معنی partial pediment

زمين شناسی
partial pediment
سنگفرش بخشی
الف) عنوان پیشنهاد شده توسط مکین (1937) برای باریکه یا پادگانه بین جریانی نسبتاً وسیعی که توسط رویه ای از قلوه سنگ و ماسه پوشیده شده است
ب) یک سطح فرسایشی هموار و وسیع که از به هم پیوستن باریکه های معاصری تشکیل شده است که در دره های متفاوت و مجاور با هم ولی در ارتفاعات یکسان شکل گرفته و در صورت تداوم فرآیند تشکیل دشت ، در ارتفاع مختص به آنها ، به هم پیوسته و یک دشت را تشکیل می دهند ، سنگفرش بخشی الف) عنوان پیشنهاد شده توسط مکین (1937) برای باریکه یا پادگانه بین جریانی نسبتاً وسیعی که توسط رویه ای از قلوه سنگ و ماسه پوشیده شده است ب) یک سطح فرسایشی هموار و وسیع که از به هم پیوستن باریکه های معاصری تشکیل شده است که در دره های متفاوت و مجاور با هم ولی در ارتفاعات یکسان شکل گرفته و در صورت تداوم فرآیند تشکیل دشت
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی partial pediment
تختان فرسایشی ، شیب فرسایش ، دشت سر ، سنگفرش
دشت پایکوهی که دامنه ها را به سطوح هموار دشت اتصال می دهند
یک سطح فرسایش سنگی ، گسترده و کم شیب یا دشتی هموار که محصول فرسایش ناشی از عوامل فرسایشی سطحی (مانند آبهای جاری) در پای یک دماغه کوهستانی یا یک صخره مرتفع ، در مناطق خشک یا نیمه خشک بوده و بر روی سنگ بستری (و برخی مواقع بر روی نهشته های آبرفتی قدیمی تر) که اغلب توسط رویه ای نازک و ناپیوسته از مواد آبرفتی مشتق شده از منابع رسوبی بالادست ، پوشیده شده ، قرار گرفته است پروفیل طولی چنین ساختاری معمولاً دارای تقعر رو به بالای ناچیز بوده و باجادا bajada مانند به نظر می رسد اولین بار ، واژه مزبور توسط مک گی و برای یک عارضه سطحی بکار برده شد ، با این وجود توسط گیلبرت به عنوان یک تپه دشتی یا تپه ناشی از فرآیند دشت شدن ، تشریح شد

ریشه کلمه: طاق واقع بر ایوان ستونهای ساختمان های یونانی؛ با توجه به فرم چنین سازه ای ، بکارگیری عنوان مزبور برای سطوحی با شیب ملایم که در پای رشته کوهها شکل گرفته اند ، چندان صحیح نیست ، سنگفرش - دشت پایکوهی که دامنه ها را به سطوح هموار دشت اتصال می دهند - یک سطح فرسایش سنگی ، تشریح شد - - ریشه کلمه: طاق واقع بر ایوان ستونهای ساختمان های یونانی؛ با توجه به فرم چنین سازه ای

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن