معادل انگلیسی دیواره ثانویه
لایه دیواره سلولی را گویند که بطور داخلی بر روی دیواره محیطی در سلولی گیاهی نهشته

زمين شناسی
دیواره ثانویه
لایه دیواره سلولی را گویند که بطور داخلی بر روی دیواره محیطی در سلولی گیاهی نهشته شده است این دیواره ، معمولا دارای ترکیبی متفاوت از دیواره اصلی یا اولیه ، می باشد (کرون کوئیست 1961) ، دیواره ثانویه - لایه دیواره سلولی را گویند که بطور داخلی بر روی دیواره محیطی در سلولی گیاهی نهشته شده است این دیواره
secondary wall
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دیواره ثانویه
لایه دیواره سلولی را گویند که بطور داخلی بر روی دیواره محیطی در سلولی گیاهی نهشته
دیوار پشت کار
backing wall
دیواره آرام کننده
baffle wall
شیب دیوار ، میل دیوار
batter of a wall
دیوار شیبدار
battered wall
دیوار باربر -دیوار حمال
bearing wall
دیوارمحافظ ، دیوار تکیه گاه ، دیوار پشتیبان
bench wall
دیواره بدنی
سطح خارجی بدن در جانوران که حفره بدنی را احاطه می‌کند مثلاً بخشی از یک اسفنج ، بین حفره مرکزی اسفنج خارجی و مرکزی یا پری روم (یک خارپوست) ، دیواره بدنی سطح خارجی بدن در جانوران که حفره بدنی را احاطه می‌کند مثلاً بخشی از یک اسفنج
body wall
مورن های دیواره ای ، بخرفت های محصور
boulder wall
دیوار با پشتبند در جلوی آن- دیوار حایل پشتبند دار
buttressed wall
دیوار جان پناه طره ای
cantilever parapet wall
دیوارحائل طره ای
cantilever retaining wall
دیوار طره ای ، دیوار سر آزاد
cantilever wall
دیواره سلولی
یک دیواره مقاوم خارج از غشای سیتوپلاسمی سلول ها که در بیشتر گیاهان وجود دارد معمولاً از سلولز تشکیل شده که گاهی اوقات چوبی می باشد ، دیواره سلولی یک دیواره مقاوم خارج از غشای سیتوپلاسمی سلول ها که در بیشتر گیاهان وجود دارد معمولاً از سلولز تشکیل شده که گاهی اوقات چوبی می باشد
cell-wall
ماده تجزیه شده گیاخاگ
cell-wall degradation matter|cell-wall|cell-wall
دیوار یا دیواره کلاترات
دیواره خارجی درون آرکئوسیاتیدها که در آن توفال های عمودی یا طولی برای یک حلقه مورب که به ترتیب متصل به لبه های خارجی سپتا هستند ، کاربرد دارند (1972) ، دیوار یا دیواره کلاترات دیواره خارجی درون آرکئوسیاتیدها که در آن توفال های عمودی یا طولی برای یک حلقه مورب که به ترتیب متصل به لبه های خارجی سپتا هستند
clathrate wall
دیوار گلی ، دیوار چینه ای
cob wall
دیوار اسکلتی مرکب
مانند آنچه در مقاطع بریوزوآهای انولامیت دیده می شود ، یک دیوار آهکی شده بوسیله روپوست های واقع در لبه رشد کننده در هر دو طرف که معمولاً یک الگوی زیرساختاری متقارن را بصورت دو جانبه بوجود می آورد (بوردمن و چتیام – 1969)
مقایسه شود با: دیوار اسکلتی ساده ، دیوار اسکلتی مرکب مانند آنچه در مقاطع بریوزوآهای انولامیت دیده می شود ، یک دیوار آهکی شده بوسیله روپوست های واقع در لبه رشد کننده در هر دو طرف که معمولاً یک الگوی زیرساختاری متقارن را بصورت دو جانبه بوجود می آورد (بوردمن و چتیام – 1969) مقایسه شود با: دیوار اسکلتی ساده
compound skeletal wall
هستهبتنی (سد خاکی)
concrete core wall
دیوار برشی میانی (ساختمان)-دیوار آببند در (پی سازی)
core wall
دیواره صندوقی
crib wall
دیوار پرده ای ، دیوار پیرامونی ، دیوار آزاد ، دیوار بی بار- دیواره سپری
curtain wall
دیوار آب بند
cut off wall
پرده دیوار آب بند
diaphragm wall
دیواره دایک
یک پشته ، مانند خر پشته ، که از دایکی ساخته شده است که در یک شکاف کمابیش عمودی تشکیل شده و پس از اینکه سنگ ها در هر طرف توسط فرسایش از بین رفته اند نیز در جای خود باقی مانده است مترادف : پشته دایکی ، دیواره دایک یک پشته
dike wall
دیواره تقسیم کننده
دیواری که دورافتادگی از سنگ مرجان والد را تقسیم می کند و مشترکاً توسط هر دو در حین افزایش مرجان ها تشکیل می شود این دیوار از دو لایه ساخته شده که توسط یک جام بیرونی مرکزی از هم جدا شده اند( فدوروسکی و ژول 1976 )
مقایسه شود با : تقسیم ، توزیع ، جداکننده ، دیواره تقسیم کننده دیواری که دورافتادگی از سنگ مرجان والد را تقسیم می کند و مشترکاً توسط هر دو در حین افزایش مرجان ها تشکیل می شود این دیوار از دو لایه ساخته شده که توسط یک جام بیرونی مرکزی از هم جدا شده اند( فدوروسکی و ژول 1976 ) مقایسه شود با : تقسیم
dividing wall
دیوار پشت بند ، دیوار نگهبان
earth retaining wall
دیوار پای خاکریز
embankment wall
دیواره بیرونی
یک دیواره بدنی در بریوزوآنها که بدنه یا پیکره یک جانورسان و کلونی را گسترش می دهد این شامل یک خارجی ترین لایه کوتیکولی می باشد ، دیواره بیرونی یک دیواره بدنی در بریوزوآنها که بدنه یا پیکره یک جانورسان و کلونی را گسترش می دهد این شامل یک خارجی ترین لایه کوتیکولی می باشد
exterior wall
دیوار نما ، دیوار حائل
face wall
دیواره گسل ، دیواره (گسل)
fault wall
دیوار متحرک
flexible wall
دیوار قلوه سنگی
flint-stone wall
سیل بند
flood wall
فرودیواره- دیوار پاشنه ، دیوار ضامن
foot wall
کمر پایین
قطعه پایینی سطح گسل را کمر پایین یا فرودیواره می نامند این اصطلاح در مورد گسلهای قائم صادق نیست
توده سنگی زیر یک ساختار زمین شناسی مثل یک کانسار یا گسل
، کمر پایین قطعه پایینی سطح گسل را کمر پایین یا فرودیواره می نامند این اصطلاح در مورد گسلهای قائم صادق نیست توده سنگی زیر یک ساختار زمین شناسی مثل یک کانسار یا گسل
footwall
دیوار جلویی
دیواره مخزنی خارجی سخت پوستان و برخی از خزه سانان استنولامین که به دیواره حاوی بخش دهانی متصل شده و قسمت جلویی مخزن را تشکیل می دهد ، دیوار جلویی دیواره مخزنی خارجی سخت پوستان و برخی از خزه سانان استنولامین که به دیواره حاوی بخش دهانی متصل شده و قسمت جلویی مخزن را تشکیل می دهد
frontal wall
دیوار سبدی
gabion wall
دیوار حائل وزنی ، دیوار حائل ثقلی
gravity retaining wall
کمربالا قطعه ای واقع در بالای سطح گسل hanging wall (کمر بالای گسل)
hanging side|hanging wall|hanging wall
توده سنگی روی یک ساختار زمین شناسی مثل کانسار یا گسل
hanging wall
کمر بالا
قطعه بالایی سطح گسل را کمر بالا یا فرادیواره می نامند این اصطلاح در مورد گسلهای قائم صادق نیست ، کمر بالا قطعه بالایی سطح گسل را کمر بالا یا فرادیواره می نامند این اصطلاح در مورد گسلهای قائم صادق نیست
hangingwall
دیواره آب بند ، سطح جلوی بدنه سد که با آب مواجه است
head wall
فرودیواره
بنگرید به : کمر پایین گسل (footwall)
heading wall
فرودیواره بنگرید به : کمر پایین گسل (footwall)
heading wall|footwall|footwall
سینه کار
- جبهه کار یک معدن روباز مانند یک معدن سنگ ساختمانی این عنوان خصوصاً در مورد جبهه کار معادن زغالسنگ روباز به کارمی رود

- جبهه کار استخراج نشده از زغال سنگهای رخنمون یافته در یک معدن سطحی ، سینه کار - - جبهه کار یک معدن روباز مانند یک معدن سنگ ساختمانی این عنوان خصوصاً در مورد جبهه کار معادن زغالسنگ روباز به کارمی رود - - - جبهه کار استخراج نشده از زغال سنگهای رخنمون یافته در یک معدن سطحی
highwall
دیواره تیغه ای ، دیواره نازک لایه ای
پوسته یک ریشه پا که از لایه های نازک و صفحه مانند آراگونیت یا کلسیت تشکیل شده است ، بگونه ای که هر لایه که به همراه مخزنی جدید شکل می گیرد ، تمامی قسمتهای پوسته قبلی را می پوشاند ، دیواره نازک لایه ای پوسته یک ریشه پا که از لایه های نازک و صفحه مانند آراگونیت یا کلسیت تشکیل شده است
lamellar wall
دیوار حمال ، دیوار باربر
load bearing wall
جبهه کاربلند
فضای استخراجی افقی به طول چندصدمترکه معمولادرکانسارهای کم شیب ولایه ای به کاربردهمی شود ، جبهه کاربلند فضای استخراجی افقی به طول چندصدمترکه معمولادرکانسارهای کم شیب ولایه ای به کاربردهمی شود
longwall
دیوار حائل وزنی
mass retaining wall
دیواره دانه تسبیحی
یک دیواره مخزنی قائم در خزه سانان استنولامات که دارای حلقه‌های ضخیم متناوبی است که در مقطع طولی شبیه دانه تسبیح به نظر می رسند ، دیواره دانه تسبیحی یک دیواره مخزنی قائم در خزه سانان استنولامات که دارای حلقه‌های ضخیم متناوبی است که در مقطع طولی شبیه دانه تسبیح به نظر می رسند
moniliform wall
دیوار غیر باربر
nonbearing wall
دیواره بیرونی
لایه خارجی اسکلت یک آرکائوسیاتید در دیواره که معادل با دیواره نمونه‌های تک دیواره است ، دیواره بیرونی لایه خارجی اسکلت یک آرکائوسیاتید در دیواره که معادل با دیواره نمونه‌های تک دیواره است
outer wall
دیواره سرریز کننده
overflow wall
دیواره قائم
قسمت انتهایی یک دره یا هر شکاف سطحی دیگری که به خاطر فرسایش یخچالی ، به صورت تقریباً قائم درآمده است ، دیواره قائم قسمت انتهایی یک دره یا هر شکاف سطحی دیگری که به خاطر فرسایش یخچالی
oversteepened wall
سنگ باطله که به صورت یک دیوار در طول یک سطح انباشته می شود
pack wall
سنگ باطله که به صورت یک دیوار در طول یک سطح انباشته می شود
pack wall|packwall|packwall
دیوار تیغه ، دیوار تقسیم
partition wall
دیواره اولیه-سلول-
اولین دیواره مناسب تشکیل‌شده در یک سلول گیاهی در حال تشکیل و تنها دیواره در بیشتر انواع سلول‌ها (اسائو ، 1965) ، دیواره اولیه-سلول- - اولین دیواره مناسب تشکیل‌شده در یک سلول گیاهی در حال تشکیل و تنها دیواره در بیشتر انواع سلول‌ها (اسائو
primary wall
دیوار گلی ناتراوا
puddle wall
دیواره بارو
به دیوار حاشیه ای تشکیل شده در امتداد حاشیه بیرونی یا رو به دریای یک پادگانه می گویند مثلا بر روی جزایر آهکی متعدد اقیانوس آرام (ملینت و همکاران – 1953) ، دیواره بارو - به دیوار حاشیه ای تشکیل شده در امتداد حاشیه بیرونی یا رو به دریای یک پادگانه می گویند مثلا بر روی جزایر آهکی متعدد اقیانوس آرام (ملینت و همکاران – 1953)
rampart wall
دیواره ریف ، دیواره آبسنگ
الف) یک فرا رشدی دیواره مانند از مرجان زنده و بقایای اسکلتی مرجان مرده و سایر جانوران ریف ساز را گویند که به حد میان کشندی در جایی می رسد که به عنوان یک سد بخشی بین محیط های مجاور عمل می کند (هنسون 1950)؛ یک هسته ریفی طویل نیز ببینید: wall reef (ریف دیواری)
ب) صخره زیر دریایی قائم که در زیر بیشتر سدهای ریفی یا مرجانی تا عمق کافی fore-reef (پیش ریف) گسترش می یابد؛ مثلا از 50 تا 130 متر حوالی جامائیکا و بلیز
مترادف: پیش ریف عمیق
reef wall
دیوار حایل ، دیواره نگهدارنده
دیواری که برای مقاومت در برابر فشار جانبی مواد پشت آن طراحی شده ، مثلاً یک آب بند (دیوار ساحلی) که برای جلوگیری از ریزش خاک عمل می کند
، دیواره نگهدارنده - دیواری که برای مقاومت در برابر فشار جانبی مواد پشت آن طراحی شده ، مثلاً یک آب بند (دیوار ساحلی) که برای جلوگیری از ریزش خاک عمل می کند -
retaining wall
دیوار مشبک
دیواری در آرکئوسیاتیدها را گویند که در آن خلل و فرج آن چنان نزدیک بهم قرار دارند که تمام دیواره در نظر شبکه مانند ظاهر می شود این منافذ ممکن است دارای اشکال متفاوت و متنوع باشند (1972) ، دیوار مشبک - دیواری در آرکئوسیاتیدها را گویند که در آن خلل و فرج آن چنان نزدیک بهم قرار دارند که تمام دیواره در نظر شبکه مانند ظاهر می شود این منافذ ممکن است دارای اشکال متفاوت و متنوع باشند (1972)
retiform wall
دیوار حایل
revetment|retaining wall|retaining wall
دیواره حاشیه ای
یک بازمانده پرشیب پشته مانند از لایه های پیوسته سنگ آهک تخریبی متخلخل ، نفوذپذیر با سیمانی شدن اندک که این باور در مورد آن وجود دارد که تحت شرایط استوایی یا نیمه استوائی (مثلاً در جزایر اکیناوا و اقیانوس آرام) توسط سیمانی شدن ثانویه کنترل شده سطحی بر روی یک شیب تند اصلی تشکیل شده و به دنبال آن ، فرسایش تفریقی رخ داده که منطقه سیمانی شده را به سطح آورده و برجسته کرده است (فلینت و همکاران 1953)
نیز ببینید: دیوار بارویی ، خندقی ، دیواره حاشیه ای - یک بازمانده پرشیب پشته مانند از لایه های پیوسته سنگ آهک تخریبی متخلخل ، فرسایش تفریقی رخ داده که منطقه سیمانی شده را به سطح آورده و برجسته کرده است (فلینت و همکاران 1953) - نیز ببینید: دیوار بارویی
rimming wall
دیوار حلقه ای
دیواره محصور کننده که یک دهانه را بر روی سطح ماه احاطه می کند و بطور بخشی بوسیله کوه ها و ارتفاعات کوچکتر ماه تشکیل می شود یک اصطلاح منسوخ ، دیوار حلقه ای - دیواره محصور کننده که یک دهانه را بر روی سطح ماه احاطه می کند و بطور بخشی بوسیله کوه ها و ارتفاعات کوچکتر ماه تشکیل می شود یک اصطلاح منسوخ
ringwall
بغلبند -کنار بند
river wall
دیوار لاشه سنگی
rublle wall
دیواره دریایی
سدی که جهت جلوگیری از هجوم امواج دریا و رسیدن آنها به پشت دیواره ساخته می شود هدف از ساخت آن جلوگیری از خسارت و دفاع در مقابل نیروی خرد کننده امواج است ، دیواره دریایی - سدی که جهت جلوگیری از هجوم امواج دریا و رسیدن آنها به پشت دیواره ساخته می شود هدف از ساخت آن جلوگیری از خسارت و دفاع در مقابل نیروی خرد کننده امواج است
sea wall
خاکستر ثانویه
رجوع شود به extraneous ash ، خاکستر ثانویه - رجوع شود به extraneous ash
secondary ash
الکترون ثانویه
secondary electron
غنی شدگی ثانویه ، متمرکز کردن مقادیر کم فلزات که در سراسر سنگ غیرهوازده پراکنده شده اند ، به صورت تمرکزهایی با ارزش اقتصادی در اثر عملکرد فرآیندهای هوازدگی را گویند
secondary enrichment
گمانه های ثانویه
secondary holes
ذوب ثانویه
secondary melting
ماده متابولیکی ثانویه
secondary metabolite
کانی ثانویه
secondary mineral
عنصرهای غذایی ثانویه
secondary nutrients
آلاینده‌های ثانوی
secondary pollutants
لایه سقفی بلافاصله بالای لایه زغال ، طی حفاری زغال نیاز به حمایت دارد
secondary roof
شوری ثانویه
secondary salinization
مجموع مربعات رگرسیون (ssr)
secondary surveillance radar
مجموع مربعات رگرسیون (ssr)
secondary surveillance radar|ssr|ssr
مرحله دوم تصفیه
secondary waste treatment
امواج ثانویه
امواجی که بلافاصله بعد از امواج اولیه به وسیله لرزه نگار ثبت می گردند امواج ثانویه نام دارند دامنه امواج ثانویه از دامنه امواج اولیه بیشتر است و از نوع امواج عرضی محسوب می گردند این امواج تنها در محیط هایی که می توانند در برابر تغییر شکل جانبی مقاومت کنند - مانند محیط های جامد - منتشر می گردند در این امواج ارتعاش ذرات محیط عمود بر جهت حرکت موج می باشد
secondary wave
امواج ثانویه - امواجی که بلافاصله بعد از امواج اولیه به وسیله لرزه نگار ثبت می گردند امواج ثانویه نام دارند دامنه امواج ثانویه از دامنه امواج اولیه بیشتر است و از نوع امواج عرضی محسوب می گردند این امواج تنها در محیط هایی که می توانند در برابر تغییر شکل جانبی مقاومت کنند - مانند محیط های جامد - منتشر می گردند در این امواج ارتعاش ذرات محیط عمود بر جهت حرکت موج می باشد
secondary wave|secondary waves|secondary waves|s-wave|s-waves|shear waves|shear wave
روش استخراج زیرزمینی که مناطق کوچک (15 تا 150 فوت) بوسیله یک فعالیت پیوسته حامیان سقف هیدرولیکی ، کار می شود
shortwall
دیوار جداکننده ، دیوار گل روان ، دیوارهای جایگزینی گل روان
slurry wall
دیواره تقسیم
splitter wall
دیوار هادی حوضچه آرامش
stilling basin training wall
دیواره آشغالگیر ، دیواره شناور ، دیواره شناور سرباره گیر
submerging wall
دیواره آشغالگیر ، دیواره شناور ، دیواره شناور سرباره گیر
submerging wall|skimmer wall|skimmer wall
دیوار محافظ
supporting wall
دیواره پایاب (که از ورود آب پایاب به نیروگاه جلوگیری می کند)
tailrace wall
پا دیوار ، دیوار پاشنه ، دیوار ضامن
toe wall
دیواره هادی ، دیواره راهنما
training wall
دیواره هادی ، دیواره راهنما
training wall|guide wall|guide wall
دیواره دره
سراشیبی طرف یا یال دره ، دیواره دره - سراشیبی طرف یا یال دره
valley wall
دیواره قائم
یکی از دیواره های یک جاندار بریوزوآن که بطور کامل یا بخشی با زاویه های تند نسبت به دیواره اصلی و دیواره ای که دهانه در آن است ، قرار دارد ، دیواره قائم - یکی از دیواره های یک جاندار بریوزوآن که بطور کامل یا بخشی با زاویه های تند نسبت به دیواره اصلی و دیواره ای که دهانه در آن است
vertical wall
سنگ دیواره-سنگهای درون گیری که در مجاورت رگه های معدنی قرار دارند ، قسمتی از سنگ قطع کننده ای که به شکل دیواره یا بام در یک لایه مورد بهره برداری قرار گرفته است ، دیواره ، دیوار
در گسل : توده سنگی بر روی یک طرف یک گسل را گویند ، مثلاً کمر بالا یا کمر پایین نیز ببینید: سنگ دیواره (گسلش)
مترادف: fault wall
در معدن : طرف یک رگه یا عملیات معدنی مقایسه شود با: کمر پایین ، کمر بالا
در دیرین شناسی : الف) لایه خارجی احاطه کننده بخش های داخلی یک بی مهره را گویند مثلاً: یک رسوب اسکلتی که در کورالیتهای متعدد ساخته می شود و ستون پولیپ اسکلراکتینین را احاطه میکند و لبه های خارجی تیغه ها را بهم پیوند می‌دهد
مثلاً synapticulotheca ، paratheca ، septotheca یا بخشی از صدف حلزونی یک سفالوپود که صدف خارجی را تشکیل می دهد
ب) حاشیه بالا آمده و برجسته شده یک کانئولیت
ج) عضو اسکلتی محدود کننده جام در آرکئوسیاتیدها
در غارشناسی : الف) اطراف یک گذرگاه غار
ب) دسته ای از ستونها در امتداد یک شکاف درزه ای که به هم جوش خورده اند و تشکیل یک توده مستحکم را داده اند
نیز ببینید: partition
wall
دیواره ، دیوار - در گسل : توده سنگی بر روی یک طرف یک گسل را گویند ، مثلاً کمر بالا یا کمر پایین نیز ببینید: سنگ دیواره (گسلش) - مترادف: fault wall - در معدن : طرف یک رگه یا عملیات معدنی مقایسه شود با: کمر پایین ، کمر بالا - در دیرین شناسی : الف) لایه خارجی احاطه کننده بخش های داخلی یک بی مهره را گویند مثلاً: یک رسوب اسکلتی که در کورالیتهای متعدد ساخته می شود و ستون پولیپ اسکلراکتینین را احاطه میکند و لبه های خارجی تیغه ها را بهم پیوند می‌دهد - مثلاً synapticulotheca ، paratheca ، septotheca یا بخشی از صدف حلزونی یک سفالوپود که صدف خارجی را تشکیل می دهد - ب) حاشیه بالا آمده و برجسته شده یک کانئولیت - ج) عضو اسکلتی محدود کننده جام در آرکئوسیاتیدها - در غارشناسی : الف) اطراف یک گذرگاه غار - ب) دسته ای از ستونها در امتداد یک شکاف درزه ای که به هم جوش خورده اند و تشکیل یک توده مستحکم را داده اند - نیز ببینید: partition
wall|fault wall|fault wall
دیوار تقریب اریبی
warped approach wall
دیوار اسکله
wharf wall
دیوار بالگون ، دیوار بالی شکل
wing wall

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن