معنی air pressure switch

مهندسی برق

air pressure switch

کلید هوای فشرده

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی air pressure switch

active switch

سوئیچ فعال

actuating switch

کلید عمل کننده ، کلید کار کننده

aerial switch

کلید آنتن

air

هوا

air navigation

پرواز دریایی ، پرواز از روی کشتی در دریا

air resistance

مقاومت هوا ، مقاوم در مقابل هوا

air acces

هوای ورودی ، ورودی هوا ، ورود هوا ، اثر هوا ، اجازه ورود هوا

air admission

هوای ورودی

air blast circuit – breaker

کلید هوای فشرده

air blast transformer

ترانسفورماتور با سیستم خنک کنندگی هوای سرد ، مبدل بادی

air box

محفظه هوا ، محفظه باد

air break contator

محافظت هوایی

air capacitor

خازن هوایی

air capacitor (condenser)

خازن هوایی

air cell

شبکه یا سلول اکسیژن هوا

air chamber

محفظه هوا ، محفظه باد

air circuit breaker

مدار شکن هوایی

air cleaner

فیلتر هوا ، تمیز کننده هوا ، صافی هوا

air coil

سیم پیچ هوایی

air column

ستون هوا فضای هوا در درون شیپوره یا محفظه ی آکوستیکی بلندگو

air compression

تراکم نمودن هوا ، تراکم هوا

air conditioner

دستگاه تهویه هوا

air conditioning

تهویه مطبوع

air conditioning plant

مرکز تهویه مطبوع

air conditioning system

سیستم تهویه مطبوع

air contactor

محافظ هوایی

air cooled

سرد شدن در هوای آزاد

air –cooled motor

موتور با سیستم خنک شدن به وسیله هوای آزاد ، موتور هوا خنک شو

air cooled transformer

مبدل هوایی

air cooling

سرد شده به وسیله هوا

air core

بدون هسته ، هسته هوایی ، مغزه هوایی ، هسته یا تجمع هوایی ، بی هسته

air core choke

صافی هوایی ، بوبین هوایی ، بوبین با هسته هوایی

air core coil

بوبین با هسته هوایی

air core transformer

ترانسفور ماتور با هسته هوایی ، ترانسفورماتور هوایی

air cushion

تشک بادی

air damping

تخفیف یا تضعیف هوا

air dehumidifier

خشک کردن هوا

air density

غلظت هوا ، تراکم هوا

air dielectric

دی الکتریک هوایی ، عایق هوایی ، دی الکتریکی هوا

air duct

مجرای هوا ، کانال هوا

air filter

صافی هوا ، تمیز کننده هوا ، فیلتر هوا

air flow

جریان هوا

air friction

اصطکاک هوایی

air gap

فاصله هوایی ، شکاف هوا 1 شکاف کوچک یا مغزی معادل از جنس ماده ی مغناطیسی در دو سر هسته ی چوک ، ترانسفورمر ، یا وسایل مغناطیسی دیگر ، این شکاف مانع از اشیا, هسته با جریان مستقیم می شود و امکان حرکت مکانیکی هسته یا آرمیچر را می دهد 2 شکاف جرقه زنی با دو الکترودرسانا که با هوا از هم جدا شده اند ، محفظه هوا ، محفظه میانی هوا ، چاک

air gap field

میدان وجود هوا

air gauge

هواسنج ، اندازه گیری فشار هوا

air heater

گرم کننده هوا

air heating apparatus

دستگاه گرم کننده هوا

air hole

حفره هوایی

air humidifier

نمناک کننده هوای محیط

air humidity

رطوبت هوا

air insulation

عایق هوایی ، نارساناگری با هوا

air intake

ورود هوا ، دخول هوا ، جریان هوا به داخل

air ionizer

یونساز هوا ماشینی که با گسیل یون های مثبت و منفی هوا ، بارهای ساکن به وجود امده روی سطوح نارسانا نظیرکاغذ ، پلاستیک ، یا شیشه را خنثی می کند معمولاً یونها با یک باد زن که هوای اطراف منبع یون را به گردش می آورد ، پخش می شودند

air layer

طبقات هوا

air level

تراز آبی [هوادار]

air line

خط هوایی ، خط آزاد

air magnetic circuit

مدار هوایی مغناطیس

air outlet

خروجی هوا

air pressure

فشار هوا ، فشار آتمسفر ، فشار اتمسفری

air pressure gauge

فشار هوا سنج ، اندازه گیر فشار هوا

air pressure test

امتحان هوای فشرده

air proof

عایق شده در مقابل نفوذ هوا

air pump

پمپ هوایی

air purifier

خالص کننده هوا ، تمیز کننده هوا ، فیلتر هوا

air purifying

خالصی هوا ، تمیزی هوا

air quantity

مقدار هوا ، حجم هوا

air radar

رادار هوایی

air rarefaction

رقیق نمودن هوا

air resistance

مقدار مقاومت هوا

air route surveillance radar

رادار مراقبت دالان پرواز رادار دور بردی ( تقریبا150مایل یا 240 کیلومتر ) که برای کنترل ترافیک هوایی بین پایانه های فرودگاهی استفاده می شود

air sealed

غیرنفوذ برای هوا ، کیب و جزم هوایی

air search radar

رادار تجسس هوایی راداری که برای آشکار سازی اهداف هوایی در فاصله ی50 مایلی ( 80 کیلومتری )یا بیشتر به کار می رود و فاصله و جهت هر یک را مشخص می کند و در عین حال به جستجوی 360 درجه ای خود ادامه می دهد

air section

مسیر هوا

air sounding

هواسنجی اندازه گیری مشخصه های جوی نظیر فشار و رطوبت یا ابزارهای قرار گرفته در ارتقاع

air space

محفظه هوایی ، فاصله هوایی ، چاک

air speed

سرعت هوا

air supply

هوای ورودی

air switch

کلید ضد فرگیر (فرستنده ‎ - گیرنده)

air tank

مخزن هوا

air temperature

درجه حرارت هوا

air- to - ground missille

موشک هوا به سطح ( ای جی ام ) موشک هدایت شونده ای که از هواپیما به سوی هدفی روی زمین یا کشتی در دریا شلیک می شود

air traffic

خدمات هوایی ، حمل و نقل هوایی

air traffic communication service

مرکز ارتباط مربوط به پرواز ، سرویس ارتباط برای حمل و نقل هوایی

air traffic control

مراقبت پرواز (ای تی سی) خدمات نظارت و کنترل رفت و آمد هوایی

air traffic control radar beacon system

سیستم دیده بان راداری مراقبت پرواز نوع پیشرفته ای از ( ای اف اف ) (سیستم تشخیص خودی یا دشمن ) که در سطح جهانی برای ردگیری هواپیما و به منظور کنترلف رفت و آمد هواپیما استفاده می شود مطابق ضوابط سازمان هوا نوردی غیر نظامی بین المللی ( وابسته به سازمان ملل متحد ) بسامد تمام سیگنالهای پرسشگر 1/03 گیگا هرتز و بسامد پاسخها 1/09 گیگا هرتز است پاسخ هوا پیما شامل اطلاعات شناسایی و ارتفاع آن است

air traffic safety control

اطمینان در پرواز ، کنترل در پرواز

air transmitter

فرستنده هواپیما (رادیویی)

air tube

کلید ضد فرگیر (فرستنده ‎ - گیرنده)

air vessel

مخزن هوا

air volume

حجم هوا ، مقدار هوا

air washer

رطوبت دهنده به هوا ، رطوبت دهنده به هوای محیط

air way

مسیر هوایی ، مسافت هوایی

air, to

هوا دادن ، از هوا خالی نمودن ، جریان هوا را از چیزی گذراندن

airborne early-warning radar

رادار هشدار سریع هوایی ( رادار ای ای دبلیو) نوعی رادار هشدار سریع که توسط هواپیما حمل می شود سیگنالهای رادار از هواپیما به ایشتگاه های زمین رله می شود یا اینکه موارد مهم آنها با رادیو به مرکز کنترل زمینی گزارش می شود

airborne intercept radar

رادار رهگیر هوایی ( رادار ای آی ) رادار هوایی برای آشکار سازی و ردگیری سایر هواپیماها در شب یا هوای ابری که می تواند دارای رایانه هایی برای فراهم ساختن اطلاعات کنترل آتش نیز باشد

airborne magnetometer

مغناطیس سنج هوایی نوعی مغناطیس سنج که برای کشف اشیای فلزی بزرگ ( موارد غیر عادی ) در زیر دریا یا با استفاده از هواپیمای پایین - پرواز طراحی شده است

airborne movin-target indicator

نشانگر هوایی هدف متحرک ( ای ام تی آی) سیستم مشانگر هدف متحرک برای رادار هوایی که نزدیک به سطح زمین و در مناطقی عمل می کند که اهداف متحرک توسط پستی و بلندی های زمین از دید دور می مانند و موقعیت زمین و دف نسبت به رادار هواپیما در حال تغییر است

airborne radar

رادار هوایی نوعی رادار کامل که در هواپیما نصب می شود و می تواند اطلاعاتی در مورد نشانه های زمینی ، کشتی های شناور در دریا ، خطوط تراز ساحلی ، هواپیماهای نزدیک ، ابرهای طوفانزا ، ی جبه های هوا تهیه کند

Airborne Radome

رادوم هوابرد

airborne sound

صوت در هوا ، صدای هوایی

Airborne transponder

ترنسپوندر هوابرد

airborne warning and control system

سیستم کنترل و هشدار هوایی ( آواکس) سیستم متعلق به نیروی هوایی آمریکا که دارای رادار هوایی برای کشف هواپیماهاو موشک های دشمن در ارتقاع کم یا زیاد است و می تواند عملیات فرمان و کنترل برای هدایت هواپیماهای رهگیر انجام دهد

air-box

کلید ضد فرگیر (فرستنده ‎ - گیرنده)

airbridge

پل هوایی نوعی پل بسیار ریز از جنس طلا که با عملیات نشست و زدایش در مرحله تولید مدارهای مجتمع گالیم آرستیدی ساخته می شود و امکان اتصال الکتریکی بین دو رسانا توسط رسانای سوم را می دهد فاصله ایمن آنقدر هست که بتوان از هوا به عنوان عایق استفاده کرد

aircapacitor

خازن هوایی خازنی که ماده دی الکتریک بین صفحات آن فقط هواست

aircell

پیل هوایی پیل نیرویی که در ان قطب زدایی در محل الکترود مثبت به صورت شیمیایی و با احیای اکسیژن در هوا انجام می شود

air-cell a battery

باتری رادیو

air-conditioning system

سیستم تهویه هوا

air-core coil

پیچک هسته-هوا پیچکی که روی پلاستیک ، فیبر ، یا دیگر لوله ها یا قرقره های غیر مغناطیسی پیچیده شده است

air-core transformer

ترانسفورمرهسته-هوا ترانسفورمری با دو یا چند پیچک پیچیده شده روی فیبر ، پلاستیک ، یا قرقره های غیر مغناطیسی دیگر و بدون هیچ آهن یافریت در مجموعه ی آن ترانسفور مرهای بسامد رادیویی (آر اف ) و بسامد میانی ( آر اف ) و نیز پیچک نوسانسازها ، نوعاً به این شکل ساخته می شوند

aircraft

هواپیما ، وسیله هوایی (حمل و نقل)

aircraft cable

کابل هواپیمایی

aircraft compass

قطب نمای هواپیما

aircraft construction

هواپیما سازی ، ساختمان هواپیما

aircraft gun laying

رادار هواپیما

aircraft radio

ارتباط هوایی ، فرستنده ی هواپیمایی

aircraft radio service

سرویس رادیویی هواپیما

aircraft station

ایستگاه هواپیمایی

aircraft transmitter

فرستنده هواپیمایی

aircraft warning system

سیستم آژیر هواپیمایی ، سیستم اعلام خطر هواپیمایی

airfield

فرودگاه ، محل فرود هواپیما

airfield control radar

رادار کنترل فرودگاه ، رادار دورانی فرودگاه

airfield lighting system

سیستم روشنایی محوطه فرودگاهی

airgap

شکاف هوایی

air-gap

فاصله هوایی

air-gap crystal unit

واحد بلور شکاف-هوا واحد بلوری که الکترودهای آن صفحه های فلزی جداگانه اند که به دقت و به میزان اندکی بیشتر از ضخامت صفحه ی کوارتز از هم جدا شده اند

air-gap flux

شار فاصله هوایی

airing

هوادادگی ، هوادادن ، تهویه

airplane (a)

هواپیما [لغت آمریکایی]

airplane antenna

آتن هواپیما

airplane spark plug

شمع موتور هواپیما

airport

فرودگاه ، محل فرود هواپیما

airport radio station

فرستنده رادیویی ایستگاه هواپیما

airport surveillance radar

رادار مراقبت فرودگاهی ( ای اس آر) راداری واقع در فرودگاه یا نزدیکی آن برای نمایش جهت و فاصله ی هر هواپیما در منطقه این رادار به تنهایی برای کنترل ترافیک هوایی و به همراه رادار دقیق ورودهواپیما برای سیستم ورود با کنترل زمینی به کار می رود

air-position indicator

نشانگر موقعیت پروازی سیستم محاسب هوایی که پیوسته موشعیت هواپیما را بر اساس جهت ، سرعت و زمان سپری شده نشان می دهد موقعیت بر حسب مقادیر طول و عرض جغرافیایی یا سایر مختصات نمنایش داده می شود جهت واقعی و مسافت پیموده شده ی هوایی نیز نشان داده می شود

air-spaced coax

کابل هم محور با فاصله ی هوایی کابل هم محور که رسانای هم محور آن با مهره یا پلاستیک با چرخش مارپیچی یا سایر مواد دی الکتریک که از نر الکتریکی هم ارز با هوا هستند ، پوشانده شده باشد

airtight

آب بندی شده ، غیرقابل نفوذ برای هوا ، غیرقابل نفوذ برای باد

air-tight

عایق شده نسبت به هوا ، غیرقابل نفوذ برای هوا

airtight closing

اتصال غیرقابل نفوذ برای هوا

air-to-air guided missile

موشک هدایت شوندهی هوا به هوا موشک هدایت شونده ای که از هواپیما به سوی هدف هوایی دیگری شلیک می شود از نمونه های معروف این موشک ها می توان آمرام ، سایدویندر ف و اسپارو را نام برد

alarm switch

کلید آژیر

answering switch

کلید جواب دادن کلیه سؤالات

antenna change-over switch

کلید تعویض آنتن ، کلید تغییر دهنده اتصال آنتن

antenna earthing switch

کلیه وصل کننده زمین آنتن

antenna grounding switch

کلید اتصال به زمین آنتن

antenna stage switch

کلیه وصل طبقات آنتن

antenna switch

کلید آنتن

antenna tuning switch

مقسم آنتن ، جعبه تقسیم آنتن

anti dazzle switch

کلید نور کم

anticapacitance switch

کلید پاد ظرفیت کلیدی که در وضعیت باز ظرفیت خازنی کمی بین پایه های آن وجود دارد

anti-tr switch

کلید ضد فرگیر (فرستنده ‎ - گیرنده)

apparatus switch

کلید دستگاه

automatic door switch

کلید خودکار در

automatic switch

کلید خودکار

automatic time switch

کلید ساعتی

auxiliary switch

کلید کمکی ، کلید فرعی

band selector , band switch

باند گزین ، کلید باند کلیدی که یکی از باندهای کاری یک گیرنده ، مولد سیگنال ، یا فرستنده را انتخاب می کند معمولاً از دو یا چند بخش تشکیل می شود تا بتواند همزمان تغییرات لازم را در تمام مدارهای تنظیم شونده انجام دهد

band switch

کلید تغییر باند

bat-handle switch

کلید چوب بیس بالی نوعی کلید که اهم عمل کننده ی آن به شکل چوب بیس بال است

bilateral switch

کلید دو طرفه

break point switch

کلید نقطه ی وقفه یک کلید دستی که عمل مشروط در نقاط وقفه را کنترل می کند

coaxial switch

کلید هم محور کلیدی که اتصال بین کابل هم محور را با آنتن ، فرستنده ، گیرنده ، یا سایر وسایل بسامد - بالا بدون هر گونه عدم تطبیق امپدانسی بر قرار می کند

combination switch

سویچ چندکاره

commutating switch

کلید تعویض

commutator switch , sampling switch , scanning switch

کلید جابجاساز کلیدی الکترونیکی یا مکانیکی که مجموعه ای از عملیات قطع و وصل را به ترتیب خاصی ، مثل آنچه در ارسال کمیات مختلف از راه دور لازم است انجام می دهد

complementary logic switch

کلید منطقی مکمل یک زوج ترانزیستوری مکمل با رورودی مشترک که اتصالات داخلی آن به گونه ای است که در هر لحظه یکی از ترانزیستورهای قطع و دیگری وصل است جریان بار تنها در فاصله زمانی قطع و وصل و تغییر سطح ولتاژ از 1 منطقی به صفر منطقی جاری می شود

connector switch

کلید رابط

control switch

کلید فرمان

crossbar switch

کلید ماتریسی ، کلید تقاطعی نوعی کلید در سیستمهای تلفن که دارای آرایش سه بعدی از اتصالات و یک سیستم معناطیسی است انتخاب هر یک ار اتصالات طبق مختصات ماتریسی آنها صورت می گیرد

current - controlled switch

کلید کنترل شونده با جریان نوعی وسیله ی نیمه رسانا که بایاس کترل کننده ی آن ، بسته به وضعیت قطع یا وصل کلید ، آن را در حالت مقاومت زیاد یا کم قرار می دهد

debounced switch

صاف کننده ولتاژ سوئیچ

decimal- binary switch

کلید دهدهی - دودویی کلیدی که برای هر کدام از اعداد دهدهدی در روی پیچ کنترل خود ، یک پایه ی ورودی را به ترکیبی از چهار پایه ی خروجی ( نماینده ی 1 ، 2 ، 4 ، 8 ، ) متصل می کند بنابر این ، برای وضعیت v ، پایه های خروجی 1 ، 4 به ورودی متصل می شوند

deck switch

کلید گروهی

dip switch

کلید فشاری سریع

disconnector switch

سوئیچ قطع کننده

door switch

کلید خودکار در

double - break switch

کلید دوقطبی کلیدی که سیم رسانا را در دو نقطه ی مختلف باز می کند

double - throw switch

کلید دو راهه کلیدی با دو وضعیت عملیاتی که هر کدام اتصال متفاوتی را در مدار بر قرار می کنند

double pole switch

کلید دو پل

double-break knife switch

کلید تیغه ای دو اتصالی

double-throw switch

کلید دو طرفه

drum switch

کلید غلتکی ، جابجاگر استوانه ای

dry reed switch

کلید زبانه ای خشک ؛ کلید « قمیش دار» خشک نوعی کلید زبانه ای که اتصال زبانه آن در محفظه ای شیشه ای و فاقد جیوه قرار گرفته است

electrolier switch

کلید چلچراغ

electrolytic switch

کلید الکترولیتی نوعی کلید که در آن دو الکترود در محفظه ای با حجم معینی از الکترولیت رسانا و هوا قرار گرفته اند با کج شدن کلید از حالت افقی ، هوا جابجا می شود و مقدار الکترولیت مماس با الکترودها ودر نتیجه جریان گذرنده از کلید تغییر می کند به عنوان کلید ترازکننده در سیستم های ژیروسکوپی به کار می رود

electronic switch

کلید الکترونیکی مداری الکترونیکی که مانند یک کلید بسیار سریع عمل می کند

emergency switch

کلید اضطراری

entrance switch

کلید کنتور

Ethernet Switch

سوئیچ اترنت

excitation switch

کلید تحریک

ferrite switch

کلید فرُیتی وسیله ای فرُیتی که با چرخاندن بردار میدان الکتریکی به میزان90 درجه موجب قطع شارش انرژی از درون موجبر می شود با ارسال جریان مستقیم به پیچک مغناطیده ، کلید فعال می شود انرژی چرخش یافته یا بر اثر عدم تطبیق بازتاب شده و یا توسط عناصر مقاومتی جذب می شود

filament switch

کلید افروزه

finder switch

شماره یاب

float switch

کلید شناور کلیدی که با حرکت یک شناور در سطح مایع قطع و وصل می شود

flush switch

کلید توی کار

flux-switch

شار-سوییچ

four-way switch

کلید صلیبی

function switch

سوئیچ تابعی شبکه ای با چندین ورودی و خروجی به گونه ای که سیگنالهای رمزی ورودی سیگنالهایی در خروجی تولید می کنند که تابعی از ورودی ولی با رمز متناوب هستند

gang switch

کلید گروهی

ganged switch

کلید گروهی دو یا چند مجموعه اتصالات کلیدی که روی یک محور مشترک نصب شده اند و با یک پیچ یا دستگیره کنترل عمل می کنند

gate-controlled switch

کلید کنرل شده با گیت یک قطعه ی نیمه رسانا که با اعمال پالس منفی به سر گیت آن از حالت نارسانا یا قطع به حالت رسانا یا وصل می رود و با اعمال پالس وارون به گیت ، مجدداً قطع می شود (یک یکسوساز کنترل شده ی سیلیسیمی روشن را تنها با قطع جریان کاتد- آند آن می توان خاموش کرد )

gate-turnoff switch

کلید خاموش از گیت کلید نیمه رسانای سه پیوندی نمام - نفوذی که از سر ورودی گیت آن قطع و وصل می شود

glow switch

کلید تابانی لامپ الکترونی که دارای اتصالاتی است که به صورت گرمایی و بر اثر تخلیه ی تابان عمل می کنند از آن به عنوان راه انداز ( استارتر) در برخی مدارهای لامپ فلوئورسان (مهتابی) استفاده می شود گرمای تخلیه ی تابان منجر به بستن اتصالات توسط نوار بی متال می شود

hall-effect switch

کلید اثر هال نوعی کلید فشاری لحظه ای با تحریک مغناطیسی که از یک ترادیسنده ی اثر هال به صورت مجتمع با تقویت کننده ی ترانزیستوری و مدار راه انداز و یک آهنربای دائم کوچک تشکیل شده است با تغذیه ی مدار مجتمع توسط جریان دی سی و فشردن کلید ، آی سی در یک میدان مغناطیسی دائم قرار می گیرد و تولید ولتاژ هال می کند بارها کردن کلید دوباره وضعیت برقرار می شود

hook switch

کلید ثقلی

hookswitch

کلید قلاب کلیدی که مدار تلفن را به شبکه ی مشترک وصل می کند نام آن از تلفنهای قدیمی گرفته شده است که در آن کلید از طریق بلند کردن گیرنده و قرار دادن روی قلاب پهلوی گوشی فعال می شد

ignition switch

کلید جرقه ای ، سویچ ماشین

indicating switch

کلید نشان دار

inductance switch

کلکید القاکنایی القا گر متغیر دو سطحی و زمزابیک که توسط جریان کنترل کننده از یک سطح به سطح دیگر می رود

inertial switch

کلید لختی کلیدی که بر اثر تغییر ناگهانی سرعت میزبان آن عمل می کند

instant- on switch

کلید وصل فوری کلیدی که با اعمال پیوسته ی ولتاژِ کمتر از ولتاژ کار لامپهای تلویزیونی به فیلامان آنها ، سبی ظاهر شدن فوری تصویر بعد از روشن شدن دستگاه تلویزیون می شود این کلید یک چوک کاهنده ی ولتاژ را با سیم پیچ اولیه ی ترانسفورمر توان سری کرده و سیم پیچ ثانویه ی ولتاژ - بالا را باز می کند و در نتیجه ولتاژ فیلامان به نصف مقدار عادی کاهش می یابد

interlock switch

کلید همبند کلید طراحی شده برای نصب روی در ، کشو ، یا حفاظ به گونه ای که با باز شدن در یاهر بخش دیگر ، به صورت خودکار باز شود

isolating switch

کلید بی بار

keyswitch

کلید فشاری کلیدی که با فشردن روی صفحه ی کلید یک پایانه ی ورود داده ها عمل می کند این کلید می تواند دارای اتصالهای مکانیکی تیغه های مغناطیسی ، هسته ی اشباع شونده ، ظرفیت خازنی متغیر ، ترادیسنده ی اثر - هال ، و انواع دیگر ترادیسنده برای تولید خروجی مناسب برای رمز گذاری باشد

knife switch

کلید تیغه ای

knochout switch

کلید ضربه ای

laser-triggered switch

کلید با راه اندازی لیزری نوعی کلید پرتوان ولتاژ بالا با یک شکاف تحریک که توسط باریکه لیزر رسانا می شود به کمک آن می توان ولتاژهای از چند کیلووات تا بالای 3 مگاولت را در سیستمهای قدرت الکتریکی قطع و وصل کرد

lever switch

کلید اهرمی کلیدی که دارای دسته ی اهرمی شکل است

light-activated silicon controlled switch

کلید کنترل شونده ی سیلیسیمی نور انگیخته قطعه ی رسانای چهار لایه که همچون یکسوساز کنترل شونده سیلیسیمی نور انگیخته لایه های آن به صورت یک در میان با اتمهای پذیرنده و دهنده ناخالص شده اند هر چهار لایه ی PوN از طریق پایانه های متصل به آنها قابل دسترسی اند با برخورد نور به ناحیه ی حساس ، زوجهای الکترون حفره تولید شده و قطعه به حالت وصل می رود قطع نور این پاسخ را معکوس نخواهد کرد و قطعه تنها در صورتی خواهد شد که بایاس مثبت آن برداشته معکوس شود

light-operated switch

کلید نوری کلیدی که به وسیله ی پالس یا باریکه ای از نور عمل می کند ، نظیر یکسوساز کنترل شونده ی سیلیسیمی نور انگیخته

limit switch

کلید حدی کلیدی که در حد یا نزدیکی حد حرکت یک جسم متحرک که به صورت الکتریکی کنترل می شود به صورت خودکار مدار را قطع می کند

load- matching switch

کلید تطبیق بار کلید ی دریک شبکه ی تطبیق بار که تغییرات ناکهانی مشخصه ی بار را جبران می کند نظر آنچه که هنگام عبور ف ماده ی بار گرمکنهای القایی و دری الکتریک از نقطه ی ( کوری ) روی میدهد

load transfer switch

کلید انتقال بار کلیدی که مولد یا منبع نیرو را به دلخواه به یکی از دو مدار بار متصل می کند

lobe switch

کلید گلبر گ کلیدی برای انتقال منظم و با قاعده ی الگوی تابش آنتن

logic switch

سوئیچ منطقی آرایه ی دیودی یا هر نظم یوئیچینگ دیگری که قادر به هدایت کردن سیگنال ورودی به یکی از خروجیهای چند گانه باشد

magnetic starting switch

سویچ مغناطیسی

magnetic switch

کلید مغناطیسی

magnetically operated solid - state switch

سوییچ حالت جامد عمل کننده مغناطیسی ترکیبی از مولد هال ( hall) مدار فرمان و تقویت کنند ه در یک مدار مجتمع این سوییچ می تواند با حرکت آهنربا یا تغییر میدان مغناطیسی تا 10000 بار عملکرد در ثانیه باز و بسته شود از انجا که هیچ اتصالی وجود ندارد در لحظه باز و بسته شدن نیز لرزشی وجود نخواهد داشت

main switch

کلید اصلی

manual switch

کلید دستی

master switch

کلید اصلی

mercury switch

کلید جیوه ای کلیدی که با افقی شدن کلید بسته می شود به طوری که یک گلوله جیوه ای بزرگ در طول اتصالها حرکت می کند و آنها را به یکدیگر وصل می کند

mercury thermostatic switch

کلید ترموستاتی جیوه ای کلید ترموستاتی که در آن گرما سبب انبساط جیوه و بسته شدن مداری می شود که بین پایه های اتصال شده به ستون جیوه قرار دارد

mercury-wetted reed switch

کلید زبانه خیس شده در جیوه محفظه کلید زبانه ای که شامل حوضچه ای از جیوه در یک انتها است و معمولاً به طور عمودی عمل می کند جیوه با خاصیت مویینگی اتصالهای زبانه ها را در پوسته ای از جیوه نگه می دارد با هر بار عمل کردن کلید این پوشش جیوه ای تازه می شود و در نتیجه طول عمر کاری کلید بسیار زیادتر می شود در نوع دیگر ، اتصالهای تر شده در جیوه ، بدون استفاده از حوضچه ی جیوه به دست می آیند و در نتیجه می توان کلید را به طور افقی نصب کرد

micro switch

میکروسوییچ مارک تجاری میکروسوییچ دی ویژن شرکت هانی ول برای سوییچهای خط آن

momentary - contact switch

سوییچ اتصال - لحظه ای سوییچی که با برداشته شدننیروی تحریک از شرایط عمل به شرایط عادی مدار بر می گردد

motor-brush starting switch

سویچ زغالی

nti capacity switch

کلید ظرفیت کم خازن

oil switch

کلید روغنی

on /off switch, power switch

سوییچ روشن / خاموش و سوییچ برق سوییچی که گیرنده یا دستگاه دیگری را خاموش یا روشن می کند در گیرنده های رادیو تلویزیون این سوییچ همراه با کنترل حجم صداست

one-many function switch

سوییچ یک به چند سوییچ عمل کننده ای که در آن فقط یک ورودی در هر زمان تحریک می شود و هر ورودی ترکیبی از خروجیها را به وجود می آورد

open switch

کلید باز

optical switch

سوییچ نوری

overload circuit switch

فیوز اضافه بار

pendant switch

کلید آویزان

phase - reversal switch

سوییچ معکوس شدن فاز رادار تک پالسی که آنتن گیرنده آن دارای دو یا چند روزنه جدا شده با طول موجهای مختلف است که هر کدام تغذیه جدا شده با طول موجهای مختلف است که هر کدام تغذیه خود را دارند روزنه ها الکوی تابش مشابهی را ایجاد می کنند مقایسه فاز سیگنالهای رسیده اطلاعات جهت مطلوب را با دقت بالا ارائه می دهد

plug switch

کلید دو شاخه ای

polarity -reversing switch

سوییچ معکوس کننده قطبیت سوییچی که اتصالهای قطعه را معکوس می کند

pressure switch

سوییچ فشاری تراگردانی که شامل پتانسیومتر ، نشان دهنه تنش ، قطعه ای با رلاکتانس متغیر ، بلور یا قطعه الکتریکی دیگری برای تبدیل فشار به خروجی الکتریکی متناسب است

proximity switch

سوییچ مجاورتی سوییچی که با نزدیک شدن قطعه تحریک کننده به آن ، بدون تماس فیزیکی ، عمل می کند ، مانند سوییچ زمانه ای که با نزدیک شدن آهنربای دائمی به آن عمل می کند

push & pull switch

کلید کشویی

pushbutton switch

سوییچ دکمه فشاری سوییچ اصلی که با فشار انگشت روی طرف عمل کننده دکمه ، عمل می کند

push-to- talk switch

کلید فشار برای صحبت کلیدی که مستقیماً روی میکروفون یا گوشی نصب شده است تا ابزاری برای قرار دادن دستگاه در وضعیت صحبت کردن باشد برای شنیدن باید کلید را رها کرد

reciprocal ferrite switch

سوییچ فریتی متقابل سوییچ فریتی که می توان در موجبر قرار داد تا سیگنال ورودی را به هر یک از دو موجبر خروجی وصل کند عمل وصل کردن با رتور فارادی به هنگام عمل کردن روی میدان مغناطیسی خارجی انجام می شود

reed switch; magnetic reed switch

سوییچ زبانهای ؛ سوییچ زبانه ای مغناطیسی سوییچی که دارای اتصالهایی در انتهای زبانه های فرُومغناطیسی درزگیری شده در حباب شیشه ای است که برای تحریک با میدان مغناطیسی خارجی طراحی شده است این اتصالها می توانند خشک یا تر شده در جیوه باشند سوییچ زبانه ای ساختار اصلی رله زبانه ای است

remote control switch

سوئیچ کنترل از راه دور

reset switch

کلید ری ست سیوییچی که عملکرد عادی سیستم کنترل را بعد از عملیات صحیح ، دوباره آغاز می کند

resonant - chamber switch

سوییچ محفظه تشدید کننده سوییچ موجبری با کاواک تنظیم شده ر هر شاخه موجبر که به عنوان اتصال سوییچ عمل می ند عدم تنظیم کاواک مانع از جاری شدن انرژِ در موجبر مربوط به آن می شود

resonant - window switch

سوییچ پنجره تشدید کننده سوییچ موجبری که دارای پنجره تشدید کننده ای در هر شاخه موجبر است که به صورت اتصالهای سوییچ عمل می کنند عدم تنظیم پنجره ها مانع عبور جریان انرژِ در مرجبر مربوطه می شود

reversing switch

سوییچ معکوس کننده سوییچی به منظور معکوس کردن اتصالهای بخشی از مدار ، کلید برگشتی

rotary switch

سوییچ گردان سوییچی که با گرداندن محور آن با کلید متصل به آن عمل می کند ، کلید گردان

Sectionalizing switch

سوئیچ مجزا کننده

selector switch

شماره یاب

selector switch , multiple- contact switch

سوییچ انتخاب کننده - سوییچ چند اتصالی سوییچ عمل کننده دستی با چند وضعیت

semiconductor switch

سوییچ نیمرسانا مدار ترانزیستوری که عملکرد سوییچینگ آن قابل مقایسه با رله سوییچ است

series -parallel switch

سوییچ سری -موازی سوییچی که اتصالهای لامپها یا قطعات دیگر را از سری به موازی ، یا برعکس ، تغییر می دهد

silicon - gate - controlled ac switch

سوییچ AC گیت - کنترل شده ی - سلیسیمی ترانزیستوری که بااعمال ولتاژی با هر نوع قطبیت به گیت آن ، از حالت سد کننده به حالت رسانا تغییر وضعیت می دهد از این قطعه در کاربرد کنترل فاز مانند کنترل نور لامپ و کنترل دما استفاده می شود

silicon controlled switch

سویییچ کنترل شده سلیسیم قطعه سوییچ چهار پایانه ای که دارای چهار لایه نیمرسانا است که به همه آنها می تواند دسترسی داشت این سوییچ می تواند مانند یکسو ساز کنترل شده سیلیسیم یکسو ساز کنترل شده ی سیلیسیم متقارن ، سوییچ گیت - خاموش با ترانزسیتو سیلیسیم معمولی عمل کند

single-pole switch

کلید یک پل

single-throw switch

کلید یک طرفه

slide switch

سوییچ لغزان سوییچی که با دگمه ، میله یا پیچ لغزان تحریک می شود

snap- action switch

سوییچ کنش لحظه ای سوییچی که به حرکتهای بسیار کوچک دکمه یا دسته تحریک کننده پاسخ می دهد و به سرعت از یک وضعیت اتصال به وضعیت دیگر تغییر می کند

snap switch

سوییچ سریع سوییچی که اتصالهای آن به طور ناگهانی با عمل کردن فنر تحت کشش یا فشرده شده یا دکمه یا دسته عمل کننده ، به سرعت بسته یا از یکدیگر باز می شوند ، کلید فنری

solid -state switch

سوییچ حالت جامد سوییچی که دارای ماده نیمرسانا به عنوان قطعه سویچینگ است این سوییچ با پالس ولتاژ اعمالی به پایه آند یا گیت تریگر می شود یکسوسازهای کنترل شده سیلیسیمی دیاکها و ترایاکها نمونه هایی از آن هستند

solid-state switch

سوئیچ حالت جامد

space division switch

راه گزینی تقسیم فاصله

spring-return switch

سوییچ برگشت - فنری سوییچی که اتصالهای آن به هنگام آزاد شدن عمل کننده به جای اول خود بر می گردند

starter switch

کلید راه انداز

static switch

کلید استاتیک

static transfer switch

سوئیچ انتقال استاتیکی

switch

سوییچ ، سوییچ قطعه مکانیکی عمل کننده دستی برای برقراری کردن ، قطع کردن یا تغییر دادن اتصالها در مدار الکتریکی یا الکترونیکی ، کلید

synchronization switch

کلید هم زمانی

synchronous switch

سوییچ همزمانی مدار SCR که عملکرد جرقه زنی را در کنار بردهایی مانند جوشکاری مقاومتی کنترل می کنند

thermal switch

سوییچ حرارتی سوییچ کنترل شده با دما

thermostatic switch

سوییچ ترموستاتی سوییچ عمل کننده حرارتی که انرژی کاری خود را از طریق رسانایی با همرفت حرارتی از قطعه تحت کنترل به دست می آورد

three way switch

کلید تبدیل

three-pole switch

کلید سه پل آرایش سه کلید تک پل متصل شده به یکدیگر به گونه ای که سه مدار را به طور همزمان باز یا برقرار می کنند

throw-over switch

کلید لولایی

thumbwheel switch

سوییچ تا مب ویل سوییچ کوچک چند وضعیتی که در آن با فشار انگشت روی قسمت تحریکی ، موقعیت سوییچ و نشانگر آن به موقعیت اتصال بعدی می رود ، کلید چرخ انگشتی

Tie switch

کلید اتصال

time division switch

راه گزین تقسیم زمانی

time switch

سوییچ زمانی سوییچ کنترل شده با زمان که مداری را در یک یا چند زمان از پیش تعیین شده باز می کند و می بندد ، کلید ساعتی

toggle switch

سوییچ دگر وضع سوییچی که به طور دستی و با استفاده از اهرمی عمل می کند که برای کشیدن سریع به منظور قطع ووصل کردن مدار ، با ساختار فنری ترکیب شده است ، کلید اهرمی ، کلید فشاری

tr switch

کلید فرگیر (فرستنده ‎ - گیرنده)

tr tube transmit-receive tube ; tr box te switch

لامپ TR [ لامپ ارسال - دریافت ] ؛ جعبه TR؛ سوییچ TR لامپ پر شده با گازی که گیرنده را از توان فرستنده حفاظت می کند این لامپ به سیگنالهای RF توان پایین با اندکی تضعیف ، اجازه عبور می دهد توانهای بالاتر سبب یونیده شدن گاز می شوند و لامپ را برای آن انرژی RF اتصال کوتاه می کنند دو بربر کننده نمونه ی متعادل شامل دو لامپ RF وقتی که فرستنده روشن است ، لامپهای TR روشن می شوند و انرژی RF را به اتصال آنتن ورودی ترکیبی بر می گردانند در هنگام دریافت ، سیگنالهای دریافت شده از آنتن از لامپهای TR می گذرد و به اتصال گیرنده ی خروجی ترکیبی می رسند

transfer switch

سوییچ انتقال سوییچی برای انتقال اتصالهای یک یا چند رسانا از مداری به مدار دیگر

triac trlode ac semiconductor switch

ترایاک تریستور دو جهته با گیت کنترل شده که امکان کنترل تمام موج را روی توان AC فراهم می کند با کنترل فازی سیگنال گیت ، می توان جریان بار را از حدود 5 تا 0/95 درصد توان کامل تغییر داد

triple-pole switch

کلید سه پل

vacuum switch

کلید خلأ کلیدی که اتصالهای آن در پوشش تخلیه شده ای قرار گرفته است تا جرقه زدن در آن به حداقل برسد

voltage controlled switch

کلید کنترل شده با ولتاژ

waveguide switch

کلید موجبر کلیدی برای قرار دادن مکانیکی بخشی از موجبر و تزویج کردن آن به یکی از چند تکه دیگردر سیستم موجبر

y- switch

کلید ستاره مثلث

zero - voltage switch

سوییچ ولتاژ صفر مدار دارای حسگری که ولتاژ را به هنگام صفر شدن شکل موج ولتاژ AC به بار اعمال می کند و در همان شرایط آن را خاموش می کندو با این کار مانع از اعمال ولتاژ راکتیو بار در لحظه روشن یا خاموش شدن می شود

zero gravity switch; weightlessness switch

سوییچ گرانش - صفر ؛ سوییچ بی وزنی سوییچی که با رسیدن به حالت بی وزنی یا گرانش صفر بسته می شود در نوعی از آن کره رسانایی از جیوه در گرانش صفر دواتصال را به یکدیگر متصل می کند ولی به هنگام قرار گرفتن تحت تأثیر گرانش صاف و از اتصال بالایی جدا می شود

zero voltage switch

کلید ولتاژ صفر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی air pressure switch

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی air pressure switch

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما