معنی com port

مهندسی كامپيوتر و IT
com port
[درگاه ‎ COM] یک درگاه ارتباطی در کامپیوتر شخصی که مودم به آن متصل میشود
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی com port
accelerated graphic port
دستگاهی که اجازه می دهد تصاویر سه بعدی و گرافیکی بهتر نمایش یابند
action oriented management report
گزارشی که شرایط غیر عادی را با توجه ویژه ای که نیاز دارد به مدیریت هشدار می دهد ، گزارشی که شرایط غیرعادی را با توجه ویژه ای که نیاز دارد به مدیریت هشدار می دهد
audio output port
[خروجی صوتی] مداری که کامپیوتر سیگنالهای خروجی صوتی را به آن ارسال میکند این مدار یک مبدل رقمی (دیجیتالی) به قیاسی است اگر این مدار یک تقویت کننده نیز داشته باشد ، میتوان آن را مستقیما به بلندگو وصل نمود در غیر این صورت ، برای شنیدن سیگنالها ، مدار باید به یک تقویت کننده صوتی متصل شود
base i/o port
آدرس پایه ورودی و خروجی
bidrectional parallel port
پرت موازی دو سویه ؛ رابطی که از ارتباط موازی بین دستگاه و کامپیوتر پشتیبانی میکند
com
فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری ؛ ذخیره اطلاعات خروجی روی میکروفیلم ، 1 پسوندی که نشان می دهد آدرس email یا web site در یک سایت تجاری در آمریکا قرار دارد ، مانند www mindspring com نگاه کنید به domain;URL 2 پسوند یک فایل در MS-DOS که به زبان ماشین و اجرائی است برای اجرای این برنامه کافی است که فقط نام فایل را بدون ذکر پسوند " com " بنویسید مثلاً برای اجرای AAAA cm ، بنویسید AAAA این فایلها کوچک بوده و قابل جابه جایی نیستند بر خلاف EXE در VAX/VMS ، یک فایل com دارای فهرستی از دستورهاست که باید اجرا شوند ، مانند فایل BAT در MS-DOS ( نگاه کنید به bat file) ، یک نام منطقی سیستم عاملMS- DOS برای چهار درگاه (پورت) ارتباطاتی سریال با عناوین COM1, COMC2و COM3, COM4در نظر می گیرد (دو درگاه آخر فقط درMS- DOS نگارشهای /3/3 و بالاتر موجود می باشد) بنابراین اگر یک مودم و یک چاپگر سریال به ترتیب به دو درگاه سریال وصل شده باشند ، سیستم عامل آنها را با نامهای COM1, COM2می شناسد CPM همچنین پسوندی است که MS- DOSبرای یک نوع فایل دو دوییی اجرایی محدود به یک بخش 64 ، کیلوبایتی در نظر می گیرد computer operations manager computer output microfilm ، مخفف Command فایلهای اجرایی ، 1- مخفف commander مخفف Commercial Organizations مخفف Computer Output Microfilm فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری ذخیره اطلاعات خروجی روی میکروفیلم مخفف component object model مخفف COMMAND حوزه سایتهای اینترنتی (Commercial) مخفف Continuation of Message مخفف Common - مخفف Communications ، یک نام منطقی که سیستم عامل ‎ MS-DOS برای چهار درگاه (پورت) ارتباطاتی سریال با عناوین ‎ COM1 ، ‎ COM2 ، ‎ COM3 و ‎ COM4 در نظر میگیرد (دو درگاه آخر فقط در ‎ MS-DOS نگارشهای ‎ 3/3 و بالاتر موجود میباشد) بنابراین اگر یک مودم و یک چاپگر سریال به ترتیب به دو درگاه سریال وصل شده باشند ، سیستم عامل آنها را با نامهای ‎ COM1 و ‎ COM2 میشناسد ‎ com همچنین پسوندی است که ‎ MS-DOS برای یک نوع فایل دودویی اجرایی محدود به یک بخش ‎64 کیلوبایتی ، در نظر میگیرد فایلهای ‎ COM اغلب برای برنامه های کمکی (یوتیلیتی) و روالهای کوتاه استفاده میشوند از این نوع فایلها در ‎ OS/2 پشتیبانی نمیشوند مقایسه کنید با ‎ EXE ‎ com سرنام عبارت "‎ "computer-output microfilm نیز میباشد که تکنولوژی ثبت اطلاعات کامپیوتر روی میکرو فیلم است
com 1, com 2
نام فایلهای تخصیص یافته به دو ورودی سری در کامپیوترهای سازگار با PC ، تحت سیستم عامل MS-DOS
com file
فایل COM ، فایلCOM در DOS یک فایل برنامه قابل اجرای طراحی شده برای انجام عملیات در بخش خاصی از حافظه پایه ، فایل ‎COM
com recorder
‎ رجوع کنید به: computer output microfilm recorder
comandoes
یکی از بازیهای معروف جنگی رمزهای بازی: درون بازی یکی از افراد را انتخاب کنید سپس با حروف بزرگ این کلمه را تایپ کنید(دقت داشته باشید جایی برای نوشتن کلمه باز نخواهد شد): GONZOANDJON د این دکمه هارا بزنید ift+X------------انتقال سریع به محل نشانه گر ماوسrl+V-------------نامرئی شدن گروهrl+Shoft+N-----تمام کردن مرحله کنونی و رفتن به مرحله بعدی
comb
شانه
comb sort
مرتب ساز شاخه ای ، مرتب ‌ساز شانه‌ای
combat
بازی جنگی معروف کمبت
combination
ترکیب
combinational
ترکیبی
combinational circuit
مدار ترتیبی ، مدار ترکیبی
combinatioral model
مدل ترکیبی
combinatorial explosion
انفجار ترکیبی ، موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق می افتد ، وضعیتی در انواع خاصی از مسائل ریاضی که افزایشهای کوچک در اندازه مسئله (تعداد موارد داده ای یا پارامترهای عملیات) باعث افزایشهای بسیار زیادی در زمان لازم جهت حل مسئله میگردد نیز نگاه کنید به ‎ combinatorics
combinatorics
محاسبه تعداد موارد یکسان ، ترکیب شاسی ، تعداد راههای انجام یک کار ، [علم ترکیب ، ترکیب شناسی] شاخه ای از ریاضیات که به احتمالات و آمار ، و علم شمارش ، گروه بندی و مرتب سازی مجموعه عناصر محدود مربوط میشود در این بحث دو مفهوم ترکیبات و جایگشتها مطرح میشود ترکیب ، به مفهوم گروه بندی عناصر گرفته شده از یک مجموعه بزرگتر بدون توجه به ترتیب آنها میباشد به عنوان مثال ، اگر چهار مورد ‎ A ، ‎ B ، ‎ C ، ‎ D داشته باشیم ، با گروه بندی دو به دو آنها میتوانیم شش ترکیب ‎ AB ، ‎ AC ، ‎ AD ، ‎ BC ، ‎ BD و ‎ CD به دست آوریم جایگشتی ، به مفهوم گروه بندی عناصر گرفته شده از یک مجموعه بزرگتر با توجه به ترتیب آنها میباشد به عنوان مثال ، با در نظر داشتن چهار مورد فوق میتوان دوازده جایگرد به دست آورد: ‎ AB ، ‎ BA ، ‎ BD ، ‎ CA ، ‎ CB ، ‎ CD ، ‎ DA ، ‎ DB ، ‎ DC نیز نگاه کنید به ‎ combinatorial explosion
combine
ترکیب کردن- فرمانی از یک برنامه ی ترسیم که دو مسیر را در یک مسیر ادغام می کند تا همه چیز به صورت یک شیء در آید این فرمان شبیه به گروه بندی اشیاست ، اما با یک تفاوت مهم در اینکه یک دسته از اشیاء می تواند به عنوان یک شیء وحد تلقی شود ، اما عناصر منفرد ، میژگیهای جداگانه خود را حفظ ی کنند شیء ترکیب شده ، یک شیء واحد است ؛ این شیء فقط یک طرح ( شما ) دارد ، و ممکن است روزنه هایی داشته باشد که شا از درون آنها نگاه کنید نگاه کنید به mask
Combined chemotherapy
شیمی درمانی ترکیبی
combined topological features
ویژگی های توپولوژیکی ترکیبی
combo
کمبو
combo box
جعبه ای که از آن با یک گزینه را انتخاب کنیم ، جعبه ترکیب
comdex
کامدکس ؛ نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در آمریکا و سایر کشورها ، علامت انحصاری Computer Dealers ` Exposition نمایشگاه مهم کامپیوتری که همه ساله در محلهای مختلف برگزار می شود محصولات جدید ریز کامپیوتری نیز در این نمایشگاه معرفی می شوند ، Computer Dealer's Exposition Communications and Data Processing Exposition نمایشگاه بین المللی کامپیوترهای آمریکایی و بقیه کشورهای دنیا ، ‎COMmunication and Data processing ‎EXposition نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس
come down gracefully
توقف منضبط
comic strip-oriented image
یک نوع تصویر میکرو فیلم که بخش فوقانی آن موازی طول فیلم میباشد مقایسه کنید با ‎ cine-oriented image
comma delimited file
فایل مجزا توسط واوک یا ویر گول
command
فرمان ، دستور ، فرمان COMMAND علامتی که کاربر به برنامه کامپیوتر می دهد که آن را آغاز ، تمام یا به گونه ای دیگر اجرای عملیات خاص را کنترل می کند در برنامه های فرمانی کاربر باید عبارت فرمان و ترکیب مربوط را به خاطر بسپارد و آنگاه فرمان را تایپ نماید در برنامه ها منویی کاربر فرمانی را از یک منو روی صفحه برمی گزیند ، [فرمان] دستورالعمل برنامه کامپیوتر که در صورت صدور آن توسط کاربر ، عمل مشخص انجام میشود فرمانها یا در صفحه کلید تایپ میشوند و یا به وسیله صفحه کلید یا یک ابزار ورودی دیگر مانند ماوس از یک منو (لیست) انتخاب میشوند
command – driven software
نرم‌افزار فرمان‌گرا
command buffer
با فر فرمانها
command button
دکمه ی فرمان - کادر کوپکی در درون یک پنجره که با اشاره ی ماوس و فشار کلید آن فعال می شود این کادر موجب انجام عمل خاصی توسط کامپیوتر می شود ، دکمه فرمان
command- dirven
متکی بر فرمان
command dirven system
سیستم متکر بر فرمان
command dos (cmd)
داس در ویندوز برای اجرای آن در پنجره Run عبارت cmd را تایپ کنید
command driven soffware
نرم افزار فرمان گرا
command driven software
نرم افزار فرمان گرا
command interpreter
[مفسر فرمان] برنامه ای که معمولا بخشی از سیستم عامل بوده و فرمانهای تایپ شده از طریق صفحه کلید را پذیرفته و به انجام میرساند مفسر فرمان مسوول بار گذاری برنامه ها و هدایت جریان اطلاعات بین آنها میباشد در ‎ OS/2 و ‎ MS-DOS ، مفسر فرمان عملیات ساده ای چون انتقال و کپی کردن فایلها و نمایش اطلاعات دایرکتوری دیسک را نیز انجام میدهد نیز نگاه کنید به ‎ shell
command key
کلید فرمان - کلیدی در کامپیوتر مک اینتاش این کلید مانند کلید تبدیل عمل می کند تا معنای کلیدهای دیگر را تغییر داده یا عملکرد خاصی را انجام دهد مثلاً می تواند تصویر جاری کامپیوتر را با پایین نگه داشتن کلیدهای shift ، command و فشار عدد 4 چاپ کنید اگر عدد 3 را فشار دهید ، تصویر جاری به عنوان یک سند Macpaint ذخیره می شود ، [کلید ‎ command] در صفحه کلید اپل مکینتاش ، کلیدی است که با علامت ‎z مشخص میشود در صفحه کلیدهای ‎ ADB و توسعه یافته جدید اپل ، این کلید با کلید ‎ Apple مورد استفاده در صفحه کلیدهای اپل ‎ II ادغام میگردد این کلید ، بسته به مدل صفحه کلید اپل ، در یک یا هر دو طرف ‎ Spacebar جای میگیرد و عملیاتی مشابه کلید ‎ Ctrl صفحه کلیدهای آیبیام انجام میدهد وقتی این کلید بطور همزمان با حرفی از صفحه کلید فشرده شود ، میانبری برای انجام انتخابات منویی یا اجرای عملیات دیگر خواهد بود که در غیر این صورت نیاز به فشردن چندین کلید یا حرکات ماوس میباشد
command language
زبان دستور ی ، زبان فرمان ، [زبان فرمان] مجموعه کلمات کلیدی و عبارتهایی که مفسر فرمان آنها را میپذیرد نیز نگاه کنید به ‎ command interpreter
command line
خط فرمان ، خط فرمان - محلی که کاربر می تواند فرمانهای سیستم عامل را بنویسد ( نگاه کنید به شکل ) MS-DOS و UNIX ( در شکل اولیه ی خود ) کاملاً به خط فرمان خود متکی هستند بر خلاف graphical user interface ، [خط فرمان] یک رشته متنی که به زبان فرمان نوشته شده و جهت اجرا به مفسر فرمان ارائه میگردد نیز نگاه کنید به ‎ command
Command line interface
رابط خط فرمان
command- line interface
رابط خط فرمان
command mode
وضعیت دستور ی ، حا لت فرماندهی ، [حا لت فرمانی] یک حالت عملیاتی که در آن ، برنامه صبر میکند تا فرمانی صادر شود‎ ; بنابراین با حالت درج (که در آن میتوان متن را به اسناد افزود) و با حالت ویرایش (که در آن امکان اصلاح اسناد وجود دارد) متفاوت میباشد
command post
فرمان پست
command processing
پردازش دستور العمل ، پردازش دستورالعمل پذیرش و کار کردن با فرمانها در تمامی خطوط فرمان ، [پردازش فرمان] نگاه کنید به ‎ command-driven system
command processor
سیستم عامل فرمانی
command prompt
برنامه داس در محیط ویندوز
command prompt window
پنجره محیط کار برای ایجاد ارتباط سیستم عامل MS- DOS
command register
فرمان عضویت
command shell
لایه فرمان ، [واسط فرمان ، پیوسته فرمان] نگاه کنید به ‎ shell
command state
[وضعیت فرمانی] وضعیتی که در آن ، مودم فرمانها (مثلا فرمان شماره گیری) را میپذیرد مقایسه کنید با ‎ online state
command.com
فایل COMMANDCOM ، فایلCOMMAND COM در DOS یک فایل اساسی سیستم که شامل پردازنده فرمان است این فایل باید روی دیسک آغازگر DOS موجود باشد ، مفسر فرمان سیستم عامل ‎ MS-DOS نیز نگاه کنید به ‎ command interpreter
command/central proccessor
پردازنده مرکزی/فرمان دهنده
command-driven system
[سیستم فرمانی] سیستمی که کاربر با وارد کردن فرمانی از طریق کنسول ، عملیات را در آن آغاز میکند مقایسه کنید با ‎graphical user interface نیز نگاه کنید به ‎ command-line interface
command-line interface
[رابط خط فرمان] رابطی بین سیستم عامل و کاربر که در آن کاربر با استفاده از زبان فرمانی خاصی ، فرمانهایی را تایپ میکند یادگیری و به کارگیری سیستمهای با رابط خط فرمان مشکلتر از سیستمهای دارای رابط گرافیکی است با این وجود ، سیستمهای فرمانی معمولا قابل برنامه ریزی هستند در حالی که سیستمهای گرافیکی از این قابلیت برخوردار نیستند مقایسه کنید با ‎ graphical user interface
command-line interface (cli)
واسط نوشتاری ، میانای نوشتاری
commend button
تکمه فرمان
commend interpreter
مفسر فرمان
commend state
حالت فرمان
comment
توضیح ، شرح متنی که به منظور مستندسازی برنامه در آن گنجانده می شود این توضیحات معمولا در مورد عملیات برنامه ، نویسنده آن ، علت تغییر و غیره می باشد در بیشتر زبانهای برنامه نویسی ، ترکیب خاصی برای جادادن توضیحات وجود دارد تا کامپایلر یا اسمبلر از آنها صرف نظر کند ، [توضیح ، شرح] متنی که به منظور مستندسازی برنامه در آن گنجانده میشود این توضیحات معمولا در مورد عملیات برنامه ، علت تغییر و غیره میباشد در بیشتر زبانهای برنامه نویسی ، ترکیب خاصی برای جای دادن توضیحات وجود دارد تا کامپایلر یا اسمبلر از آنها صرف نظر کند نیز نگاه کنید به ‎ comment out
comment column
ستون توضیحی
comment out
تبد یل به توضیح کردن ، [به شکل توضیحی در آوردن] غیرفعال کردن موقتی یک یا چند خط از کدهای برنامه با جای دادن آنها در یک عبارت توضیحی نیز نگاه کنید به ‎ comment ، ‎ conditional compilation ، ‎ nesting
comment remark
رجوع به REM statement
comments
نکات ؛ توضیحات ، توضیحات - اطلاعاتی در برنامه ی کامپیوتری که توسط کامپیوتر نادیده گرفته می شود و فقط برای توضیح برنامه به کار می رود زبانهای گوناگون کامپیوتری توضیحات را با علائم خاصی معرفی می کنند ، مانند REM , ; , C یا /* * / همچنین توضیحات را می توان برای غیرفعال کردن موقتی برخی از فرمانهای برنامهبه کار برد وقتی برنامه ای را اصلاح می کنید ؛ نگهداری شکل اصلی موضوع تغییر یافته در یک توضیح بسیار مناسب است ؛ زیرا در صورت نیاز می توان مجدداً آنها را فعال کرد در مورد به کارگیری توضیحات ، نظرات متفاوتی وجود دارد برخی از نرم افزارهای مهندسی ، توضیحات اندک را توصیه می کنند این پیشنهاد درست است ، اما درک برنامه بدون توضیحات مناسب پس از ماهها و سالها - حتی برای نویسنده ی آن دشوار خواهد بود در اینجا چند قانون عام برای استفاده مؤثر از توضیحات در برنامه را ارائه می دهیم : (1) هر برنامه ، رویه ( زیر برنامه) ، یا عملکرد را با یک توضیح شروع کنید و بنویسید که چه کاری انجام می شود (2) توضیحات را برای پاسخگویی پرسشهای احتمالی خواننده بنویسید (3) مسائل بدیهی را توضیح ندهید (4) از توضیحات گمراه کننده بپرهیزید (5) برای هر خط برنامه به زبان اسمبلی یک توضیح بنویسید ؛ زیرا خواندن زبان اسمبلی مشکل است ؛ البته مسائل بدیهی را توضیح ندهید ، توضیحات نکات
commerce
تجارت
commerce service
سرویس دهنده تجاری
commercial
تجاری
commercial access provider
ارائه دهنده دسترس تجاری
commercial at
رجوع به @
commercial distribution
توزیع تجاری
commercial information
اطلاعات تجاری
commercial off-the-shelf
سامانۀ تجاری در دسترس
commercial online service
[سرویس تجارتی برخط] یک شبکه که سرویس اختصاصی ارائه می دهد
commission
مزد
commit
تصدیق شدن
Commit message
پیام تعهد
commited transactions
تراکنش های تثبیت شده، تراکنش های تکمیل شده به صورت عادی
committee-based learning
یادگیری مبتنی بر کمیته
commiunicator
محصولی که در سال 1997 شکرت Netscape آن را ساخت و حاوی نسخه ی جدیدی از مرورگر وب Navigator به همراه نامه ی الکترونیکی و ویژگیهای گروه افزاری است
commodore international, ltd
شرکت بین المللی کمودور
commodore international, ltd.
شرکت بین المللی کمودور
common
رایج ، معمول فایلهای نصب کننده برنامه Matlab ، مشترک
common area
ناحیه مشترک
common business oreinted language
زبان با گرایش متداول تجاری
common business oriented language
COBOL زبان برنامه نویسی کوبول یکی از زبانهای برنامه نویسی اصلی کامپیوتر مورد استفاده بیشتر در تجارت
common carrier
حامل مشترک ؛شرکتی دولتی که تلفن و تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه می کند ، تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه می کند حامل مشترک ، یک شرکت ارتباطاتی مانند شرکت تلفن که خدماتی را به عموم ارائه داده و تحت نظارت سازمانهای دولتی است
common data representation
نمایش اطلاعات
common key
کلید عمومی trinsitory key
common language
زبان مشترک ؛ زبان عمومی ، زبان عمومی زبان مشترک
common logarithm
لگاریتم عمومی - لگاریتمی بر مبنای 10 نگاه کنید به logarithm
common progarm
برنامه مشترک
common program
برنامه مشترک
common properties
ویژگی‌های مشترک
common storage
حافظه مشترک
common user access
دستیابی کاربر عام - نگاه کنید به CUA
Common Vulnerability
آسیب پذیری مشترک
communicate
گفتگو کردن
communicating
حافظه مشترک ، ارتباط ، مخابره کردن ارتباط
communicating sequential processes
پردازه های ترتیبی مرتبط ، فرآیندهای ترتیبی ارتباطی
communication
ارتباط
communication channel
کانال ارتباطی و مجرای ارتباطی ، کانل ارتباطی
communication control character
کاراکتر کنترل ارتباطی
communication control unit (ccu)
واحد کنترل ارتباطات
communication interface
میانجی ارتباطی
communication line
خط ارتباطی
communication link
اتصال ارتباطی ؛ پیوند ارتباطی ، تسلسل مخابراتی ، رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication manager
مدیر ارتباطات
communication overhead
سربار ارتباطی
Communication privacy management
مدیریت حفاظت از حریم خصوصی ارتباطات
communication protocol
پروتکل ارتباطی ، پروتکل ارتباطی
communication-driven
ارتباط گرا
communications
ارتباطات ، [ارتباطات] نظام گسترده مشتمل بر روشها ، مکانیسمها و رسانه های مربوط به انتقال اطلاعات در زمینه کامپیوتر ، ارتباطات به انتقال داده ها از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر از طریق رسانه ارتباطاتی مانند تلفن ، رله میکروویو ، ارتباط ماهواره ای یا کابل اطلاق میگردد ارتباطات کامپیوتری به دو طریق صورت میگیرد: اتصال موقت دو کامپیوتر از طریق مودمها ، و ارتباط دائمی یا نیمه دائمی چند ایستگاه کاری یا کامپیوتر در شبکه مرز بین این دو روش مشخص نیست ، چرا که میکرو کامپیوترهای مجهز به مودم اغلب برای کامپیوترهای خصوصی و همچنین برای کامپیوترهای شبکه های عمومی نیز مورد استفاده قرار میگیرند سخت افزار و نرم افزار مورد استفاده در ارتباطات مودمی با ارتباطات شبکه ای فرق داشته اما بیربط نیست به عنوان مثال ، در ارتباطات مودم به مودم میتوان از تلفن معمولی و حاملهای ارتباطاتی دیگر برای مخابره یک طرفه یا دو طرفه بین کامپیوترها استفاده نمود در حالی که شبکه ها بیشتر به خطوط تلفنی اختصاصی و سیستمهای راه یابی (سوییچینگ) یا کابل کشی بین دستگاهها متکی هستند در شبکه ها به دلیل حجم بالای مخابره ، با استفاده از مکانیسمهای مخابراتی پیشرفته و رویه های اشکال یابی ، پیامهای مبادله شده بین کاربران مجاز ، هدایت و ذخیره میشوند مقایسه کنید با ‎data ‎ transmission ، ‎ telecommunications ، ‎ ; teleprocessing نگاه کنید به ‎ asynchronous transmission ، ‎ CCITT ، ‎ channel ، ‎ communications protocol ، ‎ IEEE ، ‎ ISDN ، ‎ ISO/ISI model ، ‎ LAN ، ‎ modem ، ‎ network ، ‎synchronous ‎ transmission
communications act of 1934
نگاه کنید به ‎ FCC
communications and collaboration services
خدمات ارتباطی و همکاری
communications and data processing exposition
نمایشگاه بین المللی کامپیوترهای آمریکایی و بقیه کشورهای دنیا
communications channel
کانال مخابراتی
communications control unit
واحد کنترل مخابراتی
communications controller
کنترل کننده ارتباطات ، [کنترل کننده ارتباطی ، کنترل کننده ارتباطات] وسیله ای که به عنوان رابط بین کامپیوترهای ارتباط یافته مورد استفاده قرار میگیرد و به مخابره داده ها اختصاص مییابد خطوط ارتباطی ، به جای کامپیوترها به این کنترل کننده ها را مییابند کنترل کننده ارتباطاتی با کنترل ارسال ، دریافت ، رمز گشایی ، و اشکالات مخابراتی در به کارگیری حداکثر از زمان پردازش کامپیوتر میزبان کمک میکند این کنترل کننده میتواند یک دستگاه قابل برنامه ریزی و یا یک وسیله غیرقابل برنامه ریزی باشد که پروتکلهای ارتباطاتی خاصی را رعایت میکند نیز نگاه کنید به ‎ front-end processor
communications link
پیوند مخابراتی ، [پیوند ارتباطاتی] اتصال بین کامپیوترها که امکان مخابره داده ها را فراهم میسازد
communications network
[شبکه ارتباطاتی] نگاه کنید به ‎ network
communications parameter
[پارامتر ارتباطاتی] تنظیمات مربوط به امکان برقراری ارتباط بین کامپیوترها به عنوان مثال ، در ارتباطات ناهمگام ، سرعت مودم ، تعداد بیتهای داده ای و توقف و نوع مقایسه ، پارامترهایی هستند که برای برقراری ارتباط بین دو مودم باید تنظیم شوند
communications parameters
پارامترهای ارتباط
communications port
پورت ارتباطی
communications processor
پردازشگر ارتباطات ؛ پردازنده مخابراتی ، پردازنده مخابراتی پردازشگر ارتباطات ، پردازنده مخابراتی پردازشگر ارتباطات
communications program
برنامه ارتباطات ، [برنامه ارتباطاتی] نرم افزاری که کامپیوتر را قادر میسازد با کامپیوتر دیگر ارتباط برقرار ساخته و اطلاعاتی را مبادله نماید برنامه های ارتباطاتی میکروکامپیوترها ، خدمات متعددی ارائه میدهند این برنامه ها برای شروع ارتباطات ، تنظیمات لازم برای برقراری ارتباط (مثل سرعت مودم ، حالت مقایسه و دستداد) را حفظ میکنند‎ ; شماره تلفنها را ذخیره کرده و بطور اتوماتیک شماره گیری میکنند‎ ; رویه های ورود به سیستم را ثبت و اجرا میکنند‎ ; و شماره های خطوط اشغال را چندین بار میگیرند پس از برقراری ارتباط ، این برنامه میتواند پیامهای دریافتی را روی دیسک ذخیره کند یا فایلهای روی دیسک را پیدا و ارسال کند در طول برقراری ارتباط ، برنامه های ارتباطاتی کار کد دهی داده ها ، هماهنگی مخابرات و کنترل خطاهای داده های رسیده را انجام میدهد
communications protocol
پروتکل ارتباطات ؛ پروتکل مخابراتی ، پروتکل مخابراتی پروتکل ارتباطات ، پروتکل مخابراتی پروتکل ارتباطات
communications satelite
[ماهواره ارتباطاتی] ماهواره ای که در مدار خود نسبت به زمین ثابت به نظر میرسد و مانند یک ایستگاه رله میکروویو عمل میکند ، به نحوی که سیگنالهای ارسال شده از یک ایستگاه زمینی را دریافت کرده ، و پس از تقویت آن را با فرکانس دیگری به یک ایستگاه زمینی دیگر ارسال میکند عمل مخابره به ماهواره ‎ uplink و عمل مخابره به زمین ‎ downlink گفته میشود ماهواره های ارتباطی قابلیت کار با حجمهای بسیار بالایی از اطلاعات را دارند این ماهواره ها که ابتدا برای سیگنالهای تلفن و تلویزیون مورد استفاده قرار میگرفته است ، برای مخابره با سرعت بالا داده های کامپیوتری نیز قابل استفاده میباشد دو عامل موثر در به کارگیری ماهواره ها برای کامپیوترها ، تاخیر زمانی و مسائل امنیتی است
communications satellite
ماهواره های مخابراتی ؛ ماهواره ارتباطی ، ماهواره ارتباطاتی ، ماهواره ارتباطاتی ماهواره های مخابراتی
communications server
سرویس دهنده مخابراتی ، [سرویس دهنده ارتباطاتی] نوعی معبر که بسته های داده ای در شبکه محلی (‎LAN) را به سیگنالهای ناهمگام (مانند سیگنالهای خطوط تلفن یا ارتباطات سریال ‎RS-232-C) تبدیل کرده و امکان دستیابی به مودمها یا اتصالات ‎ RS-232-C شبکه را برای تمام ایستگاههای آن فراهم میسازد نیز نگاه کنید به ‎ gateway
communications services
سرویس ارتباطی
communications software
نرم افزار مخابراتی ، نرم‌افزار مخابراتی
communications solt (cs)
شکافت ارتباطاتی
communications stallite corporation
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز آن توسط کنگره ایالات متحده آمریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی و تلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است ، یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی و تلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است ، یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز آن توسط کنگره ایالات متحده آمریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی و تلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
communications system
سیستم مخابراتی ، [سیستم ارتباطاتی] ترکیب سخت افزار ، نرم افزار و اتصالات مخابره داده ها که امکانات ارتباطاتی را فراهم میسازند
communications terminal
ترمینال های ارتباطی
communications terminal protocol (cterm)
پروتکل پایانه ارتباطاتی
communities
جوامع
community
انجمن
community antenna television
انجمن آنتن تلویزیون
community computing
رایانش همگانی
community detection
تشخیص تشکل
community structure
ساختار جامعه
commutative
جا به جایی
comp
ترکیب ؛ کومپ ، compare ، ترکیب ، کومپ مخفف کامپیوتر ، فرمان ‎COMP
comp command
فرمان COMP ، فرمان ‎COMP
comp.
یک سری از مراحل یوزنت که مختص به کامپیوتر است
compact
فشرده ، (داده) چکیده
compact data
داده های چکیده داده هایی که تحت فرایند چکیده سازی قرار گرفته باشند ، داده‌های چکیده
compact disc
[دیسک فشرده] با حروف اختصاری ‎ CD ، و نام دیگر ((دیسک نوری)) ، یک صفحه فلزی است که پوششی از پلاستیک محافظ روی آن قرار داده شده و برای ذخیره اطلاعات دیجیتالی مورد استفاده قرار میگیرد برای خواندن این دیسک از مکانیسم پویش نوری ، یک منبع نور با شدت و سختی بالا مانند لیزر و آینه ها استفاده میشود نیز نگاه کنید به ‎ CD-ROM
compact disc player
[خواننده دیسک فشرده] وسیله ای است که اطلاعات ذخیره شده روی دیسک فشرده را میخواند این دستگاه برای خواندن محتویات دیسک به تجهیزات نوری و برای تفسیر داده های خوانده شده به مدار الکترونیکی مجهز است
compact disc-interactive
نگاه کنید به ‎ CD-I
compact disk
دیسک فشرده
compact disk erasable (cd-e)
دیسک فشرده و قابل پاک شدن
compact disk player
مجری ( خواننده) دیسک فشرده
compact disk read only memory
رجوع به CD ROM
compact disk recorable and erasable
مربوط به سخت افزار و نرم افزاری که کامپیوترها را با دیسک فشرده قابل ضبط و نیز با وسایل قابل پاک شدن در دیسک فشرده مرتبط می سازد
compact disk recordable
لوحهای فشرده ای که قابلیت اینکه چند بار بتوان بر روی آنها اطلاعات ریخت را داشته باشند
compact disk rewritable
دیسک فشرده قابل بازنویسی
compact disk(cd)
دیسک فشرده
compact model
مدل فشرده ( حافظه ) ، [مدل فشرده] یک مدل حافظه ای پردازنده خانواده ‎ 80x86 اینتل که فقط ‎64 کیلوبایت را برای کد برنامه و تا یک مگابایت را برای داده های برنامه قابل استفاده میسازد نیز نگاه کنید به ‎ memory model
compaction
[فشرده سازی] روند گردآوری و بسته بندی کردن داده های موجود در حافظه یا یک رسانه ذخیره سازی کمکی در یک فضای کوچکتر به نحوی که فضای خالی بیشتری حاصل آید مقایسه کنید با ‎ dispersion ، ‎ file fragmentation
compactions
فشرده سازی ؛ فشردگی ، فشردگی فشرده سازی
compactness
فشردگی
companding
انبساط تراکم ، ‎ رجوع کنید به: compressing expanding انبساط تراکم
company
کمپانی شرکت
company business processes
فرایندهای تجاری شرکت
company network
شبکه شرکت ؛ شبکه همکار ، شبکه همکار شبکه شرکت
compaq
یک سازنده ی عمده ی کامپیوترهای سازگار با IBM PC اولین محصول این شرکت در سال 1983 ساخته شد که می توان آن را نخستین کامپیوتر سازگار با IBM PC تلقی کرد این شکرت در سال 1988 ، گروهی از شرکتهای کامپیوتری را برای ساخت گذرگاه های 32 بیتی برای PC هدایت کرد نگاه کنید به EISA
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک ؛ شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار با ریز کامپیوتر IBM ، شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار با ریزکامپیوتر ‎IBM شرکت کامپیوتری کامپک
Comparative Fit Index
شاخص برازش تطبیقی
comparator
مقایسه کننده ، [مقایسه کننده ، مقایسه گر] وسیله ای است که دو مقدار را با هم مقایسه میکند در الکترونیک مقایسه گر مداری است که دو ولتاژ ورودی را مقایسه کرده و ولتاژ بیشتر را مشخص میکند در سیستم اطلاعاتی ، مقایسه گر دو مورد داده ای را مقایسه کرده و یکسان بودن یا نبودن آنها را مشخص میسازد
compare
مقایسه کردن ، با هم سنجیدن ، [مقایسه کردن] چک کردن دو مورد از جمله کلمات ، فایلها با مقادیر عددی برای این که یکسان بودن یا نبودن آنها مشخص گردد در برنامه ها ، خروجی عملیات مقایسه اغلب اقدامات بعدی را مشخص میسازد‎ ; مثلا اگر ‎ A مساوی ‎ B بود این کار را انجام بده و اگر ‎ A مساوی ‎ B نبود آن کار را انجام بده
comparison
مقایسه
comparison based
مبتنی بر مقایسه
comparison based algorithm
الگوریتم مبتنی بر مقایسه
comparison criteria
معیار مقایسه
comparison operator
عملگر مقایسه ای ؛ عملگر مقایسه ، عملگر مقایسه عملگر مقایسه ای
comparison sort
مرتب ساز مقایسه ای ، مرتب‌ساز مقایسه‌ای
comparsion
قیاس
compart
هنر کامپیوتر
compartment
محفظه
compatibilie software
نرم افزار سازگار
compatibility
سازگاری ، سازگاری برنامه با محیط ، همسازی
compatibility box
نگاه کنید به ‎ DOS box
compatibility mode
حالت سازگاری ؛ حالت همسازی ، [حا لت سازگاری ، حا لت همسازی] بطور کلی حالتی است که در آن ، سخت افزار یا نرم افزار سیستم از عملیات نرم افزار سیستم دیگر پشتیبانی میکند این اصطلاح اغلب به قابلیت سیستمهای عامل پیشرفته طراحی شده برای ریزپردازنده های اینتل (به عنوان مثال ‎ OS/2 و ‎Windows NT) جهت اجرای نرم افزارهای ‎ DOS ، یا به قابلیت ایستگاههای کاری یونیکس و برخی از سیستمهای اپل مکینتاش برای اجرای نرم افزارهای ‎ MS-DOS اطلاق میگردد
compatible
سازگار همساز ، سازگار - 1 توانایی کار با یکدیگر ، همسازی مثلاً نوع خاصی از چاپگر با نوع خاصی از کامپیوتر به طوری سازگار باشد که بتواند به آن متصل شود 2 قابلیت اجرای نرم افزاری یکسان نگاه کنید به PC compatibility ، زیردستگاهی که در رابطه با کل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
compatible software
نرم افزار سازگار ، نرم‌افزار سازگار
compelment
مکمل
compensated machine
ماشین تقویت شده
competition
رقابت , همکاری
Competition-Based Learning
یادگیری مبتنی بر رقابت
competitive
رقابتی
competitive analysis
تحلیل رقابتی
competitive ratio
نسبت رقابتی
Competitive Task
وظیفه رقابتی
competmentary opration
عملیات مکلمل
compilation
تلفیق ، همگردانی ؛ترجمه ؛ کامپایل ، جمع آوری و انتخاب جمع آوری اطلاعات به صورت نوشته (نقشه برداری)
compilation time
زمان کامپایل
compile
کامپایل ؛همگردانی کردن ، [کا مپایل کردن] ترجمه تمام کد اصلی برنامه از زبان سطح بالا به برنامه مقصود ، که یک برنامه به زبان ماشین قابل اجرا میباشد این اصطلاح بطور کلیتر گاهی اوقات در مورد ترجمه شرح سمبلیک سطح بالا به قالب سمبلیک سطح پایینتر یا قالب قابل خواندن برای ماشین ، به کار میرود برنامه ای که این کار را انجام میدهد ، کامپایلر نامیده میشود مقایسه کنیدبا ‎interpret ‎ ; نیز نگاه کنید به ‎ compiler ، ‎ high-level language ، ‎ machine code ، ‎ source code ، ترجمه کردن
compile and go
همگردانی و اجرا ، همگردانی و اجرا بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل
compile language
زبان کامپایل ، زبان کامپایلر
compile script
انجام عملیات بر روی کدهای برنامه
compile time
زمان کامپایل ، [مدت زمان کا مپایل] مدت زمان لازم برای کامپایل کردن یک برنامه ، که میتواند از کسر ثانیه تا چند ساعت باشد این مدت به اندازه و پیچیدگی برنامه ، سرعت کامپایلر و قابلیت عملیاتی سخت افزار بستگی دارد نیز نگاه کنید به ‎ compiler ، ‎link ‎ time ، ‎ run time
compile -time binding
تقید زمان کامپایل
compiled
گردآوری کردن
compiled basic
بیسیک کمپایل شونده ، [بیسیک کا مپایلی] نگارشی از بیسیک که قبل از اجرای برنامه ، باید آن را به کد ماشین ترجمه کند بیسیک از ابتدا نیز یک زبان تفسیری بوده است (جمله به جمله باید ترجمه و اجرا شود)‎ ; چون بیسیک کامپایلی بطور کلی برنامه هایی با اجرای سریعتر میسازد ، برنامه نویسان حرفه ای بیسیک از این تکنولوژی استفاده میکنند نیز نگاه کنید به ‎ BASIC ، ‎ compiled language ، ‎ interpreted language
compiled language
[زبان کا مپایلی] زبانی که برنامه های آن قبل از اجرا باید به کد ماشین ترجمه شوند در مقابل آن زبان تفسیری وجود دارد که برنامه های آن جمله به جمله کامپایل و اجرا میشوند مقایسه کنید با ‎ ; interpreted language نیز نگاه کنید به ‎ compiler
compile-end-go
[کا مپایل و اجرا] ویژگی محیطی که پس از کامپایل برنامه ، بطور اتوماتیک آن را به اجرا درمیآورد نیز نگاه کنید به ‎ compile ، ‎ execute
compiler
همگردان ، کامپایلر برنامه ای که C ، بیسیک ، پاسکال ، یا یک زبان برنامه نویسی سطح بالا را به زبان ماشین ترجمه می کند برنامه ی زبان سطح بالا که وارد کامپایلر می شود ، « برنامه منبع » و برنامه ی زبان ماشین تولید شده ، « برنامه ی مقصد » نام دارد کامپایلرها در نقطه ی مقابل مفسرها قرار دارند مفسرها برنامه ی منبع را ذخیره کرده و آن را جمله به جمله بدون تولید برنامه به زبان ماشین ( برنامه ی مقصد ) اجرا می کنند امتیاز بزرگ کامپایلرها ، توانایی اجرای برنامه ی مقصد در هر کامپیوتر مناسب است ( چه کامپایلر نصب شده و یا نصب نشده باشد ) برنامه ی کامپایل شده ، 10 تا 1000 برابر سریعتر از برنامه ی تفسیر شده است با این حال ، مفسرها بررسی و اصلاح برنامه را هنگام اجرا ممکن می کنند همچنین ، بسیاری از مفسرها برنامه ی منبع را در شکل فشرده ای ذخیره کرده و نیاز به فضای کمتری نسبت به برنامه ی مقصد دراند به طور سنتی ، برنامه ی C ، و فرترن همیشه کامپایل می شوند ؛ برناه ی prolog و Lisp معمولاً تفسیر می شوند ، زیرا هنگام اجرا نیاز به اصلاح زیادی دارند؛ و برنامه ی بیسیک به هر دو روش ترجمه می شود ریز کامپیوترهای اولیه ، تقریباً همیشه همراه با مفسران زبان بیسیک بودند نگاه کنید به BASIC برخی از نکات ککه عمدتاً برای ارزیابی کارایی کامپایلرها به کار می روند ، عبارتند از : (1) قابلیت اعتماد آیا کامپایلر خطا نمی کند؟ یابا استانداردهای رسمی زبانی که آن را اجرا می کند ، هماهنگ است ؟ (2) کارایی کامپایل چه مقدار حافظه و زمان برای کامپایل کردن یک برنامه ی مشخص مورد نیاز است ؟ تقریباً تمام کامپایلرهای مدرن بسیار سریع اند (3) کارایی کد مشاین چه مقدار حافظه و زمان اجرای برنامه ی مقصد مورد نیاز است ؟ این مدار از کامپایلری به کامپایلر دیگر تفاوت دارد ، حتی اگر همان برنامه در کامپیوتری واحد کامپایل شود نیازمندی های حافظه ای نیز متغیرند ، زیرا برخی از کامپایلرها ، شامل برنامه های فرعی بزرگ در تمام برنامه های زیان ماشین هستند ، چه مورد نیاز باشند یا نباشند (4) بهینه سازی آیا کامپایلر می تواند تکرارها و سایر ناکارایی های برنامه ی منبع را تشخیص داده و دستورالعمل ها را طوری ترتیب دهد که محاسبه کاراتر شود؟ این ویژگی فقط در کامپایلرهای بسیار پیشرفته وجود دارد (5) محیط توسعه ای آیا کامپایلر شامل یک ویرایشگر ، یک برنامه ی عیب یاب ( برای آزمایش جمله به جمله ی برنامه ) ، برنامه ی کمکی آماده ، وسایر ابزارهای برنامه نویسی است؟ برخی از کامپایلرها ، مانند Microsoft Visual Basic ، حتی امکان طراحی برنامه ی « رابط کاربر» را به صورت گرافیکی فراهم می کنند (6) نیازمندی های کامپایلرها به دیسک ، از 64 کیلوبایت برای کامپایلر ساده پاسکال شروع شده و به 90 مگابایت برای کامپایلر جامع C + + , C با برنامه ی کمکی آماده ، ابزارهای آزمایش و توسعه و گسترش ، و کتابخانه ای از نمونه های برنامه نویسی ختم می شود برخی از کاپایلرها به دلیل نیاز به فضای زیاد دیسک ، در بعضی از کامپیوترها جای نمی گیرند ، برنامه مترجم ؛ مترجم ؛ کامپایلر ؛ همگردان ، کامپایلر ، مترجم برنامه ای که عبارات نوشته شده به زبان برنانه نویسی قابل خواندن توسط انسان مانند پاسکال سا مدولا -2 را می خواند و عبارات را به برنامه قابل اجرای قابل خواندن توسط ماشین ترجمه می کند مترجم برنامه ای که دستورهای نوشته شده به زبانی سطح بالاتر را رمزگشایی و برنامه ای به زبان همگذاری تولید کند ، [کا مپایلر] بطور کلی برنامه ای که با رعایت یک سری قواعد نحوی و صرفی ، گروهی از علامتها را به علامتهای دیگر تبدیل کند‎ ; به عبارت دیگر ، برنامه ای که کد اصلی برنامه نوشته شده به زبان سطح بالا را قبل از اجرا به برنامه مقصود کامپایل کند برنامه مقصود ، کد ماشین قابل اجراست نیز نگاه کنید به ‎ assembler ، ‎ compile ، ‎ high-level language ، ‎interpreted ‎ language ، ‎ language processor
compiler compiler
همگردان ؛همگردان ، همگردان ‎ - همگردان
compiler language
زبان همگردانی
compiler program
برنامه همگردانی
compile-time
زمانِ ترجمه
compile-time error
خطای زمان کامپایل - خطایی در یک برنامه ی کامپیوتری که در فرایند کامپایل برنامه به وجو می آید مثلاً خطای زمان کامپایل ، هنگامی روی می دهد که قواعد زبان برنامه نویسی را رعایت نکنیم
complement
مکمل - هر یک از دو روش نمایش اعداد منفی در سیستم دودویی 1- مکمل 1 یک عدد دودویی با معکوس کردن تمام ارقام آن به دست می آید مثلاً مکمل 1 عدد 0001 ، عدد 1110 است در این سیستم ، 0000 و مکمل آن یعنی 1111 صفر را نشان می دهند ( می توانید آنها را 0+ , 0- بدانید ) 2- مکمل 2 یک عدد دودویی ب معکوس کردن ارقام آن و سپس افزودم عدد 1 به آن به وجود می آید مثلاً مکمل 2 عدد 0001 ، عدد 11111+1110 است این سیستم در اکثر کامپیوترها به کار می رود ، و فقط یک نمایش عدد صفر ( 0000 ) دارد نگاه کنید به binary subtraction ، متمم
complement form
شکل متمم ؛ فرم متمم ؛ صورت متمم ، صورت متمم ، فرم متمم ، شکل متمم
complementary
مکمل ، متمم
Complementary Metal Oxide Semiconductor
اکسید فلز نیمه هادی مکمل ، نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
complementary metal-oxide semiconductor
[نیمه هادی اکسید فلز مکمل] نگاه کنید به ‎ CMOS
complementary operation
[عملیات مکمل] عملیاتی است در منطق بولی که نتیجه ای عکس عملیات دیگر انجام شده روی همان داده ها ، ارائه میدهد به عنوان مثال ، اگر ‎ A درست باشد ، ‎ NOT A (مکمل آن) نادرست است نیز نگاه کنید به ‎ Boolean algebra
complete
تمام ، کامل
complete binary tree
درخت دودویی کامل
complete graph
گراف کامل
complete tree
درخت کامل
completeness check
تطبیق کامل
completness of vision
کامل بودن دیدگاه
complex
پیچیده
complex IT projects
پروژه های IT پیچیده
complex admittance
گذرایی مختلط
complex function
تابع پیچیدگی
complex instruction set computer
کامپیوتر مجموعه دستورالعمل های پیچیده
complex instruction set computing
محاسبه مجموعه دستورهای پیچیده ، [محاسبه مجموعه دستورا لعمل های پیچیده] نگاه کنید به ‎ CISC
Complex Network
شبکه پیچیده
complex number
اعداد مختلط ، عدد مختلط - عددی با دو مفهوم « واقعی » و « مجازی» اعداد مختلط به شکل a+bi نوشته می شوند که در آن a قسمت واقعی ، b انداهز ی قسمت مجازی ، و i جذر 1- است ( اگر b0 باشد ، عدد مختلط همان عدد واقعی است ) برخلاف اعدد واقعی ، اعداد ختلط می توانند هنگام مجذور شدن ، اعداد منفی تولید کنند ؛ زیرا تمام چند جمله ای ها ریشه ی مختلط دارند ( اگر چه برخی از آنها ریشه های واقعی ندارند ) کاربرد دیگر اعدد مختلط در نمایش بردارها در فضای دو بعدی است عملیات حسابی در اعداد مختلط تابع مقرارت معمولی جبر به شکل زیر است : اعداد مختلط به صورت نوعی داده در فرترن و C+ + و در بسته های نرم افزاری ریاضی ، مانند Maple وجود دارند ، اما بسیاری از زبانهای برنامه نویسی فاقد این اعداد هستند
complex systems theory
نظریه سیستم های پیچیده
complexity
پیچیدگی ، پیچید‌گی
complexity class
رده پیچیدگی ، رده‌ پیچیدگی
Complext event processing
پردازش رویداد پیچیده
compliance model
مدل انطباقی
compliance review
بازبینی انطباقريال
complimentary
تعریفی
complxity theory
نظریه ی پیچیدگی - مطالعه ی ریاضی زمان ( تعداد مراحل ) و حجمی از حافظه ی مورد نیاز برای انجام یک محاسبه فرض کنید کامپیوتری قرار است n قلم ورودی را پردازش کند ، پیچیدگی محاسبه ممکن است یکی از موارد زیر باشد ؛ * ثابت یا (1) O ، اگر محاسبه ی مورد نظر تعداد یکسانی از مراحل را صرفنظر از میزان ورودیهای قابل پردازش انجام دهد نمونه ی چنین حالتی ، کپی کردن دیسکی با فرمان diskcopy از سیستم عامل DOS است که با این فرمان ، کل دیسک ، صرفنظر از اینکه چه مقداری از آن واقعاً مورد استفاده است ، کپی می شود * خطی یا ( n)O ، اگر تعداد مراحل متناسب با n باشد ، کپی کردن مجموعه ای از n اسم و آدرس از یک فایل به دیگری ، نمونه چنین حالتی است مثال دیگر ، پیدا کردن حاصل جمع n عدد ، یا هر برنامه ای که فقط حاوی یک حلقه است * چند جمله ای یا (n k) O ، اگر تعداد مراحل متناسب با n به توان عدد ثابت باشد ، مثلاً اگر محاسبه مستلزم مقایسه ی هر قلم ورودی با تمامی اقلام دیگر باشد ، n مرحله وجود خواهد داشت بسیاری از الگوریتم های مرتب سازی به صورت ( nبه توان 2) O هستند
component
جزء مولفه ، مؤلهف ، جزء - بخشی از کد نرم افزار که می تون آن را با کد دیگری ادغام کرد و کاربرد متفاوتی ایجاد نمود وظیفه ی برنامه نویسی ساده تر می شود اگر مؤلفه های استانداردی برای انجام عملکردهای مفید وجود داشته باشند برای کسب اطلاع از سیستم های ایجاد " نرم افزار مؤلفه ای" نگاه کنید به JavaBean ؛ Activex برای اطلاع از شرح استانداردهای تعامل مؤلفه ها با یکدیگر ، نگاه کنید به CORBA ، مولفه ، جزء
compontent
جزء ؛ مولفه
compontent software
نرم افزار مولفه ای
compontentware
مولفه افزار
compose sequence
دخشه ساختگی ؛ ترتیب ساختگی ، ترتیب ساختگی دخشه ساختگی
composer
سازنده ، مؤلف
composite
مرکب ، مختلط ، یکان مختلط ، یکان مرکب
composite color monitor
مونیتور رنگی مرکب
composite display
صفحه نمایش مرکب ، [نمایش مرکب ، صفحه نمایش مرکب] ویژگی تلویزیونها و برخی از مونیتورها که قابلیت استخراج تصویر از سیگنال مرکب (که سیگنال ‎ NTSC نامیده میشود) را دارند سیگنال نمایشی مرکب ، نه تنها اطلاعات مورد نیاز شکل گیری تصویر در صفحه نمایش ، بلکه پالسهای لازم برای همگام سازی پویش افقی و عمودی پرتو الکترونی را حمل میکند نمایش مرکب میتواند تک رنگ یا رنگی باشد سیگنال رنگی مرکب ، از سه رنگ ویدئویی اصلی (قرمز ، سبز و آبی) تشکیل میشود قابلیت خوانایی مونیتورهای رنگی مرکب کمتر از مونیتورهای تک رنگ یا مونیتورهای رنگی ‎ RGB است که از سیگنالهای جداگانه برای قسمتهای قرمز ، سبز و آبی تصویر استفاده میکنند نیز نگاه کنید به ‎ NTSC
composite key
[کلید مرکب] کلیدی که تعریف آن مشتمل بر دو یا چند فیلد فایل یا ستون جدول میباشد
composite symbol
علامت ترکیبی
composite video
تصویر ترکیبی ، ویدیوی مرکب - نوعی سیگنال ویدیویی که در مجموعه ی تلویزیونی به کار می رود کل سیگنال از درون سیم انتقال می یابد در مقابل ، سیگنال RGB دارای سیمهای جداگانه ی قرمز ، سبز ، و آبی است نگاه کنید به monitor ، ویدیوی مرکب استانداردی برای علایم ویدیویی که در آنها قرمز ، سبز آبی با هم ترکیب می شوند
composite video display
نمایش ویدیویی تلفیقی ؛ نمایشگر ویدیویی مرکب ، [نمایشگر ویدئویی مرکب] صفحه نمایشی که تمام اطلاعات ویدئویی (از جمله رنگ ، همگام سازی افقی و عمودی) را در یک سیگنال دریافت میکند عموما برای دستگاههای تلویزیون و ‎ R ویدئو ، سیگنال ویدئویی مرکب تحت استانداردهای ‎ NTSC مورد نیاز میباشد مقایسه کنید با ‎ RGB monitors
compositing
ترکیب ، تصنیف - ترکیب تصاویر " طرح بیتی " از منابع مختلف یا اشیا گوناگون در یک تصویر واحد کدری ، یا ALPHA از هر یک از اشیا ، چگونگی ترکیب آنها را با اشیای پشت سر خود تعیین می کند نگاه کنید به chroma-keying
composition
ترکیب
composition and make-up terminal
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازه های نقاط و پهنای کاراکترها را دارد ، صفحه نمایش ‎ CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازه های نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
composition platforms
پلتفرم های ترکیب
compositive cideo
ویدیویی مرکب ، ویدئوی مرکب
compound
مرکب ، مرکّب
compound document
سند مرکب
compound statement
جمله مرکب ، [عبارت مرکب] دستورالعملی که از دو یا چند دستورالعمل در کنار هم تشکیل میشود
Comprehensibility
قابلیت درک
comprehensive
جامع
Comprehensive Strategy for the Rebirth of Japan
طرح(راهبرد) جامع تحول ژاپن
compress
متراکم کردن ، [فشرده کردن] کم حجم کردن فایلها را میگویند
compress digitall video
ویدیویی دیجیتالی فشرده شده
compressed data
داده های فشرده داده هایی که با رمزبندی به روشی خاص فضای کمتری را به خود اختصاص دهند ، داده‌های فشرده
compressed disk
دیسک فشرده شده
compressed drive
گرداننده فشرده شده
compressed file
فایل فشرده ، [فایل فشرده شده ، فایل متراکم شده] فایلی که محتویات آن به وسیله یک برنامه کمکی (یوتیلیتی) خاص فشرده شده تا نسبت به حالت معمولی جای کمتری روی دیسک یا رسانه ذخیره سازی دیگر اشغال کند شرکتهای نرم افزاری معمولا برای توزیع نرم افزارهای خود روی دیسکهای فلاپی ، فایلها را فشرده میسازند مزیت اصلی فایلهای فشرده شده این است که فضای کمتر و در نتیجه دیسکهای کمتری را اشغال میکنند این شرکتها یک برنامه یوتیلیتی نیز در دیسکهای خود جای میدهند تا کاربر بتواند فایلهای فشرده شده را روی دیسک سخت سیستم خود به حالت عادی بازگرداند این برنامه اغلب در برنامه نصب مورد استفاده قرار میگیرد تا کاربر در جریان فایلهای فشرده شده قرار نگیرد بعضی از برنامه ها ، بخصوص آنهایی که با فایلهای گرافیکی کار میکنند ، فایلها را هنگام ذخیره کردن روی دیسک فشرده ساخته و هنگام بار گذاری آنها را باز میکنند‎ ; این روند نیز دور از چشم کاربر صورت میگیرد نیز نگاه کنید به ‎ LHARC installation program ، ‎ PKUNZIP ، ‎ PKZIP ، ‎ utility program
compression
فشرده سازی - نگاه کنید به data compression ، فشردگی حذف اطلاعات زائد و کاهش ظرفیت ، فشار ، درهم فشردگی
compressive sensing
سنجش فشرده
compressor
فشرده ساز ، به مجموعه نرم افزارهایی گویند که برای فشرده کردن فایلها به کار می روند ، [فشرده ساز ، متراکم ساز] وسیله ای که برخی از جنبه های سیگنال ارسالی (مثل حجم) را محدود میسازد تا کارایی افزایش یابد
compromise
قربانی شدن
compromised node
گره مخاطره آمیز
compromised router
روتر تحت کنترل قرار گرفته شده
comptuer network
شبکه کامپیوتری
compupic pro
نرم افزاری قوی برای پخش و سازماندهی کلیه فایلها به خصوص فایلهای تصویری
compuserve
کامپیوتر سرو ؛ سرویس اطلاعاتی کامپیوتر ، خدمات اطلاعاتی آماده در columbus ohio که می توان از طریق مودم در هر جای آمریکا به ان دسترسی داشت ( نگاه کنید به MODEM ) این خدمات اطلاعاتی در زمینه هی بسیار گسترده ای شامل پیش بینی های هواشناسی ، زمانبدی های خطوط هوایی ، بازار سهام و خدماتپژشکی است مشترکین این شبکه ی اطالاعاتی می توانند در مباحث کنفرانس ها شرکت کنند به اینترنت دسترسی داشته باشند ، شبکه اصلی اطلاع رسانی ، شبکه اطلاع رسانی ، [کامپیوسرو] یک سرویس ‎ online معروف است
computability
قابلیت محاسبه
computable
محاسبه پذیر ، محاسبه‌پذیر
computable function
تابع محاسبه پذیر ، تابع محاسبه‌پذیر
computation
محاسبه ؛ نتیجه محاسبه
computation theory
نظریه محاسبات
computational
محاسباتي
computational explosion
انفجار ترکیبی
computational grid
گرید محاسباتی
Computational Linguistics
زبان شناسی محاسباتی ، زبان شناسی کامپیوتری کاربرد کامپیوترها در بررسی زبان بشری و مطالعه ی چگونگی درک زبانهای مختلف بشری توسط کامپیوتر ف نگاه به : natual language processing ، parsing
Computational offloading
تخلیه ی محاسباتی
computational thinking
تفکر رایانشی
computational variance
واریانس محاسباتی
computational complexity
پیچیدگی محاسباتی
computationally intensive
محاسبه بر
computation-bound
محدودیت محاسباتی ، [محدودیت محاسباتی] محدودیت ‎ CPU نیز نامیده میشود ، و وضعیتی است که قابلیت اجرایی کامپیوتر به تعداد عملیات ریاضی که ریز پردازنده باید انجام دهد ، محدود میشود
compute
محاسبه کردن ، [محاسبه کردن] انجام محاسبات و یا در اصطلاح میکرو کامپیوترها ، استفاده از کامپیوتر و یا به کار واداشتن آن میباشد
compute bound
کران محاسباتی ؛ با تنگنای محاسباتی ؛ محدودیت محاسباتی ، محدودیت محاسباتی ، با تنگنای محاسباتی ، محدودیت محاسباتی با تنگنای محاسباتی کران محاسباتی
compute nodes
گره های پردازشی
computed
حیاب شده
computed tomography scanning
مغز نگاری کامپیوتری( سی تی اسکن)
computer
رایانه ؛ کامپیوتر ، کامپیوتر ، رایانه ماشینی که می تواند اطلاعات را به کمک دستورالعمل های اجرایی پردازش کند وژگی بارز یک کامپیوتر ، توانایی ذخیره سازی دستورالعمل های کامپیوتر توسط خود کامپیوتر است و با این توانایی ، بی نیاز از انسان برای نوشتن دستورالعمل جدید در هر نوبت ، عملیات بسیاری را انجام می دهد ، رایانه ، کامپیوتر ماشینی قادر به پیروی از دستورالعمل هایی برای تغییر داده ها به یک روش مطلوب و حداقل اجرای برخی از عملیات بدون دخالت انسان چنین فکر نکنید که کامپیوترها دستگاههایی تنها برای انجام عملیات حساب هستند ، اگر چه این عمل نیز یکی از وظایف کامپیوتر می باشد کامپیوترها کار ارائه و دستکاری متون ، نگاره سازی ، علایم و موسیقی ، همچنین اعداد را به عهده دارند ، تاریخچه استفاده از کامپیوتر بشر از دیر باز سرگرم اموری نظیر شمارش ‌ ، اندازه گیری و ظبط کردن اشیاء و نیز گزارش دادن اطلاعات در مورد اشیاء به همنوعان خود بوده است واژه ( اشیاء ) می تواند دلالت بر تعداد گوسفندان یک گله ، وزن یک کودک ، ابعاد یک زمین ، مدت زمان طی شده از آخرین خشکسالی یا شدت یک زمین لرزه را داشته باشد در مقابل کلمه ی Computer در دائره المعارفها نوشته شده است : محاسبه کردن ، تخمین زدن ، حساب کردن و ما Computer را به نام ماشین محاسبه گر می خوانیم کامپیوتر آخرین زنجیر از حلقه ماشین های محاسبه گر و ذخیره کننده اطلاعات می باشد البته چیزی که کامپیوتر را از دیگر ماشینهای محاسبه گر جدا کرده است ، در واقع سرعت ، دقت و اطمینان بالا در انجام کارهاست کامپیوترهای امروزی در مقیاس میلیونها عملیات در ثانیه اندازه گیری می شود هر چند ممکن است این عملیات ساده باشد ، اما ترکیب آنها به روشهای مختلف ، منجر به ظهور آرایش عظیمی از عملکردهای مفید می گردد این موضوع تقریبا تمام اتفاقی است که طی سه چهار دهه اخیر ( که معادل است با کل تاریخ کامپیوترهای تجاری ) به وقوع پیوسته است کامپیوترهای امروزی بسیار کوچکتر طراحی شده اند به طوری که به راحتی بر روی یک میز جا می گیرند چیزی که قبلا یک اتاق بزرگ را به طور کامل اشغال می کرد ، امروزه در یک جعبه کوچک جا می شود در عین حال که کامپیوترهای امروزی توانایی ذخیره اطلاعات بیشتر و سرعت بیشتر در محاسبه را دارند کامپیوتر ماشینی است که سه کار انجام میدهد : ورودی ساخت یافته را میپذیرد ، آن را بر طبق قوانین از پیش تعریف شده ای پردازش میکند ، و نتایج را به عنوان خروجی نمایش میدهد ، حسابگر الکترونی ، رایانه (کامپیوتر)
computer , history of
تاریخچه ی کامپیوتر - تاریخ وسایل محاسباتی مکانیکی به قرنهای قبل باز می گردد چرتکه که به وسیله حرکت مهره ها بر روی میله ها ، اطلاعات را ذخیره می کرد ، بتدایی ترین وسیله محاسباتی بود در سال 1642 میلادی آقای پاسکال ماشین برای جمع بستن ساخت که از چرخهای دندانه دار برای انتقال رقم نقلی به رقم بعدی استفاده می کرد در سال 1883 آقای کارلز بابیج مفهوم یک کامپیوتر با برنامهی ذخیره شده را ارائه داد متاسفانه ، دستگاههای مکانیکی روزگار او نمی توانست به طور قابل اعتمادی ار کند ف از این رو «موتور تحلیلی » هرگز تکمیل نشد بعدها دستگاه مهم دیگری برای پردازش داده به نام کارت پانچ ( کارت سوراخ شده ) توسط هرمان هالریث ساخته شد تا به اداره سر شماری آمریکا کمک کند که سرشماری 1980 را جدول بندی کند ( نگاه کنید به punched card ) ENIAC ) نخستین کامپیتوتر دیجیتالی الکترونیکی ، اختصار کلمات زیر است electronic numerical integrator calculator این کامپیوتر در سال 1946 در ارتش آمریکا به کار می فت درسال 1945 آقای جان ون نیومن مفهوم جدیدی از کامپیوتر با برنامه ی ذخیره شده را ارائه داد که در آن حافظه ی کامپیوتری می توانست هم داده و هم برنامه را ذخیره کند همزمان ، از طریق ساخت مولفه های الکترونیکی قابل اعتمادتر ، پیشرفتهای عمده ای انجام شد ENICA کامپیوتر بسیار بزرگی بود که با لامپهای خلا ساخته شده بود اختراع ترانزیستور در اواخر دهه ی 40 ساخت کامپیوترهای کوچکتری را ممکن ساخت که به خنک سازی کمتری نیاز داشتند پیشرفتها در مدارات مجتمع ادامه یافت این مدارها در اواخر دهه ی 50 ساخته شدند و موجب کوچک سازی هر چه بیشتر کامپیوتر ها شدند در اواسط دهه ی 70 پیشرفت مهمی روی داد و نخستین ریز کامپیوتر ساخته شد قبل از آن ، کامپیوتر ها بزرگ و گران بودند ف اما در حال حاضر ریز کامپیوتر ها چنان کوچک و ارزان قیمت اند که شرکتهای کوچک و افراد می توانند آنها را بخرند هسته ی اصلی ریز کامچیوتر تراشه ی ریز پردازنده ی آن است 80486 یا pentium تراشه ی ریز پردازنده هایی هستند که تمام واحد پردازش مرکزی را روی کی کریستال سیلیکان جای داده اند با پیدایش ریز کامپیوتر های قدرت مند و ارزان قیمت ، کامپیوتر کاربرد خانگی پیدا کرد
computer address
آدرس کامپیوتری
computer adied engineering
مهندسی به کمک کامپیوتر
computer aided
به کمک رایانه
computer aided design
طراحی کامپیوتری ؛ طراحی به کمک کامپیوتر ، طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computer aided design and drafting
طراحی و نقشه کشی کامپیوتری ؛ طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر ، طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر ، طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
computer aided engineering
مهندسی با کمک کامپیوتر
computer aided factory management
مدیریت کارخانه با استفاده از کامپیوتر
computer aided instruction
تعلیم به کمک کامپیوتر ، ‎ رجوع کنید به: computer augmented learning
computer aided learning
آموختن به کمک کامپیوتر
computer aided manufacturing
تولید به کمک کامپیوتر
computer aided test
تست به کمک کامپیوتر
computer aided testing
آزمون به کمک کامپیوتر
computer and business equipment manufacturs ass.
نگاه کنید به ‎ CBEMA
computer and internet glossary
سایتی دارای لغات مربوط به کامپیوتر و اینترنت با معنیهای ساده http://www sharpened net/glossary/index php
computer architect
معمار کامپیوتر
computer architecture
معماری کامپیوتر طراحی و ساختار داخلی کامپیوتر ، کامپیوتر ماشینی است که می تواند دستورالعمل ها را ذخیره کرده و اجرا کند ، از این رو ، این ماشین دو قسمت اصلی دارد ، ( حافظه ) و ( واحد پردازش مرکزی ( CPU ) که از طریق مجموعه ای از اتصالات الکتریکی موازی به نام گذرگاه ( BUS ) با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند گذرگاه نیز به دستگاههای ورودی - خروجی ، مانند صفحه نمایش ، صفحه کلید و دیسک گردان ها متصل است cpu وقت خود را به بیرون کشیدن دستورالعمل ها از حافظه و انجام آنها می گویند صرف می کند هر دستورالعملی الگویی از بیت ها است ( 1 ، 0 های دودویی که به وسیله ی سیگنالهای خاموش و روشن بیان می شوند ) وقتی دستورالعمل ها به CPU می رسند CPU باید آن را رمز گشایی کرده ( تشخیص دهد ) و واحد عملیاتی شامل جمع کننده ها ضرب کننده ها ، مدارهای مقایسه ی الگوهای بیتی و است تمام این واحد ها از مدارهای منطقی ساخته شده اند برای نمونه ، نگاه کنید به cpu binaryaddition دارای ثباتهایی برای نگهداری داده است مثلاً برای جمع دو عدد cpu دو عدد را از خافظه بازیابی کدره و درون ثباتها قرار می دهد ، جمع انجام داده ف نتیجه را در ثبات دیگر می گذارد ، و در آخر آن را مجدداً به حافظه بر می گرداند در کامپیوترهای امروزی ، cpu یک مدار مجتمع واحد به نام ریز پردازنده است هر محل در حافظه آدرسی دارد آدرس ، یک الگوی بیتی ( عدد دودویی ) است که محل مورد نظر را معین می کند برای بازیابی انباشته های حافظه 011000011 cpu الگوی بیتی 011000011 را روی بخش آدرس گذارگاه قرار می دهد ، خط خواندن حافظه را فعال می کند و تا زمان مشخصی منتظر می ماند ، حافظه ، محتویات آن مکان را روی بخش داده ِ کارگاه قرار می دهد تا cpu بتواند آن را بخواند برای قرار دادن داده در حافظه ، cpu آدرس و داده را روی گذرگاه گذاشته و خط نوشتن حافظه را فعال می کند بعضی از کامپیوتر خطوط خواند ورودی و نوشتن ورودی نیز دارند که مانند خطوط به کار رقته برای دسترسی به حافظه است خطوط خواندن یا نوشتن مدخلها ( پورت ها ) برای دسترسی به دستگاههای ورودی / خروجی به ار می رود اثر کامپیوتر ها از نوعی معماری ( ون نیومن ) استفاده می کنند که به معنای ذخیره ی برنامه ها و داده در یک نوع حافظه است برخی از ریز کنترل کننده ها از معماری ( هاروارد ) با حافظه های جداگانه برای برنامه و داده استفاده می کنند ( زیرا ) برنامه ها همیشه rom نگهداری می شود اما داده باید قابل تغییر باشد برنامه نویس ها معمولاً دستورالعملهای cpu را نمی نویسند ، بلکه ، برنامه ها را به زبانی سطح بالا ، مانند c,BASIC یا پاسکال می نویسند ، و از یک کامپایلر برای ترجمه برنامه ها به زبان اسمبلی نوشته شود ، که به این ترتیب به صورتی مستقیم تر به زبان ماشین ترجمه می شود ، معماری کامپیوتری ، معماری رایانه ، معماری طرح و مشخصات کلی سیستم رایانه که نشان دهنده بخشهای عمده آن مانند حافظه و پردازشگر مرکزی و چگونگی ارتباط بین آنها باشد
computer art
هنر کامپیوتر ، [هنر کامپیوتری] یک اصطلاح کلی در مورد هنری که روی کامپیوتر پیاده میشود و یا هنری که توسط کامپیوتر ارائه میگردد ، تفاوت موجود این است که هنرمند انسان است یا سیستم الکترونیکی وقتی هنرمند انسان باشد ، هنر کامپیوتری با استفاده از برنامه های ترسیمی که ابزار طراحی ، قلمها ، اشکال ، الگوها و رنگهای مختلفی را ارائه میدهند ، انجام میگیرد برخی از برنامه ها ، شکلهای از پیش ترسیم شده و قابلیتهای متحرک سازی را نیز در اختیار کاربر قرار میدهند
computer artist
هنرمند کامپیوتر
computer assisted
بکمک کامپیوتر
computer assisted diagnosis
تشخیص بیماری توسط کامپیوتر
computer assisted instruction
دستورالعمل به کمک کامپیوتر ؛ آموزش کامپیوتری ؛ آموزش به کمک کامپیوتر ، آموزش به کمک کامپیوتر آموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
computer assisted learning
یادگیری به کمک کامپیوتر
computer assisted teaching
تدریس به کمک کامپیوتر
computer augmented learning
بسط آموزش به کمک کامپیوتر ، بسط اموزش به کمک کامپیوتر
computer awarness
دانش کامپیوتر
computer based
بر مبنای کامپیوتر
computer based instruction
دستور اصلی کامپیوتر
computer based learning
یادگیری برپایه کامپیوتر
computer based training
ترتیب مبتنی بر کامپیوتر ، تربیت مبتنی بر کامپیوتر
computer camp
اردوی کامپیوتر
computer center
مرکز کامپیوتر ، [مرکز کامپیوتر] محلی که کامپیوترها (معمولا کامپیوترهای بزرگ یا مینی کامپیوترها) و تجهیزات مربوط به آنها در آنجا گرد آمده و خدمات پردازش اطلاعاتی را به گروهی از افراد ارائه میدهد
computer center derictor
مدیر مرکز کامپیوتر
computer center director
مدیر مرکز کامپیوتر
computer center manager
مدیر مرکز کامپیوتر
computer circuits
مدارهای کامپیوتری
computer classifications
طبقه بندی کامپیوتر
computer code
کد کامپیوتر ؛ رمز کامپیوتر ، کد کامپیوتری ، رمز کامپیوتر کد کامپیوتر
computer conferencing
کنفرانس کامپیوتری ، [کنفرانس ، کامپیوتری] تبادل نظر با استفاده از کامپیوترهای مستقر در مکانهای مختلف که از طریق خطوط ارتباطاتی به هم متصل شده اند
computer control console
کنسول کنترل کامپیوتر ، control panel ، ‎ رجوع کنید به: control panel
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری
computer crime
جرم کامپیوتری ، جرم رایانه‌ای
computer dealer's exposition
نمایشگاه بین المللی کامپیوترهای آمریکایی و بقیه کشورهای دنیا
computer dependent
وابسته به کامپیوتر
computer design
طراحی کامپیوتری
computer design language
زبان طراحی کامپیوتر
computer dictionary info
لیست لغات مربوط به کامپیوتر با معنی http://www computerdictionary info
computer drawing
ترسیم کامپیوتری ، رسم کامپیوتری
computer emergency response team
تیم کمک رسانی فوریتهای کامپیوتری ، سازمانی اطلاعاتی در شبکه که با مشکلات اضطرارای سرکار دارد
computer enclosure
محفظه کامپیوتر ، محفظه کامپیوتری
computer engineer
مهندس کامپیوتر
computer engineering
مهندسی کامپیوتر ، [مهندسی کامپیوتر] رشته ای که طراحی و ساخت سخت افزار کامپیوتر را تحت پوشش قرار میدهد
computer error
خطای کامپیوتر
computer ethios
اخلاق کامپیوتری - استفاده ی مسئولانه از کامپیوترها و شبکه های کامپیوتری استفاده ی نادرست از کامپیوترها بسیار کم است ، اما متأسفانه سوء قضاوت های جدی توسط افراد وجود دارد یادآوری چند نکته مهم : (1) افراد هنگام استفاده از کامپیوتر ، مسئولیت های قانونی و اخلاقی مشابهی مانند زمانهای دیگر دارند ؛ تهمت ، فریب ، اذیت و ، چه هنگام کار با کامپیوتر و یا هر زمان دیگر غلط است ، و مستوجب جریمه می شود استفاده از کامپیوتر بدون کسب اجازه ی مالک آن دزدی است ؛ خراب کردن داده ی کامپیوتری به کمک ویروس کامپیوتری نیز جرم محسوب می شود (2) کامپیوترها لزوماً از تمام اعمال نادرست جلوگیری نمی کنند کاربران ، مسئول عملکردهای خود هستند مثلاً اگر کامپیوتری به گونه ای نادرست تنظیم شود ، به طوری که افراد غیر مسئول بتوانند کلمه ی عبور از آن استفاده کنند ، این امر هرگز مجوز استفاده ی غیر مسئولانه را صادر نمی کند ، همچنان که اگر در منزل نادرست قفل شده باشد ، مجوزی برای ورود غیر مجاز نیست (3) برخی از اطلاعات ذخیره شده در کامپیوترها خصوصی هستند و نباید مورد سوء استفاده قرار گیرند ؛ رکودهای اعتبار ، رکوردهای تحصیلی و نظایر آن ، از جمله موارد اطلاعات خصوصی هستند (4) ارتباطات الکترونیکی اط نظر خصوصی بودن تضمین نمی شوند نمی دانید که نامه ی الکترونیکی شما چه مسیری را طی می کند ، یا چه کسی ممکن است نامه ی شما را در مسیر ببیند از این رو ، شماره ی کارت اعتباری یا اطلاعات محرمانه را با پست الکترونیکی ارسال نکنید ، مگر اینکه از امنیت مسیر مطمئن باشید همچنین باید بدانید که نامه ی الکترونیکی را می توان جعل کرد ؛ همچنین تضمینی نیست که قطعه ای از نامه حقیقتاً از جانب فرد یا محلی ارسال شده باشد که عنوان آن را نشان می دهد (5) کاربران باید به حق ثبت و مجوزهای نرم افزار احترام بگذارند قیمت هر قطعه از نرم افزار ، بیشتر از هزینه ی دیسک و کتابچه ی راهنماست ؛ این قیمت شامل هزینه ی توسعه ی نرم افزار نیز می شود اگر افراد بابت نرم افزار پولی نپردازند ، از نرم افزار هم خبری نیست (6) سازندگان ، برنامه نویسان و مشاوران مستقل ، مسئول مشتریان خود هستند ادعای خبرگی بیش از حد توانایی درست نیست ، فروش محول ناقص نیز نادرست است البته هیچ سازنده ی نرم افزاری ، ب طور 100% محصول خود را تضمین نمی کند ، اما باید پشتیبانی های پس از فروش را بپذیرد در گذشته بسیاری از سازندگاه ، مسئولیت کارایی محصولات خود را بر عهده نمی گرفتند ، اما امروزه جامعه ی کاربران این بی قیدی را تحمل نمی کنند ( 7) در شبکه ی اینترنت ، شما مهمان دیگران هستید هزینه ی اینترنت توسط مراکزی پرداخت می شود که پیامها را دریافت می کنند و مرکز فرستنده مسئولیتی از نظر مالی ندارد از این رو ، باید مراقب باشید که چه چزی و به چه کسی ارسال می کنید برای شناخت بیشتر جنبه های اخلاقی اتباطات کامپیوتری ، نگاه کنید به Internet ; usenet ; spamming ; spoofing ; netiquette
computer family
خانواده کامپیوتر ، [خانواده کامپیوتر] اصطلاحی در مورد گروهی از کامپیوترها که براساس یک ریز پردازنده یا مجموعه ای از ریز پردازنده های مرتبط ساخته شده و ویژگیهای طراحی مشترکی دارند به عنوان مثال ، کامپیوترهای اپل مکینتاش ، از مکینتاش اولیه گرفته تا کوآدرا ، خانواده ای هستند که شرکت اپل آنها را براساس ریز پردازنده های ‎68000 ، ‎68020 ، ‎ 68030 و ‎68040 موتورولا طراحی کرده است به همین ترتیب ، کامپیوترهای شخصی آی بی ام و مدلهای نسل دوم ‎ PS/2 را میتوان از خانواده ‎ IBM PC دانست که براساس ریز پردازنده های ‎ iAPx86 اینتل ساخته شده اند از یک نقطه نظر دیگر میتوان کامپیوترهای دارای یک ریز پردازنده مشابه را یک خانواده دانست در این صورت ، مدلهای آی بی ام و کامپیوترهای سازگار با آن که توسط کارخانجات مختلف ساخته شده اند را میتوان به عنوان بخشی از گروه بزرگ خانواده ‎ iAPx86 در نظر گرفت در حال حاضر اعضای خانواده های مختلف میکرو کامپیوترها با هم سازگار نیستند
computer flick
فیلمهای ساخته شده با کامپیوتر
computer flicks
فیلمهایی که توسط کامپیوتر ساخته می شود
computer fraud
تقلب رایانه ای هر نوع دستکاری در سامانه های رایانه ای برای سوء استفاده یا فریبکاری ، تقلب رایانه‌ای
computer game
بازی کامپیوتری ، بازیهای کامپیوتری ، [با زی کامپیوتر] سرگرمیهای محاوره ای در کامپیوتر که از بازیهای الفبایی ساده گرفته تا شطرنج ، گنج یابیها ، بازیهای جنگی و شبیه سازیهای دنیای واقعی را در خود جای میدهد کنترل بازیها از طریق صفحه کلید ، دسته بازی یا ابزار ورودی دیگر صورت میگیرد
computer generations
نسل های کامپیوتر
computer glossary
سایت دیکشنری کامپیوتر با قابلیت جستجو http://www di com tn/computerglossary
computer graphic
گرافیک کامپیوتر
computer graphicist
گرافیست کامپیوتری ، طراح کامپیوتر
computer graphics
گرافیک کامپیوتری ؛ نگاره سازی کامپیوتری ، نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری ، [گرافیک کامپیوتری ، نگاره سازی ، کامپیوتری] بطور کلی نمایش تصاویر در صفحه مونیتور کامپیوتر را گویند در کنار اصطلاح گرافیک کامپیوتری ، روشهای مختلف ایجاد ، نمایش و ذخیره سازی اطلاعات مطرح میشود گرافیک کامپیوتری از یک دید ، به تهیه نمودارها و طرحهای تجاری اطلاق شده (نگاه به ‎presentation graphics) ، و از دید دیگر به نمایش ترسیمات ، کاراکترهای مایل (ایتالیک) و نشانگر ماوس روی صفحه مونیتور اطلاق میگردد (نگاه به ‎graphics mode) در نظر سوم ، گرافیک کامپیوتری به روش ایجاد و نمایش تصاویر روی صفحه مونیتور مربوط میشود (نگاه به ‎ raster graphics ، ‎vector graphics)
computer graphics interface
[رابط گرافیکی کامپیوتر] با حروف اختصاری ‎ CGI ، یک استاندارد نرم افزاری است که برای ابزارهای گرافیکی کامپیوتر از جمله چاپگرها و رسامها مورد اعمال قرار میگیرد ‎ CGI گونه جدیدی از استاندارد گرافیکی ‎ GKS (‎Graphical Kernel System) است که روشهای استاندارد ایجاد ، دستکاری یا چاپ گرافیکهای کامپیوتری را در اختیار برنامه های کاربردی قرار میدهد ‎ CGI یک زبان مشترک برای استفاده در آدرس دهی انواع مختلفی از ابزارهای خروجی را در اختیار کاربر میگذارد نیز نگاه کنید به ‎ Graphical Kernel System
computer graphics interface (cgi)
رابط گرافیکی کامپیوتر
computer graphics metafile
فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
computer independent language
زبان مستقل کامپیوتری
computer industry
صنعت کامپیوتر ، صنعت کامپیوتری
computer information system
سیستم اطلاعات کامپیوتری ، سیستم اطلاعاتی کامپیوتری
computer input microfilm
تکنولوژی که مستلزم به کارگیری یک دستگاله ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر می باشد ، تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر می باشد ، تکنولوژی که مستلزم به کارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر می باشد
computer instruction
دستورالعمل کامپیوتر ، [دستورا لعمل کامپیوتری] دستورالعملی که کامپیوتر میتواند آن را بفهمد و براساس آن عمل کند نیز نگاه کنید به ‎ machine instruction
computer instruction set
مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
computer integrated business
تجارت یکپارچه کامپیوتری
computer integrated manufactureing
کارخانه کاملا اتوماتیک ، کارخانه کاملا "اتوماتیک
computer interface unit
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر ، متصل کننده قطعات به کامپیوتر (UCI) ، [واحد رابط کامپیوتری] نگاه کنید به ‎ interface
computer jargon
لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر ، لغات و اصطلاحات مربوط به کامپیوتر
computer language
زبان کامپیوتر ، زبان کامپیوتری ، [زبان کامپیوتری] یک زبان مصنوعی که دستورالعملهایی را برای اجرا شدن در کامپیوتر مشخص میکند این اصطلاح طیف گسترده ای را از زبان ماشین گرفته تا زبانهای سطح بالا ، تحت پوشش قرار میدهد نگاه به ‎ assembly language ، ‎high-level ‎ language ، ‎ machine code
computer leasing company
شرکت اجاره دهنده کامپیوتر
computer letter
حرف کامپیوتری ، نگاه کنید به ‎ form letter
computer literacy
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از دانش کامپیوتر آنها برای حل مسائل ، دانش کامپیوتر دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل ، [نامه کامپیوتری] دانش و درکی از کامپیوترها که با توانایی استفاده مطلوب از آنها همراه می باشد گاهی اوقات مردم به غلط تصور میکنند که کار با کامپیوتر به دانش فنی و مهارت در ریاضیات و الکترونیک نیاز دارد در پایینترین سطح کاربردی کامپیوتر ، نحوه روشن کردن آن ، آغاز کردن و به پایان رساندن چند برنامه ساده ، و ذخیره سازی و چاپ اطلاعات اهمیت دارد در سطوح بالاتر ، جزئیات بیشتری ، در رابطه با توانایی کاربران قوی برای کار با برنامه های پیچیده و احتمالا برنامه نویسی به زبانهایی چون ‎ BASIC یا ‎ C ، مطرح میشود در بالاترین سطوح ، دانش تخصصی و فنی موضوعاتی چون الکترونیک و زبان اسمبلی به میان میآید ، سواد رایانه
computer logic
منطق کامپیوتر ، منطق کامپیوتری
computer managed instruction
دستورالعمل با مدیریت کامپیوتر ؛ آموزش با مدیریت کامپیوتر ، اموزش با مدیریت کامپیوتر دستورالعمل با مدیریت کامپیوتر ، آموزش با مدیریت کامپیوتر دستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
computer manufacturer
سازنده کامپیوتر
computer museum
موزه کامپیوتری
computer music
موسیقی کامپیوتری
computer name
نام کامپیوتر ، [اسم کامپیوتر] در شبکه های کامپیوتری ، نام منحصر به فردی است که یک کامپیوتر را به شبکه معرفی میکند در یک شبکه دو نام مشابه نمیتواند وجود داشته باشد تفاوت و نام کامپیوتر و نام کاربر در این است که نام کامپیوتر برای شناسایی یک کامپیوتر خاص و منابع مشترک آن (مانند فایلها ، تجهیزات جانبی و غیره) به بقیه سیستم مورد استفاده قرار میگیرد تا قابل دستیابی باشند‎ ; در حالی که نام کاربر (که نام مستعار یا ‎ ID کاربر نیز گفته میشود) هنگام دستیابی به کامپیوتر و‎/ یا شبکه ، توسط کاربر به سیستم داده میشود مقایسه کنید با ‎ alias ، ‎ user name
computer network
شبکه کامپیوتری ، [شبکه کامپیوتر] نگاه کنید به ‎ network ، شبکه رایانه
computer network and system engineer
مهندس شبکه ها و سامانه های کامپیوتری
Computer Networks
شبکه های کامپیوتری
computer nik
استفاده کننده علاقمند کامپیوتر که وقت زیادی را صرف کار با کامپیوتر می کند ، استفاده کننده علاقمند کامپیوتر که وقت زیادی را صرف کار با کامپیوتر می کند
computer node
گره محاسباتی
computer numerical control
کنترل عددی توسط کامپیوتر
computer on a chip
کامپیوتر روی یک تراشه
computer ontology
هستی شناسی کامپیوتر
computer operation
عملیات کامپیوتر ؛ عملکرد کامپیوتری ، عملکرد کامپیوتری عملیات کامپیوتر
computer operations manager
مدیر عملیات کامپیوتر
computer operator
اپراتور کامپیوتر
computer oriented
کامپیوتر گرا
computer oriented language
زبان کامپیوتر گرا
computer output microfilm
میکروفیلم خروجی کامپیوتر ؛ فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری ؛ تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم ، فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلمکروفیلم خروجی کامپیوتر ، فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم میکروفیلم خروجی کامپیوتر
computer output microfilm recorder
دستگاهی که خروجی کامپیوتر را روی فیلم حساس به نور به شکل میکروسکوپی ضبط می کند ، دستگاهی که خروجی کامپیوتر را روی فیلم حساس به نور به شکل میکروسکوپی ضبط می کند
Computer parsers
تجزیه کننده های کامپیوتری
computer power
قدرت کامپیوتر ، [قدرت کامپیوتر] توانایی کامپیوتر در انجام کارها اگر این توانایی را در تعداد دستورالعملهایی بدانیم که کامپیوتر در یک مدت زمان خاص میتواند انجام دهد ، قدرت کامپیوتر با واحد میلیون دستورالعمل در ثانیه (‎MIPS) یا میلیون عملیات نماد علمی در ثانیه (‎MFLOPS) سنجیده میشود قدرت کامپیوتر به روشهای دیگر نیز اندازه گیری میشود که به کاربرد خاص آن بستگی دارد کاربران و خریداران کامپیوتر ، قدرت آن را اغلب مقدار حافظه با دستیابی مستقیم (‎RAM) ، سرعت پردازنده ، یا تعداد بیتهایی که کامپیوتر در یک لحظه میتواند با آنها کار کند (‎8 ، ‎16 ، ‎ 32 و غیره) در نظر میگیرند دو معیار مهم دیگر را میتوان سازگاری و کار کردن اجزای کامپیوتر با هم و مناسب بودن آنها برای عملیات مربوطه ، دانست از آن جایی که کامپیوتر مجموعه ای است از بخشهای مختلف ، از یک دید میتوان گفت که قدرت آن به اندازه کند ترین یا ضعیفترین قسمتهای آن (از جمله خود کاربر) میباشد به عنوان مثال ، اگر دیسک سخت سرعت پایینی داشته باشد ، کامپیوتر هر چه قدر هم که سریع و قوی باشد ، هنگام انجام عملیات مربوطه به دیسک سخت ، تضعیف میشود نیز نگاه به ‎ access time ، ‎ benchmark ، ‎ MFLOPS ، ‎ MIPS
computer press association
انجمن مطبوعاتی کامپیوتر
computer printout
مطالبی که توسط کامپیوتر چاپ شده است
computer processing cycle
چرخه پردازش کامپیوتر
computer professional
متخصص کامپیوتر ، متخصص رایانه
computer program
برنامه کامپیوتر ، [برنامه کامپیوتر] مجموعه دستورالعملهایی که به یکی از زبانهای کامپیوتری نوشته شده و برای انجام گرفتن عمل خاصی ، در کامپیوتر به اجرا درمیآید مقایسه کنید با ‎ library ، ‎ ; routine نیز نگاه کنید به ‎ computer language
computer programmer
برنامه نویس کامپیوتر ، برنامه‌نویس کامپیوتر
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتر ، برنامه‌سازی رایانه‌ای
computer revolution
تحول کامپیوتر ، انقلاب کامپیوتر ، [انقلاب کامپیوتر] اصطلاحی در مورد به کارگیری و پذیرش فراگیر کامپیوترها (بخصوص کامپیوترهای شخصی تک کاربره) در جامعه می باشد از این نوع موضوع به دو دلیل به عنوان انقلاب نام برده میشود: اول این که ظهور و موفقیت آنها سریع صورت گرفت ، و دوم این که سرعت و دقت آنها تغییراتی در روشهای پردازش ، ذخیره سازی و انتقال اطلاعات ایجاد کرده است
computer salesman
فروشنده کامپیوتر
computer science
علوم کامپیوتر ، علوم کامپیوتر ؛ علم کامپیوتر ، علم کامپیوتر - مطالعه ی ریاضی و علمی و کارایی های احتمالی کامپیوتر علم کامپیوتر زمینه ی بسیار گسترده ای است که شامل ریاضیات محض ( نگاه کنید به helting problem , complexity theory ) ، مهندسی ( نگاه کنید به computer architecture) ، مدیریت ( نگاه کنید به software engineering ) و حتی مطالعه ی فکر بشر ( نگاه کنید به artificial intelligence) است در حقیقت متخصصان علم کامپوتر ، غالباً در هر زمینه ای که کامپیوتر کابرد داشته باشد ، فعالیت می کند امروزه علم کامپیوتر از آموزش صرف فراتر رفته است ، و حتی درک تکنولوژی آینده به کمک علم کامپیوتر امکان پذیر است ، علم رایانه ، [علم کامپیوتر] مطالعه کامپیوترها از جنبه های طراحی ، عملیات و کاربرد آنها در پردازش اطلاعات علم کامپیوتر با هر دو جنبه تئوری و عملی مهندسی ، الکترونیک ، تئوری اطلاعات ، ریاضیات ، منطق و رفتارهای بشری سرو کار دارد علم کامپیوتر از برنامه نویسی و معماری کامپیوتر گرفته تا هوش مصنوعی و روباتها را شامل میشود
computer security
حفاظت کامپیوتر - حفاظت کامپیوترها از تحریف ، خطرات فیزیکی ، و افشاس ناخواسته ی داده ظهور کامپیوترهای شخصی موجب شده است تا رکوردهای مهم تجاری یا داده ی محرمانه کمشده ، مورد دستبرد قرار گرفته ، یا سوء استفاده شود کامپیوترها را باید از انواع خطرات زیر محافظت کرد (1) خرابی ماشین به طور دوره ای از فایلهای مهم پشتیبان تهیه کنید هر دیسک گردان وسیله ای است که روزی خراب می شود و تمام داده از بین می رود (2) خطرات فیزیکی کامپیوتر را از آتش ، سیل ، و خطرات مشابه محافظت نموده ، و فایلهای پشتیبان را در محل امنی ذخیره کنید به یاد داشته باشید که ممکن است دزد ماشین را نیز ببرد ؛ تعداد رو به افزایش دزدان کامپیوتر ، به دنبال اطلاعات هستند تا تجهیزات هنگام مسافرت با کامپیوتر چمدانی ، هرگز آن را از خود دور نکنید ، بسیاری از دزدی ها در محل بازرسی فرودگاه انجام مب شود : کامپیوتر را در دست خود بگیرد و هنگام بازرسی امنیتی در فرودگاه آن را به خودتان نزدیک کنید ( 3) خطای اپراتور حذف اتفاقی اطلاعات بسیار آسان است رفع این خطر بوسیله ی نرم افزاری است که اطلاعات پاک شده را بر می گرداند ( 4) تحریف کامپیوتری آیا کسی می تواند بدون اطلاعات شما رکودهای خود را تغییر دهد ؟ به یاد داشته باشید که بسیاری از افراد چگونگی استفاده از نرم افزارهای عمومی تجاری را می دانند درصورت امکان ، از نرم افزاری استفاده می کنید که عوامل تغییر را رکورد ( چه کسی و چه وقت ) را ثبت کند و برای تغییرات غیر معمول کلمه ی عبور بخواهد (5) برنامه نویسی کینه جویانه اخیراً کسانی با نوشتن برنامه های کامپیوتری ویرانگر از طریق شبکه ی اینترنتی به گونه ای کینه ورزی نموده و در صدد خراب کردن سیستمهای دیگران بر می آیند نگاه کنید به black window ; trojan horse (6) داخل شدن به وسیله مودم یا شبکه مطمئن شوید که از تمام احتمالات اتصال به کامپیوتر خود از جای دیگر آکاهید ، و تمام مجوزهای دسترسی فایلها را بررسی نموده اید نوع سیستم عامل UNIX که برای کاربرد آزمایشگاهی طراحی شده ، اسیب پذیر است ، زیرا فاقد ابزار حفاظتی است (7) کلمات عبوری که به سادگی می توان آن را حدس زد کلمه ی عبور کامپیوتری هرگز نباید حروف اول نام و نام خانوادگی ، لقب ، نام فرزند ، روز تولید و باشد همچنین نباید از کلماتی استفاده کرد که در هر زبانی به سادگی تلفظ می شوند (8) اقدامات فرا امنیتی تلاش زیادی برای بالا بردن امنیت کامپیوتر ، به سادگی می تواند بهره وری کامپیوتر را کم کند در تحلیل نهایی ، امنیت تمام کامپیوتر ها به اعتماد پذیری انسانی وابسته است ، بر اعتماد پذیری مردم بیشتر از امنیت ماشین توجه کنید یعنی مطمئن شوید که کارمندان قابل اعتماد بوده و افراد غیر مسئول ، به ماشین دسترسی ندارند ، سپس به کاربران مسئول ، تمام مجوزهای لازم را برای انجام مؤثر کارهایشان ارائه دهید ، حفاظت کامپیوتر اقدامات امنیتی که جهت حفاظت از کامپیوتر و اطلاعات موجود در آن صورت می گیرد حفاظت کامپیوتر از نوع سیستم و حساسیت اطلاعات ، سطوح مختلفی دارد در سیستم های بزرگ یا سیستم های مربوط به امورمالی یا اطلاعات محرمانه ، حفاظت کامپیوتر یک امر کاملا تخصصی است که مهارت قانونی و فنی در آن مورد نیاز است در میکروکامپیوترها ، حفاظت شکل ساده تری دارد محافظت از داده ها را می توان باتهیه کپی پشتیبان از فایل ها و نگهداری نسخه هایی از آنها در محلهایی جداگانه ، و صحت داده ها را می توان با تعیین کلمه رمز برای فایل ها ، تعیین صفت "فقط خواندنی" برای آنها ، قفل کردن فیزیکی دیسک سخت ، ذخیره اطلاعات حساس روی فلاپی و نگهداری آنها در محلهای امن ، و نصب برنامه های محافظ در برابر ویروسها ، نأمین نمود در کامپیوتری که اشخاص زیادی با آن کار می کنند ، جنبه امنیتی را می توان با تعیین کلمه رمز برای آنها و محدودکردن دستیابی به اطلاعات حساس به افراد مجاز ، رعایت نمود
computer serrices company
شرکت خدمات کامپیوتری
computer simulation
شبیه سازی کامپیوتری ، [شبیه سازی کامپیوتری] نگاه کنید به ‎ simulation
computer specialist
متخصص کامپیوتر
computer store
فروشگاه کامپیوتر ، رایانه فروشی
computer system
سیستم رایانه ای ، سیستم کامپیوتری ، [سیستم کامپیوتری] مجموعه ای از تمام اجزای عملیاتی یک کامپیوتر و سخت افزارهای همراه آن میکرو کامپیوترها از یک بخش اصلی با یک یا دو دیسک گردان ، یک مونیتور و یک صفحه کلید تشکیل میشوند سخت افزارهای دیگر که تجهیزات جانبی نامیده میشوند ، ابزاری چون چاپگر ، مودم و دسته بازی هستند نرم افزار معمولا به عنوان بخشی از سیستم در نظر گرفته نمیشود ، با وجود این سیستم عامل که سخت افزار را راه اندازی میکند ، به عنوان نرم افزار سیستم شناخته میشود
computer telephone
مودم و تلفن
computer telephone integeration
آمیختگی تلفن با کامپیوتر
computer telephone integration
شماره گیری تلفن به وسیله کامپیوتر
computer telephony integration
شماره گیری تلفن به وسیله کامپیوتر
computer time
زمان کامپیوتری
computer typesetting
حروف چینی کامپیوتری ، تایپ و حروف چینی کامپیوتری ، [حروفچینیکامپیوتری] یک اصطلاح کلی برای عملیات حروفچینی که بطور ناقص یا کامل به وسیله کامپیوتر کنترل میشوند در کنترل ناقص ، فقط متن به حروفچین ارسال میگردد ، اما در روند کاملا کامپیوتری آن ، تصاویر نیز دیجیتایز میشوند
computer user
استفاده کننده کامپیوتر ، کاربر رایانه
computer users group
گروه استفاده کننده کامپیوتر
computer user's group
[گروه کاربران کامپیوتر] نگاه کنید به ‎ user group
computer utility
خدمات کامپیوتری ؛ سودمندی کامپیوتر ، خدمات رایانه ، سودمندی کامپیوتر خدمات کامپیوتری
computer vendor
فروشنده کامپیوتر ، کامپیوترفروش
computer virus
ویروس کامپیوتر نگاه کنید به virus / ، [ویروسکامپیوتری] نگاه کنید به ‎ virus
computer viruse
ویروس کامپیوتری
computer vision
بینایی کامپیوتر ، بینایی کامپیوتری نگاه کنید به computer , vision ، تصویر مجازی در کامپیوتر
Computer vision community
انجمن بینایی ماشین
computer vision(cv)
بینایی کامپیوتری
computer word
کلمه کامپیوتری
computer-aided design
طراحی رایانه‌ای ، نگاه کنید به ‎ CAD
computer-aided diagnosis
تشخیص بیماری به کمک رایانه
computer-aided engineering
نگاه کنید به ‎ CAE
computer-aided instruction
نگاه کنید به ‎ CAI
computer-aided manufacturing
ساخت رایانه‌ای ، نگاه کنید به ‎ CAM
computer-aided software engineering
مهندسی نرم‌افزار با رایانه
computer-aided testing
نگاه کنید به ‎ CAT
computer-asisted diagnosis
[تشخیص طبی به کمک کامپیوتر] به کارگیری کامپیوترها توسط پزشکان برای بررسی وضعیت بیماران برنامه های پزشکی میتوانند در تعیین علت ، نشانه ها و درمان بیماریها ، ثبت سابقه بیماران و نتایج آزمایشات به پزشک کمک کنند برخی از برنامه های دیگر نیز به همراه تجهیزات آزمایشگاهی در بررسی خون و نمونه بافتها کمک میکنند
computer-asisted instruction
نگاه کنید به ‎ CAI
computer-asisted teaching
نگاه کنید به ‎ CAT
computer-assisted rehabilitation
توانبخشی با کمک کامپیوتر
computer-based learning
نگاه کنید به ‎ CBL
computer-based trainee
کارآموز رایانه بنیاد
computer-based training
نگاه کنید به ‎ CBT
computer-based training (cbt)
آموزش رایانه بنیاد ، آراب
computer-dependent
نگاه کنید به ‎ hardware-dependent
computer-driven rehabilitation environments
محیط های احیا شده توسط کامپیوتر
computerese
استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری ، مجموعه اصطلاحات کامپیوتری ؛ استفاده کنندگان از کامپیوتر ، استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
computer-independent language
[زبان مستقل از کامپیوتر] یک زبان کامپیوتری که مستقل از سخت افزار خاصی طراحی شده است بیشتر زبانهای سطح بالا مستقل از کامپیوتر بوده و در مقابل ، کامپایلرها و مفسرهای زبانها ، ویژگیها و جنبه های خاص سخت افزاری دارند نیز نگاه کنید به ‎ computer language
computer-input microfilm
نگاه کنید به ‎ CIM
computer-integrated manufacturing
نگاه کنید به ‎ CIM
computerist
کامپیوتریست
computerization
کامپیوتری کردن ، کامپیوتری شدن
computerize
کامپیوتری کردن
computerized
کامپیوتری شدن ، کامپیوتری شده
computerized axial tomography
نگاه کنید به ‎ CAT
computerized clothing
لباسهای کامپیوتری ، این لباسها سایز کوچک دارند و سبک هستند لباسهای هوشمند می‌توانند ضربان قلب و تنفس ما را بشمارند در این لباسها از نخ خاصی استفاده می‌شود , یکی از این نخها ارگانز ابریشمی می‌باشد که برای لباس کامپیوتری مناسب است چون از دو الیافی تشکیل شده است که منجربه الکتریسیته می‌شود یعنی الیافها یا نخ ابریشمی در یک ورقه نازک مسی پیچیده می‌شود همین امر باعث می‌شود ارگانز ابریشمی توانایی هدایت الکتریسیته را داشته باشد
computerized data base
پایگاه داده های کامپیوتری
computerized game playing
بازی های کامپیوتری
computerized mail
پست کامپیوتری
computerized numerical control
کنتری عددی کامپیوتری
computerized tomography
رادیولوژی کامپیوتری
computer-managed instruction
دستور تحت مدیریت کامپیوتر ، نگاه کنید به ‎ CMI
computer-output microfilm
میکروفیلم خروجی کامپیوتر ، نگاه کنید به ‎ COM
computerphile
کامپیوتر باز
computerphobia
ترس از کامپیوتر
computer-readable
[قابل خواندن برای کامپیوتر خوانا برای کامپیوتر] اطلاعاتی که کامپیوتر میتواند تفسیر کند و بر طبق آن عمل کند این اطلاعات را میتوان به دو نوع تقسیم نمود: نوع اول شامل کدهای میله ای ، نوار مغناطیسی ، حروف نوشته شده با هر جوهر مغناطیسی ، و غیره میشود که کامپیوتر میتواند آن را پویش نموده و به طریقی بخواند‎ ; نوع دوم ، شامل دستورالعملها و داده هایی است که به شکل کد ماشین به ریز پردازنده کامپیوتر میرسد کد ماشین به شکل دودویی است که تمام اطلاعات در نهایت برای استفاده کامپیوتر به آن شکل ترجمه میشود
computers accelerators
شتاب دهنده های کامپیوتر
ComputerSimulation
شبیه سازی کامپیوتری
computing
رایانش ، محاسبه ، محاسبات
Computing Architectures
معماری های محاسبات
computing clusters
خوشه های محاسباتی
computing grid
گرید محاسباتی
computing system
سیستم کامپیوتری ، سیستم محاسباتی
computing terms - elook
سایتی با بیش از 14000 اصطلاح کامپیوتری قابل جستجو http://www elook org/computing
computing time
زمان محاسبه ، زمان اجرا
comr
computer output microfilm recorder
comunications parameters
پارامترهای ارتباطات
comunications prameters
پارامترهای ارتباطات
data export
صدور داده
data import
ورود داده
demand report
گزارشی که به هنگام نیاز تولید می شود
display port
درگاه وسیله نمایش
enhanced parallel port
در گاه موازی پیشرفته ، مدخل موازی پیشرفته
error report
گزارش خطا
export
صدور ، صادر کردن ، خروج - ذخیره فایل به قالبی غیر از قالب معمولی برنامه ی کاربردی بسیاری از برنامه های واژه پردازش و گرافیکی ، توانایی صدورقالبهای مختلف فایل را دارند از آنجا که فرایند صدور ، نوعی تبدیل است ، امکان از دست رفتن کیفیت هم وجود دارد ، صادر کردن انتقال اطلاعات از یک سیستم یا برنامه به سیستم یا برنامه دیگر ، صادر کردن برون برد یکی از زیر گزینه های پرونده که برای ارسال یک پرونده همراه با تغییر قالب از نرم افزار جاری به نرم افزاری دیگر به کار می رود ، صادرات ، برون‌ برد
fast infrared port
درگاه ماورای بنفش سریع
fingerprint support
پشتیبانی از اثر انگشت
fir port
ورود یا مدخل سریع مادون قرمز
game port
مدخل یا پورت بازی ، [درگاه بازی ، پورت بازی] محل اتصالی در کامپیوترهای شخصی آیبیام و سازگار با آن که به منظور اتصال دسته های بازی به کامپیوتر مورد استفاده قرار میگیرند در اوایل برای این درگاهها یک کارت گسترشی کامل اختصاص داده میشد ، اما در حال حاضر بازی در کنار درگاههای دیگری مانند درگاههای سریال و موازی روی یک کارت گسترشی جای داده میشود نیز نگاه کنید به ‎ Game Control Adapter
grafport
در کامپیوتر اپل مکینتاش ، یک محیط گرافیکی (مانند پنجره) به همراه مجموعه حروف ، الگوی پشت صحنه و غیره میباشد برنامه نویسان نیز میتوانند برای ارسال گرافیکها (تصاویر) به صفحه نمایش یا چاپگر ، ‎ graftPort تهیه کنند
graphics port
درگاه گرافیکی ، [درگاه گرافیکی] نگاه کنید به ‎ grafPort
hardware support
پشتیبانی سخت افزاری
i/o port
مدخل ورودی و خروجی
import
وارد کردن - بار کردن فایلی از فرمتی (قالبی ) غیر از قالب بومی برنامه ی کاربردی بسیاری از کلمه پردازها و برنامه های گرافیکی توانایی وارد کردن متن و گرافیک از قالبهای فایلی مختلف را دارند به دلیل آنکه وارد کردن فایل نوعی تبدیل فایل است ، ممکن است قالب بندی و جزئیات تصویری هنگام پردازش از دست بروند ، وارد کردن ؛ ورود ، درون برد یکی از زیر گزینه های پرونده که برای آوردن یک پرونده همراه با تغییر قالب از نرم افزاری دیگر به درون نرم افزار جاری به کار می رود ، [وارد کردن] آوردن اطلاعات از یک سیستم یا برنامه به داخل یک سیستم یا برنامه دیگر قالب داخلی یا ساختار داده های وارد شده ، بخصوص اسناد حاوی تصویر ، باید به نحوی تحت پشتیبانی سیستم یا برنامه دریافت کننده باشد به منظور ساده تر کردن واردات ، موارد و قالبهای قرار دادی متعددی برای انواع داده ها وجود دارد ، مثل قالبهای ‎ TIFF (مخفف ‎Tag Image ‎File Format) و ‎ PICT برای فایلهای گرافیکی مقایسه کنید با ‎ ; export نیز نگاه کنید به ‎ PICT ، ‎Tag Image File ‎ Format ، درون‌ بُرد
infrared port
درگاه مادون قرمز
input port
[درگاه ورودی] نگاه کنید به ‎ input/output port
input/output port
[درگاه ورودی ‎ / خروجی] کانالی که اطلاعات از طریق آن بین ابزار ورودی یا خروجی و ریز پردازنده مبادله میشود ‎ CPU به هر درگاه به عنوان یک یا چند آدرس از حافظه نگاه میکند که با استفاده از آدرسهای مزبور ، داده هایی را به درگاه ارسال کرده و یا از آن دریافت میدارد سخت افزارهای تخصصی از جمله برد مدارهای افزودنی ، داده های دریافت شده از ابزارها را در آدرسهایی از حافظه جای داده و داده های موجود در حافظه را به آنها ارسال میکنند توجه داشته باشید که برخی از درگاهها فقط به ورودی یا خروجی اختصاص دارند نیز نگاه کنید به ‎ port
integrated port
پورت ادغام یافته
internal report
گزارش داخلی ، گزارش داخلی گ
magnetic tape transport
گرداننده نوار مغناطیسی ، انتقال نوار مغناطیسی
management report
گزارش مدیریت
memory port
درگاه حافظه
midi port
دریچه یا درگاهMIDI خروجی رابط کارت صدا و دستگاههای موسیقی ، دریچه یا درگاه ‎MIDI
parallel port
درگاه موازی ، مدخل یا ورودی موازی دستگاهی خروجی که به کامپیوتر امکان می دهد تا با به کارگیری انتقال موازی ، داده ها را به دستگاه دیگری ارسال کند یعنی چندین بیت در یک لحظه و همزمان از طریق چند سیم منتقل می شوند معمولاً ریز کامپیوتر ها یک ورودی موازی برای اتصال به چاپگر معمول ریز کامپیوتر ها دارند ، پورتهای موازی پورت یا درگاه موازی ، بعنوان راهی برای اتصال یک پرینتر به کامپیوتر شما می‌باشد وقتی کامپیوتر شخصی اطلاعات را به یک پرینتر یا دستگاههای دیگری که از پورت موازی استفاده می‌کنند ، می‌فرستد بدین معنی است که هشت بیت از اطلاعات را در یک زمان می‌فرستد که این هشت بیت بطور موازی با یکدیگر فرستاده می‌شوند یک پورت موازی توانایی ارسال 50 تا 100 کیلو بایت اطلاعات را در هر ثانیه دارا می‌باشد ، درگاهی موازی
periodic report
گزارش دوره ای
port
درگاه ؛ تبدیل برنامه ؛ دریچه ؛ مدخل ؛ بندر ؛ باب ، درگاه ، مدخل ، صادر کردن - 1 تطبیق یک برنامه از نوعی کامپیوتر با نوع دیگر مثلاً برخی از برنامه های IBM PC با کامپیوتر مک اینتاش تطبیق یافته اند 2 اتصالی که یک کامپیوتر از طریق آن می تواند به یک دستگاه بیرونی (مانند یک مودم ، چاپگر ، یا نوار گردان) متصل شود نگاه کنید به serial SCSI; parallel عدد ویژه ای که توسط ریز پردازنده ای به کار می رود تا یک دستگاه خروجی را شناسایی کند مثلاً عدد هگز 3F8 آدرس ورودی پورت سری(COM1) در IBM PC است 4 عددی که نوع اتصال در خواست شده یک کامپیوتر شبکه ی اینترنت را شناسایی می کند نگاه کنید به URL ، صادر کردن در سخت افزار کامپیوتر محلی برای وارد و خارج کردن داده ها از یک دستگاه می باشد ریزپردازنده ها در گاههایسی برای ارسال و دریافت بیت های داده ای دارند این درگاهها معمولا به مکانهای خاصی از حافظه ارتباط دارند سیستمهای کامپیوتر کامل درگاههای برای اتصال دستگاههای جانبی مانند چاپگر و مودم دارند در برنامه نویسی تغییر یک برنامه به منظور اجرای آن در یک کامپیوتر دیگر می باشد ، پورت ها هر یک از سرویس دهندگان ، سرویس های خود را از طریق پورت های مشخصی انجام می دهند مثلا" در صورتیکه بر روی یک ماشین ، سرویس دهندگان وب و FTP مستقر شده باشند ، سرویس دهنده وب معمولا" از پورت 80 و سرویس دهنده FTP از پورت 21 استفاده می نمایند در چنین حالتی سرویس گیرندگان از خدمات یک سرویس خاص که دارای یک آدرس IP و یک شماره پورت منخصر بفرد است ، استفاده می نمایند زمانیکه سرویس گیرنده از طریق یک پورت خاص به یک سرویس متصل می گردد ، بمنظور ارتباط با سرویس مورد نظر از یک پروتکل خاص استفاده خواهد شد پروتکل ها اغلب بصورت متنی بوده و نحوه مکالمه بین سرویس گیرنده و سرویس دهنده را را تبین می نمایند سرویس گیرنده وب و سرویس دهنده وب از پروتکل HTTP)Hypertext Transfer Protocol ) برای برقراری مبادله اطلاعاتی بین خود استفاده می نمایند برگرفته از سایت www srco ir ، [درگاه ، صادر کردن] در سخت افزار کامپیوتر ، محلی برای وارد و خارج کردن داده ها از یک دستگاه میباشد ریز پردازنده ها ، درگاههایی برای ارسال و دریافت بیتهای داده ای دارند‎ ; این درگاهها معمولا با مکانهای خاصی از حافظه ارتباط دارند سیستمهای کامپیوتری کامل ، درگاههایی برای اتصال دستگاههای جانبی مانند چاپگر و مودم دارند نیز نگاه کنید به ‎ input/output port در برنامه نویسی ، تغییر یک برنامه به منظور اجرای آن در یک کامپیوتر دیگر میباشد به عبارت ساده تر ، انتقال اسناد ، تصاویر و فایلهای دیگر به یک کامپیوتر دیگر است ، درگاهی
report
گزارش ، گزارش ارائه اطلاعات در باره یک موضوع خاص که معمولا به شکل چاپی است گزارشاتی که ب وسیله کامپیوترها و نرم افزارهای مربوط تهیه می شوند می توانند حاوی متن ، تصویر و نمودارها باشند ، [گزارش] ارائه اطلاعات در مورد یک موضوع خاص که معمولا به شکل چاپی است گزارشاتی که به وسیله کامپیوترها و نرم افزارهای مربوطه تهیه میشوند میتوانند حاوی متن ، تصاویر و نمودارها باشند برنامه های پایگاه داده ها میتوانند نرم افزار ویژه ای جهت تهیه فرمهای گزارشی داشته باشند از نرم افزار نشر کامپیوتری و چاپگرهای لیزری نیز میتوان برای تهیه خروجیهای با کیفیت بالا استفاده نمود
schedule report
گزارش زمانبندی شده
scheduled report
گزارش زمان‌بندی شده
serial port
درگاه ترتیبی ؛ مدخل سری ، مدخل سری ، ورودی سری - اتصالی که به وسیله ی آن کامپیوتر می تواند با به کارگیری انتقال سری ، داده ها را به دستگاه دیگری منتقل کند داشتن یک ورودی سری در ریزکامپیوتر برای متصل شدن به یک مودم یا چاپگر ، کاملاً معمولی است کامپیوترهای سازگار با IBM PC نوعاً دو مدخل سری به نامهای COM 1 و COM 2 دارند و سیستمهای UNIX نیز اکثر ورودیهای سری خود را به نام dev/ttya / و den/ttyb / معرفی می کنند بسیاری از ورودیهای سری از استاندارد EIA-232D (RS-232) استفاده می کنند نگاه کنید به RS-232 بر خلاف parallel port ، درگاه سریال ، درگاه سری ، محل (کانال) ورودی/خروجی برای مخابره سریال داده ها ، [درگاه سریال ، درگاه سری] محل (کانال) ورودی‎/ خروجی برای مخابره سریال داده ها ، درگاهی متوالی ، درگاهی سری
status report
گزارش وضعیت
subshell support
پشتیبانی زیر پوسته
support
پشتیبانی ، حمایت کردن ، [پشتیبانی کردن ، پشتیبانی] به عنوان اسم ، به مفهوم کمک و یاری است ، مثل کمکهای فنی که سازنده یا عرضه کننده سخت افزار یا نرم افزار به مشتریها ارائه میدهد به عنوان فعل ، به مفهوم کارکردن یک برنامه با برنامه دیگر میباشد ، مثل این که برنامه ای از انتقالات فایلی با برنامه دیگر ، پشتیبانی میکند
tape transport
حامل نوار
tech support
technical support
technical support
پشتیبانی فنی
top management support
حمایت مدیران ارشد
transport
نقل و انتقال ، حمل و نقل
type-safe support
پشتیبانی از استاندارد نوع-ایمن
usb port
درگاهی همه گذر
viewport
فرایندی که به استفاده کنندگان اجازه می دهد تا هر عکس انتخاب شده را در محل معینی روی یک صفحه نمایش قرار دهند ، فرآیندی که به استفاده کنندگان اجازه می دهد تا هر عکسی انتخاب شده را در محل معینی روی یک صفحه نمایش قرار دهند ، [دیدگاه] در گرافیک کامپیوتری ، نما یا دیدی از سند یا تصویر گرافیکی است که شبیه دید پنجره ای میباشد این نما به وسیله برنامه کاربردی کنترل شده و میتواند تمام یا بخشی از صفحه نمایش را بپوشاند مقایسه کنید با ‎ window
win zip internet browser support
نرم افزاری برای دانلود یک سایت یا چند فایل
windows xp farsi support
پشتیبانی ویندوز XP از زبان فارسی ی از ویژگیهای مهم ویندوز XP پشتیبانی از زبان فارسی است اگردرهنگام نصب ویندوزXP این قابلیت را نصب نکرده باشید بازهم قادر به اضافه کردن این قابلیت به ویندوز خود هستید البته برای این کار حتماً باید CD ویندوزXP را داشته باشد ای این کار شما باید به Control Panel(که از داخل منویStart قابل دسترس است) رفته و از آنجا وارد Regional Options شده سپس در پنجره بعدی بر روی گزینه Regional and Language Options کلیک کرده و در پنجره ای که باز میشود باید وارد قسمت Language شده سپس گزینه Install Files For Complex…را انتخاب کنید حال باید بر روی دکمه Apply کلیک کرده تا انتخاب شما اعما ل شود در این مرحله از شما خواسته میشود تا CD ویندوز XP را در CD-ROM قرار دهید پس از انجام این کار را انجام دادید و بر روی دکمه OK کلیک کردید تا ویندوز شروع به کپی کردن فایلهای لازم کند د ازاتمام این مرحله شما می توانید وارد قسمت Languageشده و از منوی پایین افتادنی اولی Farsi واز منوی پایین افتادنی دومی Iran را انتخاب کنید حال وارد قسمت Advanced شده و در آن قسمت هم از منوی پایین افتادنی موجود Farsi را انتخاب کنید اکنون با کلیک بر روی دکمه OK ویندوز شما زبان فارسی را هم پشتیبانی میکند انجام مراحل فوق الذکربا نمای کلی محیط Control Panel ویندوزXP نیز آشنا شده اید که کاملاً متفاوت با نسخه های قبلی ویندوز است ولی ممکن است که این محیط در عین زیبایی کمی کار را برای شما سخت کند زیرا شما با آن مدل قدیمی Control Panel آشنایی دارید خوب اصلاً مشکلی نیست شما می توانید در همان صفحه ی اول Control Panelبا کلیک بر رویSwitch To Classic View محیط Control Panel را به شکل ویندوزهای قبلی در آورید ل ممکن است همین مشکل را با منوی Start هم داشته باشید برای این کار می توانید برروی منوی Start راست کلیک کرده و سپس بر روی Properties کلیک کنید و سپس در پنجره ای که باز میشود Classic Start menuرا انتخاب کرده و سپس بر روی Ok کلیک کنید R>منبع (www IRITN com)

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن