معنی vaccin

پزشكی
vaccin
vaccine واکسن ، سوسپانسیونی از میکروبهای (باکتری ، ویروس یاریکتزیا) کشته یا ضعیف و رقیق شده که به منظور پیشگیری ، بهبودی یا درمان بیماریهای عفونی تزریق میکنند واکسن سیاه زخم ، کشتهای میکروب سیاه زخم را از راه قرار دادن آنها در ‎ 42 درجه سانتیگراد به ، واکسن اصطلاح کلی برای موادی اطلاق می شود که جهت ایجاد مصونیت به شخص تزریق می شود
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی vaccin
vaccina
vaccinia آبله گاوی ، بیماری ویروسی گاوها که معمولا فقط با بئورات خفیف پوست در پستان و نوک پستان تظاهر میکند ، این بیماری قابل سرایت به انسان است ، معمولا پس از آبله کوبی در انسان نوعی بثورات سرخک مانند ایجاد میکند ‎v gangrenosa progressive v واک
vaccinia
آبله گاوی ، بیماری ویروسی گاوها که معمولا فقط با بثورات خفیف پوست در پستان و نوک پستان تظاهر می کند ، این بیماری قابل سرایت به انسان است
vaccinoid
آبله گاوی تبدیل یافته ، آبله گاوی تغییر شکل یافته
vacciniola
بثورات ثانویه تاولی که پس از آبله کوبی تولید می شود
vaccinate
تزریق کردن واکسن به منظور ایجاد زینهاری و ایمنی
vaccinator
تلقیح کننده ، آبله کوب 2- وسیله واکسن زدن
vacciniform
شبیه آبله گاوی ، آبله گاوی مانند
vaccination
عمل تزریق واکسن به منظور ایجاد زینهاری و ایمنی که در اصل در مورد مایه کوبی آبله بکار میرفت ولی حالا برای تمام موارد واکسن ها این واژه را
vaccin=vaccine vaccina = vaccinia vaccinable
قابل واکسن زدن
vaccinable
قابل واکسن زدن
vaccin=vaccine vaccina = vaccinia vaccinable
قابل واکسن زدن
vaccinationist
کاردان و متخصص تزریق واکسن و مایه کوبی
vaccine
واکسن ، سوسپانسیونی از میکربهای (باکتری ، ویروس یا ریکتزیا) کشته یا ضعیف و رقیق شده که به منظور پیشگیری بهبودی یا درمان بیماریهای عفونی
vaccinotherapy
واکسن درمانی ، معالجه واکسنهای میکربی
vaccinal
واکسنی ، مربوط به واکسن ، دارای اثر پیشگیری کننده
vaccine v
ویروس واکسن ، ‌ ویروس آبله گاوی که در مایع کوبی ضد آبله در انسان بکار میرود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI پزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن