معادل انگلیسی سرعت برد سرعتی که فاصله از دستگاه اندازه گیری تا مبدا سیگنال ردیابی شونده با آن نسبت به زمان تغی

مهندسی برق

سرعت برد سرعتی که فاصله از دستگاه اندازه گیری تا مبدا سیگنال ردیابی شونده با آن نسبت به زمان تغییر می کند

range rate

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی سرعت برد سرعتی که فاصله از دستگاه اندازه گیری تا مبدا سیگنال ردیابی شونده با آن نسبت به زمان تغی

آهنگ دز جذب شده دز در واحد زمان که برحسب راد در واحد زمان سنجیده میشود ، آهنگ دز جذب شده ، دز در واحد زمان که برحسب راد در واحد زمان سنجیده میشود

absorbed dose rate

نرخ آموزش انطباقی

adaptive learning rate

نرخ اصلی

basic rate

آهنگ تکرار اصلی کمترین آهنگ تکرار پالس از مجموعه آهنگ های تکرار نزدیک به هم در یک سیستم ارتباطی لوران

basic repetition rate

سرعت ارسال و دریافت (بیت در ثانیه)

baud rate

نرخ خطای بیت ، آهنگ خطای بیتی نسبت بیتهای خطا به کل بیتهای دریافتی در سیتم ارسال داده

bit error rate

سرعت بیتی ؛ آهنگ ارسال بیت تعداد رقمهای دودویی یا پالسهای معادل آن که در واحد زمان از یک نقطه ی معین در سیستم ارسال داده عبور می کنند ، نرخ ارسال بیت

bit rate

آهنگ تکانه آهنگ ارسال تکانه ای از بیتها در موقع ارسال از یک پایانه ی تقسیم زمانی با دسیابی چندگانه ( TDMA)

burst rate

آهنگ خطای حافظه ی نهان تعداد دفعاتی که عملوند مورد نیاز سی پی یو در حافظه ی نهان پیدا نشده است این عدد معیاری از کارایثی الگوریتم حافظه ی نهان خواهد بود

cache miss rate

مدرج کردن ، کالیبرده کردن

calibarate

مدرج کردن ، کالیبره کردن 1 تعیین مقدار درست در هر مقیاس از سنجه ها یا وسایل دیگر از طریق اندازه گیری و یا مقایسه با مقدار استاندارد 2 تنظیم مقدار وسیله کنترل کننده متناظر با مقادیر خاص ولتاژ ، جریان ، بسامد یا مشخصه های دیگر ، درجه بندی

calibrate

نرخ شارژ

charge rate

شدت پر کردن

charging rate

آهنگ ساعت آهنگ انتقال بیتها یا کلمه ها از یکی از بخشهای داخلی کامپیوتر به بخش دیگر

clock rate

آهنگ نمونه برداری رنگ تعدا دفعات نمونه برداری از هر رنگ اولیه در ثانویه در سیستم تلویزیون رنگی

color sampling rate

متناسب

commensurate

نرخ بیت ثابت

constant bit rate

آهنگ شمارش آهنگ میانگین وقوع رویدادها که توسط سیستم شمارش مشاهده می شود

counting rate

نرخ قطع

cut off rate

نرخ تحویل داده

data delivery rate

آهنگ ارسال داده ها ظرفیت داده گردانی مجموعه ای از کانالهای ارسال موازی که برحسب بیت بر ثانیه بیان می شود

data signaling rate

فاسد کردن ، تجزیه کردن ، تبهگن

degenerate

شدت یونزدایی

deionization rate

کاهش حد مجاز کاهش مقدار مجاز یک وسیله برای اطمینان پذیری بیشتر و امکان کار در دماهای بالتر

derate

آهنگ دز آهنگ جذب تابش یوننده توسط ماده بر حسب قشیس ماده در ثانیه اندازه گیری می شود

dose rate

آهنگ خطا نسبت تعداد نویسه های خطا به تعداد کل نویسه های دریافت شده در یک سیستم ارسال داده ها

error rate

آهنگ دز نوردهی دز نوردهی در واحد زمان ، واحد آن رونتگن در واحد زمان است

exposure-dose rate

نرخ خرابی

failure rate

بسامد میدان ؛ آهنگ تکرار میدان تعداد میدانهای تلویزیونی ارسال شده در هر ثانیه در امریکا مقدار 60 میدان در ثانیه است بسامد میدان برابر با بسامد قاب - تصویری ضرب در تعداد میدانهای تشکیل دهنده ی یک قاب است

field frequency; field repetition rate

بسامد میدان

field repetition rate

نرخ خروج اضطراری واحدهای نیروگاهی

forced outage rate

آهنگ گاما آهنگ قابل تحمل قرار گیری یک وسیله در برابر پرتوهای گاما بدون آسیب رسیدن به آن آهنگ گاما نشانه ی میزان مقاومت در برابر تابش است و برابر با آهنگ دوز یوننده بر حسب rads/s است

gamma rate

تولید کردن

generate

آهنگ تولید آهنگ زمانی تولید زوجهای الکترون- حفره در نیمه رسانا

generation rate

میزان خطای تشخیص

identification error rate

نرخ بازشناسی

identification rate

نرخ اطلاعات

information rate

خراب نشدنی

non degenerate

نرخ نایکوئیست

nyquist rate

نرخ نمونه برداری نایکوئیست

nyquist sampling rate

عمل کردن

operate

زیر ساخت پلی متیل متاکربلیت لایه حفاظتی از ماده پلاستیکی که برا ی ساخت دیسکهای ویدئویی نوری به ار می رود

polymethyl methacrylate substrate

نرخ اولیه

primary rate

زیرلایه کوارتز

quartz substrate

محدوده ، گستره ، دامنه ، برد ، برد 1 فاصله از دستگاه رادار یا اسلحه تا هدف 2 قابلیت مسافت هواپیما ، موشک ، اسلحه ، رادار یا فرستنده رادیویی 3 اختلاف بین بیشترین و کمترین مقدار کمیت متغیر 4 خطی که با دو نشانه زمینی ثابت برای موشک ، وسیله نقلیه و وسایل آزمایش دیگر تعیین می شود 5 خط جهت معین شده با رادیو 6 radio range

range

صفحه نمایش نشانگر برد - ارتفاع صفحه نمایش راداری که فاصله مقیاس بندی شده ی بین نقطه مرجع و هدف را ، در امتداد فاصله عمودی بین صفحه مبدا و هدف را به طور دیداری نشان می دهد

range - height indicator display

بلوک های محدوده

Range Blocks

دایره برد نشانه گذار برد رادار به شکل دایره

range circle

گسترش محدوده

range extension

دیچه برد مدار درچه ای که پژواکهای راداری در فاصله برد کوچکی انتخاب کند

range gate

فاصله یاب راداری

range marker

مولد نشانه - برد مولد سیگنالی که سیگنال لازم برای ایجاد نشانه های برد رادار را روی اسکوپ رادار تولید می کند عملکرد آن با پالس همزمانی که مبدا زمانی را شورع می کند آغاز می شود

range marker generator

حد کار سنجه

range of instrument

دامنه کار ، محدوده بهره برداری

range of operation

انتخاب کننده برد کنترلی که مقیاس برد را روی صفحه نمایش رادار انتخاب می کند

range selector

پشته سازی گستره ای

range stacking

هدف برد هدف بازتابنده ای در برد معلوم دقیق از آنتن رادار برای تنظیم سیستم فاصله باب راداری

range target

صفحه نمایش برد - دامنه صفحه نمایش راداری که روی آن مبدا زمانی مقیاس فاصله را ایجاد می کند پژواکهابه صورت انحرافهای عادی نسبت به مبدا ظاهر می شوند مبدا معمولا خط راستی مانند ، خط صفحه نمایش A دورانی یا صفحه نمایش I

range-amplitude display

ارائه بی

range-bearing display

آهنگ ، نرخ

rate

نرخ قرائت تعداد نویسه ها ، لغتها ، میدانها یا بلوکهایی که قطعه قرائت وروی می تواند در واحد زمان ، حس کند

reading rate

نرخ بازترکیب نرخ زمانی که الکترونهای آزاد و حفره ها با آن در سطح یا داخل حجم نیمرسانا باز ترکیب می شوند

recombination rate

باز تولید کردن 1 بازسازی پالس به صورت اولیه آن 2 بازسازی اطلاعات ذخیره شوده به شکل اولیه در لامپ ذخیره برای مقابله با محور شدگی و اغتشاش

refenerate

سرد کردن

refrigerate

تولید مجدد کردن

regenerate

نرخ تعمیر

repair rate

نرخ تکرار

repetition rate

سرعت ری ست تعداد تصحیحهای انجام شده بر دقیقه با سیستم کنترل

reset rate

نرخ نمونه برداری

sampling rate

زیر ساخت یاقوتی یاقوت ترکیبی که به عنوان پایه عایق غیر فعال به کار می رود می توان سیلیسیم را روی یاقوت رشد داد و سپس قسمتهای انتخاب شده را زدود تا قطعات حالت جامدی مانند ترانزیستورهای اثر میدان سیلیسیم روی یاقوت و مدارهای مجتمع ساخته می شوند

sapphire substrate

اشباع کردن

saturate

سرعت پویش سرعت زاویه ای برایکه رادار که معمولاً بین 4 تا 12 rpm استت

scan rate

نرخ نهانداشت

secrecy rate

جدا کردن

separate

نرخ آنتروپی شانون

Shannon entropy rate

سرعت چرخش ، سرعت تبعیت بیشترین سرعتی که ولتاژ خروجی تقویت کننده عملیاتی به ازای سیگنال ورودی موج مربعی یا پله ای ، می تواند با آن تغییر کند این سرعت بر حسب ولت بر میکروثانیه تعریف می شود ، نرخ تغییرات سریع ، سرعت جواب دهی

Slew rate

نرخ خطای نرم

Soft-error rate

نرخ جذب ویژه

Specific absorption rate

خرج پر کردن

starting rate

زیر لایه ، زیر بنا ، زیر ساخت 1 پولکی که در تولید سیلیسیم ، گالیم آرسنید یا نیمرساناهای دیگر ، روی آن همه قطعات فعال و غیر فعال ساخته می شوند 2 درمدار سازی هیبرید ، پولک سرامیکی ( مانند آلومین) که همه رساناها روی آن ساخته می شوند و در بعضی از هیبریدها ، مقاومتها و خاطنها نیز روی آن ساخته می شوند 3 پولک شیشه ای در صفحه های نمایش بلوری مایع ( LCD ) که الکترودها روی ان ساخته می شوند 4 برد مداری که همه قطعات روی آن قرار داده و / یا متصل می شوند ، معمولاً ورقه ای از فایبرگلاس اپوکسی ( GFE ) است

substrate

نرخ باز ترکیب سطحی نرخ زمانی باز ترکیب الکترونهای آزاد و حفره ه در سطح نیمرسانا

surface recombination rate

نرخ گذر

transition rate

ترجمه تبدیل نویسه های یک الفبا به الفبای دیگر

transliterate

نرخ انتقال

transmissibility rate

نرخ انتقال

transmission rate

نرخ جهت حقیقی سرعت تغییر جهت واقعی

true-bearing rate

آمپر مجاز باتری

twenty-four hour charge rate

نرخ بیت متغیر

variable bit rate

سرعت بازترکیب حجمی نرخ زمانی بازترکیب الکترونهای آزاد و حفره ها در داخل حجم نیمرسانا

volume recombination rate

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی سرعت برد سرعتی که فاصله از دستگاه اندازه گیری تا مبدا سیگنال ردیابی شونده با آن نسبت به زمان تغی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی سرعت برد سرعتی که فاصله از دستگاه اندازه گیری تا مبدا سیگنال ردیابی شونده با آن نسبت به زمان تغی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما