معنی input level

مهندسی برق

input level

سطح ورودی نسبت توان سیگنال شنیداری ورودی به سطح توان مرجع 1mW بر حسب دسی بل در شرایطی که سیگنال به امپدانس معینی وارد می شود بر حسب dBm بیان می شود

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی input level

acceptable auality level

سطح کیفی قابل قبول درصدی از نقایص در یک تناوب زمانی از پیش معین که در روند نمونه برداری و در هنگام بازرسی یا آزمایش محصول یا سیستم پذیرفته میشود ، سطح کیفی قابل قبول ، درصدی از نقایص در یک تناوب زمانی از پیش معین که در روند نمونه برداری و در هنگام بازرسی یا آزمایش محصول یا سیستم پذیرفته میشود

acceptable reliability level

سطح اطمینان قابل قبول درصد خرابی مجاز در هر هزار ساعت کاری برای پذیرش قطعات یاتجهیزات تولیدی معیاری است برای اطمینان پذیری قابل قبول در روند نمونه برداری با تناوب زمانی از پیش معین ، سطح اطمینان قابل قبول ، درصد خرابی مجاز در هر هزار ساعت کاری برای پذیرش قطعات یاتجهیزات تولیدی معیاری است برای اطمینان پذیری قابل قبول در روند نمونه برداری با تناوب زمانی از پیش معین

acceptor level

تراز گیرنده

acceptor.level

سطح پذیرنده

air level

تراز آبی [هوادار]

amplitude-modulation noise level

سطح نویز مدوله سازی دامنه سطح نویز ایجاد شده توسط تغییرات ماخواسته ی دامنه ی یک سیگنال آر - اف در غیاب هر گونه مدوله سازی

audible sound level

قدرت صدای قابل شنیدن ، بلندی صدا

band pressure level

سطح فشار باند سطح فشار صوتی موثر از انرژِ ی صوتی موجود در باند بسامدی مشخص

base-level

سطح پایه

Basic Insulation Level

سطح ایزولاسیون پایه

black level

سطح سیاه سطحی از سیگنال تصویر تلویزیونی که متناظر با بیشترین حد قله های سیاه است این سطح عموماً در 75% حداکثر دامنه ی پالسهای همزمان ساز تنظیم می شود ، تراز سیاه

blanking level

سطح محو سطحی در یک سیگنال تصویر تلویز یونی مخلوط که اطلاعات تصویر را از اطلاعات همزمانی جدا می کند و منطبق بر سطح مبنای پالسهای همزمانی است

carrier level

سطح حامل شدت یا سطح سیگنال حامل مدوله نشده در نقطه خاصی از سیستم رادیویی که بر حسب دسی بل نسبت به سطح مرجع بیان می شود

circuit- noise level

سطح نویز مدار نسبت نویز مدار در نقطه ای از مدار فرستنده به یک نویز مرجع ، معمولاً بر حسب دسی بل روی نویز مرجع ( dBM ) یا دسی بل تنظیم شده ( dBa ) بیان می شود

clipping level

سطح سر چینی دامنه ای که در آن شکل موج بریده می شود

donor level

تراز دهنده تراز انرژی واقع در نزدیکی باند رسانش در نمودار انرژی یک نیمرسانای غیر ذاتی

energy level

تراز انرژی حالتهایی که در آن انرژی ذرات اتم ثابت است در هر تراز از انرژی فقط تعداد محدودی الکترون می توانند وجود داشته باشند با رفتن الکترون به تراز انرژی پایین تر ، انرژی گسیل و در صورت رفتن به تراز بالاتر انرژی جذب می شود

energy level

سطح انرژی

fault level

سطح خطا

fermi characteristic-energy level

تراز فرمی

fermi level

سطح فرمی ، تراز فرمی

fermi-level

تراز فرمی

frame level

سطح قاب

high- level

سطح بالا حالت یا سطح منطقی مثب تر در یک سیستم منطقی دودویی چنانچه هر دو سطح منطقی بالاو پایین منفی باشند ، ولتاژ منفی بزرگتر ( ولتاژ کمتر مثبت ) به عنوان سطح یا حالت بالا در نظر گرفته می شود

impulse level

سطح ضربه

impurity level

تراز ناخالصی تراز انرژی که بر اثر اتمهای ناخالصی تشکیل می شود

injection level

سطح تزریق

input

ورودی 1 انرژی یا سیگنالی که به وسیله ی الکترونیکی داده می شود یا پایانه هایی که انرژی یا سیگنال به آن اعمال می شود 2 داده هایی که باید توسط رایانه پردازش شود 3 وارد کردن سیگنالها یا داده ها به رایانه یا سایر تجهیزات ، توان ورودی

input / output

ورودی / خروجی اشاره به رابطها یا رویه هایی برای ارسال اطلاعات به داخل و یا خارج رایانه

input / output limited

محدود شده با ورودی / خروجی اشاره به رایانه ای که سرعت پردازش داده های آن توسط سرعت ورودی / خروجی محدود می شود

input / output pads

بالشتکهای ورودی / خروجی نواحی فلزاندود شده و رسانا پیرامون مدار مجتمع که سیمهای مربوط به ورود سیگنالها و تغذیه و خروج سیگنالها به آن وصل می شوند

input admittance

ادمیتانس ورودی

input amplifier

تقویت کننده ورودی

input arc

کمان ورودی

input block

بلوک ورودی بخشی از حافظه ی داخلی رایانه که عموماً برای دریافت و پردازش اطلاعات ورودی اختصاص یافته است

input capacitance

ظرفیت ورودی ، ظرفیت ورودی ظرفیت انتقال اتصال کوتاهی که بین پایانه ی ورودی و همه ی پایانه های دیگر لامپ الکترونی که به هم متصل شده اند ( به جز پایانه ی خروجی ) وجود دارد این مقدار برابر با مجموع ظرفیتهای بین الکترود ورودی و همه ی الکترودهای دیگر بجز الکترود خروجی است

input capacitor

خازن ورودی

input characteristic

مشخصه ورودی

input circuit

مدار ورودی ، مدار ورودی لامپ الکترونی

input conductance

رسانایی ورودی

input current

جریان ورودی

input electrode

الکترود ورودی

input equipment

تجهیزات ورودی وسایلی که داده ها را به داخل رایانه وارد می کند

input function recognition

شناسایی تابع ورودی

input gap

شکاف ورودی شکاف بر هم کنشی که موجب تغییراتی در جریان الکترونی می شود در لامپ مدوله شده با سرعت این شکاف در مشدد دسته بند الکترونها قرار دارد

input group register

ثبات گروه ورودی

input impedance

امپدانس ورودی امپدانس دیده شده بین سرهای ورودی تقویت کننده یا خط انتقال در موقع قطع منبع

input module

مدول ورودی

input output description

توصیف ورودی / خروجی

input parameter

پارامتر ورودی

input power

توان ورودی

input preamplifier

پیش تقویت کننده ورودی

input range

محدوده ورودی

input referred noise

نویز ارجاع به ورودی

input register

ثبات ورودی ثباتی که اطلاعات ورودی به رایانه را با یک سرعت می پذیرد و معمولاً با سرعت بسیار بیشتری به واحد پردازنده ی مرکزی تحویل می دهد

input resistance

مقاومت ورودی

input resonator

همنواگر جعبه ای ورودی

input saturation

اشباع ورودی

input scan

پویش ورودی

input signal

سیگنال ورودی

input stage

طبقه ورودی

input state feedback linearization

hydropower

input terminal

پایانه ورودی

input transformer

ترانسفورمر ورودی ترانسفورمری که بین منبع سیگنال ورودی یک مدار یا قطعه تطبیق امپدانس انجام میدهد

input transient

گذرای ورودی تغییر تیز یا پله ای در خط ورودی یک مدار که نوعاً ولتاژ است

input unit

واحد ورودی

input varible

متغیر ورودی

input voltage

ولتاژ ورودی

input/output port (i/o port)

پورت ورودی - خروجی

input/output subroutines

سابروتین های ورودی - خروجی

input-output (i/o) devices

وسایل ورودی - خروجی

intensity level

سطح شدت اصطلاحی در آکوستیک که رابطه ی شدت یک صدارا با دیگری مشخص می کند سطح شدت بر حسب دسی بل بیان می شود و مقدار آن 10 برابر لگاریتم نسبت دو شدت است

interference level

سطح تداخل

ionization level

سطح یونیزاسیون

irradiation level

سطح تابش

level

سطح ، تراز 1 اختلاف بین یک میت با کمیت اختیاری مرجع که معمولاً به صورت لگاریتم نسبت دو مقدار بین می شود در سیستمهای مخابراتی و صوتی سطح مرجع متداول برای توان برحسب dBM ( دسبل بالای یک میلی وات ) بیان می شوند بنابر این 0/01 برابر با -20دسبل میلی وات ، 1mw براب را 0dBm و 1W برابر با 30dBm است 2 وضعیت مشخصی در مقاس دامنه که به شکل موج یک سیگنال اعمال می شود نظیر سطح سفید مبنا و سطح سیاه مبنا در سگنال استاندارد تلویزیونی 3 مقداری از بار که در عنصر حافظه ی لامپ ذخیره ی بار ذخیره می شود و در خروجی از سایر بارها قابل تشخیص است 4 حجم صدا 5 مجموعه ای از اتصالات نظیر آنچه در رله پله ای وجود دارد

level above threshold , sensation level

سطح بالای آستانه ، سطح احساس سطح فشار یکخ صدا بر حسب دسی بل که بالاترین از آستانه ی شنوایی است

logic level

سطح منطقی

loudness vevel , equivalent loudness level

سطح بلندی ، سطح بلندی معادل سطح فشار صدا بر حسب دسی بل نسبت به 0/0002 توان 1 کیلو هرتز خالص ، که از نظر شنونده معادل با بلندی صدای مورد نظر است یک دسیبل تغییر تحت این شرایط یک فون نامیده می شود

low level

سطح پایین یکی از دو سطح با وضعیت منطقی در سیستم منطقی دیجیتال که کمتر از سطح دیگر مثبت است وقتی که هر دو سطح پایین و بالا منفی باشند می توان از مفهوم عکس استفاده کرد یعنی سطحی که کمتر منفی باشد ( مثبت تر باشد ) به عنوان سطح یا وضعیت پایین در نطر گرفته می شود )

lower level

سطح پایین تر

multilevel

چندسطحی

Multi-Level

چند سطحی

noise level

سطح نویز سطح نویز الکتریکی یا آکوستیکی در یک مکان خاص این مقدار در مقایسه با یک سطح مرجع معین بر حسب دسیبل بیان می شود از مقدار نویز در یک گستره بسامدی معین انتگرال گرفته می شود

normal energy level

تراز متعارفی

octave - band pressure level

سطح فشار باند - اکتاو سطح فشار باند به ازای بسامدی که متناظر با یک اکتاو معین از صدا است مکان سطح فشار باند - اکتاو روی مقیاس بسامدی معمولاً به صورت میانگین هندسی بسامدهای بالا و پایین اکتاو تعریف می شود

overall sound-pressure level

سطح فشار - صدای کلی سطح فشار صدا که در تمام حوزه بسامدی مورد نظر ، مثلاً از 20 تا 20000 هرتز اندازه گیری می شود

overload level

سطح اضافه بار سطحی که عملکرد سیستم در آن به دلیل اعوجاج در سیگنال ایجاد حرارت بیش از حد یا اثرات دیگر رضایت بخش نیست

peak level

سطح قله سطح لحظه ای بیشینه ای کهدر مدت یک فاصله زمانی معین اتفاق می افتد ، مانند سطح قله فشار صوت در آکوستیک

peak signal level

سطح سیگنال قله بیشینه توان یا ولتاژ لحظه ای سیگنال در نقطه معینی در سیستم فاکس

perceived noise level

سطح نویز حس شده سطح فشار صدای صوت مرجعی که به اندازه ی یک صدای معین نویزی احساس می شود این مقدار معمولاً بر حسب PNdB بیان می شود

power level

سطح توان مقدار توان ارسال شده که از هر نقطه سیستم الکتریکی می گذرد این مقدار بر حسب دسیبل برابر است با 10 برابر لگاریتم مبنای 10 نیبت توان معین به مقدار توان مرجع آن را بر حسب واحدهای حجم صدا نیز بیان می کنند ، تراز توان

power spectrum level

سطح طیفی توان سطح توان آکوستیکی در باند به پهنای 1H به مرکز بسامد معین

pressure spectrum level

سطح طیفی فشار سطح فشار صدای موثر به آزای انزژی صوتی موجود در باندی به پهنای 1 hz به مرکز بسامد معین

program level

سطح برنامه سطح سیگنال برنامه در سیستم صوتی بر حسب واحدهای حجم صدا

quantization level

سطح کوانتایی سازی یکی از مقادیر زیر محدوده های به دست آمده از کوانتیده سازی

quasi fermi level

تراز شبه فرمی

recording level

سطح ضبط سطح خروجی مورد نیاز از تقویت کننده برای راه اندازی دستگاه ضبط خاص

reference black level

سطح سیاهی مرجع سطح سیگنال تصویر در تلویزیون که متناظر با حد بیشینه تعیین شده برای قله های سیاهی است

reference level

سطح مرجع سطحی که به عنوان مبنای مقایسه به هنگام تعیین سطح سیگنال AF بر حسب دسیبل یا واحدهای حجم صدا اختصاص داده شده است مقدار مرجع مشترک برای طراحی ولتاژ ، جریان و توان 6MW برای odB است معمولاً سطح مرجع برای بلندی صدا ، آستانه ی شنوایی است در گیرنده های مخابراتی ، سطح مشترک 60 میکروW است

reference white level

سطح سفیدی مرجع سطح سیگنال تصویری که متناظر با بیشترین حد قله های سفیدی است

سطح انتقال رجیستر

saturation level

سطح اشباع

shallow level

تراز کم عمق

sidelobe level

سطح لب جانبی

signal level

سطح سیگنال اختلاف بین سطح سیگنال در نقطه ای از سیستم انتقال و سطح سیگنال مرجع تعیین شده اختیاری این اختلاف در سیگنالهای صوتی معمولاً به صورت نسبی بر حسب دسیبل بیان می شود که مرجع آن 0dB است

sound level

سطح صدا سطح فشار صدا وزن دار در نقطه ای از میدان صدا که با روش تعریف شده در جامعه استانداردهای آمریکا تعیین می شود قرائت سنجه بر حسب دسیبل متناظر با مقدار مجموع فشار صدا روی محدوده ی بسامد شنوایی در وزن بسامدی و زمان اندازه گیری معین است ، سطح صوت

sound power level

سطح توان صدا مقداری بر حسب دسی بل معادل 10 برابر لگاریتم مبنای 10 نسبت توان صدای تابیده شده به توان مرجع

sound pressure level

سطح فشار صدا مقداری بر حسب دسیبل معادل با 20 برابر لگاریتم مبنای 10 فشار صدا به فشار مرجع ، فشارهای مرجع رایح 0/0002 و 1 مکروبار هستند

sync level

سطح سینک سطح قله های سیگنال همزمانی در سیستم تلویزیون

telegraph level

سطح تلگراف توان سیگنال در نقطه معینی در مدار تلگراف ، هنگامی که یک کانال تلگراف در شرایط توان پیوسته و بقیه کانالها در حال سکوت هستند

three level

سه سطحی

Three-Level

سه سطحی

transmission level

سطح انتقال نسبت توان سیگنال در هر نقطه در سیستم انتقال به توان سیگنال در بعضی نقاط سیستم که به عنوان مرجع انتخاب شده اند و برحسب دسی بل بیان می شود بالاتر یا پایین تراز این حد نمی تواند به مقدار قابل توجهی از محیط معینی عبور کند

trilevel

سه سطحی

velocity level

سطح سرعت میزان لگاریتم صدا بر حسب دسی بل ، که برابر است با 20 برابر لگاریتم مبنای 10 نسبت سرعت صدا به سرعت مرجع معین

weighted noise level

سطح نویز وزن دار سطح نویز وزن داده شده مطابق با معادل 70dB بلندی سه بعدی برای گوش انسان ، که برحسب دسیبل بالاتر از 1mV بیان می وشود

white level

سطح سفید سطح سیگنال حاملی که متناظر با بیشترین مقدار روشنایی تصویر تلویزیونی یا فکس است ، تراز سفید

zero level

سطح صفر سطح مرجعی برای مقایسه شدت صدا یا سیگنال در بسامدهای شنیداری معمولاً توان 6mW به عنوان سطح صفر در نظر گرفته می شود در صدا معمولاً آستانه شنوایی سطح صفر فرض می شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی input level

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی input level

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما