معادل انگلیسی ایمنی ارسال ایمنی مخابراتی مورد انتظار از ارسال پیامها از طریق سیم یا به صورت رادیویی

مهندسی برق
ایمنی ارسال ایمنی مخابراتی مورد انتظار از ارسال پیامها از طریق سیم یا به صورت رادیویی
transmission security
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ایمنی ارسال ایمنی مخابراتی مورد انتظار از ارسال پیامها از طریق سیم یا به صورت رادیویی
ایمنی مخابرات ( کامسک ) حفاظت اطلاعات ارسال شده از طریق تبدیل آنها به شکل غیر قابل فهم برای شنونده ی غیز مجاز و سپس تبدیل آنها به شکل اصلی در ایستگاه مورد نظر
communications security
امنیت سایبری
cybersecurity
ایمنی شماره برگردانی ویژگی پیش بینی شده در برخی مودمهای رایانه ای به منظور جلوگیری از دریافت یا استراق سمع غیر مجاز پیامها ، که به آنها اجازه می دهد تماسهای تلفنی را به شماره ی از پیش معینی هدایت کنند
dial-back security
ایمنی الکترونیکی روش های جلوگیری از دستیابی دشمن به اطلاعات مفید ازطریق استراق سمع سیگنالهای ناوبری و رادار
electronic security
امنیت لایه فیزیکی
physical layer security
امنیت سیستم
system security
انتقال ، ارسال فرایند انتقال سیگنال ، پیام ، تصویر ریالیا شکل دیگری از اطلاعات از یک مکان به یک یا جند مکان دیگر با کابل تار نوری ، خطوط سیمی ، رادیو ، نور ، باریکه های مادون قرمز یا سیستم های مخابراتی دیگر 2 پیام سیگنال یا شکل دیگری از اطلاعات ارسال شونده 3 نسبت شار نوری ارسال شده در محیط به شار نوری تابیده بر آن ارسال می تواند به صورت بخشی یا طیفی باشد آن را ارسال کنندگی نیز می نامند
transmission
باند ارسال محدوده ی بسامدی بالای بسامد قطع در موجبر ، یا محدوده ی بسامد مفید قابل مقایسه برای هر خط انتقال ، مدار یا قطعه
transmission band
کانال انتقال
transmission channel
مشخصه های انتقال
transmission characteristics
ضریب ارسال نسبت انرژی ارسالی به انرژی تابیده ، یا کمیت دیگری در ناپیوستگی در محیط انتقال برای امواج صدا ، آن را ضریب ارسال صدا می نامند ، ضریب انتقال
transmission coefficient
تراکم انتقال
transmission congestion
قرارداد کنترل ارسال / قرار داد اینترنت قرار داده شبکه سازی که به کامپیوترها یا شبکه ها امکان همکاری متقابل را در اینترنت میدهد
transmission control protocol / internet protocol
توان سنج انتقالی
transmission dynamometer
میکروسکوپ ارسال الکترونی میکروسکوپی که در آن به جای نور مرئی در میکروسکوپ معمولی از باریکه های الکترونی استفاده می شود باریکه های الکترونی با پیچکهای الکترومغناطیسی ساخته می شوند که عملکردی مانند عملکرد عدسیهای شیشه ای روی نور دارند فیلمانی منبع باریکه الکترونی ولتاژ بالا است که داخل مجموعه ای از عدسیهای همگرا کننده و سپس از داخل نمونه می گذرد الکترونها ابتدا پراکنده می شوند و سپس به وسیله مجموعه ای از عدسیهای مغناطیسی کانونی می شوند تا تصویری را روی صفحه نمایش فلوئورسانس به وجود آورند این صفحه نمایش را می توان از طریق چشمی مشاهده کرد کاربرد اصلی TEM در پزشکی و ژنتیک است
transmission electrol microscope
پیکر بندی انتقال
transmission format
دریچه انتقال
transmission gate
گیت‌های انتقال
Transmission gates
توری ارسال توری پراش ساخته شده روی پایه شفاف به طوری که تابش به جای منعکس شدن از روی آن از توری عبور کند
transmission grating
سطح انتقال نسبت توان سیگنال در هر نقطه در سیستم انتقال به توان سیگنال در بعضی نقاط سیستم که به عنوان مرجع انتخاب شده اند و برحسب دسی بل بیان می شود بالاتر یا پایین تراز این حد نمی تواند به مقدار قابل توجهی از محیط معینی عبور کند
transmission level
محدودیت های سیستم انتقال
transmission limits
خط انتقال ، خط انتقال موجبر ، کابل هم محور ، کابل تار توری ، زوج سیم به هم تابیده یا سیستم دیگری از رساناها که انرژی سیگنال را به طور مؤثر از مکانی به مکان دیگر منتقل می کند ، سیم انتقال
Transmission Line
تزویجگر خط انتقال تزویجگری که امکان عبور انرژی الکتریکی را در هر دو جهت بین خطوط انتقال متعادل و نامتعادل فراهم می کند
transmission- line coupler
تله ی خط انتقال تله ی تداخل که می توان آن را روی گیرنده های تلویزیونی نصب کرد تاتداخل های FM و انئاع دیگر را که از آنتن تلویزیون در محدوده ی 40 تا 170 مگاهرتز دریافت می شوند به حداقل برساند این تله از ابل رسانای دوتایی به طول 11 cm تشکیل می شود که یک طرف ان اتصال کوتاه شده است و طرف دیگر آن یک خازن سرامیکی قابل تنظیم قرار دارد که به کابل رسانایی دوتا یی گیرنده وصل می شود
transmission- line trap
خطوط انتقال
transmission lines
تلفات انتقال ، تلفات انتقال 1 نسبت توان در یک نقطه از سیستم انتقال به توان در نقطه ای دورتر در امتداد خط انتاقل ، که معمولاً بر حسب دسی بل بیان میشود 2 توان حقیقی که در انتقال سیگنال از یک نقطه به نقطه دیگر در محیط یا خط انتقال از بین می رود ، تلف انتقال
transmission loss
تخصیص تلفات انتقال
Transmission Loss Allocation
تلفات انتقال
transmission losses
ماتریس انتقال
transmission matrix
دستگاه اندازه گیری انتقال ابزار اندازه گیری تشکیل شده از منبع سیگنال و یرنده ای با امپدانس های معلوم که برای اندازه گیری تلفات جا یگذاری یا بهره شبکه یا مسیر انتقال متصل بین این امپدانسها به کار می رود
transmission measuring set
شبکه انتقال
transmission network
شبکه های انتقال
transmission networks
طرح انتقال
transmission plan
صفحه انتقال صفحه ارتعاش نور قطبی شده که از منظور نیکل یا قطبی کننده دیگحری خواهد گذشت
transmission plane
رنگهای اصلی ارسال مجموعه سه رنگ اصلی که متناظر با محتویات سه سیگنال رنگ مستقل در سیگنال تصویر تلویزیون رنگی سه رنگ اصلی گیرنده در لامپ تصویر یک مجموعه را تشکیل می دهد سیگنالهای اصلی روشنایی و دو سیگنال رنگ نمایی اصلی ، به نام Y ,I, Q مجموعه ی ممکن دیگری از سیگنالهای اصلی ارسال را به وجود می آورند
transmission primariss
نرخ انتقال
transmission rate
چند برابری تابش ثانویه ارسال چند برابر شدن الکترونها که در آن الکترونهای بر خورد کننده به یک طرف دینودسبب گسیل تعداد بیشتری الکترون از طرف دیگر آن دینود می شوند واین فرایند با عبور جریان الکترونی از مجموعه ای از دینودها افرایش می یابد
transmission secondary - emision multiplication
سرعت ارسال تعداد عناصر اطلاعاتی فرستاده شده در واحد زمان که می تواند بر حسب بیت ، نویسه ، گروه اغت یا رکورد بر دقیقه بیان شود
transmission speed
سیستم انتقال
Transmission system
عامل سیستم انتقال
Transmission system operator
تقویت خطوط انتقال
Transmission System Reinforcement
زمان ارسال فاصله زمانی مطلق از ارسال تا دریافت سیگنال
transmission time
واحد ارسال واحد سطح سیگنال قدیمی که امروزه دسیبل نامیده می شود
transmission unit

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن