معادل انگلیسی انتقال پخشنده نوعی انتقال که در آن تمام تابش مشاهده می شود

مهندسی برق

انتقال پخشنده نوعی انتقال که در آن تمام تابش مشاهده می شود

diffuse transmission

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی انتقال پخشنده نوعی انتقال که در آن تمام تابش مشاهده می شود

ارسال ( ای سی) حالتی از ارسال تلویزیونی که در آن تعداد ثابت کنترلها سبب می شود هر مقدار لحظه ای سیگنال متناسب با مقدار روشنایی در یک زمان کوتاه باشد

actransmission

پادارسال صوتی ( آنتی وکس ) استفاده از مداری با راه انداز صوتی برای جلو گیری از کار فرستنده ای که گیرنده ی مربوط به ان در حال کار است

antivoice-operated transmission

پخش باند جانبی مانده

asymmetrical-sideband transmission

ارسال ناهمزمان داده ها روشی برای ارسال داده ها که در ان هر نویسه دارای پالس های شروع و پایان مربوط به خوداست و کنترلی روی زمان بین نویسه ها وجود ندارد

asynchronous data transmission

ارسال سیاه ارسال دورنگار بر اساس ضبط سیاه

black transmission

ارسال حاملی روشی برای ارسال سیگنالها که طی آن موج حامل تک بسامدی توسط سیگنال مورد نظر مدوله می شود

carrier transmission

ارسال رنگ ارسال یک موج سیگنال برای کنترل هر دو مقدار درخشایی و رنگ نمایی در تصویر

color transmission

نویز پخشنده

diffuse noise

صدای پخشنده صدایی که با چگالی انرژی یکنواخت در تمام قسمتهای اتاق یا فضا پخش می شود

diffuse sound

چگالی انتقال پخشیده میزان چگالی انتقال فوتوگرافیک که از برخورد عادی نور به نمونه و جمع آوری و سنجش تمام شار انتقال یافته از آن به دست می آید

diffuse- transmission density

پیوندی نفوذی پیوندی که بر اثر نفوذ ناخالصی به داخل بلور نیمرسانا تشکیل می شود

diffused junction

بازتاب پخشیده بازتاب نور ، صدا ، یا امواج رادیویی از یک سطح در تمام جهات و طبق قانون کسینوس

diffused reflection

مقاومت نفوذی نوعی مقاومت مدار مجتمع که از طریق فرایند نفوذ در بستر نیمرسانا ساخته می شود

diffused resistor

ترانزیستور پیوند- نفوذی ترامزیستوری که الکترودهای امیتروکلکتور آن به وسیله ی نفوذ ناخالصی فلز به پولک نیم رسانا و بدون گرمایش آن ساخته می شود

diffused-junction transistor

ترانزیستور مزا- نفوذی نوعی ترانزیستور پیوند - نفوذی که در آن ناخالصی نوع ان به یک طرف پولک نوع پی نفوذ داده می شود سپس پیوند پی ان مربوط به امیتر از طریق آلیاژ کردن یا نفوذ ناخاصی نوع پی به سطح ان جدید تشکیل می شود بعد از زدن اتصالها ، نواحی نفوذی نامطلوب زدوده می شوند و قله ای سر تخت موسوم به مزا به وجود می آید

diffused-mesa transistor

ارسال رادیویی دوتافتی ارسال همزمان دو سیگنال روی یک حامل مشترک

diplex radio transmission

انتقال مستقیم

direct transmission

ارسال حامل - کاهش یافته دو کار باند ( دی اس بی ارسی ) نوعی روش ارسال دو کنار باندی که در آن توان ( آر اف ) بلا استفاده در حامل کاهش داده می شود و به جای آن توان کنار باندهای حامل اطلاعات افزایش می یابد طیف ارسال حامل - کاهش یافته دو کنار باندی که در آن توان حامل کاهش و توان باندهای کناری افزایش می یابد بدون آنکه از محدوده ی مجاز FCC و برای توان میانگین خروجی خارج شود

double - sideband reduced - carrier transmission

ارسال دو کنار باندی ارسال موج حامل مدوله شده همراه با دو کنار باند به وجود آمده در فرایند مدوله سازی کنار باند بالایی مربوط به مجموع بسامدهای حامل و مدوله سازی است در حالی که کنار باند پایینی متناظر با اختلاف بسامدهای حامل و مدوله سازی است

double- sideband transmission

انتقال موثر

effective transmission

ارسال نمابر ارسال داده های رقمی تولید شده در هنگام پویش موضوع ، که می تواند شامل عکس و تصویر نیز باشد ، برای باز تولید در محل گیرنده

facsimile transmission

انتقال گاز

gas transmission

ارسال نیم چرخه ای نوعی سیستم ارسال و کنترل داده ها که از منابع تغذیه ی 50 هرتزی و همزمان شده در سرهای ارسال و دریافت استفاده می کند هر یک از دو رله ی گیرنده ، را می توان با انتخاب قطبیت مناسب برای منبع تغذیه 50 هرتزی فرستنده تحریک کرد

half-cycle transmission

انتقال اطلاعات

information transmission

انتقال نور

light transmission

انتقال خط

line transmission

انتقال حلقوی

loop transmission

انتقال مایکروویو

microwave transmission

راسال تک رنگ ارسال یکموج سیگنال که فقط مقادیر روشنایی ف نه مقادیر رنگ را در تصویر تلویزیون کنترل می کند نتیجه حاصل تصویر تک رنگ است

monorchrome transmission

ارسال رادیویی تسهیمی ارسال همزمان دو یا چند سیگنال رادیویی با استفاده ازموج حامل مشترک

multiplex radio transmission

پخش منفی

negative transmission

ارسال چند جهشی ، ارسال جهش چند گانه ارسال بسامد رادیوی در امواج رادیویی که بین زمین و یونسفر چند بار در مسیر حرکت خود به سوی گیرنده ای دور در جهت برد ارسال شکسته و بازتابیده می شوند

niltihop transmission , multiple -hop transmission

ارسال ناهمزمان فرایند ارسال داده ها که فاصله های زمانی واحد ها را در گروه یا بلوکی از سیگنالهای داده با سیگنال ساعت کنترل نمی کند

nonsynchronous transmission

ارسال بسته بیتی ارسال بسته بیتهای استاندارد شده روی خطوط انتقال در کسری از ثانیه با استفاده از کامپیوترهی راه گزینی سرعت بالایی که بسته بیتهای پیعام را در حافظه هایی با دستیابی سریع ذخیره می کند این سیستم به طور خودار آزمونهایی را برای تشخیص خطا در ارسال انجام میدهد

packet transmission

ارسال موازی حالت ارسالی که در آن اطلاعات به طور همزمان در خطوط انتقال جداگانه و معمولاً یک جهته ارسال می شوند ، انتقال موازی

parallel transmission

انتقال تصویر

picture transmission

مدوله سازی مثبت ؛ ارسال مثبت مدوله سازی که در آن افزایش روشنایی تصویر تلویزیونی سبب افزایش توان ارسال شده ی فرستنده مدوله شده دامنه (AM )یا افزایش بسامد فرستنده مدوله شده بسامد (FM ) می شود

positive modulation ; positive transmission

پخش مثبت

positive transmission

انتقال توان

power transmission

ارسال رادیویی ارسال سیگنالها از طریق فضا در بسامدهای رادیویی با تابش امواج الکترومغناطیس

radio transmission

انتقال مجدد

retransmission

انتقال معکوس

reverse transmission

ارسال انتخابی ارسال انرژِ الکترومغناطیس در طول موجهای بجز طول موجهای بازتابیده یا جذب شده در سیستم معین

selective transmission

ارسال باند جانبی یک ونیم برابر ارسال حامل مدوله شده با یک باند جانبی کامل و نیمه ای از باند جانبی دیگر

sesqui-sideband transmission

انتقال سیگنال

signal transmission

ارسال تک باند جانبی ارسال حامل و یک باند جانبی بسامدهای مدوله سازی ، مانند سیستم تلویزیونی که فقط باند جانبی بالاتر به طور کامل برای سیگنال تصویر ارسال می شود موج حامل می تواند ارسال یا حذف شود

single - sideband transmission

ارسال آینه ای ارسالی که در آن فقط پرتو تابش مواری با باریکه در آن مشاهده می شود

specular transmission

انتقال مکالمه

speech transmission

فوق توزیع

sub transmission

فوق توزیع

subtransmission

فوق توزیع

sub-transmission

ارسال حامل - حذف شده ارسالی که در آن مولفه حامل موج مدوله شده ، حذف شده است و فقط باندهای جانبی آن ارسال می شوند

suppressed - carrier transmission

انتقال ، ارسال فرایند انتقال سیگنال ، پیام ، تصویر ریالیا شکل دیگری از اطلاعات از یک مکان به یک یا جند مکان دیگر با کابل تار نوری ، خطوط سیمی ، رادیو ، نور ، باریکه های مادون قرمز یا سیستم های مخابراتی دیگر 2 پیام سیگنال یا شکل دیگری از اطلاعات ارسال شونده 3 نسبت شار نوری ارسال شده در محیط به شار نوری تابیده بر آن ارسال می تواند به صورت بخشی یا طیفی باشد آن را ارسال کنندگی نیز می نامند

transmission

سرعت انتقال انرژی

velocity of energy transmission

ارسال باند جانبی نیمه کاره نوعی از ارسال سیگنال رادیویی در مدوله کننده ی دامنه که در آن باند جانبی کامل عادی در یک طرف حامل ارسال می شود اما از باند جانبی دیگر فقط بخشی ارسال می شود

vestigial - sidband transmission

پخش باند جانبی مانده

vestigial-sideband transmission

ارسال ویدیو

video transmission

ارسال فعال شونده با صدا روش مخابره رادیویی که در آن حامل فقط وقتی ارسال می شود که سیگنال صدا وجود داشته باشد

voice-operated transmission

انتقال موج

wave transmission

ارسال سفیدی ارسال مدوله شده ی دامنه ای که حداکثر توان ارسالی آن متناظر با حداقل شدت در موضوع رونوشت است یا ارسال مدوله شده ی بسامدی که پایین ترین بسامد ارسالی آن متناظر با حداقل شدت موضوع رونوشت در سیستم فکس است

white transmission

انتقال بی‌سیم توان

Wireless Power Transmission

صفر انتقال

zero of transmission

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی انتقال پخشنده نوعی انتقال که در آن تمام تابش مشاهده می شود

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی انتقال پخشنده نوعی انتقال که در آن تمام تابش مشاهده می شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما