معنی expansion index

زمين شناسی
expansion index
شاخص تورم
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی expansion index
شاخص قلیایی – آهک
وسیله ای برای رده بندی سنگ های آذرین که بوسیله Peacock در سال 1931 معرفی شد که بر پایه درصد وزنی سیلیس موجود که درصد های وزنی CaO و K2O+NaO برابر باشند ، استوار است
چهار گروه شیمیایی سنگ های آذرین بر طبق این شاخص عبارت اند از: آلکالیک (وقتی که در صد سیلیس کمتر از 51 است) آلکالی ـ کلسیک (وقتی درصد سیلیس بین 51 و 56 است) کالک آلکالیک (وقتی درصد سیلی بین 56 و 61 است) و کلسیک (وقتی که درصد سیلیس بیش از 61 است)
مترادف: شاخص کالک آلکالی ، شاخص قلیایی – آهک وسیله ای برای رده بندی سنگ های آذرین که بوسیله Peacock در سال 1931 معرفی شد که بر پایه درصد وزنی سیلیس موجود که درصد های وزنی CaO و K2O+NaO برابر باشند ، استوار است چهار گروه شیمیایی سنگ های آذرین بر طبق این شاخص عبارت اند از: آلکالیک (وقتی که در صد سیلیس کمتر از 51 است) آلکالی ـ کلسیک (وقتی درصد سیلیس بین 51 و 56 است) کالک آلکالیک (وقتی درصد سیلی بین 56 و 61 است) و کلسیک (وقتی که درصد سیلیس بیش از 61 است) مترادف: شاخص کالک آلکالی
شاخص شکل افقی
عنوان ارائه شده توسط بوچر Bucher جهت بیان درجه عدم تقارن یک ساختار موجی (ریپل مارک) که به صورت نسبت طول افقی قسمت پرشیب (جهت جریان رو به پایین) به بخش با شیب ملایم (جهت بالا رفتن جریان) تعریف شده است Twenhofel توئن هافل به منظور اندازه گیری میزان تقارن یا عدم تقارن ساختارهای موجی شکل از عکس رابطه اخیر و Allen از نسبت طول یال به طول موج ساختار استفاده کرده اند مقایسه شود با vertical from index در این مورد به معنای واژه ripple symmetry index (شاخص تقارن ساختارهای موجی شکل) نیز مراجعه کنید ، شاخص شکل افقی عنوان ارائه شده توسط بوچر Bucher جهت بیان درجه عدم تقارن یک ساختار موجی (ریپل مارک) که به صورت نسبت طول افقی قسمت پرشیب (جهت جریان رو به پایین) به بخش با شیب ملایم (جهت بالا رفتن جریان) تعریف شده است Twenhofel توئن هافل به منظور اندازه گیری میزان تقارن یا عدم تقارن ساختارهای موجی شکل از عکس رابطه اخیر و Allen از نسبت طول یال به طول موج ساختار استفاده کرده اند مقایسه شود با vertical from index در این مورد به معنای واژه ripple symmetry index (شاخص تقارن ساختارهای موجی شکل) نیز مراجعه کنید

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن