معنی min cut algorithm

مهندسی برق
min cut algorithm
الگوریتم برش کمینه
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی min cut algorithm
adaptive.algorithm
الگوریتم وفقی
algorithm
الگوریتم مجموعه ای از قواعد خوش - تعریف برای حل مسئله در چند مرحله ی معین ، الگوریتم ، الخوارزمی
ant lion algorithm
الگوریتم شیرمورچه
Antlion algorithm
الگوریتم شیرمورچه
backward/forward sweep load-flow algorithm
الگوریتم پخش بار جاروب پسرو/ پیشرو
bacterial foraging algorithm
الگوریتم کاوش باکتریایی
Bacterial Foraging Optimization Algorithm
الگوریتم بهینه سازی غذایابی باکتری
binary search algorithm
الگوریتم جستجوی دودویی
branch-and-bound algorithm
الگوریتم شاخه و حد
Consensus Algorithm
الگوریتم اجماع
Differential evolution algorithm
الگوریتم تکاملی تفاضلی
dragonfly algorithm
الگوریتم سنجاقک
evolutionary metaheuristic algorithm
الگوریتم فراابتکاری تکاملی
exchange market algorithm
الگوریتم تبادل در بازار
expectaion maximization algorithm
الگوریتم به حداکثر رساندن انتظار
expectation–maximization algorithm
حداکثر سازی امید ریاضی
Genetic Algorithm
الگوریتم ژنتیک
gravitational search algorithm
الگوریتم جستجوی گرانشی
greedy algorithm
الگورتیم حریصانه
greedy allocation algorithm
الگوریتم تخصیص حریصانه
heuristic solution algorithm
الگوریتم اکتشافی
hybrid evolutionary algorithm
الگوریتم تکاملی ترکیبی
inference algorithm
الگوریتم استنباط
intelligent algorithm
الگوریتم هوشمند
Iterative algorithm
الگوریتم تکراری
Iterative recursive algorithm
الگوریتم بازگشتی تکراری
Learning algorithm
الگوریتم یادگیری
min
minute-دقیقه واحد زممان ، بربر با 60 ثاینه
mineralac
مینرالاک
miniature
ظریف ، مینیاتور
miniature card implementer s forum
جامعه کاربران کارت کوچک سازی شده جامعه ای که کارتهای MCLA را به عنوان استاندارد مطرح کرد
Miniature circuit breaker (MCB)
کلید (فیوز) مینیاتوری
miniature lamp
لامپ مینیاتوری
miniaturization
کوچک سازی کاستن اندازه و وزن یک سیستم بسته یا عنصر با استفاده از قطعات کوچکی که برای حد اکثر استفاده از فضا تنظیم شده باشند
miniaturize
کوچک کردن طراحی دوباره یک عنصر یا قطعه ای از تجهیزات الکترونیکی برای قرار دادن آن در فضایی کمتر
minicomputer
مینی کامپیوتر کامپیوتر دیجیتال همه منظوره با برنامه ی ذخیره شده که قادر به انجام محاسبات اساسی حسابی ، منطقی و عملکردهای ورودی از خروجی ، همانند یک کامپیوتر بزرگ باشد هر چه کامپیوتر کوچکتر باشد ، حافظه اصلی کوچکتر ، طول لغات کوتاهتر ( معمولاً لغات 32 بیتی در مقایسه با لغات 64 بیتی در کامپیوترهای بزرگ ) است و قیمت کمتری دارد مینی کامپیوتر معمولاً در هر زمان با یک عملکرد یا سیستم کنترل و بدون اشتراک زمانی کار می کند
minicomputers (minis)
مینی کامپیوتر
minimal differential equation
معادله دیفرانسیل کمترین
minimal model of glucose-insulin
مدل مینیمال گلوکز-انسولین
mini–max approximation
تقریب مینی‌ماکس
minimill
مینی میل و یا واحد کوچک فولاد
Minimization
کمینه سازی
minimize
حداقل نمودن،
minimizing
حداقل کردن
minimum
حداقل ، کمینه ، مینیمم
minimum - access programming
برنامه نویسی با حداقل دسترسی برنامه نویسی برای کامپیوتر دیجیتال به گونه ای که حداقل زمان انتظار برای به دست آوردن اطلاعات از حافظه لازم باشد
minimum feature
حداقل نما ، کمینه ابعاد
Minimum Mean Square Estimation
تخمین حداقل میانگین مربعات
minimum mean-square erro
حداقل خطای میانگین مربعات
minimum phase
فاز حداقل
minimum principles
اصول حداقل
minimum resolvable temperature
حد اقل دمای تفکیک پذیری حد اقل اختلاف دمای لازم برای تفکیک اجسام قابل دیدن در سیستمهای تصویری - حرارتی
Minimum-acceleration Trajectory Optimization
بهینه سازی مسیر حرکت با حداقل شتاب
ministry of international trade and industry
ام آی تی آی مخفف وزارت بازرگانی و صنایع بین المللی
minor
کهاد ، کوچک
minor apex face
وجه راس کوچک یکی از سه وجه شیبدار کوچکتر که نزدیک به راس بلور کوارتز طبیعی است اما به آن نمی رسد سه وجه شیبدار بزرگتر وجه راس بزرگ هستند
minor cycle
سیکل کوچک زمان لازم برای ارسال یا انتقال یک لغت ماشین به انضمام فاصله ی بین لغتها در کامپیوتر دیجیتالی که از ارسال سریال استفاده می کند
minor face
وجه کوچکتر یکی از سه وجه طولانی تر بلور شانزده وجهی کوارتز طبیعی
minor length
قطر کوچک
minor lobe , secondary lobe , side lobe
لب کوچک ، لب ثانویه ، لب کناری هر لبی به جز لب بزرگ الگوی تابش
minor loop
حلقه کهاد
minority
اقلیت
minority carrier
حامل اقلیت نوع حاملهایی که کمتر از نصف تعداد کل حاملها را در یک قطعه نیمرسانا تشکیل می دهند در نیمرسانای نوع N حاملهای اقلیت حفره ها و در نیمرسانای نوع P حاملهای اقلیت الکترونها هستند
minority -carrier diffusion length
عمق نفوذ حاملها اقلیت مسافت متوسطی که هر حامل اقلیت ، معمولاً حفره ، قبل از ترکیب ، با هر حامل اکثریت ، معمولاً الکترون در داخل ماده جامد طی میکند
Minority carrier diffusion length
طول نفوذ حامل اقلیت
minority carriers
حامل های اقلیت
minority carriers current
جریان حامل های اقلیت
minority carriers density
چگالی حامل های اقلیت
minority carriers injection
تزریق حامل های اقلیت
minority carriers lifetime
طول عمر حامل های اقلیت
minority emitter
امیتر اقلیت الکترودی که از آن جریانی از حاملهای اقلیت به ناحیه بین الکترودی ترانزیستور وارد می شود
minp
ام ان پی استاندارد بین المللی فشرده سازی داده ها ، مانند MNPS
minus
منفی
minus color signal
پیام رنگی منفی
minus eire
سیم منفی
minus zone
قسمت منفی موقعیت بیت در رمز کامپیوتری که نشان دهنده ی علامت منفی جبری است
minute
دقیقه واحد زممان ، بربر با 60 ثاینه
minuteman ii
مینوتمن 2 موشک بالستیک نیروی هوایی آمریکا که برای حمل کلا هکهای هسته ای طراحی شده بود ، اما برای حمل ماهواره های گردان به دور زمین ( LEO ) تغییر داده شد
multiple model variable rate particle filtering algorithm
الگوریتم فیلترذره ای با نرخ متغیر و مدل چندگانه
multipopulation algorithm
الگوریتم چند جمعیتی
nagle's algorithm
الگوریتم ناگل
noise inference algorithm
الگوریتم استنباط نویز
non adaptive algorithm
الگوریتم غیر تطبیقی
omega symmetric decoding algorithm
الگوریتم رمزنگاری متقارن امگا
optimization algorithm
الگوریتم بهینه سازی
Orthogonal least squares algorithm
الگوریتم حداقل مربعات متعامد
Population-based algorithm
الگوریتم مبتنی بر جمعیت
public key algorithm
الگوریتم کلید عمومی
quantum genetic algorithm
الگوریتم ژنتیک کوانتومی
Reconfiguration algorithm
الگوریتم تجدیدساختار
routing algorithm
الگوریتم مسیر یابی
Salp Swarm Algorithm
الگوریتم ازدحام سالپ
secret key algorithm
الگوریتم کلید رمز سری
the delay tolerant data offloading algorithm
الگوریتم دیتابرداری تأخیر متحمل
token bucket algorithm
الگوریتم سطل نشانه
virtual scheduling algorithm
الگوریتم زمان بندی مجازی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن