معادل انگلیسی زوج حفاظت شده خط انتقال دو سیمه ای که با غلاف فلزی محصور شده است

مهندسی برق

زوج حفاظت شده خط انتقال دو سیمه ای که با غلاف فلزی محصور شده است

shielded pair

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زوج حفاظت شده خط انتقال دو سیمه ای که با غلاف فلزی محصور شده است

زوج کابل

cable pair

زوج مزدوج

conjugate pair

زوج دارلینگتون زوج ترانزیستور پیوندی دو قطبی که آمیتر ترانزیستور اول آن به بیس ترانزیستور دوم متصل می شود تزویج مستقیم در این حالت بهره ی جریان خیلی بیشتری نسبت به حالت تک ترانزیستری ایجام می کند این زوج در بسته بندی سه سر ساخته می شود زوج دارلینگتون اغلب در مدار های مجتع خطی نظیر تقویت کننده های توان استفاده می شود متداول ترین کاربرد آن در حالت امیتر - پیروو emitter follower است که در آن خروجی از سر مقاومت متصل بین امیتر ترانزیستور دوم و زمین گرفته می شود در این حالت مقاومت ورودی در محل بیس بسیار بیشتر از مدار امیتر - پیرو تک ترانزیستوری است

darlington pair

زوج تفاضلي

differential pair

زوج تفاضلی مداری که از اتصال سورس ( یا امیتر ) دو ترانزیستور به یک منبع جریان تشکیل می شود اختلاف ولتاژ بین دو گیت ، جریان را بین دو درین هدایت می کند

differential pair

زوج الکترون - پوزیترون الکترون و پوزیترونی که هم زمان توسط فرایند تولید زوج ( pair production) به وجود می آیند

electron-positron pair

زوج الکترون - حفره زوجی از باربر مثبت ( حفره ) و باربر منفی ( الکترون) ، جفت الکترون حفره

hole electron pair

زوج یون یون مثبت و یون منفی هم بار با آ« ، معمولاً الکترون ، که در اثر تابش به روی اتم یا ملولکول خنثی تولید می شوند

ion pair

زمان میانگین تا تعمیر

Mean Time To Repair

جفت گره

node pair

زوج مرتب شده

ordered pair

زوج دو رانای مربوط به هم که بخشی از یک کانال مخابراتی را تشکیل می دهند ، جفت ، زوج

pair

زوج قطب

pole pair

زوج یون اولیه زوج یون ایجاد شده به طور مستقیم با ذره اولیه ، causative یافوتون یک دسته یون گروهی از زوج یونهای ایجاد شده در محل یونیده سازی اولیه یا در مجاورت آن است که شامل زوج یون اولیه و هر نوع یون ثانویه شکل گرفته است

primary ion pair

تعمیر کردن

repair

حفاظ دار

shielded

کابل حفاظت شده کابلی که پوشش رسانایی در اطراف هادیهای عایق شده دارد اغلب از سیم مسی braided برای این منظور استفاده می شود ، کابل با حفاظ

shielded cable

اتاق حفاظت شده اتاقی که با نصب حفاظهای مناسب در کف ، دیوارها و سقف از ورود تداخلهای الکترومغناطیس به داخل آن جلوگیری شده و تداخل ورودی احتمالی از طریق خطوط نیرو نیز حذف شده است ، اتاق محافظت شده

shielded room

خطوط نواری حفاظ دار

shielded striplines

خط انتقال حفاظت شده خط انتقالی که عناصر آن انتشار انرژی الکترومغناطیس را به فضای محدودی در داخل یک غلاف رسانا محدود می کنند به این ترتیب از تابش امواج رادیویی از خط جلوگیری می شود

shielded transmission line

سیم حفاظت شده سیم عایق شده پوشیده با حفاظ فلزی که معمولاً از سیم مسی بافته قلع اندود ساخته می شود ، سیم حفاظ دار ، سیم غلاف دار

shielded wire

لامپ پرتو X حفاظت شده لامپ X قرار گرفته در محفظه فلزی زمین شده که فقط پنجرهه کوچکی برای خروج پرتوهای X دارد

shielded x - ray tube

زوج پایانه

terminal pair

زوج سیم به هم تابیده کابلی متشکل از دو رسانای عایق شده جدا گانه ، که به یکدیگر تابیده شده اند

twistedpair

زوج سیم حفاظت نشده زوج سیم مسی بدون حفاظ

unchielded twisted pair

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی زوج حفاظت شده خط انتقال دو سیمه ای که با غلاف فلزی محصور شده است

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زوج حفاظت شده خط انتقال دو سیمه ای که با غلاف فلزی محصور شده است

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما