معنی end point

پزشكی
end point
هدف
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی end point
boiling point
نقطه جوش
end
پایان ، غایت پیشوندیست بمعنی داخل ، تو ، توئی ، درونی که با کلمات دیگر ترکیب میشود
end - organ
ساختمان انتهای یک عصب
end - plate
صفحه انتهائی ، انتهای صفحه ای شکل شاخه های اعصاب حرکتی
End Stage Renal Disease
بیماری مرحله ی نهایی کلیه
end(o)
پیشوندی است به معنی داخل ، تو ، توئی ، درونی که با کلمات دیگر ترکیب میشود
endadelphos
ناقص الخلقه ای است که در آن یک جنین بصورت انگل به تنه جنین اصلی چسبیده است
endamebiasis
عفونت آمیبی ، عفونت ناشی از آنتامبا
endamoeba
آنتامبا ، نوعی از انگلهای تک یاخته که سه گونه آن انسان را آلوده میکند
endangium
دورن پوش رگی ، داخلی ترین طبقه جدار رگهای خونی
endaortitis
آندوآئورتیت ، التهاب پوشش داخلی آئورت
endarterectomy
برداشتن انتهای آتروم دار سرخرگ ، خارج کردن ترومبوس و قسمت ضخیم شده داخل END) تغییر یافته ANDO است) رگ بتوسط عمل جراحی ، درون سرخرگ برداری ، درآوردن نواحی ضخیم آترومی موجود در داخلی ترین لایه سرخرگ
endarteritis
التهاب پوشش درونی سرخرگ ، التهاب انتهای سرخرگ
end-artery
سرخرگ انتهایی ، سرخرگی که با سرخرک دیگر پیوند نمیشود
endaural i.
برش از طریق مجرای شنوایی خارجی برای جراحی روی زائده پستانی استخوان گیجگاهی
end-body
‎ complement مکمل ، ماده ای که بطور عادی در پلاسما وجود داشته ودر مکانیسم ایمنی اهمیت دارد ، زیرا با مجموعه آنتی ژن و آنتی کور ترکیب میشود (ثبوت مکمل) و این عمل باعث تکمیل واکنشهائی از قبیل باکتریولیز و کشته شدن باکتریها میشود مکمل در برابر حرارت از بین میرود عمل آن اختصاصی نیست وتصور میرود که از چهار قسمت تشکیل شده باشد
end-body=complement end-brain=telencephalon end-bud
ُ1- جسم تخم مرغی شکلی که در انتهای رشته عصبی قرار داشته و در پوست ، مخاط ، عضلات ، مفاصل و بافت همبند اعضای داخلی پخش 2- زائده دمی
end-body=complement end-brain=telencephalon end-bud
ُ1- جسم تخم مرغی شکلی که در انتهای رشته عصبی قرار داشته و در پوست ، مخاط ، عضلات ، مفاصل و بافت همبند اعضای داخلی پخش 2- زائده دمی
end-brain
telencephalon قسمت اعظم مغز جلوئی که بخصوص شامل نیمکره های مغزی و همچنین منطقه مجاور قسمت قدامی بطن سوم و قسمت قدامی هیپوتالاموس است
end-bud
‎ -1 جسم تخم مرغی شکلی که در انتهای رشته عضبی قرار داشته ودر پوست ، مخاط ، عضلات ، مفاصل و بافت همبند اعضای داخلی پخش ‎ -2 زائده دمی
end-bulb
پیاز یا برجستگی انتهایی ، زیتون انتهایی جسم تخم مرغی شکلی که در انتهای رشته عصبی قرار دارد
endcysted
درون کیستی ، درون مثانه ای ، محصور در یک کیسه ، در مثانه ، یا در یک کیست
enddocrine
نوعی غده که در تولید ( CRINE ) هورمون کرده و بداخل عروق خونی در داخل غدد ( ENDO ) می ریزد
endeictic
‎ symptomatic نشانه ای ، علامتی
endeictic=symptomatic endemic
بومی ، آندومیک ، محلی ، در مورد بیماری گفته میشود که کم و بیش پیوسته در یک محل وجود داشته باشد
endeictic=symptomatic endemic
بومی ، آندومیک ، محلی ، در مورد بیماری گفته میشود که کم و بیش پیوسته در یک محل وجود داشته باشد
endemic
بومی ، آندمیک ، محلی ، در مورد بیماری گفته میشود که کم و بیش در یک محل وجود داشته باشد ، بیماری که در گروه خاصی از مردمان ایجاد می شود ، آنچه درتمام زمان ها در یک جامعه وجود دارد و یا معمولا شایع است
endemic d.
بیماری بومی ، بیماری که تعداد زیادی از مردم یک محل را به فاصله زمان کوتاهی مبتلا می سازد
endemic t. = murine t. epidemic t.
تیفوس همه گیر ، نوع کلاسیک تیفوس است که عامل آن ریکتزیا پرووازکی است و بوسیله شپش تن از انسان به انسان منتقل می شود
endemic t. = murine t. epidemic t.
تیفوس همه گیر ، نوع کلاسیک تیفوس است که عامل آن ریکتزیا پرووازکی است و بوسیله شپش تن از انسان به انسان منتقل می شود
endemiology
شناخت علوم مربوط به بیماریهای بومی
endemo - epidemic
بومی همه گیر ، مرضی است که بومی بوده و گاهی میتواند ایجاد همه گیری کند
endemo-epidemic
بومی همه گیر ، مرضی است که بومی بوده و گاهی میتواند ایجاد همه گیری کند
endergonic
نیازمند انرژی آزاد ، مشخص یا همراه با جذب انرژی ، انرژی خواه ، دارای مشخصه جذب انرژی یا ملازم با جذب انرژی
endermic
درون پوستی ، تجویز از راه پوست
endermosis
ُ1- تجویز دارو از راه جذب پوستی 2- بثورات تبخالی پرده های مخاطی
enderon
قسمت عمقی پوست یا مخاط
endo - intoxication
مسمومیت با یکسم داخلی
endoaneurysmorrhaphy
نوعی عمل جراحی جهت آنوریسم که در آن با باز کردن آنوریسم سوراخ داخلی آنرا بخیه میزنند
endoangiitis
التهاب پوشش داخلی رگهای خونی
endoantitoxin
سم داخلی یاخته
endoappendicitis
التهاب مخاط آپاندیس ، التهاب درون آپاندیس
endoarteritis
التهاب پوشش داخلی سرخرگ
endobiast
هسته یاخته
endoblast
هسته یاخته
endobronchitis
التهاب مخاط برونشها
endocardial
مربوط به آندوکارد یا پوشش داخلی قلب
endocardial f.
فیبروالاستوزآندوکارد ، حالتی که با پر سازی دیواره بطن چپ قلب و تبدیل آندوکارد به پوشش رشته ای – الاستیکی ضخیم و کاهش ظرفیت بطن مشخص می شود
endocarditis
التهاب پوشش داخلی قلب ، (بیماری است که معمولا همراه با روماتیسم حاد و گاهی همراه با بعضی بیماریهای حاد تب دار دیگر مشاهده میشود ، با تنگ
endocardium
پوشش داخلی قلب شامل ورقه آندوتلیال قلب و بافت همبند زیر آن ، پرده پوششی درون قلب ، آندوکارد
endocervicitic
التهاب مخاط داخلی گردن رحم
endocervicitis
التهاب مخاط داخلی گردن رحم ، آماس پوشش داخلی رهانه رحم
endocervix
ُ1- پرده مخاطی که مجرای گردن رحم را میپوشاند 2- مدخل گردن رحم در حفره رحم
endochondral
داخل غضروفی
endochorion
ورقه داخلی کوریون
endochrome
مواد رنگی داخل یاخته
endocolitis
التهاب مخاط قولون
endocolpitis
التهاب مخاط مهبل
endocolptis
التهاب مخاط مهبل
endocomplement
کمپلمان داخل یاخته ای ، کمپلمان یا مکملی که در داخل گویچه های سرخ موجود بوده و از مکمل سرم مجزا است
endocorpuscular
داخل کورپوسکولی ، داخل گویچه ای
endocranial
داخل جمجمه ای
endocranitis
التهاب سخت شامه
endocranium
سخت شامه
endocrinasthenia
تحلیل غدد مترشحه داخلی در سیکوز یا پسیکونوروز
endocrine
ُ1- مترشحه داخلی ( به اعضایی اطلاق میشود که مواردی را به داخل خون یا لنف ترشح میکنند که این مواد اثر خاص روی عضو دیگر دارند 2- مربوط به
endocrine therapy
درمان های اندوکرینی، درمان بیماری ها با استفاده از هورمون ها
endocrine tumors
غدد درون ریز
endocrinism
هر بیماری که در اثر اختلال یکی از غدد مترشحه داخلی پیدا شود
endocrinologist
متخصص غدد
endocrinology
هورمون شناسی ، مطالعه غدد مترشحه داخلی
endocrinopathic
مربوط به بیماری غدد داخلی
Endocrinopathies
بیماری های ناشی از اختلال در سیستم اندوکرین
endocrinopathy
هر بیماری که در اثر اختلال یکی از غدد مترشحه داخلی پیدا شود
endocrinosis
اختلال عمل غده مترشحه داخلی
endocrinotherapy
آندوکرینوتراپی ، درمان بیماریها بوسیله تجویز عصاره غدد مترشحه داخلی
endocrinotropic
تمایل به غدد مترشحه داخلی
endocrinous
مربوط به ترشحات داخلی
endocritic
مربوط به ترشحات داخلی
endocystitis
التهاب مخاط مثانه
endoderm
داخلی ترین لایه جنین اولیه که بعدا اپیتلیوم حلق و مجاری تنفس ، لوله گوارش مثانه و پیشابراه را به وجود میاورد ، آندودرم
endodermophyton
آندودرموفیتون ، گونه ای از قارچها که ایجاد عفونت پوستی می کند و تریکوفیتون نامیده میشود
endodontics
رشته ای از دندانپزشکی که مربوط به علت ، پیشگیری ، تشخیص و درمان بیماریها و صدمات پولپ دندان و بافتهای اطراف آن میباشد ، دندانپزشکی ریشه ، شاخه ای از دندانپزشکی که با سبب شناسی ، تشخیص و درمان اختلالاتی سر و کار دارد که پولپ دندان ریشه و بافت های اطراف راس دندان را مبتلا می کنند ، شاخه‌ای‌ از دندانپزشکی‌ درباره‌ بیماریهای ‌حفره‌ میانی‌ دندان‌
endoenteritis
التهاب مخاط روده باریک
endoenzyme
آنزیم داخل یاخته ای ، آنزیمی که در داخل یاخته نگهداری شده و بطور عادی بخارج یاخته نفوذ نمی کند
end-of-life care
مراقبت های پایان زندگی
endogamus
مربوط به endogamy
endogamy
ُ1- لقاح بوسیله آمیزش دو یاخته ای که سلف کروماتینی واحد داشته اند 2- منع ازدواج بین یک گروه یا اجتماع
endogastrectomy
برداشتن مخاط معده
endogastritis
التهاب مخاط معده
Endogen pioids
اپیوئیدهای درونزاد
endogenic
endogenous ‎ -1 با منشا داخلی ‎ -2 منشا گرفتن از داخل یک عضو
endogenic=endogenous endogenous
ُ1- با منشاء داخلی 2- منشاء گرفتن از داخل یک عضو
endogenic=endogenous endogenous
ُ1- با منشاء داخلی 2- منشاء گرفتن از داخل یک عضو
endogenity
درون زایی
endogenous
درون زا ، داخلی ‎ -1 با منشا داخلی ‎ -2 منشا گرفتن از داخل یک عضو
Endogenous opioid
اپیوئید اندوژن
endoglobular
داخل گویچه ای ، داخل گلبولی
endohinitis
التهاب مخاط مجاری بینی
endo-intoxication
مسمومیت با یک سم داخلی
endolabyrinthitis
آندولابیرنتیت ، التهاب لابیرنت غشائی
endolaryngeal
داخل حنجره ای
endolumbar
در قسمت کمری نخاع
endolymph
مایعی که در داخل لابیرنت غشائی گوش در جریان است
endolymphatic
مربوط به مایعی که در داخل لابیرنت غشائی در جریان است
endolymphatic hydrops
تجمع زیاد مایع آندولنف ( HYDROPS ) در داخل لابیرنت غشائی بیماری MENIERE
endolysin
آندولیزین ، ماده که در داخل گلبولهای سفید وجود داشته و مستقیما روی باکتریها اثر لیز کننده دارد
endolysis
تحلیل رفتن سیتوپلاسم یاخته
endomastoiditis
التهاب در حفره و حجرات زائده پستانی
endometrectomy
برداشتن مخاط رحم
endometrial
مربوط به مخاط رحم
endometrial biopsy
تکه برداری از آندومتر رحم
endometrioid
شبیه مخاط رحم
endometrioma
آندومتریوم ، توده منفرد غیر نئوپلاستی از آندومتر
Endometriosis
اندومتریوز
endometritis
آندومتریت ، التهاب مخاط داخلی رحم puerperal e آندومتریت زایمانی ، التهاب مخاط رحم بعد از زایمان ، التهاب مخاط داخلی رحم puerperal e آندومتریت زایمانی
endometrium
لایه مخاطی که داخل رحم را پوشانیده است ، آندومتر ، پوشش داخلی رحم
endometroid
شبیه مخاط رحم
endomixis
اختلاط هسته و سیتوپلاسم یاخته ، تخریب و مخلوط شدن و دوباره سازمان یافتن سیتوپلاسم و هسته یک یاخته که در تک یاخته ای ها دیده میشود
endomorph
شخصی که آندومورفی نشان میدهد (لغت زیر)
endomorphy
آندومورفی ، یک تیپ ساختمان بدنی که در آن بافتهای مشتق از آندودرم به سایر بافتها تفوق دارند یعنی احشاء گوارشی دارای رشد زیاد و سایر
endomyocarditis
آندومیوکاردیت ، التهاب پوشش درونی و عضلات قلب با هم ، التهاب اندوکارد و میوکارد
endomysium
شبکه ظریفی که اطراف هر یک از تارهای عضلانی را میپوشاند
endoneuritis
آندونوریت ، التهاب بافت همبندی بین رشته های عصبی
endoneurium
بافت همبند موجود بین رشته های عصبی یک دسته عصبی
endoparasite
انگل داخلی
endoparasitic
مربوط به انگل داخلی
endopathy
بیماری درونی
endopelvic
داخل لگنی ، درون لگنی
endopeptidase
آندوپپتیداز ، یکنوع آنزیم لیز کننده پروتئین که قادر است پروتئین را در محل قرار گرفتن باندهای پپتیدی لیزه کند
endopericarditis
التهاب پوشش درونی و پوشش بیرونی قلب با هم ، آندوپریکاردیت
endoperimyocarditis
التهاب هر سه لایه قلب یعنی پریکارد ، میو کارد و آندوکارد
endoperitonitis
آندوپریتونیت ، التهاب ورقه سروز حفره صفاقی
endophlebitis
التهاب انتهای سیاهرگ
endophthalmitis
التهاب ساختمانهای داخلی چشم
endophyte
نوعی پارازیت گیاهی که در داخل بدن میزبان خود زندگی میکند ، آندوفیت
endoplasm
داخلی ترین قسمت سیتوپلاسم یک یاخته ، سیتوپلاسم داخلی یاخته
endoplast
هسته یاخته
endopolyploid
وجود کروماتین مضاعف داخل یک هسته دست نخورده با یا بدون افزایش تعداد کروموزوم
endopolyploidy
ُ1- تکثیر عناصر یاخته ای بدون حرکت کروموزومها و تقسمی سیتوپلاسم (endomitosis) ُ2- وجود کروماتین در هسته (polysomaty) ُ3- وجود بیش از دو کروموزوم در
endorgan
عضو انتهایی ، هر یک از پایانه های بزرگ و کپسول دار اعصاب حسی
end-organ
ساختمان انتهای یک عصب
endorhinitis
التهاب مخاط مجاری بینی
endosalpingitis
التهاب پوشش داخلی لوله رحم
endosalpingoma
تومور اپیتلیایی لوله رحم
endosalpingosis
هجوم نسج غددی به جدار ماهیچه ای لوله رحم
endosalpinx
لایه مخاطی لوله رحم
endoscope
درون بین ، وسیله ای که دارای لوله و منبع نورانی برای دیدن درون اعضاء یا حفره های بدناست؛ مثل لارنگوسکپ (برای دیدن حنجره) برنکوسکپ (برای
endoscopic papillotomy
بریدن پاپی (PAPILLO) آمپول واتر به توسط دستگاه درون بین آندوسکوپ
endoscopic retrograde pancreatography
پانکراتوگرافی آندوسکوپیک عقب‌گرد
endoscopy
درون بینی ، معاینه اعضای درونی بدن
endosepsis
عفونت خون از منشاء داخلی
endosite
انگل داخلی
endoskeleton
اسکلت درونی ، چهارچوب ساختمانهای سخت بدون که درون بافتهای نرم قرار گرفته آنها را شکل میدهد و از مزودرم منشاء گرفته
endosmometer
وسیله ای است برای اندازه گیری (به لغت زیر مراجعه فرمایید )
endosmosis
حرکتی است در دو مایع که بوسیله غشائی از هم مجزا شده اند ، در این حرکت یکی از مایعات که غلظت کمتری دارد از فشاء عبور کرده و بداخل مایعی که
endospore
اسپور داخلی ، اسپوری که در داخل یاخته مادر درست میشود
endosteitis
التهاب بافتی که درون مجرای استخوان را میپوشاند ، التهاب آندوستئوم
endosteoma
آندوستئوما ، توموری که در مغز استخوان بوجود میاید
endosteum
بافتی که درون مجرای استخوان را میپوشاند
endostoma
تومور استخوانی در درون استخوان
endosymbiont
یکنوع همزیستی مسالمت آمیز که یکی در داخل یاخته دیگری زندگی میکند
endothelial
مربوط به یاخته های پوششی درون حفره های سروز و رگها ، آندوتلیال
Endothelial Cell
سلول اندوتلیال
endothelial cs
یاخته های کفی ، یاخته هایی که کف قوس کورتی را میسازند
endothelial c's
یاخته های کفی ، یاخته هایی که کف قوس کورتی را میسازند
endothelial dysfunction
اختلال عملکرد اندوتلیال
endothelialization
پوشیده شدن یک منطقه باز بوسیله یاخته های آندوتلیال که از حاشیه آن منطقه رشد کرده و به طرف مرکز میروند
endothelio - inoma
تومور فیبروزی که از یاخته های درون پوش بوجود می آید
endothelioangiitis
حالتی که شبیه لوپوس اریتماتو بوده ، تظاهرات آن بصورت تب ، التهاب مفاصل ، التهاب پرده های جنب ، التهاب پریکارد و آندوکارد و التهاب رگها
endotheliocyte
یاخته های تک هسته بزرگ فاگوسیتی که در داخل خون و بافتها سرگردان میباشند ، بعقیده بعضی از ازدیاد یاخته های درون پوش رگها بوجود می آیند
endotheliocytosis
افزایش غیر طبیعی یاخته های آندوتلیسیت ( به لغت بالا مراجعه فرمایید )
endothelio-inoma
تومور فیبروزی که از یاخته های درون پوش بوجود میاید
endotheliolysin
پادتنی که باعث انحلال یاخته های درون پوش میشود
endotheliolytic
مربوط به پادتنی که باعث انحلال یاخته های درون پوش میشود
endothelioma
تومور یاخته های آندوتلیال ، توموری که از یاختههای درون پوش سرچشمه میگیرد
endotheliomatosis
ایجاد تومورهای متعدد و منتشر یاخته های درون پوش در یک بافت
endotheliomyoma
آندوتلیومیوم ، میومی که از یاخته های درون پوش سرچشمه میگیرد
endotheliomyxoma
آندوتلیومیکسوم ، میکزومی که از یاخته های درون پوش سرچشمه میگیرد
endotheliosis
افزایش بیش از حد عناصر آندوتلیال ، آندوتلیوز
endotheliosyte
یاخته های تک هسته بزرگ فاگوسیتی که در داخل خون و بافتها سرگردان میباشند ، به عقیده بعضی از ازیاد یاخته های درون پوش رگها بوجود می آیند
endotheliotoxin
سمی که یاخته های درون پوش را خراب میکند
endothelium
طبقه ای از یاخته های درون پوش که درون حفره قلب و رگهای خونی و رگهای لنفی و درون حفرات سروزی بدن را پوشانیده و از مزودرم بوجود میایند
endothermal
‎ endothermic ‎ -1 جاذب حرارت ‎ -2 مربوط یا وابسته به ‎ endothermy (لغت زیر)
endothermal=endothermic endothermic
ُ1- جاذب حرارت 2- مربوط به یا وابسته به endothermy (لغت زیر)
endothermal=endothermic endothermic
ُ1- جاذب حرارت 2- مربوط به یا وابسته به endothermy (لغت زیر)
endothermic
‎ -1 جاذب حرارت ‎ -2 مربوط یا وابسته به ‎ endothermy (لغت زیر) ، گرما گیر ، آنچه با جذب گرما همراه است و یا با این خصوصیت مشخص می شود
endothermy
تولید حرارت در بدن بعلت ایجاد مقاومت در سر راه جریان پرفرکانس
endothoracic
واقع در قفسه سینه ، درون قفسه سینه ، درون سینه ای
endothrix
نوعی قارچ که رشد آن منحصراً در داخل ساقه مو صورت میگیرد ، این نوع قارچ از تریکوفیتونها می باشد و اسپور خارجی قابل توجهی تولید نمی کند
endotoscoe
otoscope وسیله ای است برای اسمتحان گوش خارجی
endotoscope=otoscope
وسیله ای است برای امتخان گوش خارجی
endotoxic
آندوتوکسیک ، دارای خاصیت آندوتوکسین
endotoxicosis
آندوتوکسیکوز ، مسمومیت با آندوتوکسین
endotoxin
آندوتوکسین ، سمی است که در داخل باکتری وجود دارد و فقط پس از انهدام باکتری خارج میشود
endotoxoid
آندوتوکسوئید ، توکسوئیدی که از آندوتوکسین بدست میاید (به لغت بالا مراجعه فرمایید )
endotracheal
مربوط به داخل نای
endotracheal intubation
لوله گذاری داخل تراشه
endotracheitis
آندوتراکئیت ، التهاب مخاط نای
endotrachelitis
آندوسرویسیت ، التهاب مخاط داخلی گرددن رحم
endovascular
داخل عروقی
endovasculitis
التهاب پوشش داخلی رگهای کوچک
endovenous
داخل وریدی
endplate
صفحه انتهایی ، پایانه مسطح
end-plate
صفحه انتهایی ، انتهای صفحه ای شکل شاخه های اعصاب حرکتی
endrin
حشره کشی شدیدا" سمی از گروه حشره کش های هیدروکربنی کلرینه
end-tidal carbon dioxide (Etco2)
کربن دی اکسید بازدمی
endurance exercise
ورزش استقامتی
eyepoint
نقطه ای است در بالای عدسی چشمی میکروسکوپ که تمام اشعه نورانی اش شکاف میکروسکوپ داخل آن می شود
f.p.-freezing point
نقطه انجماد
point
نقطه محل مشخص و محدود نقطه مرکزی سوراخ مجرای گوش خارجی ‎auricular p نقطه جوش ، درجه حرارتی که در آن مایعی به جوش می آید که برای آب در سطح دریا معادل ‎ 100 درجه سانتیگراد با ‎ 212 درجه فارنهایت است ‎boiling p نقطه جوش عادی ، درجه حرارتی که در آن یک مایع تحت فشار یک آتمسفر به جوش می آید ‎boiling p normal نقاط اصلی ، نقاط شکست نور در طبقات انکساری مختلف چشم ‎cardinal p's نقاط اصلی کاپورون ، برجستگی خاصره ای شانه ای و مفصل های خارجی خاصره ای لگن ‎p's of Capouron ‎cardinal نقاط جمجمه سنجی ، نقاطی که برای اندازه گیری جمجمه مبدا قرار می گیرند ‎craniometric p's نقطه شبنم ، درجه حرارتی که در آن شبنم ایجاد می شود ‎p ‎dew نقاط نابرابر ، نقاطی بر روی دو شبکه که شعاعهای نورانی اثر مشابهی ایجاد نمیکنند ‎disparate p's نقاط دردناک ، نقاط دردناک در امتداد مسیر یک عصب دو دردهای عصبی ‎p's doulourex نقطه دور ، دورترین نقطه ای که یک چشم در حال استراحت می تواند شیئی را بوضوح ببیند ‎far p نقطه ثابت ، نقطه ای که برای تطابق چشم دقیقا میزان گشته و در نتیجه روشن ترین دید را میسر می کند ‎p ‎fixation نقطه انجماد ، درجه حرارتی که در آن مایعی شروع به منجمد شدن میکند که برای آب ، صفر درجه سانتیگراد یا ‎32 درجه فارنهایت است ‎freezing p نقطه انجماد ، درجه حرارت موازنه بین یخ و هوای اشباع شده از آب تحت فشار یک آتمسفر ‎Ice p نقاط برابر ، نقاط متناظری بر روی دو شبکیه چشم که در آن ها شعاع های نورانی اثرات مشابهی ایجاد می کنند ‎Identical p's نقطه ایزوالکتریک ، غلظتی از اسید یا اسیدیته ای که در آن مهاجرت یونی وجود ندارد ‎Isoelectric p نقطه ایزویونیک ، ‎ pH محلولی که در آن تعداد کاتیونها مساوی تعداد آنیونها است ‎Isoionic p نقطه اشکی ، سوراخ کوچکی است که با برجستگی خفیفی روی انتهای میانی حاشیه پلک و در محل اتصال قسمتهای مژگانی و اشکی آن قرار دارد ‎lacrimal p نقطه مک بورنه ، نقطه ای است که در هنگام آماس آپاندیس بسیار دردناک می باشد ، این نقطه در یک سوم خارجی خطی که از خار خاصره ای قدامی فوقانی به ناف کشیده شود ، واقع است ‎Mc burneys p نقطه ذوب ، درجه حرارتی که در آن درجه جسم جامدی ذوب می شود ‎melting p نقطه نزدیک ، نزدیکترین نقطه ای که دید مطلق داشته باشد که به دو صورت است ، یکی (‎absolute near point) بمعنی نقطه نزدیک مطلق که عبارتست از نزدیک ترین نقطه ای که برای یک چشم دید واضح داشته باشد و (‎relative near pint) به معنی نقطه نزدیک نسبی و آن نزدیک ترین نقطه ای که برای هر دو چشم دید واضح دارد ‎near p نقاط گرهی ، دو نقطه ای که بطوری بر روی یک سیستم نوری واقع شده باشد که اگر شعاعی از یکی بگذرد بطور موازی با آن از نقطه دیگر نیز بگذرد ‎nodal p's نقطه تحت بینی ، نقطه مرکزی قاعده خار بینی استخوان فک فوقانی ‎subnosal p

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی پزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی پزشكی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی پزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن