معادل انگلیسی سطح ساختاری

زمين شناسی
سطح ساختاری
constructional surface
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی سطح ساختاری
ساختمانی
الف) به یک زمین بوم گویند که منشأ یا خصوصیت عمومی خود را مدیون فرآیندهای بالاآورنده ، مانند تجمع بوسیله رسوبگذاری (مثلاً یک دشت یا پلکان آبرفتی) ، فوران آتشفشانی (مثلاً یک مخروط آتشفشانی) و دیاستروفیسم یا فعالیت کوهزایی (مانند یک کوه ، یک بلوک گسل ، یک دره زمینساختی) می باشد همچنین به سطحی گفته می شود که شکل آن توسط فرسایش متاثر نشده است
متضاد: Destructional غیر ساختمانی ، تخریبی ، مقایسه شود با زمین بود اولیه
ب) به یک رودخانه یا الگوی زهشکی گویند که بوسیله روان آب از یک زمین بود یا سطح ساختمانی تشکیل شده است (دیویس 1894) ، ساختمانی الف) به یک زمین بوم گویند که منشأ یا خصوصیت عمومی خود را مدیون فرآیندهای بالاآورنده ، یک دره زمینساختی) می باشد همچنین به سطحی گفته می شود که شکل آن توسط فرسایش متاثر نشده است متضاد: Destructional غیر ساختمانی ، مقایسه شود با زمین بود اولیه ب) به یک رودخانه یا الگوی زهشکی گویند که بوسیله روان آب از یک زمین بود یا سطح ساختمانی تشکیل شده است (دیویس 1894)
سطح ساختمانی برهنه
سطح فرسایشی که در حین مرحله بلوغ چرخه فرسایشی در ناحیه ای بوجود می آید که توسط چینه های افقی یا با شیب ملایم با مقاومت نابرابر پوشیده شده اند و طبقات نرم‌تر بالایی توسط فرسایش طوری از بین رفته اند که سطح کمابیش هموار چینه مقاوم به گونه ای نمایان شده که به عنوان حد مبنای محلی در نظر گرفته شده و بدین طریق عمق فرسایش را کنترل کرده است؛ خصوصا ، سطوح ایجاد شده بر روی فلات ساختمانی ، دشت چینه ای ، تراس یا پادگانه یا پهنه ساختمانی
مترادف: stripped surface (سطح روبرداری شده) ، سطح ساختمانی برهنه - سطح فرسایشی که در حین مرحله بلوغ چرخه فرسایشی در ناحیه ای بوجود می آید که توسط چینه های افقی یا با شیب ملایم با مقاومت نابرابر پوشیده شده اند و طبقات نرم‌تر بالایی توسط فرسایش طوری از بین رفته اند که سطح کمابیش هموار چینه مقاوم به گونه ای نمایان شده که به عنوان حد مبنای محلی در نظر گرفته شده و بدین طریق عمق فرسایش را کنترل کرده است؛ خصوصا ، تراس یا پادگانه یا پهنه ساختمانی - مترادف: stripped surface (سطح روبرداری شده)

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن