معنی aster

پزشكی

aster

خوشه ای از رشته های شعاعی شکل که در موقع شروع تقسیم هسته یاخته از هرسانتریول دختر به اطراف امتداد می یابد

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی aster

asteroid

ستاره ای شکل

astereognosis

عدم توانایی در تشخیص اشیاء به وسیله لمس آنها

asternal

متصل نشده به جناغ ، جدا از استخوان جناغ

asterion

محل اتصال استخوان های پس سری ، گیجگاهی و آهیانه

asterol

نام تجارتی فرآورده های دیام تازول

asternia

ناهنجاری تکاملی که در آن استخوان جناغ وجود ندارد

asterixis

نوعی اختلال حرکتی که با انقباض طولانی متناوب گروههای عضلانی مشخص می شود و به علت پدید آمدن آن در موقع اغماء همراه با بیماری کبدی (laver flap)

acephalogaster

بی سر یا معده ، ناقص الخلقه فاقد سر یا معده

amphiaster

diaster دو ستاره ای ، دو ستاره قطبی در تقسیم غیر مستقیم یاخته که با رشته هایآکروماتیک تشکیل دوک را میدهند ، شکل دو ستاره ئی که در کاریو کینز دیده میشود و از رشته های آکروماتیک درست شده اند

archamphiaster

آمفیاستر ، در تقسیم سلولی دو ستاره ای که قطبهای سلول را می سازند

archigaster

‎ archenteron محوطه میانی گاسترولا که بعدها امعا و احشا و دستگاه گوارشی را بوجود میاورد

cephalogaster

سر مجرای گوارشی ، جنین ، قسمت جلویی مجرای روده ای جنین

cremaster

عضله کرماستر

diaster

دو ستاره ای ، دو ستاره قطبی در تقسیم غیر مستقیم یاخته که با رشته های آکروماتیک تشکیل دوک را می دهند شکل دو ستاره ئی که در کاریوکیتز دیده می

epigaster

‎ hindgut ساختمان جنینی که بعدا روده بزرگ را بوجود میاورد

mesogaster

‎ mesogastrium مزوگاستر ، معده بند ، آن قسمت از روده بند اولیه که معده را در بر می گیرد و چادرینه بزرگ از آن بوجود می آید

metagaster

متاگاستر ، مجرای دائمی روده جنین

monaster

شکل ستاره مانندی است که در میتوز یا تقسیم غیر مستقیم سلول در آخر مرحله پروفاز دیده می شود

nontaster

نچشنده ، شخصی که قادر نیست ماده مخصوص را بچشد و مزمزه کند ، مثلا شخصی که در مطالعات مخصوص ژنتیک (توارثی توانایی چشیدند فنیل تیوکاربامید را

plaster

مشمع ، که معمولا حاوی مواد داروئی و چسب بوده و به پوست چسبیده عمل خود را بروز می دهد مشمع چسبنده ، مشمعی که یک مخلوط چسبنده به آن مالیده می شود و برای قرار دادن روی پوست مصرف میشود ‎adhesive p خمیر دندانی ، فرآورده ای از سنگ گچ که برای قالب گیری ساختمانهای دندانی مورد استفاده قرار می گیرد ‎p ‎dental مشمع پاریس ، سولفات کلسیم ‎p of Paris

prosogaster

روده قدامی (در جنین)

protogaster

روده قدامی جنین

tetraster

شکلی در میتوز که در آن هسته چهار قسمت می شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی aster

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی aster

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما