معادل انگلیسی عمل تریگر اعمال پالس ورودی شعیفی که به طور ناگهانی جاری شدن جریان اصلی را در مدار یا قطعه آغاز

مهندسی برق

عمل تریگر اعمال پالس ورودی شعیفی که به طور ناگهانی جاری شدن جریان اصلی را در مدار یا قطعه آغاز می کند

trigger action

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی عمل تریگر اعمال پالس ورودی شعیفی که به طور ناگهانی جاری شدن جریان اصلی را در مدار یا قطعه آغاز

خلاصه سازی

abstraction

شکست آکوستیکی خمش امواج صوتی در اثر عبور مورب آنها از محیطی به محیط دیگر که طی آن سرعت عبور صوت از آب گرم به آب سرد در اقیانوس یا از هوای گرم به هوای سرد تغییر میکند

acoustic refraction

عملکرد ، کنش ، تاثیر ، اثر ، تأثیر ، عمل ، تشعشع سنج ، اندازه گیر مقدار تشعشع

action

رقیق نمودن هوا

air rarefaction

زاویه ی شکست زاویه ی بین موج یا باریکه شکست با خط عمود بر سطح شکست

angle of refraction

زوایای شکست

angles of refraction

عکس العمل آندی

anode reaction

واکنش آرمیچر برهم کنش بین شار مغناطیسی تولید شده توسط جریان آرمیچر با میدان مغناطیسی اصلی در یک مولد یا موتور الکتریکی اعوجاج ایجاد شده در میدان مغناطیسی اصلی بر سرعت موتور ها و تنظیم ولتاژمولدها اثر می گذارد

armature reaction

واکنش آرمیچر

armature reaction

شکست جوی خمیدگی مسیر تابش الکترو مغناطیسی دور دست هنگام عبور مورب از لایه های با چگالی متغیر هوا

atmospheric refraction

ربایش ، نیروی کشش ، جاذبه ، کشش

attraction

تفریق پس زمینه

background subtraction

معامله دو طرفه

bilateral transaction

واکنش زنجیری

chain reaction

شکست ساحلی خمش امواج رادیویی در هنگام عبور از مناطق ساحلی و به دلیل تغییر پوشانده شده است کاتد اکسید اندوده نمونه ی آن است

coastal refraction

انقباض

contraction

کس تبدیل نسبت تعداد الکترونهای دریافت کننده انرژی به تعداد کل ذرات کوانتومی به علاوه تعداد الکترونهای گسیل شده در مدمعینی از تحریک زدایی هسته

conversion fraction

اقدام اصلاحی

corrective action

قانون کولن ، قانون جاذبه ی الکترو استاتیکی نیروی دافعه یا جاذبه ی بین دو ذره ی الکتریکی تناسب مستقیم با حاصل ضرب مقدار آنها و نسبت عکس با مربع فاصله ی بین آنها دارد

coulomb s law , law of electrostatic attraction

کنش مشتقی پاسخ تصحیح در یک سیستم کنترل که سرعت آن سرعت افزایش خطای سیستم بستگی دارد

derivative action , rate action

انکسار

Diffraction

پراش پراکندگی باریکه ای از تابش الکترومغناطیسی ( نظیر و یا انرژی رادیویی ) یا ذرات ( نظیر الکترونها ) در هنگام عبور از جسم که بر اثر تداخل سازنده در درون آن ایجاد می شود

difraction

ناحیه جذب

domain of attraction

جاذبه الکتریکی

electric attraction

واکنش برق- پوستی تغییر مقاومت الکتریکی پوست در اثر بروز هیجانات و احساسات

electrodermal reaction

جاذبه الکترومغناطیسی

electromagnetic attraction

کنش وضعیت میانگین شناور عملی که در آن رابطه ی از پیش تعیین شده ای بین انحراف متغیر کنترل شونده و آهنگ تغییر موقعیت میانگین عنصر کنترل کننده در زمان که متناوباً بین دو وضعیت ثابت تغییر حالت میدهد ، وجود دارد

floating -average - position action

نیروی جاذبه

force of attraction

نیروی اثر مقابل

force of interaction

کسر

fraction

پراش فرانهوفر نوعی پراش که هنگام عبور پرتوهای تابشی از کناره های یک یا چند روزنه روی می دهد

fraunhofer diffraction

پراش فرنل نوعی پراش امواج ریزموج که امکان دریافت آنها از پشت موانع وجود دارد ناحیه ی پراش فرنل در یک آنتن ، ناحیه ی میدان - نزدیک است که در آن الگوی تابشی بر حسب فاصله تغییر می کند

fresnel diffraction

ضریب شکست

Index of refraction

ضریب شکست نسبت سرعت موج در خلابه سرعت آن در محیط مشخص

indexof refraction

اندر کنش ، تعامل

interaction

تخلیه موضعی باتری

local action

جاذبه مغناطیسی

magnetic attraction

کنش شناور چند ساعته سیستم بردی که دو ایستگاه پالس همزمان نزدیک به یکدیگر دارد نمایانگر هواپیما تنظیمهای اختلاف زمانی از پیش تعیین شده ی متعددی دارد که با آنها می تواند تعدادی از شیارهای تقریباً موازی را شناور کرد

muiltiple - speed foating action

حرکت چند وضعی عملکرد کنترل خوکاری که در آن عنصر کنترل نهایی به یکی از سه یا چند موقعیت از پیش تعیین شده حرکت می کند که هر موقعیت متناظر با مقدار معین محدوده ای از مقادیر متغیر کنترل شده است

multipositon action

واکنش هسته ای

nuclear reaction

عملکرد پیستونی حرکت دیافراگم داخلی بلندگو پخش به هنگام پخش بسامدهای صوتی کم

piston action

عملکرد موقعیتی عملکرد کنترل خودکاری که در آن رابطه از پیش تعیین شده ای بین مقدار متغییر کنترل شده و موقعیت عنصر نهایی کنترل

posoitioning action

عملکرد کنترلی موقعیتی - تناسبی عملکرد کنترلی که درآن رابطه خطی پیوسته ای بین مقدار متغیر کنترل شده و موقعیت عنصر نهایی کنترل وجود دارد

proportional-position action

سرعت عمل

rapidity of action

واکنش 1 عملی که یک یا چند ماده در آن به یک یا چند ماده جدید تبدیل می شوند ، مانند واکنش هسته ای 2 واژه انگلیسی بریتانیایی برای positive feedback

reaction

اقدام کمکی

Recourse action

عمل یک سو کنندگی

rectifying action

شکست الکترون بازتابی فرایند آزمایش ساختارهای سطح بلور ابزارهای در اخل محفظه های سیستم اپتیکی باریکه مولکولی ( MBE ) نصب می شوند تااین آزمایش را در حین آنجام فرایند اپتیکی انجام دهند

reflection electron diffraction

پراش ، شکست خم شدن موج حرارت ، نور رادار ، رادیو یا صدا به هنگام عبور بازاویه از یک محیط به محیط یگری که سرعت انتشار در آن مختلف است ، شکست ، انکسار

refraction

ناحیه جذب

region of attraction

عکس العمل ، برگشتن به ماسبق

retroaction

عمل نمونه برداری عملکرد کنترلی که در آن اختلاف بین نقطه تنظیم و مقدار متغیر کنترل شده اندازه گیری می شود و فقط در فواصل زمانی معینی تصحیح انجام می شود

sampling action

شکست استاندارد شکستی که در اتمسفر ایده آل اتفاق می افتد دراتمسفر ایده آل ضریب شکست به طور یکنواخت با ارتفاع با نرخ 39×15 به توان 6- درهر کیلومتر کاهش می یابد

standard refraction

زیر شکست اثر شکست مثبت تروپوسفر در مقیاس بزرگ که خط سیر امواج رادیویی و مسافت انتشار آنها را تعیین می کند این اثر می تواند سبی محو شدگی شکستگی ناشی از موعنعی مانند کوهها ف در مسیر شود عامل آن ارتعاشهای تصادفی رد ضریب شکست در اثر تغییرات فشار هوا ، دما و مقدار بخار است

subrefraction

فوق شکست اثر شکست منفی تروپوسفری در مقیاس بزرگ که عبور امواج رادیویی و فاصله انتشار آنها را تعیین می کند این اثر می تواند مسیر پرتو به سوی سطح زمین برای به دام اندازی و هدایت کردن در مسیر معین خم کند عامل ایجاد این شکست ، تغییرات تصادفی ضریب شکست در اثر تغییرات فشار هوا ، دما و مقدار بخار آب است

superrefraction

عمل کلید زنی

switching action

تداخل گذرا

transient interaction

عکس العمل موج - عبوری عکس العمل بین جریان الکترونی و موج کندی که در داخل مدار در همزمانی تقریبی با سرعت الکترونها حرکت می کند

traveling wave interaction

تریگر؛ فرمان 1 آغاز عملکرد ناگهانی با اعمال پالسی به مدار فرمان 2 پالسی که آغاز کننده پاسخ مدار فرمان است 3 trigger citcuit ، راه اندازی ، تحریک

trigger

مدار تریگر ؛ مدار فرمان 1 مدار یا شبکه ای که با تغییر کوچکی در ورودی در نقطه کار از پیش تعیین شده ، تغییرات ناگهانی در خروجی آن ایجاد می شود 2 مداری که کار آن با اعمال پالس ورودی آغاز می شود ، مانند مدوله کننده رادار ، مدار راه انداز

trigger circuit

تنظیم با ماشه

trigger control

پالس تریگر ، پالس فرمان پالسی که سیکلی از عملکرد را آغاز می کند

trigger pulse

سیم پیچ تریگر سیم پیچی اضافه شده به ترانسفورماتور پالسی بای تغذیه پالس کم ولتاژ به بار خارجی ، که معمولاً برای هم زمان ساز به کار می رود

trigger winding

نوسان ساز کننده تریگر شده نوسان ساز سد کننده ای که می تواند با ولتاژ فرمان یا تریگر به شرایط آغازین خود برگردد نوسان ساز سد کننده تریگر شده ی موازی اثر کمتری نسبت به نوسان ساز سد کننده تریگر شده ی سری روی منبع فرمان دارد ولی نوع تریگر شده9 یری دارای تأخیر کمتری است

triggered blocking oscillator

دهانه جرقه ماشه دار

triggered spark gap

تریگر شدگی آغاز عملکردی در مدار که برای زمان از پیش تعیین شده ای عمل می کند مانند مدت زمان یک جارو در لامپ پرتو کاتدی ، ماشه کشی

triggering

عملکرد لغزشی ناپایداری ایجاد شونده در تقویت کننده مغناطیسی به دلیل فیدبک بیش از حد

trip action

فوق شکست تروپوسفری شرایطی در تروپسفر که در آن امواج رادیویی به اندازه کافی برای برگشتن به زمین خم می شوند

tropospheric superrefraction

عملکرد دو وضعیتی عملکرد کنترل خودکاری که عنصر کنترل نهایی در آن از یکی از دو وضعیت ثابت به وضعیت دیگر حرکت می کند و هیچ وضعیت میانه ای ندارد

two-position action

پراش نور فراصوتی تشکیل طیف پراش اپتیکی هنگامی که باریکه نور از میدان موج فراصوتی طولی می گذرد این پراش ناشی از تغییرات متناوب شکست نور در میدان فراصوتی است

ultrasonic light diffraction

تخلخل

void fraction

پراش موج

wave diffraction

پراش پرتو X پراش باریکه ای از پرتوهای X با شبکه ی اتمی منظم بلور هر ماده ی بلورین الگوی پراش مشخصه خود را ایجاد می کند

x-ray diffraction

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی عمل تریگر اعمال پالس ورودی شعیفی که به طور ناگهانی جاری شدن جریان اصلی را در مدار یا قطعه آغاز

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی عمل تریگر اعمال پالس ورودی شعیفی که به طور ناگهانی جاری شدن جریان اصلی را در مدار یا قطعه آغاز

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما