معنی floating charge

مهندسی برق

floating charge

باردهی شناور ؛ شارژ شناور اعمال ولتاژ ثابت به باتری انباره جهت حفظ بار الکتریکی آن در مواقع قطع یا کم باری

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی floating charge

abnormal glow discharge

تخلیه تابان نابهنجار تخلیه تابانی که مشخصه آن افزایش افت ولتاژ در هنگام افزایش جریان است و هنگامی رخ میدهد که جریان از حدی که کاتد لامپ گازی را کاملا تابان میکند بیشتر شود ، تخلیه تابان نابهنجار ، تخلیه تابانی که مشخصه آن افزایش افت ولتاژ در هنگام افزایش جریان است و هنگامی رخ میدهد که جریان از حدی که کاتد لامپ گازی را کاملا تابان میکند بیشتر شود ، تخلیه تابناک نامتعارف

absorption of condenser charge

جذب بار

additional charge

شارژ اضافی ، پر کردن بعدی

arc discharge

تخلیه قوس جرقه

are discharge

تخلیه قوسی

atmospheric discharge

تخلیه هوایی

atomic charge

بار اتمی بار الکتریکی یک یون که برابر است با حاصلضرب تعداد الکترون هایی که اتم در طی یونش به دست آورده ، یا از دست میدهد ، در بار الکتریکی الکترون

base charge

بار بیس بار تولید شده توسط بار برهای اقلیت اضافی درذ ناحیه ی بیس یک ترانزیستور ید بود

battery state of charge

حالت شارژ باتری

boost charge

بازدهی قوی باردهی بخشی و سریع باتری با آهنگ جریان بالا

bound charge

بار مقید باری که توسط کنش القایی بار همسایه روی رسانا نگهداشته شده است ، بار بسته

brush discharge

تخلیه جارویی

capacitor discharge

تخلیه خازن

charge

بار ، باز؛ خرج؛ باردهی ؛ شارژ 1 کمیتی که انرژی الکتریکی ذهیره شده در خازن ، باتری ذره بنیادی یا جسم عایق را مشخص می کند بار الکتریکی نیز نامیده می شود 2 ماده یا قطعه ای که باید توسط کوره القایی یا دی الکتریکی گرم شود 3 تبدیل انرژی دی الکتریک به انرژی شیمیایی در باتری انباره با گذاردن جریان مستقیم از آن

condenser charge

بار خازن

convective discharge

تخلیه همرفتی دور شدن جریان از ذرات باردار ، به صورت مرئی یا نامرئی ، از جسمی که توسط ولتاژ به اندازه کافی بالا باردار شده است

dark discharge

تخلیه ی بی نور تخلیه ی الکتریکی نامروی در گاز

density of charge

چگالی بار ، چگالی بار برقی

density of surface charge

چگالی بار سطحی

density of volume charge

چگالی بار حجمی

discharge

تخلیه ، تخلیه 1 عبور الکتریسیته از یک گاز که معمولاً با تابش ، قوس ، جرقه ، یا هاله همراه است 2 بر داشتن بار از باتری ، خازن یا سایر قطعات ذخیره کننده الکتریسیته 3 تبدیل انرژی شیمیایی به انرژی الکتریکی در باتری ، دشارژ ، تخلیه الکتریکی

disruptive discharge

تخلیه مخرب افزایش شدید و ناگهانی جریان گذرنده از محیط عایق به دلیل تخریب آن توسط تنش الکتروستاتیکی ، تخلیه جرقه ای

distributed charge

بار گسترده شده

electric charge

بار الکتریکی

electrodeless discharge

تخلیه ی بی الکترود تخلیه ای که توسط میدان الکتریکی بسامد-بالا در لامپ گازی فاقد الکترود داخلی تولید می شود

electron charge

بار الکترون

electrostatic charge

بار الکترو استاتیک

electrostatic discharge

دشارژ الکتروستاتیکی

elementary charge

بار بنیادی بار واحد الکتریسیته که متناظر با بار یک الکترون و برابر با تقریباً 4/80298 × 10 به توان 10- واحد الکتروستاتیکی است

equalizing charge

بار برابرکننده

field discharge

تخلیه میدان

first townsend discharge

تخلیه اول تاونزند

fixed charge

بار ثابت

flaming discharge

تخلیه مشتعل

floating

شناور وضعیتی که در آن یک قطعه یامدار نه به زمین و نه به ولتاژ تغذیه متصل است

floating - point arithmetic

حساب ممیز - شناور روش محاسباتی که به طور خودکار محل ممیز یا نقطه ی اعشار را شناسایی می کند

floating - point calculation

محاسبه ی ممیز - شناور نوعی محاسبه ی رایانه ای که در آن تغییر محل نقطه ی اعشار ( در مبنای 10) یا دودویی ( در مبنای 2) پیش بینی شده است

floating - point routine

زیر- برنامه ی ممیز - شناور ؛ روال ممیز - شناور زیر برنامه ی رایانه ای که برای حل مسئله خاص عملیات ممیز- شناور را انجام میدهد

floating - point system

دستگاه ممیز - شناور دستگاهی که در آن موقعیت ممیز مرتباً محاسبه و یا قابل جا به جایی است معمولاً دستگاه ممیز- شناور محل ممیز را با تعریف توانی از مبنا و استفاده از دو مجموعه رقم مشخص می کند مثلاً در مبنای 10 ، 6200000 به صورت 06 ، 6/2 و در مبنای 2 عدد 88 به شکل 11 ، 3 مشخص می شود

floating -average - position action

کنش وضعیت میانگین شناور عملی که در آن رابطه ی از پیش تعیین شده ای بین انحراف متغیر کنترل شونده و آهنگ تغییر موقعیت میانگین عنصر کنترل کننده در زمان که متناوباً بین دو وضعیت ثابت تغییر حالت میدهد ، وجود دارد

floating battery

باتری شناور نوعی باتری انباره که به طور دائم با یک منبع انرژی دیگر موازی شده است و به محض خرابی یا قطع منبع اصلی وارد مدار می شود ، باتری ذخیره

floating body effect

اثر بدنۀ شناور

floating contact

کانتکت شناور

floating grid

شبکه شناور

floating grid; free grid

شبکه ی شناور ؛ شبکه ی آزاد شبکه ی لامپ الکترونی که به مداری وصل شده باشد به دلیل برخورد الکترونها به سیمهای شبکه ، پتانسیل آن نسبت به کاتد منفی فرض می شود در نتیجه لامپ به آثار بیرونی نظیر حرکت دست در نزدیکی آن حساس است

floating input

ورودی شناور تقویت کننده یا مداری که هیچیک از سرهای آن به زمین متصل نشده باشند

floating junction

پیوند شناور پیوندی در ترانزیستور که میانگین جریان عبوری از آن صفر است

floating output

خروجی شناور مداری که خروجی آن زمین نشده یا مرجع آن خروجی دیگری نباشد

floating point

ممیز شناور دستگاه عددی که در آن محل ممیز در اعداد ثابت نمی ماند ، اعداد با ممیز شناور

floating zone

منطقه شناور ، ناحیه شناور

floating-body effect

اثر بدنۀ شناور

floating-body effects

اثرات بدنۀ شناور

gas discharge

تخلیه گازی عبور جریان الکتریسیته در گاز بر اثر حرکت بونهای تولید شده در فرایند برخورد بین الکترونها و مولکولهای گاز

gas-discharge

تخلیه گاز

glow discharge

تخلیه ی تابان تخلیه ی الکتریسیته از طریق گاز درون لامپ الکترونی که مشخصه آن تابش کاتد و افت ولتاژی در مجاورت آن است که بسیار بیشتر از ولتاژ یونش گاز است ، تخلیه تابناک

high rate discharge

تخلیه شدید

impurity charge

بار ناخالصی

induced charge

بارالقایی بار الکتروستایکی که توسط میدان الکتریکی روی یک جسم تولید می شود ، بار القا شده

internal discharge

تخلیه داخلی

majority carriers charge

بار حامل های اکثریت

movement charge

بار حرکتی

negative charge

بار منفی بار الکتریکی جسمی که تعداد الکترونهای آن بیشتر از پرتونهای آن است

nonrecurring engineering charge

پرداخت مهدسی یک باره یکبار پرداخت برای طراحی مهندسی َ ، تجهیز ابزار سوار کردن در تولید محصولات به سفارش مشتری این پرداخت برای قطعات نیمرسانا شامل ساخت پوشش نوری نیز می شود

non-self-maintained discharge

تخلیه وابسته

normal glow discharge

تخلیه تابناک متعارف

nuclear charge

بار هسته ای

oscillating discharge

تخلیه مواج

Partial discharge

تخلیه الکتریکی جزئی

particle charge

بار ذره

Phase Resolved Partial Discharge

تخلیه جزئی حوزۀ فاز

point charge

بار نقطه ای

positive charge

بار مثبت بار موجود روی جسمی که الکترونهای آن کمتر از حد عادی است

rapid discharge

تخلیه سریع

rate of charge

آهنگ تغییر بار

remanent charge

بار بازمانده باری که پس از برداشته شدن ولتاژ اعمالی در قطعه فرُوالکتریک باقی می ماند

residual charge

باریسماند بار باقی مانده پس از تخلیه اولین خازن ، بار الکتریکی مانده

residual discharge

تخلیه مانده

resistive charge

بار الکتریکی مقاومتی

second townsend discharge

تخلیه دوم تاونزند

self - discharge

خود - تخلیه از بین رفتن ظرفیت مفید پیل یا باتری ذخیره ی یونی به دلیل واکنشهای شیمیایی داخلی این واکنشها می توانند تبخیر شیمیایی یا واکنش آرام الکترولیت با آند حتی در هنگام باز بودن مدار پیل باشد

self-maintained discharge

تخلیه ناوابسته

semi-self-maintained discharge

تخلیه نیم وابسته

soaking charge

بار سولفات زدای

space charge

بار فضایی کل بار الکتریکی توزیع شده در حجم یا فضای معین ، مانند ابر الکترونی در فضای نزدیک کاتد لامپ خلأ ترمویونی یا لامپ نوری ، بار پیرامونی

space-charge

بار پیرامونی

specific electronic charge

بار الکترونی ویژه نسبت بار الکترونی به جرم سکون الکترون

State of charge

وضعیت شارژ

state-of-charge

وضعیت شارژ

static charge

بار استاتیکی بار الکتریکی جمع شده در جسم ، بار ساکن ، برق ساکن

stored base charge

بار بیس ذخیره شده پدیده ای در ارتباط با ذخیره شدن حاملهای اقلیت در ناحیه بیس ترانز یستورهای نوع آلیاژ- پیوندی در شرایط اشباع

striated discharge

تخلیه مخطط تخلیه الکتریکی که مشخصه آن باندهای نور و تاریکی متناوب در ستون مثبت مجاور به آند لامپ تخلیه فروزان است

surface charge

بار سطحی

surface discharge

تخلیه سطحی

surging discharge

تخلیه نوشی

tapering charge

پر کردن شیبدار

townsend discharge

تخلیه ( تاون سند ) تخلیه در گازی با فشار متوسط ( حدوداً بالای 0/1 mmhg ) شبیه به کرونا

transferred charge

بار منتقل شده بار الکتریکی دقیق منتقل شده از یک پایه خازن به پایه دیگر از طریق مدار خارجی

Trapped Charge

بار محبوس

trickle charge

شارژ تدریجی پرکردن دائمی باتری با سرعت آهسته برای نگهداشتن باتری در شرایط شارژ کامل ، پر کردن آهسته

undulatory discharge

تخلیه مواج

unit charge

بار واحد بار الکتریکی که نیزوی داقعه ای برابر با 1 dyn را روی بار مشابه و همنام ، به فاصله 1 cm در خلا وارد می کند با این فرض که هر بار در یک نقطه متمرکز شده است

volume charge

بار حجمی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معنی floating charge

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی floating charge

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما