معادل انگلیسی مال قابل مطالبه از طریق قانونیمالکیت مورد حمایت قانون

حقوق
مال قابل مطالبه از طریق قانونیمالکیت مورد حمایت قانون
property in action
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مال قابل مطالبه از طریق قانونیمالکیت مورد حمایت قانون
لبخندی از سر رضایت
a smile of satisfaction
ترک دعوی
abandonment of action
قرار رد (دعوی)
abatement of action
تراضی و ایفای تعهد
accord and satisfaction
اقدام ، دعوی
action
دعوی مختومه ، دعوی فیصله یافته
adjudication action
اقدام مقتضی
appropriate action
بخشش ، هبه
benefaction
حق دینی ، حق بالقوه
chos in action
حق دینی
chose in action
دعوی مدنی یا حقوقی
civil action
شکایت گروهی
class action
اقامه کردن دعوی ، طرح کردن دعوی
commence an action
معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
complete transaction
عمل مشترک ، عمل مرسومعملی که عده ای برای انجام آن توافق کنند
concerted action
نتیجه مستقیم هزینه های مستقیم تولید یاخدمت به تعداد واحدهای تولید شده یا کمیتخدمات
cost fraction
دعوای نقض قرارداد رسمی
covenant action
معاملات موجل ، معاملات استمهالی
credit transaction
دعوی متقابلدر ‎ CL حالتی است که یک طرف عین دعواییرا که طرف متقابل در موضوع واحد علیه اومطرح کرده ، علیه وی اقامه کند
cross action
ترک دعوی کردن ، اسقاط دعوی کردن
discontinue an action
دعوای اجرایی
enforcement action
دعوای مبتنی بر قاعده انصاف
equitable action
اخاذی ، مطالبه به زور ، پولی که به زور گرفته شود ، تحمیل
exaction
نزاع ، دسته بندی
faction
عدم ایفاء تعهد
failure to comply with the transaction
دعوای صوری (به منظور کسب نظر دادگاه و نه برای حل و فصل دعوی)
fictitious action
معامله صوری
fictitious transaction
اقامه کردن دعوی ، طرح کردن دعوی
file an action
معاملات ارزی
foreign exchange transaction
ادعای کذب
fraudulent claim / action
دعوای رهنی
hypothecary action
دعوی عینی
in rem, action
کاشف از رضای
indication of satisfaction
قانون شکنی ، تخلف ، نقض ، تعدی ، قصور
infraction
طرح کردن دعوی ، اقامه دعوی
initiate proceedings / suit / action
عمل مشترک
joint action
دعوی ، اقدام قانونی ، دادخواهی
legal action
دعوی قابل طرح در محل معین
local action
جرم ، خلاف
malefaction
مفاصا حساب
memorandum of satisfaction
مورد معامله
object of a transaction
مورد معامله
object of transaction
متعامل
party to a transaction
دعوی منقولدعوی شخصی
personal action
دعوای تصرف ، دعوی مالکیت ، دعوی اعاده مالکیت
possessory action
اقدامات احتیاطیاقدامات تامینی
preventive action
اصل تفکیک حقوق دارنده اسناد قابل انتقال از معاملات موضوع آن اسناد
principle of abstraction
دارایی ، مال ، حق مالکیت ، مایملک ، ملک ، علاقه
property
5معیار مالکیت
property criteria
خسارت به اموال
property damage
2مورد معامله
property deal
اموال مجهول المالک
property of unknown ownership
حقوق مالکیت
property rights
تفکیک ، افراز ، تقسیم اموال
property splitting
استانداردهاي اموالي
property standards
دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصیباشد
qui tam action
طرح کردن دعوی ، اقامه کردن دعوی
raise an action
دعوای مالکیت (مستغلات) ، دعوی غیر منقولدعوی راجع به اموال غیر منقول
real action
دعوای خسارت ، دعوای استرداد مال
recovery action
دعوای خیار عیب
redhibitory action
عمل غیر ارادی
reflex action
دعوای خسارت ، دعوای غرامت ، اقدام اصلاحی
remedial action
ترک دعوی
Renunciation of Action
دعوای ابطال یا فسخ (قرارداد یا سند)
rescissory action
حق اقامه دعوی ، حق ترافع ، حق طرح دعوی در دادگاه
right of action
رضایت ، جبران ، ایفا ، ادا ، عوض
satisfaction
معامله با وثیقه
secured transaction
تناقض گویی
self-contraction
تجزیه دعوی
splitting a cause of action
دعوای نمونه
test case / action
اموال دینیاموالی که بالفعل در تصرف شخصی نیستندولی نسبت به آن ها حقی دارد و می توانداز طریق طرح دعوی آن ها را مطالبه کند
things in action
معامله ، داد و ستد ، عملیات حسابداری یا بانکی ، مذاکره ، داد و ستدخلاصه مذاکرات
transaction
دعوای قابل طرح در محاکم متعدد
transitory action
معاملات فضولی
unauthorized transaction
دعوی ایذائیدعوائی که هدف آن فقط ایذاء و اذیت طرفباشد
vexatious action

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حقوق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حقوق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی حقوق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی حقوق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن