معنی resistive conductor

مهندسی برق

resistive conductor

رسانای مقاومتی رسانایی که بیشتر از آن به دلیل مقاومت زیادش در واحد طول استفاده می شود

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی resistive conductor

active conductor

سیم برق دار

aerial conductor

هادی هوایی ، آنتن

aluminium conductor

هادی آلومینیومی

antenna conductor

هادی آنتن ، سیم هادی آنتن

area of conductor

اندازه سیم

armature conductor

هادی آرمیچر ، سیم هادی آرمیچر

b.x. conductor

کابل ب ایکس

bare conductor

هادی بدون روکش

bulk photoconductor

نور رسانای حجمی نوعی نور رسانا با توانایی کار در توانهای بالا و ویژگیهای اختصاصی دیگر که به نیمرسانا و مواد آلاینده ی مورداستفاده در آن بستگی دارد نمونه های آن عبارت اند از سلنیدکاریم ، رژمانیم آنتیمونیدانیم ، آرسنیداندیم ، سلنیدسرب ، و سلیسیم

capacitance of a conductor

ظرفیت سیم

complementary metal - oxide semiconductor

نیمه رسانای فلز - اکسید مکمل ( سی ماس ) ترکیبی از ماسفت های مد - افزایشی کانال - p و کانال - n روی تراشه سیلیسیمی که به صورت مدارهای رقمی پوش - پول مکمل متصل شده اند اتلاف توان کم در حالت ایستا و سرعت بالا از جمله ویژگیهای آن است

complementary metal-oxide-semiconductor

نیمه‌رسانای اکسید فلزی مکمل

compound semiconductor

نیمه رسانای مرکب نیمه رسانایی که در ساختمان آن به جای یک عنصر مانند سیلیسیم یا ژرمانیم ، ترکیبی از دو یا چند عنصر به کار رفته است نیمه رساناهای گروlll-v با استفاده از عناصر سه ظرفیتی گروه سوم جدول تناوبی ( مانند آلومینیم ، گالیم ، واندیم ) و عناصر پنج ظرفیتی گروه پنجم (مانند فسفر ، آرسنیک ، و آنتیموان) ساخته می شوند ترکیبهای دوتایی دارای دو عنصر ، ترکیبهای سه تایی درای سه عنصر و ترکیبهای چهارتایی دارای چهار عنصر در ساختمان خود هستند

conductor

هادی

cubic semiconductor

نیمه رسانای مکعبی نوعی نیمه رسانا که محور های ساختار بلوری آن ( z,y,x ) به یکدیگر عمود هستند و در نتیجه فاصله ی اتمها در هر جهت یکسان است

dead conductor

هادی بی جریان

dinary compounnd semiconductor

نیمرسانای مرکب دوتایی نیم رسانایی که از ترکیب دو عنصر ساخته می شود ، نظیر گالیم آرسناید گالیم فسقاید ترکیبهای دو دویی ساده ترین ترکیبهای نیم رسانا به لحاظ ساخت محسوب می شوند

doped semiconductor

نیمه هادی آلاییده

double conductor

هادی دو رشته ای

double-diffused metal-oxide semiconductor

نیمرسانای اکسید - فلز دو نفوذی [دی ماس] روشی برای ساخت نیمرساناهای اکسید-فلز که طی آن از طریق یک ماسک دو مرحله نفوذ ناخالصی صورت می گیرد هر دو نوع ترانزیستور مد- افزایشی و مد- تخلیه ای را می توان با این روش ساخت به دلیل کوتاه بودن زمانهای نفوذ ، طول کانال در حد لازم برای دیود ترانزیستورهای ریزموج و مدارهای منطقی سریع کوتاه می ماند

earth conductor

هادی زمین

external conductor

هادی خارجی

extrinsic semiconductor

نیمرسانای غیر ذاتی نیمرسانایی که ویژگیهای الکتریکی آن به ناخالصیها یا ناکامیلیهای بلور ، نیمرسانای غیر ذاتی نیمرسانایی که ویژگیهای الکتریکی آن به ناخالصیهای افزوده شده به بلور آن بستگی دارد بر خلاف نیمرسانا ی ذاتی که ویژگیهای آن مربوط به بلور کامل ایده آل است ، نیمه هادی غیر ذاتی

filexible conductor

هادی قابل انعطاف

fusing conductor

هادی ذوب شونده

greenfield conductor

کابل گرینفیلد

grounding conductor

سیم زمین

heat conductor

هادی حرارت

helical conductor

هادی حلزونی

high-temperature superconductor

ابر رسانای دما بالا

hot conductor

سیم برق دار

ideal conductor

هادی ایده آل

impurity semiconductor

نیمه رسانای ناخالصی نیمه رسانایی که ویژیگی های آن را ترازهای ناخالصی مربوط به اتمهای بیرونی تعین می کند

insulated conductor

هادی عایق شده

internal conductor

هادی درونی

intrinsic semiconductor , l-type semiconductor

نیمه رسانای ذاتی و نیمه رسانای نوع I نیمه رسانایی که ویژگیهای الکتریکی آن اساساً مخصوص بلور ایده آل خالص است در شارش جریان آن الکترونها و حفره ها به تعداد تقریباً مساوی مشارکت دارند ف در نتیجه ماده نه نوع N و نه نوع P است

intrinsic semiconductor

نیمرسانای ذاتی

ionic semiconductor

نیمرسانای یونی

metal - oxide semiconductor

نمیرسانای اکسید - فلزی ساختار فلز - عایق - نیمرسانا در لایه عایق اکسیدی بر روی ماده ی زیر ساخت در زیر ساخت سلیسیمی لایه عایق ساز دی اکسید سیلیسیم است ترانزیستورهای اثر میدان ، خازنها ، مقاومتهاو قطعات نیمرسانای دیگری با این ساختار ساخته می شود فرایند MOS شامل CMOS , DMOS, NMOS, PMOS می شود

metal- insulator semiconductor

نیمرسانای فلز - عایق ساختار نیمرسانایی که در آن یک لایه عایق ، معمولاً با ضخامت کسری از میکرومتر ، پیش از ایجاد اتصالهای فلزی بر روی زیر ساخت نیمرسانا نشانده می شود این لایه می تواند ناحیه اثر میدانی در سطح ماده نیمرسانا ایجاد کند کاربرد آن در خازنها ، دیودها ، ترانزیستورهای اثر میدان ، دیودهای نورافشان ، قطعات میکرواستریپ ، و رکتورها و قطعات نیمرسانای دیگر است

metal- nitride - oxide semiconductor

نیمه رسانای فلز - نیترید - اکسید ساختار نیمرسانایی که یک لایه عایق ( به جای عایق گیت دی اکسید سیلیسیم که معمولاً در ساختارهای نیمرسانا فلز - اکسید به کار می رود ) دارد معمولا ً ، لایه ای از دی اکسید سیلیسیم در نزدیکترین لایه به زیر ساخت سیلیسیمی ، همراه بالایه ای از نیترید سیلیسیم بر روی آن قرار می گیرد قابلیت لایه عایق دوتایی د ذخیره کردن بارها آن را برای استفاده در ارایه های ترانزیستوری حافظه ، خازنها و قطعات نیمرسانای دیگر مناسب ساخته است

mixed semiconductor

نیمرسانای مخلوط

multi conductor

هادی های چند گانه

multiple conductor

هادی چند تایی

n type semiconductor

نیمه هادی نوع n

negative conductor

هادی منفی ، سیم منفی

neutral conductor

سیم خنثی ، سیم نول ، سیم میانی

non conductor

نارسانا ماده ی عایق ، غیر هادی

nonconductor

نارسانا

n-type semiconductor

نیمرسانای نوع N نیمرسانایی که چگالی حفره های آن در باند ظرفیت کمتر از چگالی الکترونهای آن در باند هدایت است ماده نوع N با افزودن ناخالصیهای دهنده ( آلایش ) مانند آرسنیک یا فسفر - به ساختار بلور سیلیسیم ساخته می شود ، نیم رسانای الکترونی

organic semiconductor

نیمرسانای آلی ماده آلی که دارای رسانایی زیاد غیر معمولی است رسانایی این ماده اغلب در حضور گازهای خاصی افزایش می یابد و ویژگیهای دیگر شبیه به نیمرساناها دارد آنتراسن نمونه ای از این مواد است

outer conductor

هادی خارجی

oxide semiconductor

نیمه رسانای اکسیدی

p type semiconductor

نیمه هادی نوع p

perfect conductor

هادی کامل

perfect electric conductor

هادی الکتریکی کامل

photoconductor

رسانای نوری نیمرسانایی که رسانایی آن با روشنایی تغییر می کند

positive conductor

هادی مثبت ، سیم مثبت

power semiconductor

نیمرسانای قدرت نیمرسانایی که قادر به تلف کردن توانی بیش از 1W در عملکرد عادی است این قطعه می تواند جریانهایی تا هزاران آمپر یا ولتاژهای تا هزاران ولت را ، در بسامدهایی تا 10KHz تحمل کند

p-type semiconductor

نیرمرسانای نوع P نیمرسانای نوع P که تجمع حفره های متحرک آن بیش از حد است ، نیمرسانای نوع P نوع ماده نیمرسانا که چگالی حفره های آن در باند ظرفیت است ماده نوع p با افزودن آلاینده های پذیرنده ساخته می شود مانند آلایش سیلیسیم بابور ، نیم رسانای حفره ای

quasi-conductor

شبه رسانا رسانایی که Q آن سیار کمتر از واحد است

quaternary componund semiconductor

نیمرسانای مرکب چهار تایی نیمرسانای ساخته شده از ترکیب چهار عنصر مانند ایندیم ، گالیم ، آرسنیک و فسفر برای تشکیل ایندیم گالیم ارسنید فسفی (ingaasp ) ترکیبهای چهارتایی به طور رونشانی روی زیر ساختهایی با ترکیب دوتایی رشد داده می شوند

rectangular conductor

هادی مستطیلی

resistance of an earthed conductor

مقدار مقاومت زمین

resistive

مقاومتی

resistive charge

بار الکتریکی مقاومتی

resistive load

بار مقاومتی ( اهمی )

Resistive SFCL

SFCL مقاومتی

resistive transducer

تراگردان مقاومتی حسگر یا تراگردانی که عملکرد آن بر اساس تغییر ایجاد شده در مقاومت ناشی از کمیت تحت اندازه گیری است که شامل تبدیل کمیتهایی از قبیل سرعت سیال ، نیرو ، بار ، کرنش مکانیکی ، فشار و دما به خروجیهای الکتریکی است

ribbon conductor

هادی نواری

sag of the conductor

شکم هادی

Semiconductor

نیمه هادی

series conductor

رسانای زنجیری

Single Conductor

کابل تک رشته ای

slow-burning conductor

سیم آهسته سوز

soft superconductor

ابر رسانای نرم ابر رسانایی که ابر رسانایی آن می تواند با اعمال میدان مغناطیسی ضعیفی تا حد 25 اورستد ، از بین برود زیرکنیم و کادمیم نمونه هایی از آن هستند ابر رسانای سخت ممکن است تا 1000 یا حتی 100000 اورستد در بعضی آلیاژها ، ویژگی خود را حفظ کند

solid conductor

رسانای جامد رسانایی که از یک سیم خشک به جای چند رشته سیم افشان تشکیل شده است

stranded conductor

کابل تک لایی

stranded wire; stranded conductor

سیم افشان ؛ رسانا افشان رسانایی مرکب از گروهی از سیمها با ترکیبی از گروههایی از سیمها که معمولاً به یکدیگر تابیده شده اند

Superconductor

ابررسانا

twin conductor

هادی دو تایی

vmos vertical metal-oxide simiconductor

نیمرسانای اکسید فلزی عمودی فناوری MOS که در آن چهار لایه در سیلیسیم نفوذ داده می شوند و یک شیار V شکل برای کنترل دقیق عمق لایه ها در آن زدوده می شود سپس فلز روی دی اکسید سیلیسیم در شیار نشانده می شود تا الکترود گیت را تشکیل دهد اکنون این فناوری منسوخ شده است

wide bandgap semiconductor

نیمه رسانای با شکاف باند بزرگ

zero conductor

سیم صفر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معنی resistive conductor

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی resistive conductor

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما