معنی transmission grating

مهندسی برق
transmission grating
توری ارسال توری پراش ساخته شده روی پایه شفاف به طوری که تابش به جای منعکس شدن از روی آن از توری عبور کند
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی transmission grating
1D grating
توری یک بعدی
bragg grating
توری براگ
diffraction grating
توري پراش
Fiber Bragg grating
توری براگ فیبری
grating
توری 1 آرایشی از سیمهای نازک موازی در موجبرها که فقط یک موج خاص را عبور میدهند 2 آرایشی از سیمهای فلزی متقاطع کهبه عنوان بازتابنده برای آنتن ریزموج عمل می کنندو کمترین مقاومت را در برابر باد دارند 3 diffraction grating
reflection grating
شبکه باز تابش شبکه سیمی که برای بازتاباندن یک موج خاص در موجبر قرار می گیرد و یک یا چند موج دیگحر راآزادانه عبور می دهد
sampled grating
گریتینگ نمونه برداری شده
sheet grating
توری ورقه ای توری تشکیل شده از ورقه های نازک طولی فلز که در داخل موجبر در فاصله ای حدود یک طول موج گسترش می یابند و مدهای انتشار نامطلوب را حذف می کنند
transmission
انتقال ، ارسال فرایند انتقال سیگنال ، پیام ، تصویر ریالیا شکل دیگری از اطلاعات از یک مکان به یک یا جند مکان دیگر با کابل تار نوری ، خطوط سیمی ، رادیو ، نور ، باریکه های مادون قرمز یا سیستم های مخابراتی دیگر 2 پیام سیگنال یا شکل دیگری از اطلاعات ارسال شونده 3 نسبت شار نوری ارسال شده در محیط به شار نوری تابیده بر آن ارسال می تواند به صورت بخشی یا طیفی باشد آن را ارسال کنندگی نیز می نامند
transmission band
باند ارسال محدوده ی بسامدی بالای بسامد قطع در موجبر ، یا محدوده ی بسامد مفید قابل مقایسه برای هر خط انتقال ، مدار یا قطعه
transmission channel
کانال انتقال
transmission characteristics
مشخصه های انتقال
transmission coefficient
ضریب ارسال نسبت انرژی ارسالی به انرژی تابیده ، یا کمیت دیگری در ناپیوستگی در محیط انتقال برای امواج صدا ، آن را ضریب ارسال صدا می نامند ، ضریب انتقال
transmission congestion
تراکم انتقال
transmission control protocol / internet protocol
قرارداد کنترل ارسال / قرار داد اینترنت قرار داده شبکه سازی که به کامپیوترها یا شبکه ها امکان همکاری متقابل را در اینترنت میدهد
transmission dynamometer
توان سنج انتقالی
transmission electrol microscope
میکروسکوپ ارسال الکترونی میکروسکوپی که در آن به جای نور مرئی در میکروسکوپ معمولی از باریکه های الکترونی استفاده می شود باریکه های الکترونی با پیچکهای الکترومغناطیسی ساخته می شوند که عملکردی مانند عملکرد عدسیهای شیشه ای روی نور دارند فیلمانی منبع باریکه الکترونی ولتاژ بالا است که داخل مجموعه ای از عدسیهای همگرا کننده و سپس از داخل نمونه می گذرد الکترونها ابتدا پراکنده می شوند و سپس به وسیله مجموعه ای از عدسیهای مغناطیسی کانونی می شوند تا تصویری را روی صفحه نمایش فلوئورسانس به وجود آورند این صفحه نمایش را می توان از طریق چشمی مشاهده کرد کاربرد اصلی TEM در پزشکی و ژنتیک است
transmission format
پیکر بندی انتقال
transmission gate
دریچه انتقال
Transmission gates
گیت‌های انتقال
transmission level
سطح انتقال نسبت توان سیگنال در هر نقطه در سیستم انتقال به توان سیگنال در بعضی نقاط سیستم که به عنوان مرجع انتخاب شده اند و برحسب دسی بل بیان می شود بالاتر یا پایین تراز این حد نمی تواند به مقدار قابل توجهی از محیط معینی عبور کند
transmission limits
محدودیت های سیستم انتقال
Transmission Line
خط انتقال ، خط انتقال موجبر ، کابل هم محور ، کابل تار توری ، زوج سیم به هم تابیده یا سیستم دیگری از رساناها که انرژی سیگنال را به طور مؤثر از مکانی به مکان دیگر منتقل می کند ، سیم انتقال
transmission- line coupler
تزویجگر خط انتقال تزویجگری که امکان عبور انرژی الکتریکی را در هر دو جهت بین خطوط انتقال متعادل و نامتعادل فراهم می کند
transmission- line trap
تله ی خط انتقال تله ی تداخل که می توان آن را روی گیرنده های تلویزیونی نصب کرد تاتداخل های FM و انئاع دیگر را که از آنتن تلویزیون در محدوده ی 40 تا 170 مگاهرتز دریافت می شوند به حداقل برساند این تله از ابل رسانای دوتایی به طول 11 cm تشکیل می شود که یک طرف ان اتصال کوتاه شده است و طرف دیگر آن یک خازن سرامیکی قابل تنظیم قرار دارد که به کابل رسانایی دوتا یی گیرنده وصل می شود
transmission lines
خطوط انتقال
transmission loss
تلفات انتقال ، تلفات انتقال 1 نسبت توان در یک نقطه از سیستم انتقال به توان در نقطه ای دورتر در امتداد خط انتاقل ، که معمولاً بر حسب دسی بل بیان میشود 2 توان حقیقی که در انتقال سیگنال از یک نقطه به نقطه دیگر در محیط یا خط انتقال از بین می رود ، تلف انتقال
Transmission Loss Allocation
تخصیص تلفات انتقال
transmission losses
تلفات انتقال
transmission matrix
ماتریس انتقال
transmission measuring set
دستگاه اندازه گیری انتقال ابزار اندازه گیری تشکیل شده از منبع سیگنال و یرنده ای با امپدانس های معلوم که برای اندازه گیری تلفات جا یگذاری یا بهره شبکه یا مسیر انتقال متصل بین این امپدانسها به کار می رود
transmission network
شبکه انتقال
transmission networks
شبکه های انتقال
transmission plan
طرح انتقال
transmission plane
صفحه انتقال صفحه ارتعاش نور قطبی شده که از منظور نیکل یا قطبی کننده دیگحری خواهد گذشت
transmission primariss
رنگهای اصلی ارسال مجموعه سه رنگ اصلی که متناظر با محتویات سه سیگنال رنگ مستقل در سیگنال تصویر تلویزیون رنگی سه رنگ اصلی گیرنده در لامپ تصویر یک مجموعه را تشکیل می دهد سیگنالهای اصلی روشنایی و دو سیگنال رنگ نمایی اصلی ، به نام Y ,I, Q مجموعه ی ممکن دیگری از سیگنالهای اصلی ارسال را به وجود می آورند
transmission rate
نرخ انتقال
transmission secondary - emision multiplication
چند برابری تابش ثانویه ارسال چند برابر شدن الکترونها که در آن الکترونهای بر خورد کننده به یک طرف دینودسبب گسیل تعداد بیشتری الکترون از طرف دیگر آن دینود می شوند واین فرایند با عبور جریان الکترونی از مجموعه ای از دینودها افرایش می یابد
transmission security
ایمنی ارسال ایمنی مخابراتی مورد انتظار از ارسال پیامها از طریق سیم یا به صورت رادیویی
transmission speed
سرعت ارسال تعداد عناصر اطلاعاتی فرستاده شده در واحد زمان که می تواند بر حسب بیت ، نویسه ، گروه اغت یا رکورد بر دقیقه بیان شود
Transmission system
سیستم انتقال
Transmission system operator
عامل سیستم انتقال
Transmission System Reinforcement
تقویت خطوط انتقال
transmission time
زمان ارسال فاصله زمانی مطلق از ارسال تا دریافت سیگنال
transmission unit
واحد ارسال واحد سطح سیگنال قدیمی که امروزه دسیبل نامیده می شود
ultrasonic space grating
شبکه فضایی فراصوتی تغییرات فضای متناوب در ضریب شکست محیط در اثر حضور امواج آکوستیکی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن