معادل انگلیسی خط فرمان ، خط فرمان - محلی که کاربر می تواند فرمانهای سیستم عامل را بنویسد ( نگاه کنید به شکل ) M

مهندسی كامپيوتر و IT
خط فرمان ، خط فرمان - محلی که کاربر می تواند فرمانهای سیستم عامل را بنویسد ( نگاه کنید به شکل ) MS-DOS و UNIX ( در شکل اولیه ی خود ) کاملاً به خط فرمان خود متکی هستند بر خلاف graphical user interface ، [خط فرمان] یک رشته متنی که به زبان فرمان نوشته شده و جهت اجرا به مفسر فرمان ارائه میگردد نیز نگاه کنید به ‎ command
command line
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی خط فرمان ، خط فرمان - محلی که کاربر می تواند فرمانهای سیستم عامل را بنویسد ( نگاه کنید به شکل ) M
رابط خط فرمان
Command line interface
سایت دانشگاه جهانی اهل بیت http://www ahlulbaitonline com/
ahl ul bait online
کمپانی آمریکایی در ویرجیانا عرضه کننده نرم افزارهای اینترنتی و برقراری ارتباط
america on line
یکی از مشهورترین سرویسهای ‎ online میباشد که درآمریکا وجود دارد
america online
خطوط آنالوگ معمولی: منظور از این خطوط همان خطوط تلفنی معمولی می باشد نرخ انتقال Data توسط این خطوط حداکثر 33 6 Kb/s می باشد استفاده از این خطوط برای اتصال به اینترنت در کشورمان بسیار رایج می باشد R>برگرفته شده از ساست ستاره سرخ ، [خط قیاسی] یک خط ارتباطاتی ، مانند خط تلفن ، که اطلاعات را به طور قیاسی (با تغییرات مداوم) مخابره میکند خط قیاسی برای به حداقل رساندن تداخلات و نویز ، از یک تقویت کننده جهت تقویت سیگنال حین مخابره استفاده میکند مقایسه کنید با ‎ digital line
analog line
یک دستگاه سخت افزاری که ریز کامپیوتر MACINTOSHرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت IBM تبادل اطلاعات کند ، یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ‎ MACINTOSH را قادر می سازد تا با کامپیوترهای بزرگ شرکت ‎ IBM تبادل اطلاعات کند
appleline
انند خطوط DSL بوده با این تفاوت که سرعت انتقال اطلاعات آن بیشتر است R>رجوع به ADSL
asymmetric digital subscriber line
خط متوازن شده ، تعادل تعداد مهاجمان در وسط
balanced line
خط مبنا ، خط کور ، خط توجیه
base line
خط مبنا ، خط کرسی ، [خط کرسی] در چاپ و نمایش کاراکترها ، یک خط افقی فرضی است که بخش اصلی و پایه کاراکترها روی آن قرار میگیرد نیز نگاه کنید به ‎ ascender ، ‎ descender ، ‎ font
baseline
‎ رجوع کنید به: on-line data base
bata base on line
[خط ‎ BCC] بخشی در پست الکترونیک است که توسط آن یک نامه دریافتی را میتوان به تمامی کاربران پست کرد بدون اینکه آنها نام اصلی فرستنده را ببینند
bcc line
منحنی بزیه - یک منحنی که دو نقطه را به طور هموار به هم متصل کرده و دو نقطه دیگری که از آن عبور نمی کند آن را کنترل می کند بیشتر برنامه های ترسیمی منحنی ها را به عنوان منحنی های بزیه ارائه می دهند برای توضیح بیشتر نگاه کنید به اسپیلاین منحنی بزیه را می توان به عنوان انتقال تدریجی از یک خط به خط دیگر تلقی کرد چهار نقطه که منحنی را تعریف می کند پی 1و پی 2 و پی 3و پی 4 بنامید سپس از پی 1 به سمت پی 2 حرکت کنید اما به اطراف انحنا می یابد به طوری که وقتی به پی 4 می رسد از سمت و جهت پی 3 نزدیک می شود برای رسم منحنی بزیه فرض کنید که نقاط پی 1 تا پی 4 نزدیک می شود
bezier spline
نوعی منحنی صاف که تقریبا" دو نقطه را به هم متصل می کند این منحنی ها می توانند به یکدیگر متصل شوند تا منحنی صاف دیگری به وجود آید این منحنی از نزدیکی همه نقاط دیگر عبور می کند هر بخشی از یک منحنی B-spline توسط 4 نقطه تحت تاثیر قرار می گیرد: دو نقطه که منحنی میان آن دو قرار می گیرد و دو نقطه کنترلی دیگر این حالت موجب می شود که محاسبه این نوع منحنی ها از محاسبه منحنی های مکعبی ( cubic spline ) سریعتر انجام شود زیرا هر بخش یک منحنی مکعبی تحت تاثیر تمام نقاطی قرار می گیرد که به هم متصل می شوند برای رسم B-spline که توسط چهار نقطه ( x,y) تعریف شده است اگر تی مقدار بین 0 تا 1 داشته باشد معادله چنین خواهد بود
b-spline
فرمان ، دستور ، فرمان COMMAND علامتی که کاربر به برنامه کامپیوتر می دهد که آن را آغاز ، تمام یا به گونه ای دیگر اجرای عملیات خاص را کنترل می کند در برنامه های فرمانی کاربر باید عبارت فرمان و ترکیب مربوط را به خاطر بسپارد و آنگاه فرمان را تایپ نماید در برنامه ها منویی کاربر فرمانی را از یک منو روی صفحه برمی گزیند ، [فرمان] دستورالعمل برنامه کامپیوتر که در صورت صدور آن توسط کاربر ، عمل مشخص انجام میشود فرمانها یا در صفحه کلید تایپ میشوند و یا به وسیله صفحه کلید یا یک ابزار ورودی دیگر مانند ماوس از یک منو (لیست) انتخاب میشوند
command
نرم‌افزار فرمان‌گرا
command – driven software
با فر فرمانها
command buffer
دکمه ی فرمان - کادر کوپکی در درون یک پنجره که با اشاره ی ماوس و فشار کلید آن فعال می شود این کادر موجب انجام عمل خاصی توسط کامپیوتر می شود ، دکمه فرمان
command button
متکی بر فرمان
command- dirven
سیستم متکر بر فرمان
command dirven system
داس در ویندوز برای اجرای آن در پنجره Run عبارت cmd را تایپ کنید
command dos (cmd)
نرم افزار فرمان گرا
command driven soffware
نرم افزار فرمان گرا
command driven software
[مفسر فرمان] برنامه ای که معمولا بخشی از سیستم عامل بوده و فرمانهای تایپ شده از طریق صفحه کلید را پذیرفته و به انجام میرساند مفسر فرمان مسوول بار گذاری برنامه ها و هدایت جریان اطلاعات بین آنها میباشد در ‎ OS/2 و ‎ MS-DOS ، مفسر فرمان عملیات ساده ای چون انتقال و کپی کردن فایلها و نمایش اطلاعات دایرکتوری دیسک را نیز انجام میدهد نیز نگاه کنید به ‎ shell
command interpreter
کلید فرمان - کلیدی در کامپیوتر مک اینتاش این کلید مانند کلید تبدیل عمل می کند تا معنای کلیدهای دیگر را تغییر داده یا عملکرد خاصی را انجام دهد مثلاً می تواند تصویر جاری کامپیوتر را با پایین نگه داشتن کلیدهای shift ، command و فشار عدد 4 چاپ کنید اگر عدد 3 را فشار دهید ، تصویر جاری به عنوان یک سند Macpaint ذخیره می شود ، [کلید ‎ command] در صفحه کلید اپل مکینتاش ، کلیدی است که با علامت ‎z مشخص میشود در صفحه کلیدهای ‎ ADB و توسعه یافته جدید اپل ، این کلید با کلید ‎ Apple مورد استفاده در صفحه کلیدهای اپل ‎ II ادغام میگردد این کلید ، بسته به مدل صفحه کلید اپل ، در یک یا هر دو طرف ‎ Spacebar جای میگیرد و عملیاتی مشابه کلید ‎ Ctrl صفحه کلیدهای آیبیام انجام میدهد وقتی این کلید بطور همزمان با حرفی از صفحه کلید فشرده شود ، میانبری برای انجام انتخابات منویی یا اجرای عملیات دیگر خواهد بود که در غیر این صورت نیاز به فشردن چندین کلید یا حرکات ماوس میباشد
command key
زبان دستور ی ، زبان فرمان ، [زبان فرمان] مجموعه کلمات کلیدی و عبارتهایی که مفسر فرمان آنها را میپذیرد نیز نگاه کنید به ‎ command interpreter
command language
رابط خط فرمان
command- line interface
وضعیت دستور ی ، حا لت فرماندهی ، [حا لت فرمانی] یک حالت عملیاتی که در آن ، برنامه صبر میکند تا فرمانی صادر شود‎ ; بنابراین با حالت درج (که در آن میتوان متن را به اسناد افزود) و با حالت ویرایش (که در آن امکان اصلاح اسناد وجود دارد) متفاوت میباشد
command mode
فرمان پست
command post
پردازش دستور العمل ، پردازش دستورالعمل پذیرش و کار کردن با فرمانها در تمامی خطوط فرمان ، [پردازش فرمان] نگاه کنید به ‎ command-driven system
command processing
سیستم عامل فرمانی
command processor
برنامه داس در محیط ویندوز
command prompt
پنجره محیط کار برای ایجاد ارتباط سیستم عامل MS- DOS
command prompt window
فرمان عضویت
command register
لایه فرمان ، [واسط فرمان ، پیوسته فرمان] نگاه کنید به ‎ shell
command shell
[وضعیت فرمانی] وضعیتی که در آن ، مودم فرمانها (مثلا فرمان شماره گیری) را میپذیرد مقایسه کنید با ‎ online state
command state
فایل COMMANDCOM ، فایلCOMMAND COM در DOS یک فایل اساسی سیستم که شامل پردازنده فرمان است این فایل باید روی دیسک آغازگر DOS موجود باشد ، مفسر فرمان سیستم عامل ‎ MS-DOS نیز نگاه کنید به ‎ command interpreter
command.com
پردازنده مرکزی/فرمان دهنده
command/central proccessor
[سیستم فرمانی] سیستمی که کاربر با وارد کردن فرمانی از طریق کنسول ، عملیات را در آن آغاز میکند مقایسه کنید با ‎graphical user interface نیز نگاه کنید به ‎ command-line interface
command-driven system
[رابط خط فرمان] رابطی بین سیستم عامل و کاربر که در آن کاربر با استفاده از زبان فرمانی خاصی ، فرمانهایی را تایپ میکند یادگیری و به کارگیری سیستمهای با رابط خط فرمان مشکلتر از سیستمهای دارای رابط گرافیکی است با این وجود ، سیستمهای فرمانی معمولا قابل برنامه ریزی هستند در حالی که سیستمهای گرافیکی از این قابلیت برخوردار نیستند مقایسه کنید با ‎ graphical user interface
command-line interface
واسط نوشتاری ، میانای نوشتاری
command-line interface (cli)
خط ارتباطی
communication line
خط ادامه
continuation line
خط ادامه
contunuation line
منحنی درجه سه ( مکعبی ) نوعی منحنی که مجموعه ای از نقاط را به وسیله ی حل یک سیستم معادلات درجه ی سه ، به طور همواز به هم متصل می کند بر خلاف منحنی Bezier منحنی درجه ی سه فقط به وسیله ی نقاطی تعریف می شود که منحنی از آنها عبور می کند نقاط کنترل این منحنی بر روی منحنی قرار دارد منحنی های درجه سه ، آشکال طبیعی اشیای خم شده ای هستند که در نقاط خاصی محکم می شوند و در بین آن نقاط می توانند خم شوند منحنی درجه ی سه به طور هموار از میان هر نقطه عبور میکند بدون اینکه خم شدگی تیز شوند هر قطعه از منحنی درجه ی سه ( از یک نقطه به نقطه ی بعدی ) توسط یک چند جمله ای درجه سه ( مکعبی ) به شکل yax3+bx2+cx+d مدل می شود که در آن d,c,b,a بستگی به نقاط پایانی قطعه شیبی دارد که قطعه باید در هر سمت داشته باشد اگر (x1,y2 ) و ( x2,y2 ) نقاط پایانی و y2,y1 شیب ها باشند ، a,b,c,d را می توان با حل 4 معادل به دست آورد شیب ها هیمشه مشخص نیستند اما شیب پایان هر قطعه ، برابر با شیب ابتدای قطعه ی بعدی فرض می شود در این صورت ، شیب ها و ضریب ها به وسیله ی حل یک سیستم معادلات همزمان خطی به دست می آیند ( خطی ، مانند x ,x1 ,x2 ,x3 شناخته شده است و می توان آن را به صورت ثابت تلفی کرد
cubic spline
ضرب الاجل
deadline
خط اختصاص یافته ؛ خط مخصوص
dedicated line
خط تاخیر
delay line
خط شماره گیری ، خط تلفن معمولی که می تواند به عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود ، خط تلفن معمولی که می تواند به عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
dial up line
خط دیجیتال ، رجوع به E1 ، [خط دیجیتال] یک خط ارتباطی که فقط اطلاعات به شکل کدهای دودویی را از خود عبور میدهد خط دیجیتالی برای به حداقل رساندن اعوجاج و تداخل صوتی ، با استفاده از تکرار کننده ها ، سیگنال را در طول مخابره بطور مکرر ایجاد میکند مقایسه کنید با ‎ analog line
digital line
خطی است که بصورت نقطه به نقطه دو محل را به یکدیگر متصل می کند که از آن برای تبادل Data استفاده می شود این خط دارای سرعت بالایی برای انتقال Data است نکته قابل توجه این که در دو سر خط Leased باید مودمهای مخصوصی قرار داد R>برگرفته شده از سایت ستاره سرخ رجوع به DSL
digital subscriber line
بار کردن پایین خطی
down line
خط گزارش وضعیت
edit line
خط تاخیر الکترومغناطیسی
electromagnetic delay line
پایان خط ، پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده می باشد[
end of line
سطر ورودی
entry line
خط گردش ، خط سیر ، خط مسیر ، خط جریان ، خط جریان ؛ خط مسیر ؛ خط سیر ؛ خط گردش ، خط گردش خط سیر خط مسیر خط جریان
flowline
راهنما
guideline
خط مویی ، خط مویی - خطی بسیار نازک در حدود 0/003 اینچ ؛ نازکترین خطی که یک چاپگر 300 DPI لیزری می تواند چاپ کند ، سرحد موی سر و پیشانی خط بسیار نازک ، مرز باریک باریکه ، تسمه باریک ، نواره ، راه راه
hairline
خط پنهان
hidden line
درون‌برنامه‌ای
inline
کانال اطلاعات
instruction pipeline
سطر پرش
jump line
خط استیجاری ، خط اجازه ای ، خطی است که بصورت نقطه به نقطه دو محل را به یکدیگر متصل می کند که از آن برای تبادل Data استفاده می شود این خط دارای سرعت بالایی برای انتقال Data است نکته قابل توجه این که در دو سر خط Leased باید مودمهای مخصوصی قرار داد I>برگرفته شده از سایت ستاره سرخ رجوع به: DSL مطالب مرتبط: Leased Modem ، خط استیجاری یک خط تلفن ویژه که برای استفاده شخصی اجاره می شود خط استیجاری پهنای باند عریض تری نسبت بخ حطهای شبکه تلفنی معمولی دارد ، و چون تماسها به تجهیزات سوییچینگ هدایت نمی شوند ، امواج سیگنالی آن را می توان به حداقل رساندو خط استیجاری ، سریعتر ، ساکت تر گران تر از خط تلفنی معمولی (سوییچی) است ، خط اجاره ای خط استیجاری
leased line
خط ، سطر - 1- در هندسه ، کوتاهترین مسیر میان دو نقطه همیشه یک خط هندسی کاملاً مستقیم و بدون پهناست 2- درگرافیک ، نمایش مرئی یک خط گرافیکی در این تعریف یک خط دارای رنگ و پهنای خاصی است تا روی کاغذ به خوبی دیده شود خط گرافیکی ممکن است پیوسته ، خط تیره ، یا نقطه نقطه باشد 3- یک خط چاپی از تایپ کارتهای سوراخدار و صفحات کامپیوتری غیر گرافیکی معمولاً در هر خط 80 کاراکتر را جای می دهند ، اما منتی با طول خط 65 کاراکتر ، خواناتر است نگاه کنید به line spacing ; word wrap یک مسیر ارتباطات الکترونیکی ، مانند خط تلفن نگاله کنید به T 1 line ; T 3 line ، رشته ، ردیف ، سطر ، [خط ، سطر] سیمهایی چون سیم برق و سیم تلفن ، که برای ارسال جریان الکتریکی یا سیگنالها مورد استفاده قرار میگیرند در ارتباطات ، ارتباط بین فرستنده و گیرنده ، مانند تلفنها کامپیوترها و پایانه ها را برقرار میسازد خط در این مورد یک مفهوم فیزیکی دارد و سیم یا کابلی است که دو دستگاه را در یک شبکه به هم متصل میسازد در واژه پردازی ، رشته ای از کاراکترهایی است که در یک ردیف افقی به نمایش درآمده یا چاپ شده اند چنین خطوطی با یک برگشت خطی یا کاراکتر انتهای خط دیگری که ممکن است قابل رویت نباشد ، به پایان میرسد در برنامه نویسی ، عبارتی است که یک سطر برنامه را اشغال میکند در این مورد معمولا از ((خط برنامه)) یا ((خط کد)) نام برده میشود
line
نظم خط
line discipline
یک کابل مخابراتی که معمولا به فاصله های یک مایل ، بوبینهای باردهی دارند که با افزودن مقاومت در برابر تغییر جریان ، اعوجاج دامنه سیگنال را کاهش میدهند این خطوط ، اعوجاج را در محدوده فرکانسهای تحت تاثیر بوبینهای مزبور به حداقل میرسانند ، اما بوبینها پهنای باند مخابراتی را نیز کاهش میدهند شرکتهای تلفن اغلب روی خطهایی از یک مشترک به مرکز تلفن میرود ، باری را اعمال میکنند
loaded line
خط ارتباطی
long-distance line
پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد را برای سرویس دادن به ترمینالها بکار می بردR> ، خطی با چند افت ، پیکر بندی سیستم مخابراتی که یک کانال با خط مفرد را برای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد ، پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد را برای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
multidrop line
خط چند نقطه ای
multipoint line
خط گزینه نشده
non switched line
خط غیر گزینشی
nonswitched line
منفصل ، قطع ، غیر متصل ، برون خطی ، برون خطی غیر متصل قطع منفصل
off line
برون خطی عدم اتصال به شبکه ، [خارج از خط ، بدون ارتباط ، ناپیوسته] وضعیتی که در آن یک دستگاه نمیتواند با کامپیوتر ارتباط برقرار سازد و یا تحت کنترل آن قرار بگیرد گرچه وقتی یک دستگاه خاموش شده یا از سیستم جدا میشود ، ارتباط آن قطع میگردد ، اما این اصطلاح الزاما با خاموش شدن دستگاه یا قطع فیزیکی آن مترادف نیست به عنوان مثال ، ممکن است یک چاپگر که کابل آن به کامپیوتر وصل بوده و روشن نیز میباشد ، در وضعیتی باشد که نتواند با کامپیوتر ارتباط برقرار سازد نگاه کنید به ‎ online
offline
خارج از خط
Off-line
مستقیم ، متصل ، درون خطی ، رجوع به online ، درون خطی متصل مستقیم
on line
داخل خط ، مرتبط فعال و آماده عمل ، همچنین آماده برقراری ارتباط یا قرار گرفتن تحت کنترل کامپیوتر به عنوان مثال ، چاپگری که به حالت مرتبط درآمده ، آماده انجام عملیات چاپ می باشد همچنین یک پایگاه داده ها زمانی در حالت مرتبط قرار دارد که کاربر متصل به کامپیوتر حاوی آن ، بتواند از اطلاعات آن پایگاه داده ها استفاده کند ، درون خط ، درون خطی به صورت متصل روی خط
online
روی خط،آن لاین
on-line
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند ، خارج از خط جبهه
out of line
شما ، طرح - 1- تصویر گرافیکی که فقط لبه های یک شیء را نشان می دهد 2- روشی برای نمایش نکات اصلی یک متن ، بدون بیان تمام جزئیات آن در طی قرنها ، مردم شماها را روی کاغذ می کشیدند ، اما امروزه کامپیوتر به دو روش این کار را انجام می دهد نخست با استفاده از واژه پرداز ؛ در این روش ، ابتدا شما یا طرح یک سند را تایپ کرده و سپس با برگشتن به عقب ، بخشهای گوناگون را یکی پس از دیگر پر می کند دوم با استفاده از نرم افزاری که نمایش بخشهای مورد نظر یک طرح را امکان پذیر کرده و بقیه را لغو می کند تا زمانی که روی یک بخش کار می کنید ، جزئیات بخشهای دیگر ، با آنکه قبلاً نوشته شده اند ، می توانند از صفحه حذف نشوند ، طرحِ کلی
outline
یکی از کمپانیهای بزرگ تولید کارت اینترنت ، کمپانی تولید کننده کارتهای اینترنت
pars online
خط دسته ای ، مرز مشترک
party line
خط تلفن
phone line
خط لوله وسیله ای درون CPU که آن را قادر به واکشی ( خواندن ) دستورها قبل از اجرا می کند به طوری که هر گاه دستوذری کامل شد دستور بعدی آماده ی اجرا باشد این روش بر مشکل گلوگاه von neumann غلبه می کند نگاه کنید به computer architecture ، لوله ای ، خطِ لوله
pipeline
خط نقطه به نقطه
point to point line
خط نقطه به نقطه
point-to-point line
چند ضلعی ، در گرافیک کامپیوتری ، طرحهایی هستند که از اتصال چندین خط به هم شکل میگیرند این اشکال در ‎ CAD و برنامه های گرافیکی دیگر مورد استفاده قرار میگیرند رابطهای گرافیکی نیز میتوانند از این اشکال برای ایجاد بخشهای هندسی استفاده کنند
polyline
خط خصوصی ، [خط اختصاصی] نگاه کنید به ‎ leased line
private line
خط اجاره ای خصوصی
privately leased line
پایپ لاین پردازش
Processing Pipeline
خط قرمز - علامت زدن قسمتی از یک نوشته ی چاپی که تغییر کرده است این علامت معمولاً یک خط ( اساساً قرمز) در حاشیه یا یک سایه ی خاکستری در ناحیه ی علامت دار است این علامت با کتابچه های راهنما ، قوانین و مقررات و هر جایی که تغییرات به وسیله ی علامت مشخص می شوند به کار می رود
redline
[خط پویش] در صفحه تلویزیون یا مونیتور کامپیوتر ، یکی از خطوط افقی سطح داخلی صفحه نمایش است که پرتو الکترونی آن را میپوید تا تصویر شکل بگیرد همچنین ردیفی از پیکسلهایی است که یک دستگاه پویشگر ، مانند پویشگر (اسکنر) تمام صفحه یا دستگاه نمابر (فاکس) ، آن را میخواند
sacn line
خط پیمایش
scan line
نظم حاکم بر صف
service discipline
عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
simultaneous peripheral operations on line
نوعی منحنی که مجموعه ای از نقاط را به طور هموار به هم متصل می کند ، در گرافیک کامپیوتری کثیرالجمله ای چند نقطه ای با تداوم مرتبه اول بین قطعه های آن ، در گرافیک کامپیوتری کثیرالجمله ای چند قطعه ای با تدوام مرتبه اول بین قطعه های ان ، در گرافیک کامپیوتری ، منحنی خاصی است که به وسیله توابع ریاضیاتی محاسبه شده و نقاط مجزایی را با خطوط بسیار صافی به هم وصل میکند این نوع منحنی ها در ‎CAD و برنامه های طراحی دیگر مورد استفاده قرار میگیرند
spline
خط وضعیت - خطی از اطلاعات بر روی صفحه ی کامپیوتر که اطلاعات با ارزشی را در مورد تنظیمهای جاری نرم افزار و موقعیت جاری مکان نما ارائه می دهد محتویات خط وضعیت به نرم افزار مورد استفاده بستگی دارد ، بعضی از برنامه ها هنگام اجرای فرمانهای گوناگون ، اطلاعات مختلفی را ارائه می دهند توجه به خط وضعیت ، اگر به عادت تبدیل شود ، مفید است اگر آنچه را که در خط وضعیت می بینید ، نمی فهمید ، به کتابچه ی راهنما رجوع کنید
status line
خط گزیده شده
switch line
خط انتخاب شده ، خط گزینه شده ، خط گزینش شده - خط تلفن عادی که روی آن ارتباطات به وسیله ی شماره گیری ایجاد می شود ؛ ضرورتی ندارد که مسیر حقیقی طی شده به وسیله سیگنالها در هر مرتبه که یک شماره ی واحد گرفته می شود ، یکسان باشد برخلاف T3 line ; POTSTI ine ، [خط هدایتی] اتصال تلفنی معمولی که از طریق شماره گیری برقرار میشود خطی که بدین ترتیب ایجاد میگردد از میان یک مرکز هدایت کننده مسیر خود را مییابد مقایسه کنید با ‎ leased line
switched line
خط T1 - نوع خاصیاز خط تلفن که فقط برای ارتباطات دیجیتالی یا حداکثر نرخ داده ی 1/544میلیون در ثانیه به کار می رود بیشتر سایتهای اینترنت از طریق خطوط T1 به هم متصل هستند بر خلاف T3 line؛ ISDN ؛ switched line
t1 line
خط T3 - یک خط تلفن دیجیتالی بسیار سریع با حداکثر نرخ دادهه ی 45 میلیون بیت در ثانیه این خط 28 بار سریعتر از خط T1 است سایتهای بزرگتر اینترنت خطوط T3 را برای اتصال به یکدیگر به کار می برند بر خلاف T1 line ; ISDN ; switched line
t3line
کانال مخابراتی کرایه داده شده ، [خط ارتباطی] خطی که از یک مرکز ارتباطاتی اجاره شده و اغلب برای برقراری ارتباط بین دو یا چند نقطه یک سازمان ، مورد استفاده قرار میگیرد
tie line
خط زمان
time line
خط زمانی، تایم لاین
timeline
یک بسط محاسبه شده از سری داده به منظور پیش بینی خط سیرهای ورای داده معلوم ، خط روند
trend line
زیر خط دار کردن
underline
صفحه وب مورد نظر در حالت Offline قابل نمایش نیست
web page unavailable offline
کار کردن با کامپیوتر بدون اینکه به شبکه متصل باشیم
work offline

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن