معنی pus

پزشكی
pus
چرک ، مایع غلیظی است مرکب از گویچه های سفید پولی مورفونوکلئر زنده و نکروتیک همراه با خرده های بافت نکروتیک که تا اندازه ای بوسیله آنزیمهای رها شده از لوکوسیتهای مرده هضم و آبکی شده اند و سایر محصولات تجزیه ای بافتی که بطور اختصاصی در عفونتهای ناشی از میکربهای معین تولید می شود
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی pus
pustuia
pustule پوستول ، طاول چرکی پوست که قطر آن در حدود پنج میلیمتر باشد پوستول بدخیم ، سیاه زخم ‎malignant p
pustulation
ایجاد پوستول
pustule
پوستول ، طاول چرکی پوست که قطر آن در حدود پنج میلیمتر باشد پوستول بدخیم ، سیاه زخم ‎malignant p
pustular
پوستولی ، مربوط به پوستول
pustulae
جمع واژه (‎pustula)
pustules
چرک دانه
pustulosis
عارضه ای که بعلت وجود پوستول مشخص می شود
pustulant
مولد پوستول یا طاول چرک دار
aprosopus
ناقص الخلقه ، بدون صورت
apus
ناقص الخلقه بدون پا
c. of carpus
استخوان میخی مچ دست
carpus
هشت استخوانی که مفصل بین دست و ساعد یعنی مچ دست را تشکیل میدهند
corpus
بانک اطلاعاتی
diprosopus
ناقص الخلقه ای که دو صورت دارد
hippocampus
ساختمان عصبی خمیده ای است که در کف شاخ میانی بطن طرفی مغز قرار دارد
hippocompus
هیپوکامپ
hippus
لرزش عنبیه ، تشدید غیر طبیعی انقباض و انبساط ریتمیک مردمک چشم به طور مستقل از تغییرات نور یا تغییرات ثابت شدن چشم ها
lupus
لوپوس ، سل پوستی که با تشکیل گره های کوچک قهوه ای رنگ بر روی لاپوست مشخص می شود که لوپوس ولگاریس نیز نامیده می شود ، گروه از بیماری های پوستی که ضایعات آنها به طور مشخص کننده ای دچار ساییدگی یا خوردگی می باشند
metacarpus
کف دست ، پنج استخوان کف دستی
miopus
ناقص الخلقه با دو سر به هم چسبیده که یک چهره رشد نکرده مانده است
monopus
جنین یک پایی
mucopus
چرک و بلغم ، بلغم آمیخته با چرک
otopolypus
پولیپ گوش
peropus
جنینی با اندامهای تغییر شکل یافته
perpus
یا FORESKIN چین پوستی که در جلو PENIS قرار دارد
polypus
‎ polyp پولیب ، دانه صاف ، کروی و پایه داری که از پوست و یا مخاط منشاء گرفته و بداخل یک حفره بدن برجستگی پیدا میکند پولیپ آدنومی ، پولیپی که دارای درژنراسیون بدخیم است ‎adenomatous p پولیپ فیبرینی ، پولیپ داخل رحمی که از فیبرین حاصل از احتباس خون بوجود آمده باشد ‎fibrinous p
rhinopolypus
پولیپ (polyp) بینی
schistoprosopus
صورت شکافدار ، ناقص الخلقه ای که صورتش دارای شکاف باشد
seropus
سرومی- چرکی ، سرومی که با چرک مخلوط شده باشد ، سرومی ‎ - چرکی
sympus
ناقص الخلقه ای که پاها و ساقهایش بهم چسبیده باشند
tetrapus
ناقص الخلقه ای که دارای چهار پا باشد
tripus
سه پا ، ناقص الخلقه ای که سه پا دارد
xenopus
جنسی از آمفیبیا

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی پزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن