معادل انگلیسی سنگفرش کوهستانی
الف) عنوان ارائه شده توسط بریان (1923) برای دشت یا جلگه ای با سیستم فرسایشی و ا

زمين شناسی
سنگفرش کوهستانی
الف) عنوان ارائه شده توسط بریان (1923) برای دشت یا جلگه ای با سیستم فرسایشی و انتقالی پیچیده که در پای یک رشته کوه بیابانی قرار گرفته ، از نظر شکل شبیه به یک دشت آبرفتی است و اطراف یک کوه را به گونه ای فرا گرفته که از دور مانند یک توده مثلثی وسیع (مانند یک سقف شیروانی) که کوه مورد نظر در بالای آن قرار گرفته ، به نظر می رسد
ب) یک پهنه فرسایشی کوهستانی که ساختار کوهستانی را قطع می کند ، سنگفرش کوهستانی الف) عنوان ارائه شده توسط بریان (1923) برای دشت یا جلگه ای با سیستم فرسایشی و انتقالی پیچیده که در پای یک رشته کوه بیابانی قرار گرفته ، به نظر می رسد ب) یک پهنه فرسایشی کوهستانی که ساختار کوهستانی را قطع می کند
mountain pediment
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی سنگفرش کوهستانی
الف) عنوان ارائه شده توسط بریان (1923) برای دشت یا جلگه ای با سیستم فرسایشی و ا
تختان فرسایشی ، شیب فرسایش ، دشت سر ، سنگفرش
دشت پایکوهی که دامنه ها را به سطوح هموار دشت اتصال می دهند
یک سطح فرسایش سنگی ، گسترده و کم شیب یا دشتی هموار که محصول فرسایش ناشی از عوامل فرسایشی سطحی (مانند آبهای جاری) در پای یک دماغه کوهستانی یا یک صخره مرتفع ، در مناطق خشک یا نیمه خشک بوده و بر روی سنگ بستری (و برخی مواقع بر روی نهشته های آبرفتی قدیمی تر) که اغلب توسط رویه ای نازک و ناپیوسته از مواد آبرفتی مشتق شده از منابع رسوبی بالادست ، پوشیده شده ، قرار گرفته است پروفیل طولی چنین ساختاری معمولاً دارای تقعر رو به بالای ناچیز بوده و باجادا bajada مانند به نظر می رسد اولین بار ، واژه مزبور توسط مک گی و برای یک عارضه سطحی بکار برده شد ، با این وجود توسط گیلبرت به عنوان یک تپه دشتی یا تپه ناشی از فرآیند دشت شدن ، تشریح شد

ریشه کلمه: طاق واقع بر ایوان ستونهای ساختمان های یونانی؛ با توجه به فرم چنین سازه ای ، بکارگیری عنوان مزبور برای سطوحی با شیب ملایم که در پای رشته کوهها شکل گرفته اند ، چندان صحیح نیست ، سنگفرش - دشت پایکوهی که دامنه ها را به سطوح هموار دشت اتصال می دهند - یک سطح فرسایش سنگی ، تشریح شد - - ریشه کلمه: طاق واقع بر ایوان ستونهای ساختمان های یونانی؛ با توجه به فرم چنین سازه ای

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن