معنی algebra

ریاضی و آمار
algebra
جبر جبر و مقابله ، مجموعه ی دارای ساختمان جبری ، ساختمان جبری 1- روشی برای حلّ مسائل عملی با استفاده از نمادها(معمولاَ حروف) برای نمایش کمیتهای مجهول 2- بررسی عملیات صوری روی معادلاتی شامل نمادها و اعداد 3- یک دستگاه ریاضی مجرّد ، مرکب از فضایی برداری همراه با یک عمل ضرب که دو بردار را به وسیله آن می توان ترکیب کرد و بردار سومی به دست آورد ، و چند اصل موضوع که این ضرب را به جمع برداری و ضرب اسکالر مربوط می سازد کلمه مترادف: hypercomplex system
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی algebra
algebraic identify
اتحاد جبری
algebraic identity
اتـّحاد جبری ، اتحاد جبری
algebraic numbers
اعداد جبری ، عدد های جبری
algebraic operations
اعمال جبری
algebraic deviation
انحراف جبری
algebraic derivation
انحراف جبری تفاضل بین یک متغیر و یک مقدار مفروض ، که مثبت به شمار می آید اگر آن متغیر بزرگتر از مقدار مفروض باشد و منفی است اگر کوچکتر باشد
algebraic value of a vector
اندازه ی جبری یک بُردار
algebraic sheaf
بافته ی جبری
algebraic closure
بربست جبری ، بستار جبری
algebraic closure of a feild
بستار جبری یک میدان یک میدان توسیعی جبری که هیچ توسیع جبری بجز خودش ندارد
algebraically closed
بسته ی جبری
algebraic dimension
بعد جبری
algebraically
به طور جبری ، از راه جبری ، جبری
algebraic function
تابع جبری تابعی که مقدارش فقط با اجرای عملهای زیر روی شناسه ی آن به دست می آید: جمع ، تفریق ، ضرب ، تقسیم ، به توان یک عدد گویا رساندن
algebraic composition
ترکیب جبری
algebraical composition
ترکیب جبری
algebraic subtraction
تفریق جبری تفریق عددهای علامت دار ، معادل با تغییردادن علامت مفروق و جمع کردن آن با علامت مفروق منه
algebraic division
تقسیم جبری
algebraic singularity
تکینی جبری
algebraic topology
توپولوژی جبری ، مکان شناسی جبری بررسی ویژگی های توپولوژیک شکلها با استفاده از روشهای جبرمجرّد؛ شامل نظریه هوموتوپی ، نظریه هومولوژی و نظریه کوهومولوژی ، مکان شناسی جبری
algebraic extension
توسعه ی جبری ، توسیع جبری
algebraic extension of a field
توسعه ی جبری یک میدان
algebraic extension of a feild
توسیع جبری یک میدان میدانی که هم شامل میدان مفروض و هم شامل همه ریشه های چندجمله ای هایی است که ضریبهایشان در میدانِ مفروض اند
algebra of o symblos
جبر o ها
algebra of o symbols
جبر o ها
algebraic division algebra
جبر بخشی جبری
algebra of events
جبر پیشامدها ، جبر حوادث
algebra of linear transformations
جبر تبدیل های خطی
algebra of treatments
جبر تیمارها
algebraic algebra
جبر جبری
algebra of simplex method
جبر روش سیمپلکس
algebra of subsets
جبر زیرمجموعه ها جبری از زیرمجموعه های یک مجموعه S ، خانواده ای از زیرمجموعه های S است که شامل مجموعه تهی ، متمم هر یک از اعضا (نسبت به S) ، و اجتماع هر دو عضو آن است
algebra of propositions
جبر گزاره ها
algebra of sets
جبر مجموعه ها
algebra with identity
جبرِ مجهّز به همانی جبری دارای عنصری مخالف 0 که با 1 نشان داده می شود به نحوی که به ازای هر عنصر x در آن جبر داریم : x1xx1
algebra of logic
جبر منطق
algebraist
جبردان
algebraic
جبری ، مربوط به جبر
algebraic of degree n
جبری از درجه ی n
algebraically independent
جبری مستقل زیرمجموعه ای چون S از یک حلقه تعویض پذیرB را روی زیرحلقه ای چون A از B جبری مستقل گویند (یا گویند اعضای S روی A جبری مستقل اند) اگر ، هرگاه یک چندجمله ای برحسب اعضای S با ضریبهای در A برابر 0 باشد ، آنگاه همه ضریبها در چندجمله ای برابر 0 باشند
algebraic sum
جمع جبری جمع چند کمیّت همجنس با توجه به علامت آنها مثلا جمع جبری اعداد 3 و 5- و 2- برابر 4- است ، حاصل جمع جبری ، مجموع جبری
algebraic addition
جمع جبری جمع کمیتهای جبری به این معنی که جمع کردن یک کمیت منفی با تفریق کردن یک کمیت مثبت ، یکی است
algebraic term
جمله جبری در یک عبارت ، جمله ای که فقط شامل اعداد و نمادهای جبری است
algebraic torus
چنبره ی جبری
algebraic multiplicity of an eigen value
چند گانگی جبری ویژه مقدار
algebraic calculus
حساب جبری
algebraic solution
حلّ جبری ، جواب جبری ، حل جبری
algebraic family
خانواده ی جبری
algebraic system
دستگاه جبری ، ساختمان جبری ، مجموعه ی دارای ساختمان جبری
algebraic systems
دستگاه های جبری
algebraically equivalent cycle
دوره ی جبری هم ارز
algebraically equivalent cycles
دورهای جبری-هم ارز
algebraic surface
رویه جبری زیرمجموعه ای چون S از یک فضای n بعدی مختلط ، مرکب از مجموعه جوابهای مختلطِ دستگاهی از معادلات چندجمله ای برحسب n متغیر به نحوی که S یک خمینه دو بعدی مختلط در همسایگی بیشتر آن نقاط باشد ، رویه ی جبری
algebraic language
زبان جبری روش متداول برای نوشتن نمادها ، پرانتزها و سایر علائم فرمولها و عبارتهای ریاضی
algebraic structure
ساختار جبری
algebraic object
شیء جبری ساختاری جبری ، مانند گروه ، حلقه یا میدان ، یا عضوی از چنین ساختار جبری
algebraic multiplication
ضرب جبری
algebraic multiply of an eigenvalue
ضرب جبری مقدار ویژه
algebraic scheme
طرح جبری
algebraic expression
عبارت جبری عبارتی که از اجزای تعدادی متناهی از عملهای زیر روی نمادهای معرّف اعداد به دست می آید: جمع ، تفریق ، ضرب ، تقسیم ، و به توان رساندن
algebraic number
عدد جبری هر ریشه یک چندجمله ای با ضریب های گویا
algebraic integer
عدد صحیح جبری ریشه یک چندجمله ای که ضریبهایش اعدادی صحیح اند و ضریب پیشرو آن برابر 1 است
algebraic simbols
علائم جبری
algebraical operation
عمل جبری
algebraic operation
عمل جبری هر یک از عملهای جمع ، تفریق ، ضرب ، تقسیم ، به توان رساندن یا ریشه گیری
algebraic element
عنصر جبری
algebraically independent element
عنصر جبری مستقل
algebraically independent elements
عنصر های جبری-مستقل
algebraic hull
غلاف جبری
algebraic dual space
فضای دوگان جبری
algebraic law of composition
قانون ترکیب جبری
algebraic group
گروه جبری
algebraic logarithm
لگاریتم جبری
algebraic complement
متمم جبری
algebraic set
مجموعه جبری مجموعه ای مرکب از همه صفرهای مجموعه مشخصی از چندجمله ایهای n متغیره با ضریبهای متعلق به یک میدان مشخص F ، در میدان توسیعی مشخصی از F
algebraic derivative
مشتق جبری
algebraic equation
معادله ی جبری معادله ای که از برابر قرار دادن صفر با یک عبارت جبری به دست می آید
algebraic value
مقدار جبری
algebraic vlaue of vector
مقدار جبری بردار
algebraic curve
منحنی جبری ، خم جبری 1- مجموعه نقاطی در یک صفحه که در یک معادله چندجمله ای دو متغیره صدق کنند 2- به طور کلی ، مجموعه نقاطی در فضای n بعدی که در یک معادله چندجمله ای n متغیره صدق کنند
algebraic number feild
میدان اعدا جبری توسیعی متناهی از میدان اعداد گویا
algebraically closed field
میدان بسته ی جبری ، میدان جبری بسته 1- میدانی چون F بااین خصوصیت که هرچند جمله ای از درجه یک یا بیشتر که ضریبهایش در F اند ، ریشه ای در F دارد 2- میدانی چون F در یک میدان توسیعی K ، جبری بسته است اگر هر ریشه متعلق به K از یک چندجمله ای که ضریبهایش در F اند ، متعلق به F نیز باشد کلمه مترادف: alebraically complete feild ، هیأت جبری بسته
algebraic inequality
نابرابری جبری
algebraic invariant
ناوردای جبری یک چندجمله ای برحسب ضریبهای یک فرم درجه دوّم یا بالاتر از گردایه ای از متغیرها که مقدارش تحت رده ی مشخصی از تبدیلات خطی آن متغیرها تغییر نمی کند
algebraic k theory
نظریه Kی جبری بررسی ساختاری ریاضی که برای تشکیل آن به هر حلقه A گروه K(A) ، گروه گروتندیک A ، وابسته می شود
algebraic number theory
نظریه جبری اعداد بررسی ویژگیهای اعداد حقیقی ، به خصوص اعداد صحیح ، با استفاده از روشهای جبر مجرّد ، نظریه ی جبری اعداد
algebraic symbol
نماد جبری حرفی که نشان دهنده یک عدد است یا علامتی که نشان دهنده یک عمل جبری است
algebra parametrical representation
نمایش پارامتری جبری
algebraic representation
نمایش جبری
algebra homomorphism
همریختی جبر ها
algebra isomorphism
همریختی جبرها
algebraic geometry
هندسه ی جبری بررسی ویژگیهای هندسی شکلها با استفاده از روشهای جبر مجرّد
algebraic homotopy
هوموتوپی جبری
algebraic dependence
وابستگی جبری
algebraic variety
واریته جبری ، چندگونای جبری مجموعه ای از نقاط در یک فضای برداری که در هر معادله از مجموعه ای از معادلات چندجمله ای که ضریبهایشان متعلق به میدان مربوط به آن فضای برداری است ، صدق می کنند
abelian lie algebra
جبر لی آبلی
abstract algebra
جبر مجرّد ، جبر انتزاعی برّرسی دستگاههایی ریاضی مرکّب از مجموعه ای از عناصر ، یک یا بیش از یک عمل دوتایی که به وسیله ی آنها بتوان دو عنصر را با هم ترکیب کرد تا عنصر سوّمی به دست آید ، و چند قاعده(اصل موضوع) برای ارتباط عناصر و عمل ها؛ نظریه گروه ها ، نظریه حلقه ها و نظریه اعداد از جمله مباحث آن است ، جبر مجرد
adjoint lie algebra
جبر لی الحاقی
alternative algebra
جبر متناوب جبری شرکت ناپذیر که در آن هر دو عنصر ، یک جبر شرکت پذیر تولید می کنند
associative algebra
جبر شرکت پذیر ، جبر انجمنی جبری که در آن ضرب برداری از قانون شرکت پذیری تبعیت می کند
augmentation of an algebra
افزایش یک جبر
augmented algebra
جبر فزوده
banach algebra
جبر باناخ
banach star algebra
جبر ستاره ای باناخ
Boolean algebra
جبر بولی ، جبر بول
cartan subalgebra
زیرجبر کارتان
clifford algebra
جبر کلیفرد
commutative algebra
جبر تعویض پذیر
computational linear algebra
جبرخطّی محاسباتی ، جبر خطی محاسباتی
disk algebra
جبر قرصی
division algebra
جبر تقسیم ، جبر تقسیمی
elementary algebra
جبر مقدّماتی ، جبر مقدماتی
exterior algebra
جبر برونی ، جبر گراسمان
factor theorem of algebra
قضیه ی عامل ها در جبر
finite boolean algebra
جبر بولی با پایان
function algebra
جبر تابعی
fundamental theorem of algebra
قضیه‌ی اساسی جبر ، قضیه ی اصلی جبر ، قضیه ی اساسی جبر
galois algebra
جبر گالوا
graded algebra
جبر مدرج
group algebra
جبر گروهی
homological algebra
جبر مانستگی
involution in a banach algebra
برگشت در جبر باناخ
isomorphic boolean algebra
جبر بولی یک ریخت
jordan algebra
جبر ژوردان
lie algebra
جبر لی
Linear algebra
جبر خطی
locally finite algebra
جبر موضعا متناهی
matrix algebra
جبر ماتریسها
modern algebra
جبر مدرن ، جبر نوین
multilinear algebra
جبر چند خطی
nilalgebra
پوچ جبر
nonassociative algebra
جبر شرکت ناپذیر
nonatomic boolean algebra
جبر بولی نااتمی
nonlinear algebra
جبر غیرخطی
operator algebra
جبر عملگر ها
quaternion algebra
جبر چهارگانی
quotient algebra
جبر خارج قسمت ها ، جبر رده ای مانده ای
reductive lie algebra
جبر لی تحویلی
regular element of lie algebra
عنصر عادی جبر لی
residue class algebra
جبر خارج قسمت ها ، حلقه ی رده های مانده ای
restricted lie algebra
جبر لی محدود
s algebra
s- جبر
self adjoint algebra
جبر خود الحاقی
semi lie algebra
جبر لی نیم ساده
semigroup algebra
جبر نیمگروهی
semisimple algebra
جبر نیم ساده
semisimple lie algebra
جبر نیمساده
separable algebra
جبر تفکیک پذیر
set algebra
جبر مجموعه ها ، جبر مجموعه ای ، جبر مجموع ها
six 8 element subalgebra
شش زیر جبر 8 عضوی
special jordan algebra
جبر ژوردان خاص
subalgebra
زیرجبر ، جبرک
symmetric algebra
جبر متقارن
tensor algebra
جبر تانسوری
uniform algebra
جبر یکنواخت
uniformly closed algebra
جبر به طور یکنواخت پیوسته
unitary algebra
جبر یکه دار
universal algebra
جبر عام
vector algebra
جبر برداری

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی ریاضی و آمار از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی ریاضی و آمار رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن