معنی even fracture

زمين شناسی
even fracture
شکستگی صاف ، هموار
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی even fracture
اونکیت
ترکیب شیمیایی :C24H5O
درصد مواد:C85 9% H14 91%
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی: مواد آلی
رخ: ورقه ای
جلا:چرب ، شیشه ای
شفافیت: نیمه شفاف
اشکال ظاهری : بلوری ، تجمع دانه ای ، توده ای ، آغشتگی
ژیزمان : کمیاب ; اولین بار در روسیه کشف شده (دریک معدن جیوه) سپس در چک و اسلواکی نیز در معدن جیوه پیدا شده است
خواص شیمیایی : محلول در آب گرم و اسیدها ، کمی ذوب می شود ، درحرارت بالای 45 درجه سانتی گراد تبخیر می شود ، با آب سرد تمیز می شود
رنگ کانی : بیرنگ ، سفید ، زرد ، زرد مایل به سبز ، زردشرابی
رنگ خاکه:سفید
تشابه کانی شناسی : کهربا ، کلسیت ، ایدریالیت
پاراژنز : کلسیت ، مارکاسیت ، کالسدوئن ، ایدریالیت
منشا تشکیل : هیدروترمال ، آتشفشانی
شکل بلورها:پهن و کوتاه
محل پیدایش: چک و اسلواکی
پلاستیک و شکل پذیر ، قابل انعطاف ، با آب سرد تمیز می شود ، ازنورخورشید و حرارت باید محفوظ بماند ، کانیهای مشابه آن کهربا ، کلسیت و ایدریالیت است که از نظر
چگالی : ، سختی ، رخ و ذوب از آن متمایز هستند
نام آن از نام منطقه و بخش Evenki در روسیه گرفته شده است
سختی:1
چگالی :0 87 ، اونکیت - ترکیب شیمیایی :C24H5O - درصد مواد:C85 9% H14 91% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی: مواد آلی - رخ: ورقه ای - جلا:چرب ، شیشه ای - شفافیت: نیمه شفاف - اشکال ظاهری : بلوری ، آغشتگی - ژیزمان : کمیاب ; اولین بار در روسیه کشف شده (دریک معدن جیوه) سپس در چک و اسلواکی نیز در معدن جیوه پیدا شده است - خواص شیمیایی : محلول در آب گرم و اسیدها ، با آب سرد تمیز می شود - رنگ کانی : بیرنگ ، زردشرابی - رنگ خاکه:سفید - تشابه کانی شناسی : کهربا ، ایدریالیت - پاراژنز : کلسیت ، ایدریالیت - منشا تشکیل : هیدروترمال ، آتشفشانی - شکل بلورها:پهن و کوتاه - محل پیدایش: چک و اسلواکی - پلاستیک و شکل پذیر ، کلسیت و ایدریالیت است که از نظر - چگالی : ، رخ و ذوب از آن متمایز هستند - نام آن از نام منطقه و بخش Evenki در روسیه گرفته شده است - سختی:1 - چگالی :0 87
خروج ، خارج شدن ، دهانه خروجی که گازهای اتشفشانی و یا آبهای گرم آبفشان از ان خارج می شود ، رخداد ، رویداد ، حادثه ، واقعه ، وقوع ، رخداد
(زمین ساخت): یک اصطلاح مبهم برای هر رخداد با اهمیت احتمالی زمین ساختی که توسط شواهد زمین شناختی ، ایزوتوپی و … مطرح می شود ولی معانی کامل آن شناخته شده نمی باشد این اصطلاح خصوصاً برای دسته های کوچک سن های رادیومتری که روابط آنها با ساختارها یا فرآیندهای زمین شناختی دقیقاً ارزیابی نشده است ، استفاده می شود
مقایسه شود با: ارتعاشات ـ آشفتگی
مانند : رویداد مغناطیس دیرین ، رویداد قطبیدگی (polarity event)
(لرزه شناسی): الف) یک زمین لرزه
ب) در برداشت های لرزه ای ، یک موج ورودی ، که توسط یک تغییر فاز واضح یا زیاد شدن دامنه بر روی یک نگاشت لرزه ای نشان داده می شود مترادف: رویداد لرزه ای ، رخداد (زمین ساخت): یک اصطلاح مبهم برای هر رخداد با اهمیت احتمالی زمین ساختی که توسط شواهد زمین شناختی ، استفاده می شود مقایسه شود با: ارتعاشات ـ آشفتگی مانند : رویداد مغناطیس دیرین ، رویداد قطبیدگی (polarity event) (لرزه شناسی): الف) یک زمین لرزه ب) در برداشت های لرزه ای
شکستگی ، شکست ، شکست
اصطلاح کلی برای هر نوع نا پیوستگی در یک توده سنگی در نتیجه نقص مکانیکی بوسیله استرس برش یا کشش شکافها شامل گسلها ، برشها ، درزه ها و پلانها

در زمین شناسی ساختاری؛ عنوانی عام برای تمامی شکستگیهایی که در اثر وارد شدن نقش های مکانیکی در سنگ به وجود می آیند (بدون درنظر گرفتن توانایی آن ها در ایجاد جابجایی)

در یخ شناسی؛ شکست؛ هر گونه شکستگی یا گسستگی که در اثر تغییر شکل تحمیل شده توسط عوامی چون جذرومد ، تغییرات دمایی ، جریانات یا باد ، در یخها (شامل یخهای سریع ، یخهای شناور یا یخهای فشرده و ) ایجاد می شود طول چنین شکستگی یا گسستگیی از چندمتر تا چندین کیلومتر و عرض آن از صفر تا بیش از 500 متر ، متفاوت است ترکها ، درزها و شکافهای یخی ، جزء ساختارهای مزبور به حساب می آیند

در کانی شناسی؛ شکسته شدن یک کانی در امتداد راستاها یا صفحاتی به غیر از صفحات رخ آن کانی را می توان بر اساس نوع شکستگی شاخص و ویژه آن ، تا اندازه ای تشریح کرد؛ مانند کانیهایی با شکستگی ناهموار ، رشته ای و همگرا

در زمین شناسی ساختمانی: واژه ای عمومی برای هر نوع شکستگی در سنگ صرف نظر از جابجایی ، به سبب گسیخستگی مکانیکی حاصل از تنش شکستگی ها شامل ترک ها ، درزه ها و گسل ها می باشند

در زمین شناسی ساختمانی: تغییر شکل ناشی از افت لحظه ای چسبندگی یا مقاومت در برابر تنش تفریقی و آزاد شدن انرژی کشان محصور در جسم
مقایسه شود با:[flow [expstruc
مترادف: rupture

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن