معادل انگلیسی برنامه نویسی با حداقل دسترسی برنامه نویسی برای کامپیوتر دیجیتال به گونه ای که حداقل زمان انتظار

مهندسی برق

برنامه نویسی با حداقل دسترسی برنامه نویسی برای کامپیوتر دیجیتال به گونه ای که حداقل زمان انتظار برای به دست آوردن اطلاعات از حافظه لازم باشد

minimum - access programming

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی برنامه نویسی با حداقل دسترسی برنامه نویسی برای کامپیوتر دیجیتال به گونه ای که حداقل زمان انتظار

برنامه ریزی تقریبی پویا

approximate dynamic programming

زبان برنامه‌نویسی اسمبلی

assembler language programming

برنامه سازی روشی رایانه ای برای تبدیل برنامه های رایانه ای از شکل قابل فهم توسط انسان به شکل کارآمدتری جهت پردازش داده ها ، برنامه ریزی خودکار

automatic programming

برنامه ریزی تکاملی

Evolutionary Programming

برنامه نویسی سطح بالا

high-level programming

برنامه ریزی خطی وقفه

interval linear programming

برنامه نویسی کلان روند نوشتن برنامه کامپیوتری با استفاده از دستورالعملهای کلان

macroprogramming

برنامه ریزی پوششی روش تولید حافظه های فقط خواندنی نمیرسانا ( ROM ) با به کارگیری یک یا چند لایه ی پوسه ی فلزی پوشانده شده و فرایند پوشاندن و زدودن با ماسک معمولی در مقابل این روش ROM های قابل برنامه ریزی مانند P ROM ، EPROM ، EEPROM و حافظه پایدار با تجهیزات خاصی که سلولهای حافظه را با اعمال ولتاژ انتخابی سازمان دهی می کنند به طور کاربردی برنامه ریزی می شوند

mask programming

حداقل ، کمینه ، مینیمم

minimum

حداقل نما ، کمینه ابعاد

minimum feature

تخمین حداقل میانگین مربعات

Minimum Mean Square Estimation

حداقل خطای میانگین مربعات

minimum mean-square erro

فاز حداقل

minimum phase

اصول حداقل

minimum principles

حد اقل دمای تفکیک پذیری حد اقل اختلاف دمای لازم برای تفکیک اجسام قابل دیدن در سیستمهای تصویری - حرارتی

minimum resolvable temperature

بهینه سازی مسیر حرکت با حداقل شتاب

Minimum-acceleration Trajectory Optimization

برنامه نویسی خطی مختلط- صحیح

mixed-integer programming

برنامه نویسی مدولار

modular programming

برنامه نویسی چند گانه برنامه نویسی که امکان انجام دو یا چند عملیات حسابی یا منطقی را با یک کامپیوتر به طور همزمان یا بر اساس اشتراک زمانی فراهم می کند -

multiprogramming

برنامه سازی غیرخطی

nonlinear programming

برنامه نویسی شی گرا در علم کامپیوتر ، روش برنامه نویسی که در آن داده ها نشان دهنده اشیا یا عناصری از سیستم و رمز تعریف کننده عملیات مجاز روی داده های شی همراه بایکدیگر هستند این روش برنامه نویسی امکان استفاده از مفاهیم به کار رفته در حل مسئله یا انتقال عملکرد از تابعی به تابع دیگر را فراهم می کند

obfect-oriented programming

برنامه ریزی عملیاتی فرایند کنترل کردن ولتاژ خروجی منبع تغذیه عملیاتی باولتاژ جریان یا سیگنالهای دیگر که به صورتهای از پیش تعیین شده ای در منبع تغذیه ایجاد می شوند

operational programming

برنامه نویسی بهینه برنامه نویسی کامپیوتری بر اساس دستورالعملها و داده هایی که برای به حداقل رساندن سزمان دسترسی ذخیره شده اند

optimum programming

برنامه نویسی آماده سازی توالی دستورالعملهای عملیاتی برای کامپیوتر ، برنامه سازی

programming

برنامه ریزی از راه دور کنترل ولتاژ یا جریان خروجی منبع تغذیه رگوله شده با ولتاژ یا مقاومتی که از راه دور تغییر داده می شوند

remote programming

برنامه نویسی درجه دوم دنباله ای

Sequential Quadratic Programming

برنامه نویسی سریال شیوه ی برنامه نویسی که در آن هر بار فقط یک عملیان زمان بندی می شود

serial programming

برنامه ریزی تصادفی

stochastic programming

برنامه سازی ساختیافته

structured programming

برنامه نویسی نمادین شیوه ای برای برنامه نویسی بر اساس نمادهای دلخواه به جای رمزهای عددی و آدرسهای پیچیده کامپیوتر این نمادها را به زبان ماشین ترجمه می کند

symbolic programming

برنامه نویسی دو نشانه ای برنامه نویسی برای کامپیوتر دیجیتال که در آن دستور العمل کامل شامل یک عملیات و تعیین مکان دو ثبات است که یکی از آنها معمولاً حاوی عملوند و دیگری حاوی نتیجه عملیات است

two-address programming

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی برنامه نویسی با حداقل دسترسی برنامه نویسی برای کامپیوتر دیجیتال به گونه ای که حداقل زمان انتظار

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی برنامه نویسی با حداقل دسترسی برنامه نویسی برای کامپیوتر دیجیتال به گونه ای که حداقل زمان انتظار

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما