معادل انگلیسی کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگیکشتی محل مذاکرات جنگی

حقوق

کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگیکشتی محل مذاکرات جنگی

cartel ship

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگیکشتی محل مذاکرات جنگی

کارآموزی ، دوره کارآموزیدر ‎ CL به هر نوع کارآموزی اطلاق می شودکه ماجور نبوده یا اجرت آن از دو پاونددر هفته تجاوز نکند

apprenticeship

وکالت

attorneyship

نمایندگی مجاز

Authorized Dealership

امانی

based on trusteeship

مالکیت انتفاعی

beneficial ownership

کشتی جنگی یی که ظرفیت آن بیش از ده هزارتن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از ‎8 اینچ باشد

capital ship

کارتلاتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازار کشور یاحتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابتمبادله اسیران جنگیموافقتنامه مبادله اسیران جنگی

cartel

رابطه سببیت

causality relationship

سانسور ، ممیزی

censorship

ریاست

chairmanship

تابعیت

citizenship

شرکت قهری

compulsory partnership

تثبیت مالکیت

consolidation of ownership

سمت کنسولی ، کنسولی

consulship

رابطه قراردادی

contractual relationship

بستانکاری

creditorship

تولیت ، امانت ، تصدی ، تولیت (موقوفه)

custodianship

شرکت نامه

deed of partnership

اداره قیمومت ، اداره سرپرستی

deparment of trusteeship

اداره سرپرستی ، اداره قیمومت

department of trusteeship

سلب تابعیت

deprivation of citizenship

دیکتاتوریحکومتی که به فرمان یک فرد مستبد اداره می شوداین لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوریپرولتاریا ‎prolotarian dictatorship به کار برده است که مفهوم آن " حکومتمطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " می باشد

dictatorship

مدیریت ، ریاست

directorship

اختلاف تابعیت

diversity of citizenship

شهروندی مضاعف

dual citizenship

اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یامقاطعه کاری

entrepremership

مالکیت انحصاری

exclusive ownership

وصایت

executorship

ناو فرماندهی

flagship

قرابت رضاعی

foster relationship

شرکت تضامنی

general partnership

فرمانداری ، حکومت ، حکمرانی

governorship

قیمومت ، ولایت

guardianship

صدمه

hardship

مالکیت محدود

imperfect ownership

مشارکت ضمنی یا فرضی

implied partnership

به شراکتشراکتا"

in joint partnership

مالکیت مشاع

joint ownership

شرکت مختلط سهامی

joint stock partnership

شاهی ، شاه بودن

kingship

خویشاوندی ، نسب

kinship

قیمومت ، ولایت ، سرپرستی ، ولایت قانونی

legal guardianship

رابطه حقوقی

legal relationship

شرکت تضامنی

liability partnership

شرکت مختلط غیر سهامیمضاربه

limited partnership

حمایت از عضویتهرکس حق اشتغال به کار دارد لیکن اگر عضواتحادیه ای باشد باید در صورت عضویت آنتا زمان تعیین شده باقی بماند والا شغلشرا از دست خواهد داد

maintenance of membership

عضویت

membership

مجهول المالک

of unknown ownership

مالکیت صوری و ظاهری

ostensible ownership

مالکیت ، ملکیت

ownership

حزبی بودن ، تحزب ، روح حزبی

partisanship

شرکت ، شراکت ، مشارکت

partnership

مالکیت مافی الذمه

passing the ownership

تصرف به عنوان مالکیت

possession by title of ownership

صدارت

premiership

ریاست

presidentship

فرض تاخر موتفرض زنده بودن پس از مرگ دیگری

presumption of survivorship

شرکت غیرتجاری (متشکل از افراد متخصص در یک حرفه)

professional partnership

اموال مجهول المالک

property of unknown ownership

شرکت نسبی

proportional liability partnership

مالکیت

proprietorship

مالکیت دولتی

public ownership

وضعیت شخص یا شخص ورشکسته ای که برایش مدیر تصفیه تعیین شده ، جریان تعیین مدیر تصفیه

receivership

نسب ، قرابت

relationship

ترک کردن تابعیت

relinquish citizenship

حق التولیه

remuneration of custodianship

ترک تابعیت کردن

renounce citizenship

ترک تابعیت

renunciation of citizenship

حق مالکیت

right of ownership

حق قسم، مضاجعه

right to bed fellowship

نظام های نیمه دیکتاتوری

semi-dictatorship

کشتیحمل و نقل کردنبا کشتی فرستادن یا حمل کردن

ship

مالکیت دولتی

state ownership

زمامداری

statemanship

نظارت ، مباشرت

stewardship

[عقد] ضمان

suretyship

بازماندنزنده ماندن پس از مرگ دیگری و حقوق ناشیه از آن

survivorship

عهدنامه مودت ، قرارداد دوستی

treaty of friendship

امانت ، قیمومت ، سرپرستی ، مدیریت تصفیه

trusteeship

قیمومت

tutorship

شرکت اختیاری

voluntary partnership

محجوریت ، حجرتحت سرپرستی یا نظارت بودن

wardship

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حقوق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حقوق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی حقوق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگیکشتی محل مذاکرات جنگی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگیکشتی محل مذاکرات جنگی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حقوق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حقوق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما