معادل انگلیسی تمایل اسب به نزدیک شدن به حد خارجی

تربيت بدنی و علوم ورزشی

تمایل اسب به نزدیک شدن به حد خارجی

bear out

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تمایل اسب به نزدیک شدن به حد خارجی

با تمام قدرت و تلاشپایان بازی توپزنان یک تیم کریکت

all out

دوری کردن از موج

back out

کنار رفتن توپ زن از محل ایستادن برایحفاظت از ضربه توپ (بیس بال)پریدن و شیرجه رفتن در آب (موج سواری)

bail out

نوعی تیراندازی میدانی از فاصله ‎ 200 متری

battle clout

تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها

bear in

برگشتن قایق بسمت مخالف باد

bear off

برگشتن قایق بسمت باد

bear up

موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگرجهت قطب نما

bearing

کفش مخصوص راه رفتن در برف

bearpaw

برتری

beat out

پخش نشدن مسابقه از تلویزیون

blackout

رانده شدن تخته موج سواری با باد شدید

blown out

شروع شیرجه از هواپیما

bomb out

مسابقه بوکس

bout

موضعگیری بین حریف و سبد

box out

نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی (هاکی روی یخ)

break out

یک امتیاز با دویدن به پایگاه (بیس بال)

circuit clout

هدف ‎ 12 برابر بزرگتر از هدف استاندارد

clout

راه بردن اسب برای خشک شدن عرق

cool out

ناک اوت (بوکس)

count out

شکست با ناک اوت (بوکس)

defeat by knock out

‎ 180 خارج ، درو جفتی از وسط خرک تا انتهایآن

double out

ضربه با پا در داخل خط ‎ 25 یاردی بوسیله تیم مدافع (رگبی)

drop-out

پناهگاه کنار زمین بازیگران (بیس بال)

dugout

تمام کردن ذخیره ماهی یک منطقه

fish out

قطع کار دستگاه ایجاد حرارت بالن

flameout

حداکثر سرعت

flat-out

اخراج

foul out

پیشروی مختصر

grind out

خطای سرویسخراب کردن سرویس اسکواش ، حریف دریافتکننده سرویس

hand-out

خم شدن یا آویختن به لبه قایق برای ایجادتعادل

hike out

انداختن گوی گلف به سوراخ

hole out

مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج

island pullout

تور ماهیگیری زیر آب

keep out

وزن خود را بعقب تخته موج بردن

kick out

ناک اوت (بوکس)

knockout

وضع بدن بین آغاز پرش ارتفاع و فرودوارو باز (ژیمناستیک) ، شیرجه فرشته

layout

روش برگرداندن توپ به بازی

line-out

تمایل داشتن اسب به دورشدن از نرده مسابقه

lug out

مسابقه دوچرخه سواری بین ‎ 3 نفر یا بیشترکه نفر آخر حذف می شود

miss and out

توپزنی که هنوز اخراج نشده ، اعلام خطا(کریکت)

not out

اخراج بازیگر ، اوتدریافت کننده سرویسمربوط به ‎ 9 بخش اول زمین ‎ 18 بخشی گلفسوختن یا اخراج توپزن (کریکت)نوبت سرویس اسکواش

out

پاس از پشت دروازه به یار در جلوی دروازه

passout

خسته کردن ماهی

play out

تخته موج که به تعداد زیاد تولید میشود

pop-out

تضعیف روحیه

psych(e) out

پیروزی در واپسین لحظات

pull it out

ترک کردن، خارج شدن

PULL OUT

لحظه بیرون آمدن موج سوار از آب

pullout

نوعی پاس که گیرنده به جلو می دود و برایدریافت پاس به کنار تغییر مسیر می دهد

quick out

تقاضای تایم اوت یک دقیقه ای (والیبال)

request time-out

ارزیابی حریف آینده

scout

شکستن موج بطور ناهموار (موج سواری)

section out

بیهوشی غواص که نفس را زیر آب حبس کرده

shallow-water blackout

مانع پیروزی حریف شدن

shut out

خطای سرویسخراب کردن سرویس (والیبال)

side-out

خودداری بازیگر از تمدید قرارداد ، رو کردن و فرار کردن از خاک (در کشتی)

sit out

رو کردن ، فرار از خاک (کشتی)

sit-out

ضربه از خارج محدوده میله های کریکت

square out

پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و تغییرمسیر به کنار به موازات خط تجمع (فوتبالآمریکایی)

square-out

کند کردن سرعت تخته موج تا موج بگذرد

stall out

تمام کردن بازی با سه استرایک پی در پیدر بخش دهم (بولینگ)

strike out

تسلیم شدن (جودو) ، مایی ته

tap out

ناک اوت فنی (بوکس)

technical knockout

سوزاندن توپزن با ضربه به میله های کریکت

throw out

تایم اوت مربی ، توقف موقت بازیتایم اوت ، دو وقت یک دقیقه ای مربی برایراهنمایی بازیگران (والیبال)

time-out

فروشنده اطلاعات شرطبندی

tout

باقی گذاشتن میله های ‎ 1 و ‎ 2 و‎ 10 برای راستدست و ‎ 1 و ‎ 3 و ‎ 7 برای چپ دست (بولینگ)

washout

گل مردود

wash-out

توزین سوارکار و زین و یراق پیش از مسابقه

weigh-out

عدم تشخیص موقعیت

whiteout

پیروزی با ناک اوت (بوکس)

win by knockout

وقفه تنفسی ، نارسایی تنفسی

wind rocked-out

افتادن خطرناک از روی تخته موج ، سقوطکردن ، شکست دادن حریف با امتیاز زیاد

wipe out

تمرین آمادگی ، برنامه یک جلسه تمرین

work out

تمرین ورزشی

workout

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی تربيت بدنی و علوم ورزشی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی تمایل اسب به نزدیک شدن به حد خارجی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تمایل اسب به نزدیک شدن به حد خارجی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما