معادل انگلیسی سوراخ سطح کانال یا لوله ، مجرای آتشفشان
حفره یا بازشدگی در سطح کره زمین که از درون آن مواد آتشف

زمين شناسی
سوراخ سطح کانال یا لوله ، مجرای آتشفشان
حفره یا بازشدگی در سطح کره زمین که از درون آن مواد آتشفشانی خارج می شوند همچنین ، کانال یا گذری که از درون آن این مواد عبور می کنند
در آتشفشان شناسی ، مقایسه شود با: گردنه؛ لوله یا مجرا نیز در آتشفشان شناسی ، ببینید: تغذیه کننده؛ دودکش ، مجرای آتشفشان - حفره یا بازشدگی در سطح کره زمین که از درون آن مواد آتشفشانی خارج می شوند همچنین ، کانال یا گذری که از درون آن این مواد عبور می کنند - در آتشفشان شناسی
vent
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی سوراخ سطح کانال یا لوله ، مجرای آتشفشان
حفره یا بازشدگی در سطح کره زمین که از درون آن مواد آتشف
کاواک ، حفره
در دیرین شناسی
الف) بخش بیرونی و محدب صدف یک سفالوپود یا گاستروپود خمیده یا پیچیده یا دیواره محیطی یک پیچ سفالوپود که از بخشی از صدف را تشکیل می دهد که بطور شعاعی از پروتوکوزک در دورترین فاصله قرار دارد طرف زیرین یک نوتیلوئید و صدفش که معمولاً توسط سینوس اصلی دهانه و عموماً توسط شیار صدفی ، تمییز داده می شود (1964)
ب) قسمت میانی صدف یک براکیوپود پروداکتید ، که بین سطوح کفه بر روی هر کدام از طرفهای بخش میانی صدف ، قرار گرفته است (1965)
ج) ناحیه شکمی با بخش زیرین لاک یک استراکود مقایسه شود با: پشت
در گیاه شناسی ، در گامتوفیت ماده در بعضی از گیاهان خاص ، قاعده بزرگ شده یک مادگی که حاوی تخم است ، حفره - در دیرین شناسی - الف) بخش بیرونی و محدب صدف یک سفالوپود یا گاستروپود خمیده یا پیچیده یا دیواره محیطی یک پیچ سفالوپود که از بخشی از صدف را تشکیل می دهد که بطور شعاعی از پروتوکوزک در دورترین فاصله قرار دارد طرف زیرین یک نوتیلوئید و صدفش که معمولاً توسط سینوس اصلی دهانه و عموماً توسط شیار صدفی ، تمییز داده می شود (1964) - ب) قسمت میانی صدف یک براکیوپود پروداکتید ، قرار گرفته است (1965) - ج) ناحیه شکمی با بخش زیرین لاک یک استراکود مقایسه شود با: پشت - در گیاه شناسی
خروج ، خارج شدن ، دهانه خروجی که گازهای اتشفشانی و یا آبهای گرم آبفشان از ان خارج می شود ، رخداد ، رویداد ، حادثه ، واقعه ، وقوع ، رخداد
(زمین ساخت): یک اصطلاح مبهم برای هر رخداد با اهمیت احتمالی زمین ساختی که توسط شواهد زمین شناختی ، ایزوتوپی و … مطرح می شود ولی معانی کامل آن شناخته شده نمی باشد این اصطلاح خصوصاً برای دسته های کوچک سن های رادیومتری که روابط آنها با ساختارها یا فرآیندهای زمین شناختی دقیقاً ارزیابی نشده است ، استفاده می شود
مقایسه شود با: ارتعاشات ـ آشفتگی
مانند : رویداد مغناطیس دیرین ، رویداد قطبیدگی (polarity event)
(لرزه شناسی): الف) یک زمین لرزه
ب) در برداشت های لرزه ای ، یک موج ورودی ، که توسط یک تغییر فاز واضح یا زیاد شدن دامنه بر روی یک نگاشت لرزه ای نشان داده می شود مترادف: رویداد لرزه ای ، رخداد (زمین ساخت): یک اصطلاح مبهم برای هر رخداد با اهمیت احتمالی زمین ساختی که توسط شواهد زمین شناختی ، استفاده می شود مقایسه شود با: ارتعاشات ـ آشفتگی مانند : رویداد مغناطیس دیرین ، رویداد قطبیدگی (polarity event) (لرزه شناسی): الف) یک زمین لرزه ب) در برداشت های لرزه ای

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن