معادل انگلیسی دیوار برشی میانی (ساختمان)-دیوار آببند در (پی سازی)

زمين شناسی
دیوار برشی میانی (ساختمان)-دیوار آببند در (پی سازی)
core wall
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دیوار برشی میانی (ساختمان)-دیوار آببند در (پی سازی)
ساختار هسته و پوسته
اصطلاحی که توسط مک کی (1954) برای یک ساختار رسوبی استفاده شد که مشابه یک سنگال است که در گلسنگ سیلتی توده ای بوجود آمده و توسط یک کلوخه گردشده (هسته) بیضی تا دراز و کشیده و دارای قطر بین 3 تا 30 سانتی متر تشخیص داده می شود که بوسیله سری از لایه های هم مرکز احاطه شده است (پوسته ها) هر کدام دارای دامنه ضخامتی بین 3 تا 12 میلی متر می باشند و ظاهراً به خاطر انقباض در گل یکنواخت بی ساختمان بوجود می آیند این خصوصیت شرایط خشکی پس از سیل در ناحیه ای با رطوبت قابل ملاحظه ای می باشد ، ساختار هسته و پوسته اصطلاحی که توسط مک کی (1954) برای یک ساختار رسوبی استفاده شد که مشابه یک سنگال است که در گلسنگ سیلتی توده ای بوجود آمده و توسط یک کلوخه گردشده (هسته) بیضی تا دراز و کشیده و دارای قطر بین 3 تا 30 سانتی متر تشخیص داده می شود که بوسیله سری از لایه های هم مرکز احاطه شده است (پوسته ها) هر کدام دارای دامنه ضخامتی بین 3 تا 12 میلی متر می باشند و ظاهراً به خاطر انقباض در گل یکنواخت بی ساختمان بوجود می آیند این خصوصیت شرایط خشکی پس از سیل در ناحیه ای با رطوبت قابل ملاحظه ای می باشد
سنگ دیواره-سنگهای درون گیری که در مجاورت رگه های معدنی قرار دارند ، قسمتی از سنگ قطع کننده ای که به شکل دیواره یا بام در یک لایه مورد بهره برداری قرار گرفته است ، دیواره ، دیوار
در گسل : توده سنگی بر روی یک طرف یک گسل را گویند ، مثلاً کمر بالا یا کمر پایین نیز ببینید: سنگ دیواره (گسلش)
مترادف: fault wall
در معدن : طرف یک رگه یا عملیات معدنی مقایسه شود با: کمر پایین ، کمر بالا
در دیرین شناسی : الف) لایه خارجی احاطه کننده بخش های داخلی یک بی مهره را گویند مثلاً: یک رسوب اسکلتی که در کورالیتهای متعدد ساخته می شود و ستون پولیپ اسکلراکتینین را احاطه میکند و لبه های خارجی تیغه ها را بهم پیوند می‌دهد
مثلاً synapticulotheca ، paratheca ، septotheca یا بخشی از صدف حلزونی یک سفالوپود که صدف خارجی را تشکیل می دهد
ب) حاشیه بالا آمده و برجسته شده یک کانئولیت
ج) عضو اسکلتی محدود کننده جام در آرکئوسیاتیدها
در غارشناسی : الف) اطراف یک گذرگاه غار
ب) دسته ای از ستونها در امتداد یک شکاف درزه ای که به هم جوش خورده اند و تشکیل یک توده مستحکم را داده اند
نیز ببینید: partition

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن