معادل انگلیسی نشانه گیر ژیروسکوپی نشانه گیر تفنگ که به ژیروسکوپ مجهز شده باشد

مهندسی برق

نشانه گیر ژیروسکوپی نشانه گیر تفنگ که به ژیروسکوپ مجهز شده باشد

gyro sight

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نشانه گیر ژیروسکوپی نشانه گیر تفنگ که به ژیروسکوپ مجهز شده باشد

محور یابی

boresight

تراز الکتریکی محور صلی ردگیری آنتن رادار یا آنتن رادیویی بسیار جهت دار که به وسیله ی نشانه ای الکتریکی نظیر صفر آنتن پویش- مخروطی یا حداکثر آنتن جهت دار تعیین می شود

electrical boresight

دریفت زیروسکوپ

gyro drift

قطب نمای شاریاب ژیروسکوپی ؛ قطب نمای شاریاب قطب نمایی که در جهت افقی به وسیله ژیروسکوپ پایدار شده است و دارای شار-یابی است که مؤلفه افقی میدان مغناطیسی زمین را حس می کند از آنجایی که قطب نما نسبت به هواپیما ثابت است در مقابل هر گونه تغییر مسیر باتغییر جریان واکنش نسبت نشان می دهد این جریان تقویت شده عقربه نشانگر اصلی را تحریک می کند

gyro fux-gate compass; flux-gate compass

صفحه پایدار شده با ژیروسکوپ

gyro stabilized platform

پایدارساز ژیروسکوپی پایداری سازی که به کمک یک ژیروسکوپ اثر پیچ و تاب کشتی را خنثی می کند

gyro stabilizer

قطب نمای ژیروسکوپی قطب نمایی که دارای ژیروسکوپی برای تعریف یک جهت مرجع است

gyrocompass

بسامد ژیروسکوپی بسامد طبیعی چرخش یک ذره باردار تحت تأثیر میدان مغناطیسی ثابت نظیر میدان مغناطیسی زمین

gyrofrequency

کلایسترون ژیروسکوپی یک تقویت کننده ژیروترون (gyrotron) با دو یا چند کاواک تشدید

gyroklystron

ژیرومغناطیسی اشاره به ویژگیهای مغناطییس بارهای الکتریکی چرخان ، نظیر حرکت الکترونهای اسپینی در درون اتم

gyromagnetic

تزویجگر ژیرومغناطیسی نوعی تزویجگر که دارای مشدد تک - بلوری YIG است و تزویج بین مدار مشدد خط نواری متقاطع را در سطوح سیگنال پایین انجام می دهد از آن در محدود سازهای سیگنال و فیلتر های تنظیم شونده ی الکترونیکی استفاده می شود

gyromagnetic coupler

اثر ژیرومغناطیسی چرخش القا شده در جسم در اثر تغییر مغناطیدگی آن ، یا مغناطیدگی حاصل از چرخش

gyromagnetic effect

نسبت ژیرومغناطیسی نسبت گشتاور مغناطیسی به اندازه حرکت زاویه ای برای ذره بارداری که در یک مدار بسته حرکت می کند

gyromagnetic ratio

ژیرومونوترون نوعی نوسانساز ژیرو ترون که دارای یک کاواک مشدد است

gyromonotron

ژیروسکوپ

gyroscope

ژیروسکوپ ؛ ژیرو چرخی که در سرعت بالا نصب و راه اندازی می شود به گونه ای که محور چرخش آن می تواند آزادانه حول هر یک از دو محور دیگر عمود بر آ« بر همدیگر بچرخند ژیروسکوپ تعادل پایدار مورد نیاز سیستمهای خلبان خودکار را برقرار می کند

gyroscope; gyro

افق ژیروسکوپی نوعی وسیله ژیروسکوپی که موقعیت طولی و عرضی هواپیما را شبیه سازی افق طبیعی نمایش می دهد

gyroscopic horizon

ژيروترون

Gyrotron

ژیرو -تی دبلیوتی لامپ موج-رونده ژیروترون

gyro-twt

خط دید ، خط دید مسیر مستقیم در بدون مانع بین دو نقطه ، در امتداد خط دید

line of sight

خط دید

line-of-sight

دیدگاه تفنگ حرارتی دستگاه تصویر برداری نظامی سبک وزن که می تواند روی تفنگ نصب یا به طور دستی حمل شود

thermal weapon sight

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی نشانه گیر ژیروسکوپی نشانه گیر تفنگ که به ژیروسکوپ مجهز شده باشد

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نشانه گیر ژیروسکوپی نشانه گیر تفنگ که به ژیروسکوپ مجهز شده باشد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما