاده قرار می گیرد اصطلاح ایستگاه کاری به میکروکامپیوتر یا پایانه متصل به شبکه نیز اطلاق می گردد

work station

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی به طور کلی ترکیب سخت افزارهای ورودی ، خروجی و محاسباتی است که برای کار یک نفر گردآوری می گردد با و

ایستگاه پایه ، ایستگاه پایه ، نقطه دسترسی

base station

ایستگاه تردد شمار

count station

ایستگاه DEC

dec station

ایستگاه کاری بدون دیسک

dickless workstation

ایستگاه کاری بدون دیسک - کامپیوتری که دیک گردان مخصوصی به خود ندارد این کامپیوتر سیستم عامل و نرم افزارهای مرود نیاز را از شبکه می گیرد نگاه کنید به NC ، [ایستگاه کاری بدون دیسک] ایستگاهی در شبکه کامپیوتری که دیسک گردان نداشته و از فایلهای ذخیره شده در سرویس دهنده فایلی استفاده میکند‎ ; به عبارت دیگر ، پایانه ای است که از برنامه ها و اطلاعات ذخیره شده در کامپیوتر اصلی متصل به آن استفاده میکند ایستگاههای بدون دیسک ، در محیط شبکه ای حاوی اطلاعات حساس مورد استفاده قرار میگیرند تا از کپی برداری اطلاعات سرویس دهنده مرکزی ، ممانعت به عمل آید

diskless workstation

ایستگاه لنگر اندازی ، ایستگاه بارانداز - وسیله ای جانبی که وقتی کامپیوتر چمدانی در مکان ثابتی به کار می رود ، قابلیت های جدیدی به آن اضافه می کند یک ایستگاه بارانداز ، شامل چنین مواردی زیر است ؛ شارژ کننده ی باتری کامپیوتر چمدانی ، اتصال به یک صفحه ی نمایش بزرگ ، و احتمالاً دیسک گردان ها یا دستگاههای جانبی اضافی دیگر

docking station

ایستگاه پرس و جو دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید ، دستگاهی که از آن هر گونه درخواستی به عمل می آید ، دستگاهی که از آن هر گونه درخواستی به عمل می آید

inquiry station

ایستگاههای کلید

key station

پلی استیشن ، بازی کامپیوتری ساخته شده بوسیله کمپانی Sony

playstation

منبع برق

power station

ایستگاه کار تخصصی ، ایستگاه کار حرفه ای

professional workstation

ایستگاه راه دور؛ ایستگاه دور دست ، ایستگاه دوردست ایستگاه راه دور

remote station

ایستگاه مستقر کردن ، مستقر کردن ، جایگاهایستگاه

station

کار

work

ناحیه کاری

work area

ساختار تفکیک کار

work breakdown structure

کار گروه

work group

دستورالعمل کاری

work instructions

بار کاری

Work load

کار کردن با کامپیوتر بدون اینکه به شبکه متصل باشیم

work offline

فضای کاری

work space

سال کاری

work year

روش تعبیه شده برای اجتناب از یک مشکل ، و معمولاً با اجتناب از به کارگیری بخش ناقص یک سیستم مثلاً اگر کلید Tab بر روی یک صفحه کلید کار نمی کند ، یک راه احتمالی ، استفاده از Ctrl-l است که همان کد را منتقل می کند

workaround

محیط کار ، محیط کاری ، میز کار مکانیکی و نجاری و غیره

workbench

کتاب دستور کار ، کتاب کار

workbook

یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است ، یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است

workfile

جریان کاری، گردش کار، بار کاری

workflow

زمانبندی جریان کار

workflow scheduling

شبیه سازی جریان کار

Workflow simulation

گروه کاری ، گروه کاری - 1- گروهی از کاربران که با هم از طریق شبکه بر روی پروژه خاصی کار می کنند 2- دسته ای از کامپیوترها که به صورت واحد کوچکی از شبکه ی بزرگتر تلقی می شوند

workgroup

سیستم گروههای کاری

workgroup system

فهرست کاری ، [فهرست کاری] فهرستی که در حال حاضر در آن هستید

working directory

ساعات کاری

working hours

حافظه کاری

working memory

مجموعه کاری

working set

انباره دایر ، انباره کاری ، انباره کاری ؛ حافظه کاری ، حافظه کاری انباره کاری

working storage

حجم کار

workload

بارکاری ، حجم کاری

workloads

محل کار

workplace

رابط کاربر برای OS/2 2 1 ,3 این رابط به « مدیر برنامه» در ویندزو است

workplace shell

کاربرگ ، برگ کاری ، [کار برگ] یک فایل داده ای که به وسیله برنامه صفحه گسترده ایجاد شده و مورد استفاده قرار میگیرد این اصطلاح نام دیگری نیز برای صفحه گسترده میباشد نیز نگاه کنید به ‎ spreadsheet program

worksheet

پنجره صفحه کاری

worksheet window

نرم افزاری برای نقاشی کردن و

workshop

فضای کار ، فضای کاری

workspace

ایستگاه کاری ، ایستگاه کاری - 1- ریزکامپیوتر قدرتمندی که معمولاً برای محاسبه های خاص و مهندسی به کار می رود این نوع کامپیوتر بیش از 8 مگابایت RAM ، بیش از 300 مگابایت ظرفیت دیسک ، یک صفحه نمایش با وضوح حداقل 100×800 و یک سیستم عامل مبتنی بر UNIX دارد IBM RS/6000 و Sun Sparcstation نمونه ای از این نوع کامپیوترها هستند برخی از کامیپوترها مبتنی بر 80486 و Pentiumو بعضی از کامپیوترهای قدرتمند مک اینتاش در ردیف این نوع ایستگاههای کاری هستند نگاه کنید به Power PC ; IBM PC; Macintosh ; Sun workstation ; RISC 2- ایستگاه کاری در سبکه ی جهانی تار عنکبوتی ( Web) ، مجموعه ای از سایت های کامپیوتری سازماندهی شده است که اطلاعاتی را نشر می دهد که هر فردی می تواند از طریق اینترنت و با به کارگیری HTTP ( پروتکل انتقال فوق متن) به آن دسترسی داشته باشد هر صفحه ی اطلاعات ، شامل گزینه ها و کلمه های برجسته ای است که از طریق آن ، کاربر میتواند اطلاعات بیشتری را ، ازهمان کامپیوتر یا به وسیله ی اتصال خودکار به کامپیوتر دیگر در هر نقطه از جهان فرا بخواند از این رو ، اطلاعات در شبکه ای بسیار بزرگ مرتب شده و اتصالات به سویله ی نویسنده ی هر صفحه ایجاد می شود نگاه کنید به browser HTML ; Internet Lynx ; Mosaic ، [ایستگا ه کاری] بطور کلی ، ترکیب سخت افزارهای ورودی ، خروجی و محاسباتی است که برای کار یک نفر گرد آوری میگردد با وجود این ، اصطلاح مزبور اغلب به کامپیوتر قوی و خودکفایی نیز اطلاق میگردد که در طراحی به کمک کامپیوتر و امور مشابه دیگر مورد استفاده قرار میگیرد‎ ; در این امور معمولا به دستگاههای پیشرفته گران قیمت (بیش از ‎10,000 دلار) با قابلیتهای محاسباتی یا طراحی قابل توجهی مورد نیاز است اصطلاح ایستگاه کاری ، به میکرو کامپیوتر یا پایانه متصل به شبکه نیز اطلاق میگردد

workstation

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی به طور کلی ترکیب سخت افزارهای ورودی ، خروجی و محاسباتی است که برای کار یک نفر گردآوری می گردد با و

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی به طور کلی ترکیب سخت افزارهای ورودی ، خروجی و محاسباتی است که برای کار یک نفر گردآوری می گردد با و

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما