معادل انگلیسی کار کردن با وقفه

مهندسی برق

کار کردن با وقفه

short time rating

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کار کردن با وقفه

توری یک بعدی

1D grating

درجه دقت

accuracy.rating

توری براگ

bragg grating

حد مجاز کار پیوسته مقدار باز قابل تحمل یک وسیله یا دستگاه برای زمان نا معین و بدون افزایش دمای خارج از حد مشخص

continuous - duty rating

کار پیوسته اسمی

continuous rating

کاهش حد مجاز

derating

توري پراش

diffraction grating

توری براگ فیبری

Fiber Bragg grating

توان نامی مولد

generator rating

توری 1 آرایشی از سیمهای نازک موازی در موجبرها که فقط یک موج خاص را عبور میدهند 2 آرایشی از سیمهای فلزی متقاطع کهبه عنوان بازتابنده برای آنتن ریزموج عمل می کنندو کمترین مقاومت را در برابر باد دارند 3 diffraction grating

grating

کار اسمی متناوب

intermittent rating

مقدار نامی کارادواری مقدار نامی خروجی که بر اساس عملکرد وسیله در فواصل زمانی معین و نه پیوسته ی آن مشخص می شود

intermittent-duty rating

متداخل ، در هم رفته

interpenetrating

توان اسمی موتور

motor rating

مقادیر حداکثر نامی ، کار اسمی

nominal rating

عملکرد ، کار

operating

مقدار مجاز تناوبی مقدار مجازی مقدار بار قابل تحمل را در زمانهای تناوب تعریف شده ای از بار و بی باری ، معین می کند

periodic rating

نرخ توان توان قابل دسترس در پایه های خروجی یک قطعه یا دستگاه که مطابق با شرایط تعریف شده از سوی سازنده کار می کند

power rating

مقدار مجاز اختصاص دادن حد عملکردی برای ماشین ، دستگاه یا قطعه مورد استفاده تحت شرایط معین ، رژیم اسمی

rating

شبکه باز تابش شبکه سیمی که برای بازتاباندن یک موج خاص در موجبر قرار می گیرد و یک یا چند موج دیگحر راآزادانه عبور می دهد

reflection grating

گریتینگ نمونه برداری شده

sampled grating

خود مولد

self generating

توری ورقه ای توری تشکیل شده از ورقه های نازک طولی فلز که در داخل موجبر در فاصله ای حدود یک طول موج گسترش می یابند و مدهای انتشار نامطلوب را حذف می کنند

sheet grating

کوتاه

short

اثر کانال کوتاه

short channel effect

اتصال کوتاه ، اتصال کوتاه اتصال کم مقاومت بین دو سر منیع ولتاژ یا دو طرف مدار یا خط ، که معمولاً تصادفی است و منجر به جاری شدن جریان بیش از حدی می شود که می تواند به مدار صدمه بزند ، کوته مداری

short circuit

اتصال کوتاه

short circuit ( s.c )

آنالیز اتصال کوتاه

short circuit analysis

جریان اتصال کوتاه

short circuit current

بهره جریان اتصال کوتاه

short circuit current gain

امپدانس اتصال کوتاه

short circuit impedance

حفاظت اتصال کوتاه

short circuit protection

آزمایش اتصال کوتاه

short circuit test

زمان اتصال کوتاه

short circuit time

ولتاژ اتصال کوتاه

short circuit voltage

روش میانبر

short cut method

سرویس پیام کوتاه

short message service (sms )

سیم پیچ گام کوتاه

short pitch winding

رادار برد کوتاه

short radar range

شنت کوتاه

short shunt

موج کوتاه

short wave

حالت آزمایش نوشتن کوتاه

Short Write Test Mode

اثرات کانال-کوتاه

short-channel effects

اتصال کوتاه

short-circuit

خطای اتصال کوتاه

short-circuit fault

امپدانس اتصال - کوتاه امپدانس شبکه هنگامی که زوج یا گروه معینی از پایه های آن اتصال کوتاه شده باشد

short-circuit impedance

پارامتر اتصال - کوتاه یکی از چهار مجموعه پارامترهای مدارمعادل ترانزیستور که عملکرد ترانزیستور را به هنگام انتخاب ولتاژهای ورودی و خروجی ب عنوان متغیرهای مستقل بیان می کند در دو تا از چهار اندازه گیری نیاز به اتصال کوتاه کردن ورودی برای جریان متناوب است

short-circuit parameter

جریان اتصال کوتاه

short-circuit current

اتصال کوتاه شده

shorted

خط نیم موج بسته

shorted half-wave line

صفحه اتصال دهنده

shorted plate

خط ربع موج بسته

shorted quarter-wave line

مخابرات مسیر-کوتاه مخابرات رادیویی ناشی از هدف گیری باریکه آنتن در جهت معین شده با مسیر کوتاهتر بین دو مسیر دایروی بزرگ

short-path communication

رادار برد کوتاه راداری که بیشینه ی خط دید آن برای هدف بازتابنده ای با مساحت 1 متر مربع عمود بر باریکه بین 8 تا 24 کیلومتر ( 5 تا 15mi ) است

short-range radar

کار کوتاه مدت

short-time duty

مقدار مجاز زمان - کوتاه مقدار مجازتعیین کننده باری که ماشین ، دستگاه یا قطعه می تواند برای زمان کوتاه معینی تحمل کند

short-time rating

موج کوتاه واژه عمومی که برای طول موج کوتاهتر از 200m ، متناظر بابسامد بالاتر از بالاترین باند بسامد پخش به کار می رود

shortwave

آنتن موج کوتاه آنتنی که بسامد بالاتر از باند پخش را در محدوده 1/6 تا 30MHz دریافت می کند

shortwave antenna

مبدل موج کوتاه مبدل قرار گرفته بین گیرنده و سیستم آنتن آن برای تبدیل سیگنالهای بسامد بالای ورودی به بسامد حامل پایین تری که گیرنده می تواند روی آن تنظیم شود این مبدل معمولاً ، مانند گیرنده سوپر هترودین ، دارای نوسان ساز و مخلوط کننده است

shortwave converter

تبدیل گر موج کوتاه

short-wave converter

گیرنده موج کوتاه گیرنده رادیویی که روی ایستگهاهایی از حدود 1/6 تا 30MHz یا بعضی قسمتهای این محدوده تنظیم می شود

shortwave receiver

فرستنده موج کوتاه فرستنده موج رادیویی که امواج کوتاهی ، معمولاً برای اهداف مخابراتی یا پخش بین المللی ، تابش می کند

shortwave transmitter

کاهش حد مجاز دمایی پایین آمدن حدود کاری مجاز قطعه به هنگام استفاده از آن در دمای بالاتر

temperature derating

توری ارسال توری پراش ساخته شده روی پایه شفاف به طوری که تابش به جای منعکس شدن از روی آن از توری عبور کند

transmission grating

شبکه فضایی فراصوتی تغییرات فضای متناوب در ضریب شکست محیط در اثر حضور امواج آکوستیکی

ultrasonic space grating

وات مجاز مقدار مجازی که بیان کننده حداکثر توانی است که قطعه به طور پیوسته و ایمن بپیذیرد ، حد واتی

wattage rating

ولتاژ کاری ؛ مقدار مجاز ولتاژ ولتاژ کاری معمولاً برای اشاره به مقدار مجاز ولتاژ DC خازن به کار می رود معنای دقیق مقدار مجاز در هر کاربرد معین باید تعریف شود مخفف بهتر برای مقدار ولتاژ مجاز برحسب ولت ، VDC است

working voltage ; voltage rating

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای مقاله ISI مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی کار کردن با وقفه

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کار کردن با وقفه

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما