معادل انگلیسی سطح آب
سطح بالایی آب زیر زمینی یاسطح زیر آبخوان نامحدود که دایما اشباع از آب است ، سطح آب - سط

زمين شناسی
سطح آب
سطح بالایی آب زیر زمینی یاسطح زیر آبخوان نامحدود که دایما اشباع از آب است ، سطح آب - سطح بالایی آب زیر زمینی یاسطح زیر آبخوان نامحدود که دایما اشباع از آب است
water surface
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی سطح آب
سطح بالایی آب زیر زمینی یاسطح زیر آبخوان نامحدود که دایما اشباع از آب است ، سطح آب - سط
سطح ساختمانی برهنه
سطح فرسایشی که در حین مرحله بلوغ چرخه فرسایشی در ناحیه ای بوجود می آید که توسط چینه های افقی یا با شیب ملایم با مقاومت نابرابر پوشیده شده اند و طبقات نرم‌تر بالایی توسط فرسایش طوری از بین رفته اند که سطح کمابیش هموار چینه مقاوم به گونه ای نمایان شده که به عنوان حد مبنای محلی در نظر گرفته شده و بدین طریق عمق فرسایش را کنترل کرده است؛ خصوصا ، سطوح ایجاد شده بر روی فلات ساختمانی ، دشت چینه ای ، تراس یا پادگانه یا پهنه ساختمانی
مترادف: stripped surface (سطح روبرداری شده) ، سطح ساختمانی برهنه - سطح فرسایشی که در حین مرحله بلوغ چرخه فرسایشی در ناحیه ای بوجود می آید که توسط چینه های افقی یا با شیب ملایم با مقاومت نابرابر پوشیده شده اند و طبقات نرم‌تر بالایی توسط فرسایش طوری از بین رفته اند که سطح کمابیش هموار چینه مقاوم به گونه ای نمایان شده که به عنوان حد مبنای محلی در نظر گرفته شده و بدین طریق عمق فرسایش را کنترل کرده است؛ خصوصا ، تراس یا پادگانه یا پهنه ساختمانی - مترادف: stripped surface (سطح روبرداری شده)
کانال آب ، آبراه
الف) یک کانال طبیعی به خوبی مشخص که بطور کامل یا بخشی توسط یک جریان مشخص آب یا پیوسته یا ادواری ساخته شده است همچنین ، یک جوی ، کانال ، آبراه یا سایر کانالهای مصنوعی برای انتقال آب ، مثلاً برای زهکشی یک باتلاق
ب) از نظر قانونی ، یک رود طبیعی که در یک حوزه زهکشی معلوم بوجود می آید که بطور کامل برای جریان یافتن خود به زهکشی سطحی در نواحی اطرافش وابسته نیست و در یک کانال با بستر واضح بین کناره های مرئی یا درون یک فرورفتگی معلوم در خشکی جریان می یابد و دارای یک ذخیره معلوم و دوره ای آب است و معمولاً ، ولی نه بطور الزامی ، دارای یک جریان محسوس در جهات ویژه است و با یک نقطه ثابت به درون توده دیگری از آب ، تخلیه می‌شود
ج) یک حق قانونی که اجازه استفاده از جریان یک رود را می دهد مثلاً استفاده از رودی که از درون زمین کسی جریان دارد یا دریافت آب تخلیه شده در زمینی که به فرد دیگری تعلق دارد ، آبراه - الف) یک کانال طبیعی به خوبی مشخص که بطور کامل یا بخشی توسط یک جریان مشخص آب یا پیوسته یا ادواری ساخته شده است همچنین ، مثلاً برای زهکشی یک باتلاق - ب) از نظر قانونی ، تخلیه می‌شود - ج) یک حق قانونی که اجازه استفاده از جریان یک رود را می دهد مثلاً استفاده از رودی که از درون زمین کسی جریان دارد یا دریافت آب تخلیه شده در زمینی که به فرد دیگری تعلق دارد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن