معنی per capita intake rate

پزشكی
per capita intake rate
نرخ جذب سطحی سرانه نرخ ورودی سرانه
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی per capita intake rate
aspirate
کشیدن مایع در نتیجه مکش
barbituism=barbiturism barbiturate
باربی توارت ، مشتق اسید باربی توریک بوده داروهای آرام بخش و خواب آور کثیر المصرف می باشند مصرف مداوم آنها ممکن است اعتیاد و در بعضی
barbituism=barbiturism barbiturate
باربی توارت ، مشتق اسید باربی توریک بوده داروهای آرام بخش و خواب آور کثیر المصرف می باشند مصرف مداوم آنها ممکن است اعتیاد و در بعضی
barbiturate
باربی توارت ، مشتق اسید باربی توریک بوده داروهای آرام بخش و خواب آور کثیر المصرف میباشند مصرف مداوم آنها ممکن است اعتیاد و در بعضی بیماران بثورات آلژریک ایجاد کند
bicorprate
دو بدنه ، دو جسمی
biforate
دو سوراخه
borate
برات ، ملح اسید بریک
butyrate
بوتیرات ، ملح اسید بوتیریک
camphorate
کامفره ، ترکیب شده با کافور
carbohydrate
ئیدرات کربن ، ترکیبی است از کربن ، ئیدروژن و اکسیژن مقدار ئیدروژن و اکسیژن آن به نسبتی است که در آب موجود است (کربوئیدراتها مولد حرارت
castrate
ُِ1- اخته کردن ، قطع غدد جنسی 2- اخته ، کسی که غده جنسی اش را برداشته اند
cerate
ماده ای است چرب و نرم که ماده حامل آن موم یا چربی یا هر دوی آنها می باشد از نظر قوام حالتی بین ضماد و روغن دارد
chlorate
کلرات ، ملح اسید کلریک
chlrate
کلرات ، ملح اسید کلریک
citrate
سیترات ، نمک اسید سیتریک
coelenterate
سلنترات ، 1- مربوط به سلنترا (لغت فوق ) 2- عضوی از افراد شاخه سلنترا
decerebrate
محروم از تأثیر مغز (چه از نظر کار و چه از نظر تشریحی )
degenerate
دژنره ، 1- رو به انحطاط گذاردن ، سیر قهقرائی پیمودن 2- استحاله یافته 3- کسی که حالت اخلاقی و روانی یا جسمانی او پایین تر از حد نرمال است
deuteranopsia=deuteranopia deuterate
درمان (مخلوط) با دئوتریوم (H2)
deuterate
درمان (مخلوط) با دئوتریوم ‎ H2
e.s.r.=erythrocyte sedimentation rate
میزان رسوب گویچه های سرخ
expression rate
میزان بیان
False-negative rate
نرخ منفی کاذب
fenestrate
روزنه دار کردن یا سوراخ سوراخ کردن
filtrate
مایعی که از صافی عبور کرده است ، صاف شدن
fulgurate
ناگهانی ، 1- پیدا شدن و از بین رفتن به سرعت برق 2- نابود کردن بوسیله جرقه الکتریکی ، برق زدن ، آذرخش زدن ، خشک کردن با برق
fumarate
فومارات ، نمک اسید فوماریک
gfr.= glomerular filtration rate
سرعت پالایش گلومرولی
glomerate
گلوله شده ، در هم پیچیده
hydrate
1- ترکیب هیدروکسیل با یک ریشه 2- نمک یا ترکیب دیگری که محتوی اب باشد 3- ترکیب شدن با آب
hydrochlorate
یکی از املاح اسید هیدروکلریک
imperforate
آنچه باز نیست یا بطور غیر طبیعی بسته می باشد
infiltrate
ماده یا عاملی که از راه نشت جایگزین شده است
invertebrate
1- حیوان بی مهره 2- فقدان ستون فقرات ، بی مهره ، فاقد ستون فقرات ، هر جانوری که فاقد ستون فقرات است
inveterate
کهنه ، مزمن ، صعب العلاج
isosorbide dinitrate
ترکیبی است که در درمان نارسایی کرونر مورد استفاده قرار می گیرد
isosorbide dinitrate
ترکیبی است که در درمان نارسایی کرونر مورد استفاده قرار می گیرد
micturate
‎ urinate ادرار کردن
mitosis rate
میزان میتوز
Molecular Response Rate
نرخ پاسخ مولکولی
mortality rate
نرخ مرگ و میر
nitrate
نمک اسید نیتریک ، نیترات
operate
عمل (جراحی) کردن 2- موضوع یک تجربه که بر خلاف روال عادی روش جراحی بخصوص را تحمل کردن باشد
penetrate
رسوخ ، نفوذ کردن
per
By به وسیله
per anum
از راه مقعد
per os
از راه دهان ، بوسیله دهان
per primam intentionem
جوش خوردن زخم یا شکستگی بوسیله دوباره بهم پیوستن پاره ها بدون اینکه گوشت تو بالا بیاورد
per rectum
از راه مقعد
per saltum
به لب
per secundam intentioneum
خوب شدن زخم از راه بالا آوردن گوشت نو
per secundom intentioneum
خوب شدن زخم از راه بالا آوردن گوشت نو
per tabum
لوله ای ، از طریق لوله
per tertian intentionem
خوب شدن زخم در اثر پر شدن آن از بافت
per vaginam
از راه مهبل ، از طریق واژن
peracidity
افزایش اسیدیته ، افزایش حالت اسیدی
perandren
نام تجارتی فرآورده ای از تستسترون
perazil
نام تجارتی فرآورده های کلرسیکلیزین که بعنوان ضد هیستامین مورد استفاده قرار میگیرد
percept
تصور ، تاثیری که در نتیجه تحریک یک عضو حسی بر مغز گذارده می شود
perception
درک ، قوه ادراک یا دریافت ، احساس مشاهده ، وصول
perceptive
کری ادراکی ، یا SENSORY- NEURAL یا حسی عصبی می باشد
perceptivity
قدرت درک تاثیرات حسی ، تاثیر پذیری
percipient
‎ -1 ادراکی ‎ -2 با ادراک
percipitant
رسوب دهنده ، ماده ای که باعث رسوب می شود
percipitophore
گروه فعال موجود در فرمول پرسی پیتین
percolate
صاف شدن 1- قرار دادن دارو در جریان یک حلال به منظور جدا کردن قسمت محلول آن 2- هرگونه محلولی که به این طریق بدست میاید
percolating filter
صافی پرکولاتوری
percolation
تراوش ، نفوذ ، تصفیه ، جدا کردن قسمت محلول یک دارو به کمک گذراندن یک حلال از روی آن
percolator
صافی ، لوله ای که برای جدا کردن قسمت محلول یک دارو به کمک یک حلال به کار میرود
per-conception
پیش از بارداری
percorten
پرکورتن ، نام تجارتی فرآورده های دزوکسی کورتیکوسترون یا مینرالوکورتیکوئید که در متابولیسم آب و الکترولیتها دخالت می کند
percuss
دق کردن ، مورد دق قرار دادن
percussion
دق ، ضربه زدن
percussor
چکش دق ، وسیله دق
percutaneous
پوستی ، از طریق پوست
percutaneous drainage
تخلیه از طریق پوست
Percutaneous Endoscopic Gastrostomy
گاستروستومی به کمک اندوسکوپ
percutaneous intervention
مداخله از طریق پوست
Percutaneous nephrolithotomy
نفرولیتوتومی از راه پوست
pereterm
نارس
perflation
دمیدن هوا در داخل یک محفظه برای خارج کردن ترشحات آن
perforans
سوراخ کننده ، بیشتر در مورد سرخرگها سیاهرگ ها و غیر گفته میشود که قسمتی را سوراخ کرده از آن عبور میکنند
perforated tympanic membrane
پرده گوش سوراخ شده REPTURED EAR DRUM هم گفته می شود
perforated viscus
پارگی احشاء
perforating
سوراخ کردن ، عمل سوراخ کردن یا عبور کردن از یک قسمت
perforation
‎ -1 عمل سوراخ کردن ‎ -2 سوراخ موجود در یک قسمت
performace
عملکرد
Performance assessment
ارزیابی عملکرد
perfrication
روغن مالی ، مالش بکمک یک روغن یا پماد
perfusion
ریزش ، آب پاشی ریزش ، ریختن بداخل ، بیشتر منظور از این واژه تزریق قطره قطره مایعات است
peri-
پیشوندیست به معنی نزدیک و اطراف ، به معنی پیشوند (‎ -para) مراجعه فرمائید
periacinous
دور آسینی ، اطراف آسین
periactin
پریاکتین ، نام تجارتی فرآورده های هیدروکلرور سیپروهپتادین که بعنوان آنتی هیستامینیک و ضد سروتونین بکار میرود
periadenitis
التهاب بافت اطراف غده
perianal
دور مقعدی ، اطراف مقعدی
perianal absces
آبسه پری آنال
periancephaliitis
التهاب سطح مخ
periancephalitis
التهاب سطح مخ
periangiocholitis
التهاب بافت های اطراف مجاری صفراوی
periappendicitis
التهاب آپاندیس و بافت های مجاور آن
periarterial
اطراف سرخرگی ، دور سرخرگی
periarteritis
التهاب لایه خارجی سرخرگ پری آرتریت گومی ، تجمع گوم سیفیلیس در رگهای خونی ‎p gummosa پری آرتریت گره ای ، نوعی بیماری التهابی پوشش سرخرگهای کوچک و متوسط الاندازه همراه با تغییرات التهابی اطراف رگها که با نشانه های عفونت سیستمیک مشخص میشود ‎p nodosa
periarthritis
التهاب اطراف مفصل ، ورم دور مفصلی
periarticular
دور مفصلی ، اطراف مفصلی
periaxial
حول محوری
periaxillary
اطراف حفره زیر بغلی
periblast
قسمتی از پرتوپلاسم یاخته که درخارج از هسته واقع شده است
peribronchiolitis
التهاب اطراف نایژه ها
peribronchitis
التهاب یک لوب کامل همراه با برونشیت آن قسمت از ریه و ضخیم شدگی بافت دور نایژه ای
pericardiac
دور قلبی ، مربوط به آبشامه قلب ، اطراف قلب
pericardial
برون شامه ای ، مربوط به برون شامه قلب
pericardicentesis
بزل و سوراخ کردن فضای برون شامه قلب (پریکارد ) و بیرون کشیدن مایع آن
pericardiectomy
قطع آبشامه قلب
pericardiocentesis
سوراخ کردن و کشیدن مایع آبشامه قلب
pericardiolysis
آزاد کردن چسبندگی بین آبشامه جداری و احشائی قلب
pericardiomediastinitis
التهاب برون شامه قلب و میان سینه
pericardiophrenic
برون شامه ای‎- حجاب حاجزی ، مربوط به پریکارد و دیافراگم ، مربوط به برون شامه قلب و حجاب حاجز
pericardiopleural
برون شامه ای‎- جنبی ، مربوط به آبشامه های قلب و ریه
pericardiorrhophy
بخیه زدن پریکارد ، دوخت و دوز برون شامه قلب
pericardiosis
بیماری برون شامه قلب
pericardiostomy
تولید سوراخ در برون شامه قلب از راه دیواره قفسه سینه به منظور تخلیه مایع آن
pericardiosymphysis
چسبندگی بین غشاء های جداری و احشائی برون شامه قلب
pericardiotomy
برون شامه بری ، برش برون شامه قلب
pericarditic
مربوط به التهاب برون شامه قلب
pericarditis
پریکاردیت، اماس و التهاب برون شامه قلب
pericardium
برون شامه دل ، آبشامه قلب ، پریکارد ، لایه پوشاننده قلب ، کیسه دور قلب
pericecitis
التهاب اطراف روده کور (سکوم)
pericementum
بافت بین ریشه دندان و آلوئول فک
pericholecystic
دور کیسه صفرائی ، واقع در اطراف کیسه صفرا
pericholecystitis
التهاب بافتهای اطراف کیسه صفرا
perichondritis
التهاب غشاء خارجی یا پوشش غضروف
perichondrium
غشاء پوششی غضروف ، لایه ای که سطح غضروف را می پوشاند
perichondroma
تومور پوشش غضروف یا پری کندر
perichordal
احاطه کننده نوتوکورد (notochord)
perichoroidal
دور مشیمیه ای ، پوشاننده اطراف مشیمیه
pericolitis
التهاب بافتهای اطراف قولون
pericolonitis
التهاب بافتهای اطراف قولون
pericolpitis
التهاب بافتهای اطراف مهبل
periconchal
دور لاله گوشی ، در اطراف لاله گوش
pericorneal
اطراف قرنیه ای
pericoronal
دور تاجی ، در اطراف تاج دندان
pericranitis
التهاب ضریع جمجمه
pericranium
پریوست جمجمه ، ضریع استخوانی جمجمه
pericystitis
التهاب بافتهای اطراف مثانه
pericyte
یک یاخته کوچک جنینی در امتداد مویرگها
pericytial
دور یاخته ای ، اطراف سلولی
peridens
دندان کناری ، دندان اضافی که در خارج از خط میانی قوص دندانی روئیده باشد
peridesmitis
التهاب غشاء پوشش رباط
peridesmium
غشاء پوشش رباط
perididymis
غشاء سخت و سفیدی که بیضه را می پوشاند
perididymitis
التهاب غشاء پوشاننده بیضه
peridiverticulitis
التهاب بافتهای اطراف دیورتیکول یا (‎ diverticulum) روده
peridontociasia
بیماری استحاله ای و یا منهدم کننده بافتهای اطراف دندان
periductal
دور مجرائی ، اطراف مجرا
periduodenitis
التهاب اطراف دوازدهه
perieche
پوسته ریزی و شقاق گوشه لبها
periencephalomeningitis
التهاب مننژها و قشر مغز
perienteritis
التهاب غشاء صفاقی روده
periepithelioma
تومور غده فوق کلیوی
periesphagitis
التهاب بافتهای اطراف مری
perifistular
دور فیستولی ، در اطراف فیستول
perifolliculitis
التهاب اطراف پیاز مو
perigangliitis
التهاب اطراف گانگلیون (عقده لنفاوی)
perigastric
دور معدی ، در اطراف معده
perihepatitis
التهاب اطراف کبد
perijejunitis
التهاب اطراف روده باریک
perilabyrinthitis
التهاب بافتهای اطراف لابیرنت
perilaryngitis
التهاب بافت اطراف حنجره
perilymph
مایع بین لابیرنت غشائی و لابیرنت استخوانی گوش داخلی
perilymphadenitis
التهاب بافتهای گرداگرد یک گره لنفاوی
perilymphangitis
التهاب اطراف رگهای لنفاوی
perimeningitis
‎ pachymeningitis التهاب سخت شامه پاکی مننژیت مغزی ، التهاب سخت شامه مغز ‎cerebral p پاکی مننژیت محدود ، التهاب در نواحی محدودی از سخت شامه ‎circumscribed p التهاب محدود و ضخیم شده سطح داخلی شخت شامه ‎p ‎hemorrhagic internal التهاب لایه داخلی سخت شامه ‎internal p آب درون سخت شامه ای ‎p intralameliaris آب روی سخت شامه ‎purulent p هیدروسفالوس خارجی ‎serous internal p التهاب سخت شامه اطراف نخاع شوکی ‎spinal p التهاب سخت شامه ناشی از سیفیلیس ‎syphilitic p
perimeter
دستگاهی است برای اندازه گیری میدان بینایی
perimetrium
پرده سروزی که رحم را می پوشاند
perimetry
اندازه گیری میدان بینایی
perimyelitis
التهاب نرم شامه نخاع
perimylography
عکس برداری از ستون فقرات بعد از تزریق ماده حاجب به درون فضای تحت عنکبوتیه
perimyositis
التهاب بافت پیوندی اطراف عضله
perimyslitis
التهاب بافت پیوندی که رشته های عضلات مخطط را بیکدیگر وصل می کند
perinatal
زمان پیرامون زایمان
Perinatal morbidity
عوارض پری ناتال
perineal
میاندوراهی
perineocele
فتق میاندوراه
perineoplasty
ترمیم جراحی میاندوراه
perineorrhaphy
بخیه میاندوراه
perineotomy
برش میاندوراه
perinephric
دور کلیوی ، اطراف کلیه
perinephritis
التهاب پوشش صفاقی کلیه
perinephrium
غشا اطراف کلیه
perineum
میان دوراه، پرینه
perineuritis
التهاب پوشش یک رشته عصبی
periobita
ضریح استخوان حدقه
periobital
دور حدقه ای ، اطراف چشم خانه
periobitis
التهاب ضریع استخوان حدقه
periocular
دور چشمی ، اطراف چشم
period
دوره ، فاصله یا جزء زمانی دوران بچه آوری ، دوره توانایی زن برای حاملگی که تقریبا از بلوغ تا یائسگی طول می کشد ‎childbearing p دوران حاملگی ، طول مدت حاملگی که در زن حدود ‎266 روز است ‎gestational p دوره نهفتگی ، دوره کمون ‎Incubation p دوره بین سیستولی ، فاصله است بین شروع امواج دهلیزی و کاروتیدی که در روی نگاره نبض وداجی ملاحظه می شود ‎Intersystolic p دوره ایزوالکتریک ، لحظه ای در انقباض عضلانی که گالوانومتر هیچ گونه انحرافی نشان نمی دهد ‎p ‎Isoelectric دوره پوشیدگی ، دوران بین سنین پنج تا دوازده سالگی که حد فاصلی بین قبل از دوره جنسی و دوران جنسی محسوب می شود ‎latency p دوره پنهان ، زمان گم شده مابین ایجاد تحریک و ظهور واکنش ‎latent p دوره ماهانه ، دوران قاعدگی ‎ monthly p یا ‎menstrual p دوره پس از نبض ، دوران کوتاهی بمدت ‎ 0/08 ثانیه در زمان انبساط بطن ها مابین سیستول و باز شدن دریچه های دهلیزی‎- بطنی ‎postsphygmic p دوره پیش از نبض ، مدت کوتاهی (‎ 0/04 تا ‎ 0/06 ثانیه) در هنگام انقباض بطنی هنگامی که دریچه های بطنی و دریچه های هلالی هر دو بسته می باشد ‎presphygmic p دوره خودسر ، دوران تحریک ناپذیری ، مدت زمان کوتاهی است بعد از مرحله کار که عصب و عضله بتحریک پاسخ نمیدهد ‎refractory p دوره بی خطر ، روزهایی که در خلال سیکل ماهانه زنان تصور می رود شانس حامله شدن کمتر باشد ‎safe p دوره نبض ، مرحله دوم انقباض بطنی که در بین دوران باز شدن و بسته شدن دریچه هایی هلالی قرار داشته و به مدت ‎ 0/30 - 0/21 ثانیه بطول می انجامد ، در این هنگام است که خون وارد آئورت و سرخرگ ریوی می شود ‎sphygmic p
period of menstruation
دوره قاعدگی
periodic
دوره ای ، ادواری
periodic d.
بیماری دوره ای ، حالتی که با پیش آمدن تبهای راجعه منظم و متناوب ، ادم ، درد مفاصل ، یا درد معده و تهوع مشخص می شود این حالت بدون اینکه تغییر
periodicity
نوبتی بودن ، نظم ، دوری ، نوبتی ، تظاهر یک پدیده در فواصل منظم
periodontal
دور دندانی ، اطراف دندان ، پریودنتال ، واقع در اطراف دندان ، بافت اطراف دندان
periodontal disease
بیماری نسوج اطراف دندان
periodontal’s ligament
لیگامان پریودنتال
periodontics
رشته ای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای بافتهای اطراف دندان صحبت می کند
periodontist
دندانپزشکی که متخصص در بیماریهای مربوط به بافتهای اطراف دندان است
periodontitis
التهاب بافتهای اطراف دندان
periodontium
بافتهای پوشاننده و نگاهدارنده دندان مشتمل برغشاء اطراف دندان ، لثه و استخوان فک
periodontoclasia
بیماری استحاله ای و یا منهدم کننده بافتهای اطراف دندان
periodontology
مطالعه و شناسایی بافتهای اطراف دندان و بیماریهای آن
periodontopathy
نوعی اختلال غیر التهابی بافتهای اطراف دندان
periodontosis
بیماری غیر التهابی بافتهای اطراف دندان همراه با جابجا شدن دندان
periomphalic
حول نافی
perionychium
دور ناخنی ، اپی درم اطراف ناخن
perionyxis
التهاب پوست اطراف ناخن
perioophoritis
التهاب بافتهای اطراف تخمدان
perioophorosalpingitis
التهاب بافتهای حول تخمدان و لوله زهدان
periopachymeningitis
التهاب بافتهای بین سخت شامه و استخوان
periopancreatitis
التهاب بافتهای دور لوزالمعده
Perioperative
دوره حین عمل ، شامل مدت زمان انجام عمل جراحی بیمار است معمولاً شامل بستری در بخش ، بیهوشی ، جراحی و ریکاوری است
perioperative period
دوره‌ای که بیمار تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد ، شامل آمادگی ، بیهوشی ، جراحی و ریکاوری می‌شود
periople
یک لایه صاف و براق در سطح خارجی سم حیوانات
perioptometry
اندازه گیری حدت و یا حدود حوزه بینایی
perioral areas
ناحیه دور دهان
Perioral lip lines
خطوط دور لب
perioral rhytides
چروک دور دهان
periorbital area
ناحیه دور چشم
periorchitis
التهاب پرده پوشاننده بیضه
periosteal
ضریعی ، مربوط به ضریع استخوان
periosteitis
‎ periostitis پریوستیت ، التهاب ضریع استخوان ‎dental p periodontitis پریوستیت منتشر ، التهاب منتشر ضریع استخوان های دراز ‎diffuse p
periosteo-edema
خیز یا ادم ضریع استخوان
periosteomyelitis
التهاب تمام استخوان از ضریع تا مغز استخوان
periosteophyte
زائده استخوانی بر روی ضریع
periosteorrhaphy
بخیه زدن ضریع استخوان
periosteotomy
ضریع بری ، برش ضریع استخوان
periosteum
پوشش استخوان ، ضریع استخوان ، بافت پیوندی فیبروزی که استخوان را می پوشاند
periostitis
پریوستیت ، التهاب ضریع استخوان ‎dental p periodontitis پریوستیت منتشر ، التهاب منتشر ضریع استخوان های دراز ‎diffuse p
periostoma
زائده استخوانی اطراف استخوان
periostosis
ایجاد غیر عادی استخوان ضریعی
periotic
دور گوشی ، واقع در اطراف گوش
peripericarditis
التهاب بافتهای دور آبشامه قلب
periphacitis
التهاب کپسول عدسی چشم
peripherad
بطرف محیط ، بسوی اطراف
Peripheral
محیطی
Peripheral Arterial Disease
بیماری عروق محیطی
Peripheral lymphocytosis
لنفوسیتوز پریفرال
peripheral mechanisms
مکانسیم محیطی
peripheral tissue
بافت محیطی
peripheral v.
دید پیرامونی ، ‌ بینایی حاصله از تحریک گیرنده های واقع در شبکیه پیرامون لکه زرد ، سرگیجه پیرامونی ، سرگیجه ناشی از تحریکات اعصاب محیطی
peripheral vascular circulation
جریان خون محیطی و قسمت بیرونی شامل انتهاها
peripheral vascular surgery
جراحی عروق محیطی
peripheral vascular disease
بیماری عروق محیطی
Peripheral vision
دید جانبی
peripheroceptor
گیرنده های محیطی ، هر کدام از گیرنده های واقع در انتهاهای محیطی نورون حسی محیطی که تحریکها را دریافت می کنند
periphery
پیرامون ، محیط اطرافی
periphiebitis
التهاب لایه خارجی سیاهرگ
periphoria
cyclophoria تمایل چشم به چرخش در حول محور قدامی خلفی خود ، سیکلوفوری سیکلوفوری منفی تمایل ‎ negative c قسمت فوقانی چشم به چرخش بطرف خط میانی سیکلوفوری مثبت ، تمایل ‎ positive c قسمت فوقانی چشم به چرخش بطرف کناره گیجگاهی (بطرف خارج)
periphrenitis
التهاب حجاب حاجز و ساختمان های مجاور
periplast
پروتوپلاسم یاخته که در اطراف هسته قرار دارد
peripleural
دور جنبی ، اطراف جنب
peripleuritis
التهاب دور جنبی ، التهاب بافت های اطراف جنب
peripneumonia
pleuropneumonia ‎pneumonia ‎ -1 پلورزی و پنومونی ، ذات الریه و ذات الجنب ‎ -2 نوعی بیماری بسیار مسری احشام که بوسیله میکرب قابل عبور از پالائی ایجاد گشته و قابل انتقال به گوسفند و بز می باشد ولی نمی توان آن را به حیوانات آزمایشگاهی مانند و موش و م
periproctitis
التهاب بافتهای دور و بر راست روده و مقعد
periprostatic
دور پروستاتی ، اطراف پروستات
periprostatitis
التهاب قسمت های اطراف غده پروستات
peripylephiebitis
التهاب بافتهای اطراف سیاهرگ پورت
peripylic
دور پورتی ، اطراف سیاهرگ پورت
peripyloric
دور پیلوری ، اطراف باب المعده
perirectal
دور راست روده ای ، اطراف راست روده
perirectal abscess
آبسه ی پری رکتال
perirectitis
التهاب بافتهای اطراف راست روده
perirenal
دور کلیه ای ، اطراف کلیه
perirhinal
در اطراف بینی
perisalpingitis
التهاب بافتهای اطراف لوله زهدان
periscopic
ایجاد یک حوزه وسیع دی
perisigmoiditis
التهاب صفاق انحنای روده سیگموئید
perisinusitis
التهاب قسمت های اطراف سینوس
perispermatitis
التهاب بافتهای اطراف منوی
perisplanchnic
دور احشائی
perisplanchnitis
التهاب بافتهای اطراف دور احشائی
perisplenic
دور طحالی ، اطراف طحالی
perisplenitis
التهاب صفاق اطراف طحال
perispondylitis
التهاب بافتهای اطراف مهره ها
perissad
عنصر یا ریشه یک ظرفیتی
peristaisis
حرکات دودی لوله گوارش حرکت دودی معکوس ، حرکت دودی که محتویات روده را به طرف بالا براند ‎reversed p
peristalsis
حرکات دودی PERI به معنی دور منظور دور دیواره روده و STALSIS به معنی انقباض است
peristaltic contractions
به مجموعه جنبش‌ها و حرکت‌های موجود در طول لوله گوارشی از مری تا راست‌روده گفته می‌شوند که موجب پیش‌برد تمامی مواد بلعیده شده از راه دهان تا خروج آن از مقعد را شامل می‌گردد پریستالسی همیشه پیش بَرنده است
peristaphyline
واقع در اطراف زبان کوچک
peristole
قابلیت دیواره های مجرای گوارش در احاطه کردن یا در خود نگهداشتن محتویات درون خود پس از بلع غذا
perisynovial
در اطراف سینوویال مفصلی
peritectomy
بریدن یک حلقه از ملتحمه اطراف قرنیه در درمان پانوس(‎panus)
peritendineum
ورقه پوششی زردپی
peritendinitis
التهاب ورقه پوششی زردپی
peritenontitis
peritendinitis التهاب ورقه پوششی زردپی
perithelioma
تومور لایه فیبری اطراف مویرگها
perithelium
لایه فیبری اطراف مویرگها
perithyroiditis
التهاب کپسول تیروئید
peritomy
peritectomy بریدن یک حلقه از ملتحمه اطراف قرنیه در درمان پانوس(‎panus)
peritoneal
صفاقی ، مربوط به صفاق
peritoneal catheter
کاتتر صفاقی
Peritoneal dialysis
دیالیز صفاقی
peritoneal metastase
متاستاز صفاقی
peritoneal metastasis
متاستاز صفاقی
peritonealgia
صفاق درد ، درد صفاق
peritoneocentesis
سوراخ کردن و زه کشی حفره صفاقی بکمک عمل جراحی
peritoneoclysis
تزریق مایع در حفره صفاق
peritoneopathy
بیماری صفاق
peritoneoscope
صفاق بین ، دستگاهی است برای مشاهده مستقیم صفاق
peritoneoscopy
صفاق بینی ، معاینه و آزمایش صفاق به کمک دستگاه صفاق بین
peritoneotomy
صفاق بری ، برش صفاق
peritoneum
صفاق ، غشا سروزی که دیواره شکمی و حفره های لگنی را می پوشاند ، که در اینجاصفاق جداری نامیده می شود) یا اینکه احشاء را در خود می گیرد (که در اینجا صفاق احشائی خوانده می شود) دو لایه صفاق فضای بالقوه ای را بنام محوطه صفاقی بوجود می آورن ، صفاق PERI به معنی اطراف و دور و TONE به معنی کشیدن است یعنی دور تا دور حفره شکمی را می پوشاند
peritonism
شوکی که تظاهرات آن شبیه حالات التهاب صفاق است
peritonitis
التهاب صفاق
peritonsillar
دور لوزه ای ، اطراف لوزه
peritonsillitis
التهاب بافتهای اطراف لوزه
peritrichous
پوشیده از تاژک ، دارای تاژک هایی بر روی تمام سطح خود
perityphlitis
التهاب بافتهای اطراف روده کور
periureteral
دور حالبی ، اطراف میز نای
periureteritis
التهاب بافتهای اطراف حالب
periuterine
دور رحمی ، اطراف زهدان
perivaginal
دور مهبلی ، اطراف مهبل
perivaginitis
التهاب بافتهای دور مهبل
perivascular
دور رگی ، اطراف رگها
perivasculitis
التهاب پوشش اطراف رگها
perivesical
دور مثانه ای اطراف مثانه
perivesiculitis
التهاب بافتهای اطراف کیسه منی
perivesisaal
دور مثانه ای ، اطراف مثانه
perl
pupils equal and reactive to light عدسی های قرینه و حساس به نور
perlech
پوسته ریزی و شقاق گوشه لبها
permanent c.
غضروب پایدار ؛ غضروفی که در حالت عادی هرگز استخوان نمی شود
permanent teeth
دندان های دائمی
permanganate
پرمنگنات ، ملح اسید پرمنگنیک
permeability
نفوذ پذیری ، نسبت عبور یک ماده از یک قشر تراوا تحت فشار معین
permeable
تراوا
permenganate
پرمنگنات ، ملح اسید پرمنگنیک
pernicious
تباه کننده ، زیان آور ، وخیم ، منجر به مرگ ، کشنده
pernicious anemia
کم خونی خطیر یا وخیم
pernio
سرمازدگی ، اریتم دردناک بر روی نوک انگشتان دست و پا و لاله گوش ها در اثر سرماخوردگی
perniosis
سرمازدگی چند ناحیه از بدن
pero
لایه خارجی لوب بویایی مغز
pero-
پیشوندی است به معنی "بدشکلی" ، "تغییر شکل" که به کلمات دیگر می چسبد
perobachlus
جنینی با دست و پای تغییر شکل یافته و معیوب
perocephalus
جنینی با سر تغییر شکل یافته
perochirus
جنینی با دست معیوب
peromelia
تغییر شکل مادرزادی اندامها ، بدشکلی مادرزادی دست و پا
peromelus
جنینی با اندامهای معیوب و تغییر شکل یافته
peroneal
نازک نئی
peroneus longus
عضله درازکه به نازک نی FIBULA PERONEUS می چسبد
peropus
جنینی با اندامهای تغییر شکل یافته
peroral
از راه دهان ، به وسیله دهان
peroxidase
اکسیدازی که باعث تجزیه ترکیبات پراکسید می شود
peroxide
اکسیدی که مقدار اکسیژن آن بیش از حد معمول باشد
perpetrator
مراقبت کننده، مرتکب شونده
perphennazine
ترکیبی از فنو تیازین که بعنوان آرامش بخش و ضد استفراغ بکار می رود
perpus
یا FORESKIN چین پوستی که در جلو PENIS قرار دارد
persalt
نمکی که ریشه های اسیدی آن بیش از ریشه های اسیدی پروتوسالت (‎protosalt) باشد
persantin
نام تجارتی فرآورده های دی پیرامیدامول که برای بهبودی بخشیدن به گردش خود کرونر بکار میرود
perseveration
وجود یک جواب یا عقیده در مقابل سئوالات مختلف
persona
آن قسمت از ضمیر آگاه که با واقعیات در تماس است
personal loss
فقدان شخصی
personalisation
شخصی سازی
personality
شخصیت ، مجموعه رفتارها و واکنش های اجتماعی ، هیجانی و هوشی یک فرد
personalized medicine
پزشکی شخصی شده
perspective-taking
دیدگاه گیری
perspiration
-1 عرق کردنن تعریق ‎ -2 عرق عرق نامحسوس ، تعریق غیر محسوس ‎Insensible p عرق محسوس ، تعریق محسوس که پوست بدن را مرطوب میکند ‎sensible p ، عرق بدن
persulfate
سولفاتی که مقدار اسید سولفوریک آن بیش از مقدار معمول باشد
pertussis
سیاه سرفه
pertussis v.
واکسن سیاه سرفه ، سوسپانسیون استریل میکربهای کشته شده بوردتلاپرتوسیس در محلول کلرور سدیم ایزوتونیک یا یک محلل دیگر
pertussoid
شبه سیاه سرفه 2- سرفه آنفولانزایی ، شبیه به سیاه سرفه
pervasive developmental disorders
اختلالات فراگیر رشد
perversion
انحراف ، برگشتگی ، انحراف از جریان طبیعی sexual p انحراف جنسی ، برگشتگی جنسی ، انحراف از جریان طبیعی sexual p انحراف جنسی
pervert
منحرف ، خصوصا از نظر جنسی
picrate
ملح اسید پیکریک
Pregnancy rate
نرخ حاملگی
proliferate
تکثیر پیدا کردن
pyroborate
نمک اسید پیروبوریک
quadrate
چهار گوش ، مربع
quadriurate
هراورات هیپراسید مثل اورات های ادرار انسان
radial rate
نبض رادیال نبض زند اعلی
rate
میزان ، اندازه ، نسبت ، پایه ، درجه ، تندی ، سرعت ، اندازه گیری پدیده متغیری نسبت به یک معیار میزان اصابت ، میزان بروز مراحل تازه ای از یک بیماری ویژه ‎attack r میزان سوخت وساز پایه ، میزان متابولیسم بازال ، درجه سوخت وساز بدن در خالت استراحت که بوسیله سنجش مقدار اکسیژن مصرف شده یا از طریق محاسبه گرمای حاصله بدست می آید ‎basal metabolic r میزان تولد ، تعداد متولدین در عرض یکسال که اگر برای کل جمعیت حساب شود(‎crude birth rate) یعنی میزان ناخالص تولد و اگر نسبت به زنان و دختران جامعه حساب شود(‎refined birth rate) یعنی میزان ناخالص تولد و اگر نسبت به تعداد زنان حامله شونده حساب شود(‎birth rate ‎true) یعنی میزان حقیقی تولد گفته می شود ‎birth r ‎case r morbidity r میزان موارد مرگ و میر ، تعداد مردگان از یک بیماری ویژه ‎case fatality r میزان مرگ و میر ، تعداد مردگان در شماره معینی از اشخاص(‎ 1000 یا ‎ 10000 یا ‎100000) در یک ناخیه معین و در یک سال معین ‎death r میزان کاربری ، مقدار دارو یا هر عامل درمانی که باید در واحد زمان بکار برد ‎dose r میزان ته نشینی گویچه قرمز ، میزان رسوب گویچه های قرمز خون در یک لوله عمودی در واحد زمان ‎erythrocyte sedimentation r میزان کشندگی ، تعداد مردگانی که بعلت شرایط خاص یا بیماری مخصوصی از بین می روند الن اصطلاح بعنوان تعداد مطلق یا نسبی مرگهایی که در میان افراد مبتلا به بیماری یا کسانی که گرفتار شرایط خاص شده اند پیش می آید بکار می رود ‎fatality r میزان رشد ، بیانی است برای نشان دادن میزان افزایش اندازه یک موجود زنده در واحد زمان ‎growth r میزان ضربان قلب ، تعداد انقباضات شکمچه های قلب در واحد زمان ‎heart r میزان سوخت و ساز ، بیانی است برای مقدار اکسیژنی که بوسیله یاخته های بدن مصرف می شود ‎metabolic r میزان ناخوشی ، میزان شیوع ناخوشی در محلی ‎morbidity ‎mortality r deaty r میزان نبض ، تعداد ضربان نبض در یک سرخرگ محیطی در واحد زمان که معمولا ‎ 72 تا ‎ 80 مرتبه در دقیقه در یک شخص بالغ است ‎pulse r میزان تنفس ، تعداد حرکات دیواره سینه در واحد زمان که نشانه دم و بازدم است که معمولا ‎ 16 تا ‎ 20 مرتبه در دقیقه در یک شخص بالغ است ‎respiration r میزان ته نشینی ، میزان رسوب گویچه های قرمز خون در یک لوله عمودی در واحد زمان ‎sedimentation r
saccharase = invertase saccharate
نمک اسید ساکاریک
saccharase = invertase saccharate
نمک اسید ساکاریک
saccharate
نمک اسید ساکاریک
stearate
استارات ، ترکیبات اسید استاریک
substrate
ترکیبی که کاتالیزر و تغییرات شیمیایی آن یک آنزیم باشد
supersaturate
فوق اشباع ، افزایش ماده حل شدنی به حلال بیش از مقداری که میتواند حل کند
t. hydrochloride=t. mononitrate
هیدرورکلرورتیامین یا مونونیترلات تیامین ، ترکیباتی هستند که در درمان آویتامینوز بکار میروند
tartrate
نمک اسید تارتریک
thiobarbiturate
تیوباربیتورات ، ترکیبی که از تراکم اسید مالونیک و تیوره بدست میاید و تفاوت آن با باربیتوریک ها داشتن یک اتم گوگرد است
trinitrate
نیتراتی که دارای سه ریشه اصلی اسید نیتریک است
triturate
تبدیل کردن به پودر به وسیله سایش 2- ماده ای که با مالش تبدیل به پودر نرمی شود
troinitrate
ترول نیترات ، ترکیبی که به عنوان گشاد کننده رگها بکار رفته است
ulcerate
تولید زخم
urate
نمک اسید اوریک
vertebrate
مهره دار ، حیوانی دارای ستون مهره ای

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی پزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن