معادل انگلیسی شرط منضم به مالکیت زمینتعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزءلازم و لایتجزای آن محسوب می شود وبنابرا

حقوق
شرط منضم به مالکیت زمینتعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزءلازم و لایتجزای آن محسوب می شود وبنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
covenant runing with land
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شرط منضم به مالکیت زمینتعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزءلازم و لایتجزای آن محسوب می شود وبنابرا
قباله زمین
certificate of land
زمین مشاع
collctive land
زمین مشاع
collective land
توافق کردن ، عقد ، پیمان ، میثاق ، توافق ، قرارداد رسمی ، عهد ، شرط ، عقد منجز ، منشورعقد بستن ، تعهد ، تعهد کردندر ‎ CL عبارت است از عقدی که بر مبنایقرارداد کتبی مهر و امضا شده ، که بینطرفین مبادله می گردد ، واقع شود
covenant
دعوای نقض قرارداد رسمی
covenant action
شرط قانونی ، تعهد ناشی از حکم قانون
covenant in low
شرط مندرج در اجازه نامه یا سند انتقال مبنی بر تضمین استفاده بلامعارض و بدون مزاحمت از ملک ، واگذاری مطلق
covenant of quiet enjoyment
منشور جامعه ملل
covenant of the league of nations
شرطی در یک سند که وراث مشروط علیه را درمقابل مشروطه یا خریدار متعهد می کندشرط قابل تسری به وراث
covenant real
خالصه
crown land
احیا اراضی موات
cultivation of waste land
وطن ، میهن
fatherland
زمین ، ملک ، سرزمین ، عرصه
land
حد نهایی بازده زمینحالتی که بازده زمین فقط جبران پرداختهزینه ها و استهلاکات را بکند
margin land
میهن ، وطن ، سرزمین مادری
mother land
اراضی ملی
national land
وطن ، میهن
native land
سرزمین بی صاحبسرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یکاز آن دو نباشد
no man's land
زمین ثبت شده
registered land
زمین مطلقا" بی حاصلزمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارجسرمایه گذاری و کارگر را نتواند جبرانکند
submarginal land
زمین اجاری
tenementary land
جمهوری یا شبه جمهوری که در فاصله سالهای‎ 1649 تا ‎ 1660 در انگلستان برقرار بود
the common wealth of england
اراضی موات
unutilized land
اراضی موات
waste land

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حقوق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حقوق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی حقوق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی حقوق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن