معادل انگلیسی شبکه فضایی فراصوتی تغییرات فضای متناوب در ضریب شکست محیط در اثر حضور امواج آکوستیکی

مهندسی برق
شبکه فضایی فراصوتی تغییرات فضای متناوب در ضریب شکست محیط در اثر حضور امواج آکوستیکی
ultrasonic space grating
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شبکه فضایی فراصوتی تغییرات فضای متناوب در ضریب شکست محیط در اثر حضور امواج آکوستیکی
توری یک بعدی
1D grating
توری براگ
bragg grating
توري پراش
diffraction grating
توری براگ فیبری
Fiber Bragg grating
توری 1 آرایشی از سیمهای نازک موازی در موجبرها که فقط یک موج خاص را عبور میدهند 2 آرایشی از سیمهای فلزی متقاطع کهبه عنوان بازتابنده برای آنتن ریزموج عمل می کنندو کمترین مقاومت را در برابر باد دارند 3 diffraction grating
grating
شبکه باز تابش شبکه سیمی که برای بازتاباندن یک موج خاص در موجبر قرار می گیرد و یک یا چند موج دیگحر راآزادانه عبور می دهد
reflection grating
گریتینگ نمونه برداری شده
sampled grating
توری ورقه ای توری تشکیل شده از ورقه های نازک طولی فلز که در داخل موجبر در فاصله ای حدود یک طول موج گسترش می یابند و مدهای انتشار نامطلوب را حذف می کنند
sheet grating
توری ارسال توری پراش ساخته شده روی پایه شفاف به طوری که تابش به جای منعکس شدن از روی آن از توری عبور کند
transmission grating
فراصوتی واژه ای برای اشاره به سیگنالها تجهیزات یا پدیده هایی کخه شامل بسامدهای بالاتر از محدوده شنوایی انسان ، یا بالای 30 khz هستند ، مافوق صوت ، فرا صوت
ultrasonic
بسامد فراصوتی بسامدی بالاتر از محدوده شنوایی ، این واژه بیشتر برای امواج کشتسان منتشر شوند در گازها ، مایعات یا جامدات به کار می رود
ultrasonic frequency
پیوند فراصوتی پیوند دو فلز مشابه یا متفاوت با فشار مکانیکی توام با حرکت ارتعاشی از امواج فراصوتی ، با این روش می توان سیمهای رسانای طلایی یا آلومینیمی را به تراشه یا پایه نیمرسانا وصل کرد ، پیوند زنی مافوق صوتی
ultrasonic bonding
پاک کردن فراصوتی پاک کردن اجسام با غوطه ور کردن آن در مایعی که تحت امواج فراصوتی قرار دارد
ultrasonic cleaning
انعقاد فرا صوتی پیوند دادن ذرات کوچک به توده های بزرگح با عملکرد امواج فرا صوتی
ultrasonic coagujlation
مخابرات فرا صوتی مخابرات داخل آب با کلید زنی خروجی صدای سونار مکان یابی پژواکی ردر کشتی ها یا زیر دریایی ها یا با منتشر کننده های فراصوتی تنها
ultrasonic communication
خط تاخیرز فراصوتی خط تاخیری که بر اساس زمان انتشار صدا در داخل محیطی مانند کوارتز دوذوب شده ، نیتانات باریم یا جیوه برای رسیدن به زمان تاخیر در سیگنال عمل می کند
ultrasonic delay line
آشکار ساز فرا صوتی قطعه مکانیکی ، الکتریکی ، حرارتی یا اپتیکی که امواج فراصوتی را آشکار و اندازه گیری می کند این فطعه معمولاً یک تراگردان پیزو الکتریک است
ultrasonic detector
تشخیص فراصوتی استفاده از روشها ی پژواک فراصوتی برای به دست آوردن تصویر دیداری از قسمتهای داخلی بدن انسان برای کاربردهای تشخیص پزشکی
ultrasonic diagnosis
مته فراصوتی مته ای که دارای تراگردان مغناطوکشسان متصل به مخروط باریک شونده است که به عنوان تبدیل کننده ی َف سوراخهایی با شکلهای مختلف ، می توان در مورد سخت و شکننده مانند کربید تنگستن و سنگهای قیمتی ایجاد کرد
ultrasonic drill
تجهیزات فراصوتی تجهیزاتی که انرژی AC با بسامدهای بالای 20 khz برای تحریک یا راه اندازی تراگردان الکترومکانیکی ایجاد می کنند تا انرژی فراصوتی را برای اهداف صنعتی ، علمی ، پزشکی تولید و ارسال کند
ultrasonic equipment
آشکار سازی ترک فراصوتی مولد آشکار سازی فراصوتی برای تعیین فاصله تا درز یا ترک داخلی در جسم جامد که امواج را باز می تاباند
ultrasonic flaw detector
فرکانس مافوق صوت
ultrasonic frequency
مولد فراصوتی مولد تشکیل شده از نوسان سازی که تراگردان ارکترو آکوستیکی را برای تولید امواج بالاتر ار 20 khz تحریک می کند
ultrasonic generator
سه بعدی نگار فراصوتی استفاده از الگوهای تداخلی بین دو موج فراصوتی برای بازسازی تصویری از داخل جسم کدر برای عکسبردای کابرد آن در آزمایشهای غیر محرب است
ultrasonic holography
بازرسی فراصوتی بازرسی غیر مخرب داخل اجسام با روشهای فراصوتی برای به دست آوردن پژواکهایی از تراکهای داخلی
ultrasonic inspection
اشکار ساز سطح فراصوتی آشکار ساز سطحی متشکل از فرستنده و گیرنده فراصوتی که در یک دیواره محفظه یا تانک قرار داده می شوند وقتی که سطح پایین تر از باریکه فراصوتی است دیواره مقابل باریکه را باز می تاباند هنگامی که سطح مایع یا مواد دیگر به باریکه برسد باز تابش از ماده انجام می شود و زمان صرف شده برای رفت و برگشت موج کوتاهتر می شود
ultrasonic level detector
پراش نور فراصوتی تشکیل طیف پراش اپتیکی هنگامی که باریکه نور از میدان موج فراصوتی طولی می گذرد این پراش ناشی از تغییرات متناوب شکست نور در میدان فراصوتی است
ultrasonic light diffraction
مدوله کننده نور فراصوتی مدوله کننده نوری که از عملکرد امواج فراصوتی بر روی باریکه نور عبوری از داخل سیال استفاده می کند
ultrasonic light modulator
مکان یابی فراصوتی
Ultrasonic localization
پراکندگحی ماده فراصوتی تولید مخلوط معلق مایع در مایع یا جامد در مایع یک ماده در ماده دیگر به دلیل عملکرد امواج فراصوتی باشدت بالا
ultrasonic material dispersion
سلول مدوله سازی فراصوتی سلولی با باریکه لیزر که بسامد آن با عملکرد موج فراصوتی طولی ناشی از سیگنال تصویر مدوله شده بسامد ، مدوله می شود موج فراصوتی نور تابیده را به درجات مختلفی پراکنده می کند که دچار جا به جایی بسامد می شوند این سلول می تواند اطلاعات را به اشکار ساز نوری که به دستگاه تلویزیون متصل است ارسال کند
ultrasonic modulation cell
محدوده مافوق صوت
ultrasonic range
پویشگر فراصوتی پویشگری که از روشها ی پژواک پالس فراصوتی برای تصویر برداری تشخیصی از بافتها و اندامها استفاده می کند
ultrasonic scanner
سیگنال فراصوتی
Ultrasonic Signal
استروبوسکوپ فراصوتی مبدل نوری که اساس عملکرد آن بر مدوله سازی باریکه نور با مبدل فراصوتی است
ultrasonic stroboscope
فراصوت درمانی استفاده از ارتعاشهای فراصوتی برای کاربردهای درمانی
ultrasonic therapy
سنجنده ضخامت فراصوتی سنجنده ضخامتی که زمان حرکت باریکه صوتی را در ورقه ای از ماده اندازه می گیرد تا ضخامت ماده را تعیین کند
ultrasonic thickness gage
تراگردان فراصوتی تراگردانی که انرژی AC بالاتر از 20KHz را به ارتعاشهای مکانیکی با همان بسامد تبدیل می کند و معمولاً پیزوالکتریک یا مغناطو - تنگشی است
ultrasonic transducer
امواج فراصوتی امواج کشسان با بسامد بالاتر از 20KHz
ultrasonic waves
جوشکاری فراصوتی استفاده از انرژی فراصوتی برای گداختن در قطعه فلز متصل شونده به یکدیگر بدون حرارت
ultrasonic welding
آب بندی فراصوتی آب بندی بسته های ترموپلاستیکی با اعمال فشار مکانیکی و ارتعاش در بسامدهای فراصوتی برای تولید حرارت محلی و ذوب کردن و در هم آمیختن سطوح پلاستیکی
ultrasonice sealing
فراصوت ، فرا صدا شاخه ای از آکوستیک که به ارتعاشات و امواج بالاتر از 20 کیلو هرتز می پردازد
ultrasonics , ultrasound

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن