معنی plane

پزشكی
plane
سطح ، رویه پهن ، سطح صاف سطح محوری ، سطحی که محور آن با محور طولی بدن موازی باشد مثل محور یک دندان ‎axial p سطح محوری ، دهانی زبانی ، سطحی که موازی محور طولی دندان بوده و از سطوح زبانی و دهانی بگذرد ‎axiobuccolingual سطح محوری لبی زبانی ، سطحی که موازی با محور طولی دندان بوده و سطوح لبی و زبانی آن دندان را قطع کند ‎axiolabiolingual p سطح محوری‎- میانی‎- پشتی ، سطحی که موازی با محور طولی دندان بوده و سطوح میانی و خارجی آن را قطع کند ‎axiomesiodistal p سطح قاعده ئی ، یک سطح فرضی که برای نگاهداری دندان مصنوعی تخمین زده میشود ‎base p سطح مفروضات ، یک سطح افقی که اندازه های جمجمه از روی آن محاسبه میشود ‎datum p سطح خطز استوائی ، سطحی که با محور طولی یک بدنه کروی عمود بوده و آنرا به دو قسمت تقریبا برابر بخش میکند ‎equatorial p سطح پیشانی ، سطحی که از محور قدامی خلفی و راست و چپ گذشته و بر مححور پشتی شکمی عمود باشد ‎frontal سطح افقی ، سطحی که با زاویه نود درجه نسبت به سطوح میانی و جبهه ای از بدنی بگذرد و آن را به قسمتهای بالائی و پائینی تقسیم کند ‎horizontal p سطح میانی ، سطحی که بطور طولی و از جلو به عقب از بدن گذشته و بدن را به دو نیمه چپ و راست تقسیم کند ‎median سطح پشت گردنی ، سطح خارجی استخوان پس سری بین خط منحنی فوقانی و مجرای مهره ای یا سوراخ پس سری ‎nuchal p سطح پس سری ، خارجی ترین سطح استخوان پس سری بالای خط منحنی فوقانی ‎occipital p سطح کاسه چشمی ، ‎ -1 سطح کاسه چشمی فک فوقانی ‎-2 سطحی که از محور بینائی هر یک از دو چشم عبور میکند ‎orbital p سطح سهمی ، سطحی که از محور قدامی خلفی و پشتی شکمی عبور نموده و بر محور راست و چپ عمود میباشد ‎sagittal p سطح جناقی ، سطح قدامی جناغ ‎sternal p سطح گیجگاهی ، سطح فرو رفته ای در دو طرف جمجمه زیر خط گیجگاهی تحتانی ‎temporal p سطح عرضی ، سطحی که از محور پشتی شکمی و چپ و راست عبور کرده و بر محور قدامی‎- خلفی عمود است ‎transverse سطح بینائی ، سطحی که از محور بینائی هر یک از دو چشم میگذرد ‎visual p
اصلاح و بهبود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی پزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن