معادل انگلیسی ایستگاه پایه ، ایستگاه پایه ، نقطه دسترسی

مهندسی كامپيوتر و IT
ایستگاه پایه ، ایستگاه پایه ، نقطه دسترسی
base station
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ایستگاه پایه ، ایستگاه پایه ، نقطه دسترسی
مبنا پایه - کی از سه قسمت یک ترانزیستور دو قطبی عددی که دارای یک نماست تعداد ارقام به کار رفته در یک سیستم عددی نقطه شروع برای شمارش عناصر یک آرایه ، مبنا ، ریشه ، پایه ، [مبنا ، پایه] تعداد ارقام یک سیستم عددی در میکروکامپیوترها ، چهار سیستم عددی (مبنای ده اعشاری) ، مبنای دو ، مبنای هشت و مبنای شانزده) مورد استفاده قرار میگیرد که هر یک تعداد ارقام مختلفی دارند سیستم آشنای مبنای ده ، ده رقم دارد (از صفر تا ‎9)‎ ; سیستم مبنای دو (باینری) دو رقم دارد (صفر و یک)‎ ; سیستم مبنای شانزده ، ‎ 16 رقم دارد (صفر تا ‎ 9 و ‎ A تا ‎F) وقتی اعدادی به یک مبنای خاص نوشته میشوند ، اغلب مبنای آنها زیر اعداد و داخل یک پرانتز ذکر میگردد ، مانند (‎16)‎ 24AE در ریاضیات عموما مبنا ، عددی است که به تعداد دفعات توان مشخص شده در خودش ضرب میشود تا مقدار خاصی به دست آید‎ ; به عنوان مثال ، ‎ 23 نشان میدهد که عدد ‎ 2 (مبنا) باید سه بار در خودش ضرب شود تا مقدار ‎ 8 به دست آید نیز نگاه کنید به ‎ decimal binary ، ‎ hexadecimal ، ‎ octal در ارتباط با سخت افزار ، یکی از سه پایه ترانزیستور (‎emitter, base, collector) و همچنین ورقه جدا کننده برد مدار چاپی میباشد نیز نگاه کنید به ‎ circuit board ، ‎ transistor
base
پایه 10 ، پایه 10 ( decimal ) ، مبنای 10 decimal ، [مبنای ‎ 10] نگاه کنید به ‎ decimal
base 10
پایه 16( hexadecimal ) ، مبنای 16 hexadecimal ، [مبنای ‎ 16] نگاه کنید به ‎ hexadecimal
base 16
پایه 2 ، پایه 2 ( binary ) ، مبنای 2 binary ، [مبنای ‎ 2] نگاه کنید به ‎ binary
base 2
[مبنای ‎ 8] نگاه کنید به ‎ octal
base 8
آدرس مبنا ؛ نشانی پایه ، ادرس مبنا نشانی پایه ، [آدرس مبنا ، نشانی پایه] در ارتباط با مکانهای حافظه ، بخشی از یک آدرس دو قسمتی است که ثابت مانده و نقطه ارجاع یا مبنایی را مشخص میسازد که موقعیت یک بایت از داده ها از آن محاسبه میگردد به همراه آدرس مبنا ، یک مقدار افست (فاصله از ابتدا) ذکر میشود که با جمع شدن با آن ، موقعیت دقیق (آدرس مطلق) اطلاعات مشخص میگردد این روش شبیه سیستم آدرس دهی در خیابانها و سیستم اعشاری دیویی است به عنوان مثال ، آدرس شماره ‎ 2010 خیابان اصلی ، از یک مبنا (شماره ‎ 2000 خیابان اصلی) و یک افست (‎ 10 از ابتدا) تشکیل میشود‎ ; شماره کتاب ‎ PB 587 در سیستم اعشاری دیویی ، از یک مبنا (موضوع ‎ PB که بخش روانشناسی کتابخانه را مشخص میکند) و یک افست (شماره ‎ 585 که محل استقرار کتاب در این بخش است) تشکیل میگردد آدرسهای مبنا ، در کامپیوترهای آیبیام و سازگار با آن ، آدرسهای قطعه نامیده میشوند در این کامپیوترها ، داده ها از روی موقعیت آنها نسبت به ابتدای قطعه مشخص میشوند نیز نگاه کنید به ‎ absolute address ، ‎ offset ، ‎ relative address ، ‎ segment
base address
باند پایه
base band
نوع مبنا ؛ نوع پایه ، [کلاس مبنا ، کلاس پایه] در ‎ C++ ، کلاسی که کلاسهای دیگر بطور ارثی از آن گرفته میشوند نیز نگاه کنید به ‎ class ، ‎ derived class ، ‎ inheritance
base class
فونت پیش فرض ؛ فونت پایه ، فونت پایه فونت پیش فرض
base font
آدرس پایه ورودی و خروجی
base i/o port
یادگیرنده های پایه
base learners
خط مبنا ، خط کور ، خط توجیه
base line
بازه ی پایه ی طول عمر
base longevity interval
حافظه مبنا - ، حافظه پایه ، [حافظه اصلی] نگاه کنید به ‎ conventional memory ، آدرس پایه حافظه
base memory
عد پایه ؛ عدد مبنا ، عدد مبنا عدد پایه
base number
نقطه مبنا
base point
حافظه RAM مبنا ، [اصلی ‎ RAM] نگاه کنید به ‎ conventional memory
base ram
ثبات مبنا ؛ ثبات پایه ، ثبات پایه ثبات مینا
base register
سبک پایه
base style
تراکنش های پایه، تراکنش های مبنا
base transactions
یکای بنیادی ، یکای اصلی ، یکان پایگاهی
base unit
باند پایه
baseband
شبکه باند پایه ، [شبکه باند پایه] یک نوع شبکه محلی ، مانند ‎ AppleTalk یا ‎ Ethernet ، که در آن پیغامها به شکل دیجیتالی از یک کانال مخابراتی بین دستگاههای متصل با کابل هم محور یا به هم پیچیده شده ، عبور میکند دستگاههای شبکه باند پایه فقط وقتی میتوانند داده هایی را مخابره کنند که این کانال اشغال نباشد ، البته تکنیکی به نام تقسیم زمانی امکان به اشتراک گذاری کانال را فراهم میسازد هر پیغام در شبکه باند پایه به شکل یک ((بسته)) حاوی داده ها و اطلاعات مربوط به دستگاههای مبدا طی طریق میکند شبکه های باند پایه در مسیرهای کوتاه با سرعت بین ‎ 50 کیلوبیت در ثانیه (‎50 Kbps) تا ‎ 16 مگابیت در ثانیه (‎16 Mbps) کار میکند‎ ; که البته دریافت ، کنترل صحت و تبدیل پیغام مدت زمانی را به زمان واقعی اضافه میکنند حداکثر مسافت برای چنین شبکه ای ، حدود ‎ 2 مایل ، و اگر کاربرد شبکه زیاد است ، مسافت کوتاه تری توصیه میگردد مقایسه کنید با ‎ broadband network
baseband network
رجوع به BNC Connector
baseband network cable connector
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال دادخ در شبکه با محلی با فاصله کوتاهی ، روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه با محلی با فاصله کوتاه
baseband transmission
خط مبنا ، خط کرسی ، [خط کرسی] در چاپ و نمایش کاراکترها ، یک خط افقی فرضی است که بخش اصلی و پایه کاراکترها روی آن قرار میگیرد نیز نگاه کنید به ‎ ascender ، ‎ descender ، ‎ font
baseline
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری می باشد ، سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری می باشد
baseline document
ایستگاه تردد شمار
count station
ایستگاه DEC
dec station
ایستگاه کاری بدون دیسک
dickless workstation
ایستگاه کاری بدون دیسک - کامپیوتری که دیک گردان مخصوصی به خود ندارد این کامپیوتر سیستم عامل و نرم افزارهای مرود نیاز را از شبکه می گیرد نگاه کنید به NC ، [ایستگاه کاری بدون دیسک] ایستگاهی در شبکه کامپیوتری که دیسک گردان نداشته و از فایلهای ذخیره شده در سرویس دهنده فایلی استفاده میکند‎ ; به عبارت دیگر ، پایانه ای است که از برنامه ها و اطلاعات ذخیره شده در کامپیوتر اصلی متصل به آن استفاده میکند ایستگاههای بدون دیسک ، در محیط شبکه ای حاوی اطلاعات حساس مورد استفاده قرار میگیرند تا از کپی برداری اطلاعات سرویس دهنده مرکزی ، ممانعت به عمل آید
diskless workstation
ایستگاه لنگر اندازی ، ایستگاه بارانداز - وسیله ای جانبی که وقتی کامپیوتر چمدانی در مکان ثابتی به کار می رود ، قابلیت های جدیدی به آن اضافه می کند یک ایستگاه بارانداز ، شامل چنین مواردی زیر است ؛ شارژ کننده ی باتری کامپیوتر چمدانی ، اتصال به یک صفحه ی نمایش بزرگ ، و احتمالاً دیسک گردان ها یا دستگاههای جانبی اضافی دیگر
docking station
ایستگاه پرس و جو دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید ، دستگاهی که از آن هر گونه درخواستی به عمل می آید ، دستگاهی که از آن هر گونه درخواستی به عمل می آید
inquiry station
ایستگاههای کلید
key station
پلی استیشن ، بازی کامپیوتری ساخته شده بوسیله کمپانی Sony
playstation
منبع برق
power station
ایستگاه کار تخصصی ، ایستگاه کار حرفه ای
professional workstation
ایستگاه راه دور؛ ایستگاه دور دست ، ایستگاه دوردست ایستگاه راه دور
remote station
ایستگاه مستقر کردن ، مستقر کردن ، جایگاهایستگاه
station
به طور کلی ترکیب سخت افزارهای ورودی ، خروجی و محاسباتی است که برای کار یک نفر گردآوری می گردد با وجود این اصطلاح مزبور اغلب به کامپیوتر قوی و خودکفایی نیز اطلاق می گرددکه در طراحی به کمک کامپیوتر و امور مشابه دیگر مورداستفاده قرار می گیرد اصطلاح ایستگاه کاری به میکروکامپیوتر یا پایانه متصل به شبکه نیز اطلاق می گردد
work station
ایستگاه کاری ، ایستگاه کاری - 1- ریزکامپیوتر قدرتمندی که معمولاً برای محاسبه های خاص و مهندسی به کار می رود این نوع کامپیوتر بیش از 8 مگابایت RAM ، بیش از 300 مگابایت ظرفیت دیسک ، یک صفحه نمایش با وضوح حداقل 100×800 و یک سیستم عامل مبتنی بر UNIX دارد IBM RS/6000 و Sun Sparcstation نمونه ای از این نوع کامپیوترها هستند برخی از کامیپوترها مبتنی بر 80486 و Pentiumو بعضی از کامپیوترهای قدرتمند مک اینتاش در ردیف این نوع ایستگاههای کاری هستند نگاه کنید به Power PC ; IBM PC; Macintosh ; Sun workstation ; RISC 2- ایستگاه کاری در سبکه ی جهانی تار عنکبوتی ( Web) ، مجموعه ای از سایت های کامپیوتری سازماندهی شده است که اطلاعاتی را نشر می دهد که هر فردی می تواند از طریق اینترنت و با به کارگیری HTTP ( پروتکل انتقال فوق متن) به آن دسترسی داشته باشد هر صفحه ی اطلاعات ، شامل گزینه ها و کلمه های برجسته ای است که از طریق آن ، کاربر میتواند اطلاعات بیشتری را ، ازهمان کامپیوتر یا به وسیله ی اتصال خودکار به کامپیوتر دیگر در هر نقطه از جهان فرا بخواند از این رو ، اطلاعات در شبکه ای بسیار بزرگ مرتب شده و اتصالات به سویله ی نویسنده ی هر صفحه ایجاد می شود نگاه کنید به browser HTML ; Internet Lynx ; Mosaic ، [ایستگا ه کاری] بطور کلی ، ترکیب سخت افزارهای ورودی ، خروجی و محاسباتی است که برای کار یک نفر گرد آوری میگردد با وجود این ، اصطلاح مزبور اغلب به کامپیوتر قوی و خودکفایی نیز اطلاق میگردد که در طراحی به کمک کامپیوتر و امور مشابه دیگر مورد استفاده قرار میگیرد‎ ; در این امور معمولا به دستگاههای پیشرفته گران قیمت (بیش از ‎10,000 دلار) با قابلیتهای محاسباتی یا طراحی قابل توجهی مورد نیاز است اصطلاح ایستگاه کاری ، به میکرو کامپیوتر یا پایانه متصل به شبکه نیز اطلاق میگردد
workstation

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن