معادل انگلیسی امیتر اقلیت الکترودی که از آن جریانی از حاملهای اقلیت به ناحیه بین الکترودی ترانزیستور وارد می ش

مهندسی برق
امیتر اقلیت الکترودی که از آن جریانی از حاملهای اقلیت به ناحیه بین الکترودی ترانزیستور وارد می شود
minority emitter
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی امیتر اقلیت الکترودی که از آن جریانی از حاملهای اقلیت به ناحیه بین الکترودی ترانزیستور وارد می ش
منتشر کننده الکترون
electron emitter
امیتر
emitter
گسیلنده ی گاما اتمی که فرایند واپاشی پرتوزای آن شامل گسیل پرتوهای گاما است
gamma emitter
امیتر زمین شده
grounded emitter
گسیلنده اکثریت الکترودی که جریانی از حاملهای اکثریت از آن به ناحیه داخلی الکترود ترانزیستور وارد می شوند
majority emitter
اقلیت
minority
حامل اقلیت نوع حاملهایی که کمتر از نصف تعداد کل حاملها را در یک قطعه نیمرسانا تشکیل می دهند در نیمرسانای نوع N حاملهای اقلیت حفره ها و در نیمرسانای نوع P حاملهای اقلیت الکترونها هستند
minority carrier
عمق نفوذ حاملها اقلیت مسافت متوسطی که هر حامل اقلیت ، معمولاً حفره ، قبل از ترکیب ، با هر حامل اکثریت ، معمولاً الکترون در داخل ماده جامد طی میکند
minority -carrier diffusion length
طول نفوذ حامل اقلیت
Minority carrier diffusion length
حامل های اقلیت
minority carriers
جریان حامل های اقلیت
minority carriers current
چگالی حامل های اقلیت
minority carriers density
تزریق حامل های اقلیت
minority carriers injection
طول عمر حامل های اقلیت
minority carriers lifetime
نور گسیل ماده ای که در صورت نور دیدن به مقدار کافی ، الکترون گسیل می کند الکترونهای گسیل شده ، با یک کاتد نوری در خلأ جمع می شوند این الکترونها با استفاده از یک گسیلنده نوری داخلی مانند قطعه نور - رسانا یا فتوولتایی و با اندازه گیری تغییری که در مقاومت یا ویژگیهای دیگر ماده پدید می آورند ، آشکار می شوند در نور گسیل با میل ترکیبی الکترون منفی آشکارسازی نور با بهره زیاد به دست می آید ، زیرا معمولاً الکترونها در عمق ماده هستند و به سوی سطح منتشر می شوند
photoemitter
امیتر مشترک ترانزیستور
transistor common emitter

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن