معنی tuba

پزشكی

tuba

‎ tube لوله لوله شنوائی ، مجرای تاریکی که گوش میانی را به حلق بینی (نازوفارنکس) وصل میکند ‎auditory t لوله شااول ، لوله ای است که در اشعه مجهول درمانی مورد استفاده قرار میگیرد ‎Choaul t لوله های جمع کننده ، لوله های ادراری کلیه مجاری کوچک ترشحی و جمع کننده ئی هستند که از یک پرده قاعده ای و یک لایه پوشش اپیتلیال ساخته شده و بافت اصلی کلیه را میسازند ‎collecting t's لوله کولیج ، نوعی لوله اشعه مجهول که کاتد آن مارپیچی از تنگستن واقع در یک لوله مولیبدن می باشد ‎coolidge t لوله دبوو ، لوله بزرگی است برای شستشوی معده ‎Deboves t لوله زهکشی ، لوله ای است که در جراحی برای تسهیل خروج مایعات مورد استفاده قرار میگیرد ‎drainage t لوله دورهام ، ‎ -1 لوله مفصل داری است که در تراکئوستومی مورد استفده قرار میگیرد ‎ - 2 لوله آزمایشی که برای تعیین تولید گاز بوسیله میکربها ، مورد استفاده قرار میگیرد ‎Durhams t لوله استاش ، لوله ای است که صندوق صماخ را به حلق بینی (نازوفارنکس) وصل میکند ‎eustachian ‎Fallopian t uterine لوله تغذیه ، لوله ای است برای وارد کردن غذا به معده ‎feeding t لوله تخمیر ، لوله خمیده ایست که یکطرف آن راست و مسدود بوده و برای نشان دادن تولید گاز بوسیله میکربها یا سایر مواد تحت مطالعه ، درست شده است ‎fermentation t لوله گیسلر ، نوعی لوله اشعه مجهول که محتوی گاز بسیار رقیقی است ‎Gesslers t ‎intubation t tracheostomy t لوله جوت ، نوعی لوله دوازدهه ای برای شستشو و کشیدن مایع و تغذیه ‎Jutto t لوله کمپتون‎- براون ، لوله ای است برای انتقال غیر مستقیم خون ‎Kimpton-Brown t لوله لیستر ، لوله هیپوکلریت کلسیم که برای تصفیه آب آشامیدنی مورد استفاده قرار میگیرد ‎Lyster's t's لوله میلر‎- آبوت ، لوله روده ای دو مجرائی برای تشخیص و درمان ضایعات انسدادی روده کوچک ‎Miller-Abbott t لوله نفروستومی ، لوله ای است که از راه دیواره شکم و به منظور زهکشی مستقیم ادرار وارد لگنچه کلیوی میکنند ‎nephrostomy t لوله عصبی ، لوله اپیتلیالی که بوسیله چین خوردن صفحه عصبی در جنین اولیه درست میشود ‎neural t ‎optopharyngeal t austachiam t لوله ریل ، لوله پلاستیکی نازکی که برای خوراندن غذای آزمایشی مورد استفاده قرار میگیرد ‎Ryle 's t لوله اطمینان ، قسمت بالائی و باز لوله استاش که بوسیله آن فشار هوا در دو طرف پرده صماخ متعادل میشود ‎safety t لوله سکاکوآ ، قسمت مارپیچی لوله مولدادرار ‎'s t ‎Schachowa لوله سنگستیکین ‎ - بلاکمور ، دستگاهی است که برای فشار آوردن روی واریسهای پاره شده مری بمنظور جلوگیری از خونریزی مورد استفاده قرار میگیرد ‎Sengstaken - Blakemore t لوله معده ، لوله ای است که به منظور تغذیه یا شستشو از راه مری وارد معده میکنند ‎stomach t لوله آزمایش ، لوله شیشه ای نازکی است که یک سر آن مسدود بوده و برای انجام آزمونهای شیمیائی و سایر کارهای آزمایشی به کار میرود ‎test t لوله تورآکوستومی ، لوله ای است که در پنوموتوراکس خودبخودی به منظور تسهیل انبساط دوباره ریه از راه دیواره قفسه صدری برای تخلیه هوا وارد حفره جنبی می کنند ‎thoracostomy t لوله تراکوستومی ، لوله خمیده ای است که در تراکوستومی از راه سوراخ کردن وارد نای میکنند ‎tracheostomy t لوله زهدان ، لوله رحم ، لوله استوانه ای است که از گوشه رحم شروع شده و به تخمدان همانطرف میرود ، عمل آن رساندن تخمک از تخمدان به رحم و هدایت اسپرماتوزوئید در جهت عکس است ‎uterine t لوله خلاء ، لوله شیشه ای است که هوای آن تخلیه شده است ‎vacuum t لوله وانگن ستین ، دستگاه مکنده ای است که برای تخلیه گاز مایعات معده و روده به لوله دوازدهه متصل میشود ‎Wangensteen t

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی tuba

tubal ligation

بستن لوله های رحمی

tubal

لوله ای

tubae

لوله ها

tubadil

نام تجارتی فرآورده توبورکور ارین که به عنوان شل کننده عضلات مورد استفاده قرار میگیرد

tubarine

نام تجارتی فرآورده توبوکور ارین که به عنوان شل کننده عضلات است

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی tuba

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی tuba

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما