معادل انگلیسی کنترل قائم
دسته ای از اندازه گیری های بدست آمده از روش های مساحی برای تعیین فراز یا ارتفاع با

زمين شناسی
کنترل قائم
دسته ای از اندازه گیری های بدست آمده از روش های مساحی برای تعیین فراز یا ارتفاع با توجه به یک سطح مبنای فرضی (نسبت به یک سطح مبنای فرضی) (که معمولاً مسطح دریا است) و به عنوان مرجع ثابت در عوارض نقشه‌ای ، موقعیت یابی و مقایسه ای استفاده می شود ، کنترل قائم - دسته ای از اندازه گیری های بدست آمده از روش های مساحی برای تعیین فراز یا ارتفاع با توجه به یک سطح مبنای فرضی (نسبت به یک سطح مبنای فرضی) (که معمولاً مسطح دریا است) و به عنوان مرجع ثابت در عوارض نقشه‌ای
vertical control
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کنترل قائم
دسته ای از اندازه گیری های بدست آمده از روش های مساحی برای تعیین فراز یا ارتفاع با
کنترل کردن ، کاربری ، مهار ، کنترل
الف) داده های بعدی هم رشد یا مطابق که برای تعیین موقعیت ، ارتفاعات ، مقیاس و جهت گیری جزئیات یک نقشه استفاده می شوند و برای تفسیرها و توضیحات بر روی نقشه بکار می روند
ب) تجمع نقاط با قرارگیری دقیق که تعیین کننده دقت یک نقشه است و با آن مساحی ثانویه محلی ممکن است برای اطمینان از دقت الزامی آنها همراه شود سیستمی از اندازه گیری های نسبتاً دقیق نقاط ، نشانه ها یا اشیاء بر روی زمین ، که موقعیتهای افقی و یا عمودی آنها کمابیش با دقت خوبی توسط ابزارهای مساحی تعیین شده است نقشه ای که شامل نقاط بسیاری از این دست است به نقشه ای گفته می شود که دارای مهار یا کنترل خوب یا مناسب می باشد
(هیدرولیک): یک مقطع یا بخش مستقیم یک کانال باز که در آن شرایط طبیعی یا مصنوعی سبب می شود سطح آب بالاتر از آن نشان دهنده تخلیه باشد ب) مقطع عرضی آبراهه که گلوگاهی برای یک جریان مشخص بوده و بار انرژی مورد نیاز برای کاهش جریان را تعیین می نماید در یک کانال باز ، این نقطه ای که در آن جریان بحرانی است در یک آب گذر یا لوله بستر این نقطه ای است که آن فشار هیدروستاتیک و مساحت مقطع عرضی جریان مشخصاً ثابت شده است به جز در حالی که جریان در یک نقطه دیگر توسط یک فشار هیدرواستاتیک برابر با بیشترین خلا ء برابر است که می تواند در آن نقطه بدون خدشه باقی بماند ، کنترل الف) داده های بعدی هم رشد یا مطابق که برای تعیین موقعیت ، مقیاس و جهت گیری جزئیات یک نقشه استفاده می شوند و برای تفسیرها و توضیحات بر روی نقشه بکار می روند ب) تجمع نقاط با قرارگیری دقیق که تعیین کننده دقت یک نقشه است و با آن مساحی ثانویه محلی ممکن است برای اطمینان از دقت الزامی آنها همراه شود سیستمی از اندازه گیری های نسبتاً دقیق نقاط ، که موقعیتهای افقی و یا عمودی آنها کمابیش با دقت خوبی توسط ابزارهای مساحی تعیین شده است نقشه ای که شامل نقاط بسیاری از این دست است به نقشه ای گفته می شود که دارای مهار یا کنترل خوب یا مناسب می باشد (هیدرولیک): یک مقطع یا بخش مستقیم یک کانال باز که در آن شرایط طبیعی یا مصنوعی سبب می شود سطح آب بالاتر از آن نشان دهنده تخلیه باشد ب) مقطع عرضی آبراهه که گلوگاهی برای یک جریان مشخص بوده و بار انرژی مورد نیاز برای کاهش جریان را تعیین می نماید در یک کانال باز

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن